گویند سنگ لعل شود در مقام صبر...
مادر زن حاج سید هاشم یکی از زنان نیرومند، پرخاشگر و تندخو بود و بسیار سید هاشم را اذیت می کرد.
سیدهاشم روزی به خدمت علامه قاضی میرسد و میگوید: «آزار زبانی و کارهای مادرزنم بیحد شده است و صبر من نیز تمام؛ میخواهم که اجازه بدهید زنم را طلاق دهم.»
ایشان فرمودند: آیا همسرت را دوست داری؟
گفتم: بله.
فرمودند: زنت نیز تو را دوست دارد؟
گفتم: آری.
فرمودند: هرگز راه طلاق نداری! برو و صبر پیشه کن! تربیت تو به دست مادر زنت میباشد.
جریان گذشت و بنده طبق دستور استاد عمل میکردم؛ تا اینکه یک شب تابستانی که خسته و گرسنه و تشنه به منزل آمدم؛ مادرزنم از شدت گرما لب حوضچه نشسته و بر روی پاهایش آب میریخت.
با ورود من، ناسزا و فحش شروع شد. بنده هم تا این وضعیت را دیدم، داخل اتاق نرفتم و از راه پلهها به سوی بام حرکت کردم. ولی او دستبردار نبود صدایش همین طور بلند و بلندتر میشد؛ حتی همسایهها نیز میشنیدند، تا اینکه صبرم تمام شد. کلام استادم در مقابل دیدگانم بود. بیآنکه جوابی بدهم، به پائین آمده از خانه خارج شدم.
در کوچه و خیابان بدون هدف و ناراحت میگشتم؛ ناگهان حالتی نورانی پیش آمد و دری بر رویم باز شد؛ دیدم من دو تا شدهام، یکی سیدهاشمی که مورد ناسزا و فحش واقع شده و دیگری من که بسیار عالی و مجرد میباشم و نه ناسزا به او گفته شده و نه به او میرسد.
این اولین تجردی بود که در کربلا برایم پیدا شد و این در برایم باز نشد مگر به خاطر تحمل و صبر و اطاعت از استاد، که اگر نبود، آن غمناکیها و پریشانیها همچنان بود.
#روح_مجرد
🔻تذکره الاولیاء
@tezkar
🔻ارزش روضه اباعبدالله (علیه السلام)
آمده بود محضر ایشان، اما آن بزرگوار را نمی شناخت و به همین سبب سخنان ناپسندی گفت.
وقتی فهمید شخصی که رو به روی او نشسته همان علامه طباطبایی معروف است، اظهار شرمندگی و عذرخواهی کرد و گفت: من خیال نمی کردم شما حضرت علامه باشید!
از ظاهرتان تصور می کردم که مرثیه خوان و روضه خوان هستید!
و آن استوانه ی علم و تقوا فرموده بود:
ای کاش من یک مرثیه خوان سیدالشهدا بودم!
همه سال هایی که سرگرم درس و بحث بوده ام، با یک مرثیه خوانی امام حسین (علیه السلام) برابری نمی کند.
دفاتر ملکوتی؛ دفتر دوم؛ ص79
تذكرة الاولياء(كلمات و احوالات بزرگان اهل معرفت)🔻
@tezkar
امام خمینی می فرماید:
«منزل اول انسانیت «يقظه» است و آن بیدار شدن از خواب غفلت و هوشیار شدن از سُکر طبیعت است و فهمیدن اینکه انسان مسافر است و هر مسافر، زاد و راحله می خواهد».
شرح چهل حدیث؛ ص۹۸
کانال تذکرة الاولیاء
@tezkar
سیری در صحیفه سجادیه.mp3
4.28M
سیری در صحفیه سجادیه
#حجت_الاسلام_قرائتی
کانال تذکرة الاولیاء
@tezkar
بذل وجود
#حاج_اسماعیل_دولابی
محب صادق ابتدا مال و آبرو می دهد
ولی بعد می بیند خودش را که مهمتر از همه تعلقات است بذل ننموده است.
در واقع آنچه را هم که انفاق کرده است برای خودش بوده است و درک این معنا جنبشی در او ایجاد کرده،خودش را در طبق اخلاص،ایثار می کند و کسی که از خود گذشت از همه چیز گذشته است.
بذل وجود جامع همه خیرات و نیکی هاست و کسی که چنین گذشتی نمود همه کارهای او خالص وحق تعالی در او حاکم است.
ریشه های طوبی:۲۰۰
تذکره الاولیاء🔻
@tezkar
اهمیت دانش اندوزی
به فرموده رسول خدا(ص) یا عالم باش یا در حال آموختن دانش و وقت خود را در بیهودگی و خوش گذرانی صرف نکن
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
منبع: #بحارالانوار ج ۱ ص ۱۹۴
منبع: #مفاتیح_الحیاه ص ۷۱
آیت الله #جوادی_آملی
🔺کانال تذکرة الاولیاء
@tezkar
14.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چشمانی که آتش به آنها نمیرسد
#آیت_الله_بهجت
کانال تذکرة الاولیاء
@tezkar
🔶 مطالعه احوال صالحین سلف🔶
عبد الواحد رازی گوید که :
«سالی با جمعی به سفر دریا رفتیم چون به میان دریا رسیدیم باد کشتی ما را به جزیرهای انداخت . در آنجا غلام سیاهی را دیدیم نشسته ، میمونی را قبله خود ساخته و معبود را ضایع گذاشته .
گفتم : ای غلام ! میمون ، خدایی را نشاید .
گفت : پس خدا کیست ؟
گفتم :
«الذی فی السماء آیاته و فی البر ملکه و فی البحر سبیله لا یعزب عن علمه مثقال ذرة» .
یعنی : «خدا کسی است که مملکت او آسمان و زمین را فرو گرفته . و علم او به همه چیزاحاطه کرده» .
گفت : آخر ، این خدا را نامی نیست ؟
گفتم :
«هو الله الذی لا اله الا هو الملک القدوس السلام المؤمن المهیمن العزیز الجبار المتکبر» .
من این میگفتم و غلامک میگریست آنگاه اسلام آورد و با ما داخل کشتی شد ودر همه روز مشغول عبادت بود . چون شب در آمد هر یک از ما بعد از ادای واجب ، روی به خوابگاه خود نهاد ، غلام به نظر تعجب بر ما نگاه کرد و گفت : ای قوم ! خدایشما میخوابد ؟
گفتم : حاشا
«لا تاخذه سنة و لا نوم» .
گفت : «بئس العبید انتم» . یعنی : بد بندگانی بودهاید . آقای شما بیدار است و شما میخوابید ! پس آن غلام همه شب تضرع و زاری میکرد چون صبح دمید حال او بگردید و جان به جان آفرین سپرد .
شب وی را خواب دیدم در قصری از یاقوت سرخبر تختی از زمرد سبز نشسته و چند هزار فرشته در برابر وی صف زده و روی سیاه اوسفید چون ماه چهارده شبه شده» .
بلی راهروان راه آخرت چنین بودهاند . و جاده عبادت را به این طریق پیمودهاند نه مانند غفلت زدگان بیخبر .
♦️پس ای برادر ! گاهی احوال ایشان را مطالعه کن و حکایاتایشان را ملاحظه نمای و زنهار و زنهار ، از هم صحبتی اهل این عصر ، پای کش . و بهرفتار ایشان نظر مکن که در میان ایشان کسی نیست که دیدار او تو را سودی بخشد . وکلام او تو را به یاد خدا افکند .
آه از این صفرائیان بیهنر
چه هنر زاید زصفرا ؟ دردسر !
این نه مرداناند اینها صورتاند
مرده نانند و کشته شهوتاند
#معراج_السعاده
#ملااحمد_نراقی
🔺کانال تذکره الاولیاء
@tezkar
«هنگامى که روز جمعه فرا رسد خداى «تبارک و تعالى» امر مى فرماید تا در بیت المعمور منبرى نصب شود و فرشته ها اطراف آن گرد آیند، جبرئیل اذان گوید و میکائیل امامت کند و ملائکه پشت سر او نماز گزارند و چون فارغ شوند جبرئیل مى گوید: خداوندا! من ثواب این اذان را به امت محمد(صلى الله علیه وآله) بخشیدم و فرشته ها گویند: ما ثواب این نماز جمعه را به نمازگزارهاى امت محمد(صلى الله علیه وآله) هبه نمودیم، و خداوند مى فرماید: شما بر خلق من جود و کرم نمودید و من به جود و کرم از شما سزاوارترم. شما را شاهد مى گیرم که گناهان امت محمد(صلى الله علیه وآله)را بخشیدم و آنگاه تا جمعه دیگر پراکنده مى شوند»
ثواب نماز جمعه، نوشته عباس عزیزى، ص 33
🔺کانال تذکرة الاولیاء
@tezkar
شب چهاردهم
شهید عابدینی
سَر شهید عابدینی فرماندهی گردان ۴۱۰ خیلی خراب بود. گوش تا گوش سرش شکسته بود. دکتر گفت: «سوزن باریک ندارم که بتوانم سرت را بدوزم.»
شهید عابدینی گفت: «ناراحت نباش، یک سَری برای من بدوز که ۱۵-۱۴ روز بتواند دوام بیاورد.»
اتفاقا همه اش بالا و پایین دوخته شد. شب چهاردهم در عملیات کربلای ۵، تیر به وسط سرش خورد و شهید شد.
رندان جرعه نوش، ص ۱۷۶
🔺کانال تذکرة الاولیاء
@tezkar