eitaa logo
تذکره الاولیاء
11.5هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
542 ویدیو
98 فایل
احوالات و کلمات بزرگان اهل معرفت
مشاهده در ایتا
دانلود
دنیازدگی مرحوم دولابی می فرمود: دلبستگی به دنیا انسان را عوض می کند؛ پست می کند بعضی ها خیال می کنند خانه گرفته اند، خانه آنها را گرفته = ماشین خریده اند، ماشین آنها را خریده؛ خیال می کنند سیگار می کشند، سیگار آنها را می کشد. کتاب #عطش_حضور ص163 کانال تذکرة الاولیاء @tezkar
دل گمشده جنید بغدادی فرمود: یک روز دلم گم شده بود. گفتم: الهی دل من باز ده. ندایی شنیدم:ای جنید! ما دل بدان ربوده ایم که با ما بمانی؛ تو باز می خواهی تا با غیر ما بمانی؟ کتاب #تذکره الاولیا ص423 🔺کانال تذکرة الاولیاء @tezkar
🚩 سلسله مباحث ✅ بخش ششم: اتحاد سالک و مسلک و سلوک در طریق معرفةالنفس 🔻یکی دیگر از مبانی فکری این مکتب تربیتی بحث «ذکر» است. «ذکر» در قرآن در موارد فراوان و متنوعی به کار رفته است. خداوند از قرآن به عنوان «ذکر» تعبیر کرده است. می‌فرماید: «أَ أُنْزِلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ مِنْ بَيْنِنا بَلْ هُمْ في شَكٍّ مِنْ ذِكْري بَلْ لَمَّا يَذُوقُوا عَذابِ» خداوند از رسول اکرم(ص) نیز به عنوان «ذکر» تعبیر می‌فرماید. مشتقات دیگری از «ذکر» هم در قرآن به کار رفته است. مثلاً می‌فرماید: «وَ ذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرى تَنْفَعُ الْمُؤْمِنين» «ذکری» یعنی مطلق یادآوری. این واژه هم در مورد قرآن به کار می‌رود، هم در مورد سنت نبوی، هم در مورد تقریر رسول اکرم(ص)، هم در مورد فعل رسول اکرم(ص) و هم در مورد فعل معصوم(ع). به همه اینها ذکر گفته می‌شود. در مورد قرآن، تعبیر مُذکِّر نیز استفاده شده است. ▫️همه این استعمالات به یک نکته مبنایی در مورد واژه «ذکر» بر می‌گردد و آن نکته مبنایی این است که: ذکر به معنای یادآوری است و یادآوری غیر از علم است. علم در مقابل جهل است در حالی که ذکر در مقابل غفلت است. به آدم جاهل، غافل گفته نمی‌شود. جاهل کسی است که علم ندارد و چیزی را اصلاً نمی‌داند. خداوند در مورد کودکی که از مادر متولد می‌شود می‌فرماید: «وَ اللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ لا تَعْلَمُونَ شَيْئاً»  آدمی که به دنیا می‌آید، به حسب ظاهر جاهل است؛ یعنی چیزی نمی‌داند. به چنین کسی غافل نمی‌گویند. غافل کسی است که قبلاً چیزی را می‌دانست و بعداً بنا به عللی دچار نسیان شده و آن چیز را فراموش کرده باشد. وقتی به چنین شخصی آن چیز را یادآوری می‌کنیم، دوباره حالت نسیان به ذکر تبدیل می‌شود و آن شخص از غفلت بیرون می‌آید. به چنین انسانی «ذاکر» می‌گویند. پس «ذاکر» در مقابل «غافل» است. ▫️بنابراین اگر از قرآن تعبیر به «مُذکِّر» شده است، به این معناست که انسان، سخنان قرآن را یک زمانی می‌دانسته است ولی گرفتار فراموشی شده است. پیغمبر هم آمده است تا همان سخنان را به انسان‌ها یادآوری کند نه اینکه چیزی به آنها تعلیم دهد. البته قرآن، تفصیل دهنده این علوم فطریِ اجمالی است و پیغمبر اکرم(ص) بیان کننده و توضیح دهنده این تفصیل است و به همین جهت یکی از شئون پیامبر(ص) هم تعلیم کتاب است. ولی در هر حال، تعلیم کتاب، منافاتی با ذکر بودنِ آن ندارد. لذا می‌فرماید: «هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ» یعنی پیغمبر اکرم(ص) تفسیر کامل شریعت را تعلیم دادند ولی اصولش را همه انسان‌ها فطرتاً می‌دانستند. ▫️از اینجا یک نکته بسیار دقیق دراین مکتب تربیتی مطرح می‌شود. و آن اینکه؛ اگر ما پذیرفتیم که نفس انسان ذومراتب بوده و مراتب انسان از انزل مراتب عالم که عالم دنیاست تا عالی‌ترین مرتبه عالم که مرتبه مقام خلافت الهی و مقام تعلیم اسماء و مقام اتصال و ارتباط دائمی با پروردگار است، کشیده شده است، مرتبه کامل انسان، مقام ذکر انسان خواهد بود. مرحوم علامه می‌گوید: فطرت توحیدی انسان یک پارچه ذکر است. به عبارت دیگر اگر انسان به مرتبه‌ای از مراتب برسد که بدون حجاب در متن واقعیت و حقیقت انسانی خودش قرار بگیرد، دیگر هیچ وقت از خدا غافل نخواهد بود و دائماً نه تنها ذاکر است بلکه عین ذکر است؛ همه وجود چنین شخصی ذکر است و گویی دائماً در محضر حق است و خدا را می‌بیند. اینکه در روایت می‌فرماید: «اعْبُدِ اللَّهَ كَأَنَّكَ تَرَاه» برای این است که توده مردم استیحاش نکنند و الا انسان به مقامی می‌‌رسد که «اعْبُدِ اللَّهَ أَنَّكَ تَرَاه» می‌شود؛ انسان به مقامی می‌رسد که «مَا كُنْتُ أَعْبُدُ رَبّاً لَمْ أَرَه» می‌شود. ▫️پس گویی پیامبر اکرم(ص) می‌خواهد انسان را از مرتبه نفس اماره که تماماً غفلت است به مرتبه نفس مطمئنه که عین ذکر است برساند. به عبارت دیگر انسان را از غفلت به ذکر می‌رساند. 🔺در این مسیر، سالک، خودِ نفس انسان است. این نفس انسان است که سلوک می‌کند. مبدأ حرکت هم نفس اماره است که عین غفلت است. مقصد هم نفس مطمئنه است که عین ذکر است. مسیر هم باز در مرتبه نفس است. یعنی هم سالک و مسلک و هم مبدأ و هم مقصد، همه نفس سالک است. پس انسان خودش از خودش به سوی خودش و در مسیر خودش حرکت می‌کند؛ یعنی هر چهار رکن حرکت، خود انسان است. 🔺کانال تذکرة الاولیاء @tezkar
کسی از دوستان برایم تعریف میکرد: حالی عجیب بر وجودم مستولی گشت چنان که غرق در بی انتهای خودم گشته بودم و از هیمان و غلبه ی این احوال و بی خودی ها به روی سجاده های بارگاه مولی الموحدین افتاده و منازل وجودی ام را در سجده ای عمیق و بی تکرار ،پشت سر میگذاشتم. و آن حال بیخودی توامان با اشک مرا رها نمیکرد تا اینکه ناگهان حس کردم آن حالت به کلی از وجودم رخت بسته و رفته است و من باقی مانده ام و بی کسی های خودم و مواجهه ی تکراری و رعب آور با خویشتن. تا اینکه سرم را از سجده برداشتم و دیدم در مقابلم یکی از اولیاء الهی نشسته و عمیقا در حال قرائت قرآن کریم و توجه است. متوجه شدم چشمه ی این تغییر حال هر آنچه بوده است از این مدار و از این حقیقت نشئت گرفته است... سراغش رفتم و کمی در حضورش نشستم،چند کلامی سخن گفت و سکوت معنا داری نمود و سپس مرا به حال خود واگذاشت... در خویشتن جستجو کردم دیدم قوت آن حال عظیم در من نابود نشده است بلکه به کیمیای نفَس او تبدیل به عزم راسخ و رسین برای تحرکات جدید معنوی در وجودم گشته است. اگر خواستی بدانی چه کسی ولّی الهی است نگاه به تغییر حال مقطعی و گریه انداختن و کرامات و خوارق او نکن حتی اگر دست تو را گرفت و به کهکشان ها برد و بازگرداند بلکه نگاه کن بعد از نشستن در محضر و حضورش عزم برای حرکت در تو ایجاد گشته است یا نه. میزان این عزم را در صورت استعدادی که فراهم کردی دلالتی بر علو مقام آن ولی خدا بدان! کار اولیای الهی تبدیل احوالات و استعدادها به عزم پولادین و ایجاد انگیزه برای حرکت هاست. از اینجاست که آدم ابوالبشر آمد به زمین تا ریشه های وجودش را به شاخه های شجره ولایت آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین گره بزند؛ که فرمود : ولم نجد له عزما. قوت می بشکند ابریق را... @sholeye_toor
دنیا وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلاَّ لَعِبٌ وَلَهْوٌ زندگی دنیا چیزی جز بازیچه و لهو نیست.(انعام، آیه 32) پیامبر(ص) : مَنْ أَصْبَحَ وَالدُّنْيَا أَكْبَرُ هَمِّهِ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ. هر کس صبح کند و فقط فکرش به دنیا باشد، از خدا در او هیچ نیست.( جامع السعادات، ج 2، ص 24) 🔺کانال تذکرة الاولیاء @tezkar
کعبه ی دل خواجه عبدالله انصاری گوید: بدان که خدای تعالی در ظاهر کعبه ای بنا کرده که از سنگ و گل است و در باطن کعبه ای ساخته که از جان و دل است. آن کعبه ساخته ابراهیم خلیل است و این کعبه بنا کرده ی رب جلیل. آن کعبه منظور نظر مومنان است و این کعبه نظرگاه خداوند رحمان. آن کعبه حجاز است و این کعبه راز. آن کعبه انصاف خلایق است و این کعبه عطای حضرت خالق. آنجا چاه زمزم است و اینجا آه دمادم. آنجا مروه و عرفات است و اینجا محل نورذات. حضرت محمد(ص) آن کعبه را از بتان پاک کرد تو این کعبه را از اصنام هوی و هوس پاک گردان. مقالات خواجه عبدالله انصاری، باب چهارم 🔺کانال تذکرة الاولیاء @tezkar
#قرآن 🔻انسان‌ها در ارتباطشان با قرآن، مختلف هستند. گاهی لفظ و لفظ و لفظ، هیچ پی به نکته‌ای، دقیقه‌ای، لطیفه‌ای، معنایی، مفهوم بلندی، توجهی، تذکری، حاصل نمی‌شود. چرا؟ این به خاطر آن است که آن بخش فیزیک قضیه را ما داریم اجرا می‌‌کنیم ولی همۀ آن که این نیست. 🔸شما روایات تلاوت قرآن را نگاه کنید، آقا امام رضا (ع) امام است، از خاندان وحی است، این‌ها عجین با قرآن هستند، ببینید اصلاً چطور تعامل با تلاوت می‌‌کردند؟ بعد از «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا» گاهی آرام می‌‌گفتند: لبیک! (عيون أخبار الرضا عليه السلام ج2 ؛ ص183 ) 🔹حس می‌‌گرفتند، معنا می‌‌گرفتند، وقتی وارد فضای قرآن می‌‌شدند گویا همه حاضر است! همه حاضر است! در آیات، در سوره‌ ها، ببینید چه کار می‌‌کردند، چطوری توجه داشته‌ اند؟ ما آن نیمۀ دوم را مشکل داریم و آن نیمۀ دوم، یعنی ارتکاز ذهنی برای ادراک مفهومی بلند و معنایی عمیق؛ ارتکاز ذهنی، عدم تشتت می‌‌خواهد، عدم تشتت، همّت می‌‌خواهد آن وقت انسان اگر روی قاعده حرکت کند، می‌‌تواند وصل به این دریا شود. خودش را به خدا بسپارد و دائماً برود، آن وقت دیگر به قول حافظ: «بی زر و گنج به صد حشمت قارون باشی» ‌ ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🔺کانال رسمی حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری در تلگرام، سروش، ایتا، بله و گپ: @nasery_ir ‌ ‌
دو شمشیر سیدی بود که او را ناصری می گفتند پس قصد حج کرد، چون به بغداد رسید به زیارت جنید رفت و سلام کرد. جنید پرسید: سید! اهل کجایی؟ گفت: از گیلان گفت: از فرزندان کیستی؟ گفت: از فرزندان امیرالمؤمنین علی . گفت: پدر تو دو شمشیر می زد؛ یکی با کافران و یکی با نفس. ای سید که فرزند اویی! از این دو کدام را کار فرمایی؟ سید چون این بشنید بسیار گریست. گفت: ای شیخ مرا به خدای ره نمای. شیخ گفت: این سینه تو حرم خاص خداست تا توانی هیچ نامحرمی را در حرم خاص راه مده. سید گفت: تمام شد. تذکره الاولیاء ص 432 🔺کانال تذکرة الاولیاء @tezkar
تا_مرد_سخن_نگفته_باشد_عیب_و_هنرش.mp3
2.29M
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد کانال تذکرة الاولیاء @tezkar
سوره هاى احقاف و مؤمنون را بخواند که مطابق روایتى از امام صادق(علیه السلام)، هر کس شب یا روز جمعه سوره احقاف بخواند ترسى در دنیا به او نرسد و از وحشت قیامت ایمن گردد و هر کس در هر جمعه سوره مؤمنون را بخواند، خداوند اعمال او را به سعادت ختم کند و در فردوس اعلى همراه با پیامبران و رسولان، به او منزل دهد. ثواب اعمال ص 108 🔺کانال تذکرة الاولیاء @tezkar