eitaa logo
تذکره الاولیاء
11.5هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
532 ویدیو
98 فایل
احوالات و کلمات بزرگان اهل معرفت
مشاهده در ایتا
دانلود
علامه حاج شیخ محمد کوهستانی : فرزند ایشان می گوید : معظم له ، در روز های اخر حیات خود که هر لحظه به مرگ نزدیک تر می شد فرمود : حتما مرا به مشهد ببرید، من باید به حضرت رضا (علیه السلام) پناهنده شوم . گویا تاکید و سفارش ایشان برای انتقال جنازه اش به مشهد ، به خاطر خوابی بود که دیده بود و احساس می کرد که امام رضا (علیه السلام) او را پذیرفته اند. و آن خواب اینگونه بود که ایشان مشاهده کرده بودند همه ی حضرات معصومین(علیهم السلام) در اتاقی نشسته اند و ایشان وارد آن مجلس شد، ولی جایی نبود که بنشیند.در این لحظه ، حضرت امام رضا (علیه السلام ) نزد خود جایی را باز نمودند و خطاب به ایشان فرمودند :" بیا پیش من بشین " 🌺منبع :بر قله پارسایی عبدالکریم کوهستانی 🔻کانال تذکره الاولیاء @tezkar
6.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چه بکنیم از بی علمی، چه بکنیم از ضعف در ایمان، از ضعف در تدین، ... چه بکنیم از این ضعف‌ها؟! #آیت_الله_بهجت_تصویری حجم: ۵.۹۳ مگابایت دقیقه۲:۵۴ کانال تلگرامی تذکرة الاولیاء @tezkar
علامه محمد علی مدرس تبریزی (رحمه الله علیه) آیت الله مرعشی نجفی در مورد او فرموده است : پس از فوت این عالم ربانی در تبریز ، بر حسب وصیت آن مرحوم ، جنازه اش به قم منتقل نمودند. این جانب ، متصدی نماز و دیگر احکام شرعیه اش شدم . هنگامی که [او را ] به قبر می سپردم ، کفنش کنار رفت ، عطر وجودش که عطر خاص سیب را می داد ، مرا مدهوش نمود. آن چنان بوی خوش سیبی سراسر وجود او را احاطه کرده بود که غرق در عالم عطریات بود. چنین منظره و چنین عطری را در عمرم ، جای دیگر مشاهده و احساس نکرده بودم . 🌺منبع : ستارگان حرم ، ص197 تا 208 🔻کانال تذکره الاولیاء @tezkar
شیخ صدوق محمد بن علی بن بابویه: در سال ۱۳۳۸ هجری قمری، باران زیادی بارید که بر اثر آن اطراف مزار شریف فروکش کرد و شکافی در کنار آن پدید آمد. مؤمنان در پی اصلاح برآمدند و هنگام خاکبرداری، به سردابی که مسجد شیخ در آن مدفون بود، رسیدند. وقتی که به سرداب وارد شدند، جسد او را سالم یافتند، به گونه ای که آثار رنگ حنا هنوز بر ناخن های وی باقی بود. این خبر در سطح تهران پیچید تا آنکه سلطان وقت قاجاره نیز از آن مطلع گشت و دستور داد تا سرداب را نپوشانند و خود شاه و همراهان او در محل حاضر شدند و سپس جمعی از علما و سران قوم، به سرداب وارد شدند و همگی جسد را سالم مشاهده کردند. سپس دستور دادند تا سرداب را بپوشانند و بنای ساخته شده بر قبر را تجدید کردند. صاحب کتاب روضات الجنات، این حکایت را از برخی کسانی که جسد را دیده و شاهد این ماجرا بوده اند، شنیده و نقل کرده است. 🌺منبع : دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج1، ص ۶۲۹ 🔻کانال تذکره الاولیاء @tezkar
6.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 ببینید| خاطره‌ای شنیدنی و یک نتیجه‌گیری ناب اخلاقی استاد فیاض بخش 🔺کانال تذکرة الاولیاء @tezkar
شیخ انصاری شیخ انصاری که در علم و تقوا نابغه روزگار بود و هنوز هم علما و فقها به فهم دقایق کلامش افتخار می کنند، وقتی چیزی از ایشان سؤال می کردند، اگر نمی دانست، تعمد داشت که بلند بگوید: ندانم، ندانم، ندانم. چنین می گفتند که شاگردان بیاموزند اگر چیزی را نمی دانند ننگشان نیاید از اینکه بگویند: «نمی دانم». سیره نبوی ص116 🔺کانال تذکرة الاولیاء @tezkar
خواجه نصیرالدین محمد طوسی: مرحوم تنکابنی صاحب کتاب معروف #قصص_العلماء در کتاب دیگرش #کرامات_الأولياء گفته است: خواجه نصیر طوسی، در سایه توسل بی وقفه به #حضرت_ولی_عصر - روحی له الفداء - به محضر او شرفیاب شد و او را ملاقات نمود و از آن حضرت خواست تا مقدمات ورود او را به دستگاه حکومت بنی عباس فراهم سازد و خواسته اش اجابت شد و بدین طریق توانست دستگاه حکومت بنی عباس را ساقط کند و حکومت شیعی را در بلاد ایران برقرار سازد. 🌺منبع🌺: کرامات الاولیاء ، ص41 🔻کانال تذکره الاولیاء @tezkar
مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی 🔺 هیچ‌روزی به ما قول نداده‌اند که تا عصر ما هستیم. به ما قول ندادند هر نفسی که فرو می‌رود، می‌توانیم آن را برگردانیم. ما داریم روی یک طناب #زندگی می‌کنیم!؛ #غفلت به قدری زیاد است که این طناب را نمی‌بینیم، در استراحت زندگی می‌کنیم، روی صندلی زندگی می‌کنیم. ولی #واقعیت آن این است که هر چه #انسان نگاه می‌کند می‌بیند که برایش هیچ ضمانتی نیست که آیا می‌تواند این نَفَس‌ها را تا عصری پایین ببرد یا نه؟ این‌طور زندگیِ موقتیِ بی‌ریشه و بی‌اصل و بی‌ضمانت و بی‌اطمینان، خواسته‌ی همه شده و همه دارند برایش جان می‌کنند!. 🔺کانال تذکرة الاولیاء @tezkar