eitaa logo
تذکره الاولیاء
11.5هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
543 ویدیو
99 فایل
احوالات و کلمات بزرگان اهل معرفت
مشاهده در ایتا
دانلود
‌📍از دست ندهید. 🔻کتاب رمضان دریچه ی رویت 🔶مولف استاد محترم طاهر زاده پیشنهاد می کنیم ، مطالعه ی این کتاب را از دست ندهید. ان شا الله می توانید با مطالعه ی این کتاب ، ماه رمضان ِ بهتری را درک کنید. 🔸مقدمه مولف 🔸ازآن‌جایی که ما باید خود را برای ابدیت بسازیم لازم می‌آید راه‌کارهای مخصوصی را دنبال کنیم که صرفاً به بدن و جسم نظر ندارند و با «جوع» و «صوم» راه‌کار عبور از حاکمیت بدن و پرورش‌یافتن در حیاتی متعالی‌تر از حیات دنیایی را می‌توان شروع کرد. 🔸حاکمیت امیال بدن بر انسان، از جمله موانع «لِی مَعَ الله»بودنِ بشر و صاحب «وقت»شدن است. با «جوع» و «صوم» است که این موانع برطرف می‌شود و معراج انسان شروع می‌گردد زیرا: برگشاده روح بالا بال‌ها تن زده اندر زمین چنگال‌ها 🔸 «جوع» و «صوم» از آن نوع درمان‌هایی است که درد عشق را درمان می‌کند و بُعد را به قرب تبدیل می‌نماید و انسان در راستای رجوع به «جوع» و «صوم» به خود می‌گوید: فکر بهبودِ خود ای دل ز ره دیگر کن درد عاشق نشود بِهْ ز مداوای حکیم 🔸 حاکمیت بر بدن، انسان را از دنیا آزاد می‌کند و زهد در دنیا را که از جمله‌ی بهترین عبادات است به انسان برمی‌گرداند تا انسان بر فراز دنیا از تنگنای زندگی آزاد گردد و از سنگ‌هایی که با پرخوری همواره بر پاهای پرواز خود می‌بندد نجات یابد. زیرا به ما گفته‌اند: مکن کاری که بر پا سنگت آیو جهان با این فراخی تنگت آیو  🔸انسان روزه‌دار با روزه‌داری، عهد قدیم خود با خدا را تجدید می‌کند و با ظهور این عهد بقیه‌ی عهدها نیز ظهور خواهند کرد و به همین جهت رسول خداf فرمودند: «لکل شیئ بابٌ و باب العبادة الصوم» با روزه‌داری دیگر عبادات نیز رونق می‌گیرند و استوار می‌شوند. 🔸 روزه‌داری امید نجات از بحران‌های اخلاقی را در انسان تقویت می‌کند و انسان می‌فهمد حدّ بشر تنها آن اندازه‌ای نیست که جسمِ انسان به انسان تحمیل می‌کند.  🔸 خردمندان، عمل‌زده نیستند هرچند تنها عملی، عمل است که خردمندان انجام دهند. روزه آن نوع عملِ خردمندانه‌ای است که با یک نوع بی‌عملی همراه است ولی بیکاری و تنبلی را به همراه نمی‌آورد.  🔸 از آن‌جایی که دلبستگی به حق در ذات انسان نهفته است، اگر دلبستگی به بدن بخواهد دلبستگیِ ما را نسبت به حق تحت تأثیر خود قرار دهد وظیفه داریم با «جوع» و «صوم» آن عهد ذاتی را تازه کنیم و به خود آییم و ناخود را خود نپنداریم. 🔸وقتی پذیرفتیم هرگز نباید تسلیم زندگی سرد و منجمد دنیا شویم و زندگی را تنها در برآوردن حوائج بدن محدود کنیم، از طریق «جوع» و «صوم»، چشم دل را به افق‌های بلند معنویت می‌دوزیم تا مفتخر به دیدار انوارِ آشنایی ‌شویم که از جنس جان است و نه از جنس تن. در این حال درست است که تنهائیم ولی احساس غربت نمی‌کنیم. گفت: وصال حق ز خلقیّت جدایی است ز خود بیگانه گشتن آشنایی است چو ممکن گَرد امکان بر فشاند به‌جز واجب دگر چیزی نماند   🔸نجات از همان جایی می‌آید که خطر از آن‌جا آمد یعنی با گرفتارشدن در لذّات بدنی، با روزمرّگی ها و تنگناهای زندگیِ دنیایی روبرو می شویم و با آزادشدن از لذات بدنی از طریق «جوع» و «صوم»، نجات را در همان جایی جستجو خواهیم کرد که خطر از آن‌جا آمد. 🔸این شما و این کتابی که می‌خواهد نجات را از همان جایی جستجو کند که خطر نیز در آن‌جا قرار دارد. طاهرزاده کانال تلگرامی تذکرة الاولیاء یادنامه ی تخصصی کلمات و احوالات اهل معرفت و بزرگان عالم اسلام @tezkar https://telegram.me/joinchat/CHEOOTyHGCIMya4_EjgUBQ
استاد فیاض بخش ❇️ایثار 🔻 مرحوم علامه طباطبایی یک داستانی را از محضر آیت الله قاضی نقل می کنند. صحبت از دستورات عملی و تحلیل دستورات عملی بود. در زمانی هم بوده که ایشان به مراحل نهایی رسیده بودند و صحبت در چینش دستورات بوده است. ▫️«ایشان می گوید من سوال کردم که در مسیر هر کاری هم که سالک می کند باز یک خودخواهی در وی هست. سالک در هر مرحله ای که کاری انجام می دهد در حقیقت می خواهد به منافعی برسد.پس نوعی خود پرستی هست. ▫️در مراحل اولیه می خواهد از دنیا آزاد شود. دستور زهد داده می شود. درست است که از دنیا می بُرد ولی برای خودش می خواهد. وقتی وارد مراتب بالاتر می شود هم همین طور. عالم برزخ را هم پشت سر می گذارد. می خواهد به مراتب عالی تری برای خودش برسد. می فرماید که من عرض کردم تا هر مرحله ای باز این خود خواهی هست. من خوشحال خواهم شد از این که نماز شب بخوانم . ▫️آیت الله قاضی فرمودند که بله این درست است ولی در مراحل آخر دستور احراق داریم. ایشان می گوید که من اولین بار بود این را شنیده بودم. پرسیدم از معنای آن ، فرمودند که احراق یعنی شخص در مراحل اخر خود سوزی کند.» ▫️ققنوس در ادبیات ما از همین معنا گرفته شده است. که در سوزانیدن خود او تولد او نهفته است. این اصطلاح شد در میان اهل معنا که تا انسان خود را نسوزاند خود واقعی او طالع نمی شود. این طریقه احراقیه یک اصطلاح است. 🔺 آیا در عمل شارع مقدس چنین دستوری را به ما فرموده است؟ پاسخ این است که بله ایثار همین است. ما در دستورات شرعی اصطلاح احراق را نداریم ولی ایثار داریم کانال تذکرة الاولیاء @tezkar
في الدنيا ای عزیز! مقصود از زهد در دنیا، دست کشیدن کلی و یکسره از نعمتهای دنیایی نیست؛ بلکه مقصود، دل کندن از دنیا، مشغول نشدن به آن و فراموش نکردن خداست، در عین حالی که از نعمت های دنیا هم استفاده می شود. بنابراین بهره برداری به قدر رفع حاجت و كفاف از خوردنی، نوشیدنی و پوشیدنیها و نیندوختن برای آینده که دومین مرحله زهد به حساب می آید، تأثیر قابل توجهی در رسیدن به مرحله سوم زهد یعنی «زهد در دنیا» دارد. دستور بهره مندی از دنیا در حد کفاف برای ادامه یاد خداوند متعال است، بنابراین هر بهره وری و لذت جویی که مانع ادامه یاد خدا نباشد، کاری جایز و رواست، چه کسب و جمع مال باشد و چه پوشیدن لباس های گران قیمت - حتى اگر بیش از حد معمول و متعارف باشد - اشکالی ندارد، به شرطی که به اسراف، تبذیر و ذخیره سازی ممنوع منجر نشود؛ زیرا دوام و بقای یاد خدا با انجام کاری که مطلوب و مورد رضای شرع نیست، عقلایی نمی باشد. کتاب ص۶۷ و ۶۸ 🔺کانال تذکرة الاولیاء @tezkar
#و ساده زیستی حاج شیخ محمد تقی بافقی این مرد وارسته در مدت عمرش، هفتاد و دو سال، جز لباس کرباس و قدک اصفهان و یزد لباس دیگری نپوشید، حتی عمامه اش هم کرباس بود. هرگز ظروف چینی و بلور خارجی استعمال نکرد و در منزلش ظرفی جز از مس و سفال پیدا نمی شد و از مواد غذایی که از خارج وارد می شد استفاده نکرد. #ص212 🔺کانال تذکرة الاولیاء @tezkar
تذکرة الاولیاء: محدث قمی وی در تمام دوره سال، حداقل یک ساعت قبل از طلوع فجر بیدار و مشغول نماز و تهجد بود. به عبادت آخر شب و قبل از سپیده دم زیاد اهمیت میداد و معتقد بود که بهترین اعمال مستحب عبادت و تهجد است. فرزند بزرگش گوید: «تا آنجا که من به خاطر دارم بیداری آخر شب از او فوت نشد، حتی در سفرها». محدث قمی درباره استادش حاج میرزا حسین نوری می نویسد: «او در زهد و عبادت سخت کوشا بود. نماز شب او فوت نشد و راز و نیازش با خداوند متعال در تمام شبها برقرار بود» منبع : حاج شیخ عباس قمی مرد تقوا و فضیلت ص 61 و 91 🔺کانال تذکرة الاولیاء @tezkar
عيد است وموسم گل، ساقى! بيار باده/ هنگامِ گُل، كه ديده است بی مى، قدح نهاده زين زهد وپارسايى، بگرفت خاطرِ من/ ساقى! پياله اى دِهْ تا دل شود گشاده #محبوبا! موسم عيد نوروز و بهار رسيد و گلها شكفته گشتند، و (با گشوده شدنشان) قدح باده بر كف گرفتند و سرخى و عطر خود را ظاهر ساختند. اين منم كه بى‌ديدار گل جمالت بسر مى‌برم وقدح ديده دلم را براى مشاهده‌ات آماده‌ساخته‌ام. بهره‌مندم ساز و از فراقم خلاصى ده. #معشوقا! از بس كه در فراقت طريق زهّاد و پارسايان را پيمودم و به عبادات قشرى پرداختم و از توجّه به فطرت خويش دور ماندم، خاطرم بگرفت، پياله‌اى از شراب مشاهده‌ات عنايتم فرما و به فطرتم متوجّه ساز، تا از قشر به لبّ بازگردم ودلم گشاده گردد، و به امرِ «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً، فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها» عمل نمايم. منبع: #جمال_آفتاب، ج۹، ص۲۴۸. کانال تلگرامی تذکرة الاولیاء یادنامه‌ی تخصصی کلمات و احوالات اهل معرفت و بزرگان عالم اسلام @tezkar https://telegram.me/joinchat/CHEOOTyHGCIMya4_EjgUBQ
‌دختر شیخ انصاری میگوید: روزی دختر ناصرالدین شاه برای زیارت و دیدار با شیخ وارد منزل ایشان در نجف اشرف شد. آثار زهد عیسوی و علائم ورع یحیوی را در پیشانی شیخ یافت. در اتاق او کمی پشکل-به جای زغال- در منقل مشتعل بود و سفره ای حصیری به دیوار آویزان.در کنار منقل گِلی یک پیه سوز سفالی اتاق را نیمه روشن کرده بود. اینها اسباب اتاق آن قطب دایره ی فقاهت بود! شاهزاده چون وضع اتاق را برانداز کرد نتوانست از اظهار مطلب درونی خود خودداری کند. از این رو گفت:« اگر مجتهد این است پس مولی علی کنی چه میگوید؟!» سخنش هنوز تمام نشده بود که شیخ انصاری از جا برخاست و با ناراحتی فرمود:« چه گفتی؟ این کلام کفرآمیز چه بود؟! بدان که خود را جهنمی کردی، برخیز و از پیش من دور شو. حتی لحظه ای هم در اینجا نمان، زیرا میترسم عقوبت تو مرا هم بگیرد». شاهزاده از تهدیدات شیخ به گریه افتاد و گفت:« آقا! توبه کردم، نفهمیدم، مرا عفو کنید، دیگر از این غلط ها نمیکنم!» شیخ فرمود:« تو کجا و اظهار نظر درباره مولی علی کنی کجا؟ حاجی کنی حق دارد آنگونه زندگی کند، زیرا در مقابل پدر تو باید همانطور زندگی کرد؛ ولی من در میان طلاب هستم. باید حالم و امور زندگانی ام مانند همین طلاب باشد...». #سیمای_فرزانگان زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص427، پانوشت 🔺کانال تذکره الاولیاء @tezkar
💠روزه يكسو شد و عيد آمد و دلها برخاست🔹مى به ميخانه به جوش آمد و مى بايد خواست💠نوبت زهد فروشانِ گران جان بگذشت🔹وقت شادّى و طرب كردن رندان برخاست💠 🖌 ، ماه عبادت و بندگى خالصانه و نگاه دارى تمام اعضاء و جوارح از امور نامطلوب الهى، و به انتظار شب قدر بودن و مژدهٔ نتايج اعمال و حسنات بى شائبه را از «لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» ( از هزار ماه بهتر مى‌باشد.) گرفتن است، و بهره ورى از روز عيد براى كامل، جز ديدار حضرت دوست نمى‌باشد. منبع: ، ج۱، ص۲۰۱. کانال تذکرة الاولیاء @tezkar
آیت الله مهدی الهی قمشه ای معنی #زهد معنی «زهد» نه آنست که انسان از هر لذت در دنیا دوری جوید؛ زیرا چه بسا کسی که تارکُ الِدنيا الدنياست [«ترک کننده دنیا، برای دنیا» ] پس او نه زاهد است؛ بلکه زاهد آنکس که غنی و فقر بر وی یکسان و این جهان چند روزه را به چیزی نشمرد و بدار و ندارش شاد و غمگین نشود. پند های آسمانی ص 127 کانال تذکرة الاولیاء @tezkar در ایتا eitaa.com/tezkar در سروش https://Sapp.ir/tezkar
استاد فیاض بخش #زهد هدف از زهد باز کردن تعلقات برای آزادی روح در سیر در مراتب حقیقی خود کانال تذکرة الاولیاء @tezkar در ایتا eitaa.com/tezkar در سروش🔻 https://Sapp.ir/tezkar
♦️طریقه توسل به نفیسه خاتون نوه امام حسن مجتبی علیه السلام | ▫️ حضرت نفیسه خاتون سلام‌اللّه‌علیها دختر جناب حسن بن زید بن امام حسن مجتبى علیه‌السلام و عمه حضرت عبدالعظیم حسنى علیه‌السلام، در سنه ۱۴۵ ه.ق. در مکه معظمه متولد شد و در مدینه منوره با زهد و عبادت به سر برد. ▫️ایشان با اسحاق الموتمن، پسر حضرت امام جعفر صادق علیه‌السلام ازدواج کرد و از آن صلب پاک، یک پسر و یک دختر به نام‌هاى قاسم و ‌ام‌کلثوم به دنیا آورد. ▫️ با هدیه ۱۰۰ صلوات و یک حمد و یازده مرتبه توحید ، به پیشگاه مبارک حضرت نفیسه خاتون (نواده امام حسن مجتبی علیهماالسلام) هم اثر عجیب آن را در برآورده شدن حاجتهای خود ببینید . ان شاءالله 🔺کانال تذکره الاولیاء @tezkar
16.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السلام علیک یا صاحب العجائب دیگر رسید لحظه ی فردای بی علی پوچیم و هیچ ما پس از این،مای بی علی ای کاسه های شیرِ به صف ننگ بر شما گَر از علی کنید تمنای بی علی مُرغ از قفس پرید ندا داد جبرئیل اینك شما و وحشتِ دنیای بی علی قرآنِ بی علی ثمرَش ابنِ ملجم است دارد خطر تالوتِ هر آیه بی علی بوی شکافِ کعبه گرفته طوافِ ما باید گریخت وَرنَه ز هَر جای بی علی جز یاعلی مگو و مَدد از جهان مجو شیطان نشسته در پَسِ هر یای بی علی با یاعلیست گَر دَمِ او زنده می کُند بی معجزه ست هر دمِ عیسای بی علی رَمزِ شکافِ کعبه و دریا علیست ، پس غرق است بینِ حادثه موسای بی علی در عین و الم و یا همه ی درس ها گُمند بیهودگیست مَشقِ الفبای بی علی ما را خدا ز زُهدِ ریا بی نیاز کرد دلخوش بمان تو شیخْ به تقوای بی علی ♦️تذکرة الاولیاء @tezkar