با اذیت شدن و زخم خوردن مشکلی ندارم. با محدود شدن و مجبور شدن خیلی مشکل دارم. روحم خاموش میشه.اینقد خودمو میزنم به در و دیوارِ قفسم تا بمیرم.

واکنش‌های آنی ما قابل افتخار نیستند. می‌گویند اولین فکری که به ذهن آدم می‌سد صادقانه‌ترین فکر است، اما این امر اغلب مصداق ندارد، بلکه برعکس اغلب بدترین فکر ممکن است. وگرنه، تکلیف مابقی فکرها چه می‌شود؟ - ما دربرابر شما فردریک بکمن

من اصلا از شهرت خوشم نمیاد. آدمای مشهور بعد یه مدت دوستاشون رو عوض میکنن حتی خیلی‌اوقات همسراشونو‌ چون فکر میکنن همیشه یه آدم بهتر هست که از خداش باشه باهاشون در ارتباط باشه. گمنام بودن خیلی قشنگتره. با تعداد کمی از آدمای با کیفیت آشنا می‌شی، دوست میشی،زندگی می‌کنی و بعد مثل یه راز در سینه زمین دفن میشی.

موافقم+++

- ده فیلم برتر تیموتی شالامی بعد از حدود یک دهه نقش‌آفرینی در قالب نقش‌های مکمل در پروژه‌های کوچک، او را حالا می‌توان یکی از ستاره‌های فیلم‌های مطرح و مهم به حساب آورد. با آینده‌ای که شالامی در پیش رو دارد، به لحاظ جایگاهش در هالیوود، همانند تام هنکس و لئوناردو دی‌کاپریو در نسل گذشته می‌باشد. حتی با وجود نقش های کوچکی که تابحال انجام داده، توانسته تا رزومه‌ی در خور توجهی را برای خود بسازد و مخاطبان خود در ژانرهای مختلف را راضی نگه دارد. در ادامه ۱۰ فیلم برتر تیموتی شالامی را به شما معرفی می‌کنیم.

۱- Call Me by Your Name فیلم درام رمانتیک Call Me by Your Name فیلمی بود که توانست نام تیموتی شالامی را بر سر زبان‌ها بندازد. در این فیلم تیموتی نقش نوجوانی به اسم الیو (Elio) را برعهده دارد که در دهه هشتاد میلادی ایتالیا زندگی می‌کند. این فیلم اولین نامزدی بهترین بازیگر اسکار را برای تیموتی شالامی به ارمغان آورد و تبدیل به سومین بازیگر جوانی شد که در این شاخه نامزد شده است. عملکرد و شخصیت‌پردازی او در این فیلم بسیار با ظرافت و حساب‌شده است. این نقش شاید آرام بنظر می‌رسد اما در درون، تیموتی می‌تواند حسی از کشف خود و خودشناسی را منتقل کند و این عملکرد او نشان داد که می‌تواند از عهده هر نقشی بربیاد.

۲- Dune رمان Dune نوشته‌ی فرانک هربرت یکی از برجسته‌ترین آثار ادبیات علمی تخیلی است. شخصیت اصلی آن، پاول آتریدیز، شخصیت پیچیده‌ای دارد که در طول داستان اتفاقات زیادی را تجربه خواهد کرد. تیموتی شالامی در دو سری از این فیلم، در کنار دیگر بازیگران سرشناس نقش‌آفرینی کرده است. در سری اول این فیلم، تیموتی شالامی باید نقش یک نوجوان عجول و ساده‌لوح را بازی کند که درک درستی از جهان بیرون ندارد. اما در سری دوم این فیلم، باید خود را یک رهبر قدرتمند نشان دهد و تیموتی شالامی به خوبی توانسته تا این دو وجه از شخصیت پاول آتریدیز را نمایش دهد.

۳- Little Women در دومین همکاری تیموتی شالامی با گرتا گرویگ، بار دیگر او در نقش یک شریک عاطفی قرار می‌گیرد اما اینبار عمق احساسات بیشتر هستند. فیلم Little Women درباره چهار خواهر از خانواده مارچ است که با بزرگ شدنشان، درگیر عشق، کار و جایگاهشان در جهان خواهند بود. شخصیت تیموتی شالامی یکی از اهرم‌های احساسی این فیلم می‌باشد؛ او شخصیت کاملی نیست اما همیشه محبتش را به خانواده مارچ، مخصوصا جو، نشان می‌دهد و تبدیل به شخصیتی می‌شود که صبورانه منتظر آن است که جو او را بپذیرد.

۴- Beautiful Boy فیلم Beautiful Boy ملودرامی است که متاسفانه تنها بر عملکرد فوق‌العاده و قوی دو بازیگر آن استوار است. شالامی در نقش نیک هنرنمایی می‌کند که درگیر یک اعتیاد متداوم شده و پدرش (با بازی استیو کارل) هرکاری برای کمک به او انجام می‌دهد. ماهیت فیلم به گونه‌ای بود که این اجازه را داد تا این دو بازیگر بازی‌ پر از احساس را ارائه دهند. نقطه قابل توجه سکانس‌هایی است که میان این دو شخصیت رخ می‌دهد و عمیقانه آن را به مخاطب ارائه می‌دهند. تعامل این دو به گونه‌ای است که انگار واقعا شاهد رابطه‌ای به اندازه‌ی یک عمر هستیم و این نشان‌دهنده‌ی تلاش زیادی است که این دو بازیگر کرده‌اند.

۵- Wonka تیموتی شالامی قبل از فیلم Wonka هم در نقش اصلی بازی کرده بود، اما اینبار موفقیت فیلم بیشتر بر روی دوش او بود. Wonka پیش‌درآمدی بر فیلم خاطره انگیز چارلی و کارخانه شکلات‌سازی است و تیموتی نقش شخصیتی را داشت که پیشتر جین وایلدر و جانی دپ با آن هنرنمایی کرده بودند. ویلی وانکا شخصیتی بود که تیموتی باید چیزی بیشتر از جذبه‌ای که دارد، از خودش نشان می‌داد. برای بازی در این نقش، تیموتی شالامی باید حس و حالی را منتقل می‌کرد که مخاطب را متقاعد کند که او واقعا مردی اهل رقص و آواز است.

۶- Bones and All فیلم Bones and All این اجازه را به تیموتی شالامی داد تا در قامت یک شخصیت رمانتیک ظاهر شود. این فیلم درباره دختر جوانی به اسم مالن است که از نوجوانی تمایلاتی به آدمخواری دارد. مالن پس از اینکه پدرش او را ترک می‌کند، به یک سفر جاده‌ای می‌رود تا مادرش را پیدا کند. مالن در سفر خود متوجه می‌شود که آدم‌های دیگری مثل خودش نیز وجود دارند و با لی (با بازی تیموتی شالامی) آشنا می‌شود و رابطه‌ای میان آنها شکل می‌گیرد. مالن و لی یک رابطه‌ی واقعی و احساسی‌ را با هم می‌سازند که شاید در ادامه ناراحت‌کننده شود، اما بخاطر رابطه‌ی این دو نفر است که مخاطب می‌تواند پایان هولناک این فیلم را بپذیرد.