eitaa logo
👊کانال تنگه مرصاد💥
702 دنبال‌کننده
20.3هزار عکس
10.8هزار ویدیو
130 فایل
👊آنتی منافق👊 🔥کانال تنگه مرصاد🔥 ✔✔ 🔴رسانه جوانان مستقل و انقلابی ایران اسلامی 🔴 💪ما همه صیاد هستیم👊 ✨با ولی تا ظهور خواهیم ماند✋ ارتباط با ادمین 👇👇 @Soheil_110 @yaa_hossain_313
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ 🔴⚫🔵ظاهرا دولت مسیر جهش تولید را در خرد کردن استخوان کارگران یافته‌است. 🔶️نامه مهم مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه تهران به رئیس جمهور 🔻جناب آقای حسن روحانی رئیس جمهور جمهوری اسلامی ایران باسلام 🔶️همانطور که مستاحضرید شورای عالی کار در آخرین مصوبه خود در مورخ ۲۰ فروردین سال ۱۳۹۹ اقدام به افزایش ۲۱ درصدی حداقل مزد در سال ۹۹ کرده‌‌است؛ اقدامی که خلاف صریح و مبیّن قوانین کشور است چراکه در ماده ۴۱ قانون کار جمهوری اسلامی آمده است که : "شورای عالی کار همه ساله موظف است میزان حداقل مزد کارگران را برای نقاط مختلف کشور و یا صنایع مختلف با توجه به معیارهای ذیل تعیین نماید :1- حداقل مزد کارگران با توجه به درصد تورمی که از طرف بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران اعلام می شود .2- حداقل مزد بدون آن که مشخصات جسمی و روحی کارگران و ویژگی های کار محول شده را مورد توجه قرار دهد باید به اندازه ای باشد تا زندگی یک خانواده ، که تعداد متوسط آن توسط مراجع رسمی اعلام می شود را تامین نماید ." 🔻بنابر آمارهای صادر شده از ناحیه بانک مرکزی ، تورم سال ۹۸ ، چیزی درحدود ۴۱ درصد بوده‌است و میزان هزینه های زندگی یک خانواده ۴ نفره نیز بیش از یک میلیون تومان افزایش یافته. لذا رشد ۲۱ درصدی حداقل حقوق هیچ تناسبی با قانون ندارد و از اساس خلاف نص صریح قانون می باشد. 🔶️با توجه به ترکیب نمایندگان دولت ، کارگران و کارفرمایان در شورای عالی کار ، همواره نظر دولت تعیین کننده نهایی میزان افزایش دستمزدهاست. این بسیار مایه تاسف است که دولتی که میبایست حامی ضعفا باشد ، نه تنها درسیاست های اقتصادی حمایتی از کارگران و دهک های پایین نمیکند بلکه حتی در شورای عالی کار نیز رای خود را برخلاف قانون ، در جهت تعمیق مشکلات اقتصادی کارگران واگذار میکند و ظاهرا مسیر جهش تولید را از راه خُرد کردن استخوان های کارگران می جوید. 🔻ما به طور مشخص خواستار آن هستیم که دولت از این اقدام خلاف قانون خود دست بردارد و با معیار قرار دادن قوانین ، جلسه شورای عالی کار را مجددا تشکیل داده و حداقل دستمزدها را مطابق با نرخ تورم و قانون ، حداقل ۴۱ درصد ، افزایش دهند در غیر اینصورت از این اقدام غیر قانونی دولت به قوه قضائیه شکایت می بریم و علاوه بر آن هر بحرانی را که در نتیجه مشکلات اقتصادی کارگران بوجود بیاید ، اعم از اعتراضات اجتماعی و تبعات روانی و اقتصادی آن ، مستقیما دولت متبوع آقای روحانی و شخص آقای روحانی را به عنوان رئیس دولت مقصر خواهیم شناخت . سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ @tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍ سال ۱۳۹۹، سال 🇮🇷 🔻نقش در سال جهش تولید 1⃣ برنامه ریزی 2⃣ خرید کالای های ایرانی 3⃣ معرفی کالای های ایرانی 4⃣ مشارکت در تولید 5⃣ کارآفرینی 6⃣ فرهنگسازی 7⃣ تربیت خانواده کارآفرین 8⃣ مطالبه گری از مسؤولین 9⃣ و...... 📌تهیه شده در واحد رسانه ای قرارگاه شهید تهرانی مقدم بسیج دانشجویی استان @tmersad313
🔸 استقبال ایران از معرفی مصطفی عبداللطیف الکاظمی به عنوان نخست وزیر جدید عراق 🔹 «عباس موسوی» سخنگوی وزارت امور خارجه از معرفی «مصطفی عبداللطیف الکاظمی» به عنوان نخست وزیر جدید عراق استقبال کرد. @tmersad313
🔸مظنون به خیانت در جایگاه نخست وزیری عراق؟!! درحالیکه حزب‌الله عراق معتقد است برخی از نیروهای امنیتی عراق به آمریکا در ترور «سپهبد سلیمانی» و «ابومهدی المهندس» کمک کرده‌اند وهمچنین بر دست‌ داشتن مصطفی الکاظمی با ذکر اسنادی صحه گذاشته اند، معرفی الکاظمی بعنوان کاندید تصدی پست نخست وزیری عراق و مهمتر از آن حمایت شیعیان از وی بحث برانگیز است!! اینکه چرا یک متهم را کاندید پست نخست وزیری می کنند!!؟ و مهمتر از آن چرا گروههای شیعی حمایت می کنند!!؟ بنظر می رسد یک ارتباط منطقی بین سفر دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان به عراق و دیدار با الکاظمی و حمایت شیعیان وجود دارد، چرا که آنها مواضع هریک از مسئولین نظام جمهوری اسلامی را مساوی مواضع کلیت نظام می دانند و برای همین نمی شود به آنها خرده گرفت. در عرصه رسانه ای در داخل کشور دیده میشود که عناصری در حال توجیه تراشی برای اقناع افکار عمومی در حمایت از نخست وزیری الکاظمی در عراق میباشند. کمی باید دقت کرد آیا جریانی خارج از جبهه مقاومت در حال اثرگذاری بر معادلات منطقه ای و جبهه مقاومت میباشند ؟ ✍ محمدامین نیکومنش @tmersad313
🔻آتش‌بس سعودی‌ها مانور سیاسی و رسانه‌ای است ▪️محمد علی الحوثی رییس کمیته عالی انقلاب یمن اعلام کرد: اعلامیه صادره از سوی دشمن مانور سیاسی و رسانه ای است. ▪️وی افزود: موضع درست در اعلان توقف جنگ است. توقف جنگ یمن با دو هفته آتش بس میسر نمی شود. حملات هوایی خود را متوقف کنید و به محاصره پایان دهید زیرا یمنی ها با سرطان و بیماری می میرند. ▪️الحوثی تاکید کرد: عربستان می خواهد که فرمانده جنگ و تیمی در صلح باشد. ▪️وی بیان کرد: ما مشکلی در ارتباط داشتن را سعودی ها نداریم و ما از سال ۲۰۱۶ با آنها در تماس هستیم. اگر آتش بس واقعی برقرار شود و محاصره رفع شود می توانیم آنرا گامی واقعی برشماریم. @tmersad313
نمیدانم به لطف مسکنهای سنگینِ پرستار چند ساعت در کمایِ‌ تزریقی فرو رفتم. اما هرچه که بود درد و تهوع را به آن آشفتگیِ‌ خواب نما ترجیح میدادم... بیهوشی که جز تصویر دانیال و دستانِ‌ خونیِ این جوان مسلمان، چیزی در آن نبود. گوشهایم هوشیاریش را پس گرفته بود و چشمانم جز پرده ایی از نور نمیدید.. صدای مسن دکتر و آن جوانِ‌ حسام نام را شنیدم از جایی درست کنارِ تخت: (دکتر.. یعنی شرایطش خوب نیست؟) و پیرمردی که موج تارهای صوتی اش صاف و بی نقص حریم شنوایم را شکست: (‌نه متاسفانه..توده ها تمام سطح معده اش را پوشوندن.. خودمم موندم چطور تا حالا درد رو تحمل کرده.. امید چندانی وجود نداره.. اما بازم خدا بزرگه.. ما شیمی درمانی رو به درخواست شما شروع میکنیم.. نمیخوام ناامیدتون کنم اما احتمال اینکه جواب بده خیلی کمه..) شیمی درمانی مساوی بود با سرطان.. سرطان! یعنی اوج ترسم از دنیا..ریختن مو..نا پدید شدنِ‌ابرو و مژه ها..دردی که رِبِکا را از پای درآورد و من دیدم مچاله شدنش را روی تابوتِ‌منتظرِ‌ بیمارستان..... و من لرزیدم. کلیتی دستپاچه از حسام به چشمم میرسید: (دکتر تو رو خدا هر کاری از دستتون برمیاد انجام بدین.. من قول دادم..) قول؟؟ قول مرا به چه کسی داده بود این قصاب مسلمان.. لابد به سفارشِ‌ دانیال چوبِ حراج زده بود به دخترانه هایم محضِ قربانی در راهِ خدایِ‌ قصی القلبشان..اما من هانیه، صوفی، یا هر زن دیگری نبودم.. من سارا بودم.. سارا! به محض هوشیاری درد به سلول سلول بدنم فشار میآوردم و توان را دریغ میکرد..  اما من باید با یان حرف میزدم...مطمئنا او از همه چیز خبر داشت..همه چیزی که هیچ پازلی برای رسیدن به جوابش نداشتم. پروین آمد. با اشاره دست به او فهماندم که موبایلم را میخواهم. و او فردای آن روز برایم آورد. درست در ساعتی از زندگی که درد امانم را بریده بود..هیچ وقت نمیداستم تا این حد از مرگ میترسم.. و بیچارگیم را وقتی فمیدم که نه دانیالی بود برای محبت و نه دوستی برای دادن آرامش.. حسِ‌ تهی بودن،‌ بد طعم ترین حسِ دنیاست..باید به کجا پناه میبردم؟ من طالب دستی بودم که نجاتم دهد..از مرگ..از ترس..از درد..از حسام داعش صفتی که برایم نقشه داشت..به ته دنیا رسیده بودم جایی که روبه رویم دیواری بی انتها تا عمق آسمان ایستادگی میکرد و پشت سرم، دیواری طویل که لحظه به لحظه برای کوبیدنم نزدیک میشد... با یان تماس گرفتم. صدایم از قعر چاه بیرون میآمد و اون با نگرانی حالم پرسید. دوست داشتم سرش فریاد بزنم اما توانی نبود. پرسیدم دوست ایرانی ات کیست و او بحث را عوض کرد. پرسیدم چه کسی زن پرستار را به خانه ام  آورد و او باز بحث را عوض کرد. پرسیدم چه نقشه ایی برایم کشیده و باز هم جوابی بی معنا عایدم شد..گوشی را قطع کردم..باید با عثمان حرف میزدم. شماره اش را گرفتم اما اثر داروی بیهوشی آنقدر زیاد بود که فقط الو الو گفتنهای بلند و محکمش در گوشم ماند.دنیا و خدایش چه خوابی برایم دیده بودند؟! روز بعد در اوج ناتوانی و بی حالیم، شیمی درمانی شروع شد..چیزی که تمام زندگیم را بارها و بارها مقابل چشمانم به صف کرد. شرایط انقدر بد بود که حتی توان نفس کشیدن را هم دریغ میکرد و کل هوشیاریم خلاصه میشد در گوشهایی که تنها میشنید. و صدایی که هر شب کنارِ گوشم قرآن میخواند.. صدایی از حنجره یِ‌ حسام.. حسامی که بی توجه به تنفرم از خدایش، ‌کلامش را چنگ میکرد بر تخته سیاهِ‌ روحم..او مدام قرآن میخواند و من حالم بدتر میشد..آنقدر بدتر که حس سبکی کردم..حسی از جنس نبودن..حسی از جنس ایستادن و تماشای فریادهای حسام و دست پاچگیِ دکتر و پرستاران برای برگرداندنم..حسی که لحظه به لحظه دهانم را تلختر میکرد... مرگ هم شیرین نبود...و دستی مرا به کالبدم هل داد! پرستاران رفتند و حسام ماند..با قرآنی در دست و صدایی پریشان کنار گوشم: (سارا خانووم..مقاومت کن.. به خاطر برادرتون.. نه اون دانیالی که صوفی ازش حرف میزد) روحم آتش گرفت و او قرآن خواند... آرام و آهنگین..اینبار کلماتش چنگ نشد..سنگ نشد..اینبار خنک شدم درست مثله کودکیم که برفهای آدم برفیم را دردهانم میگذاشتم و دندانم درد میگرفت از شیرینیِ سرما... نمیدانم چقدر گذشت اما تنها خاطرات به یاد مانده از آن روزهایم آوای قرآن خواندنِ‌ حسام بود و حس ملسِ‌ آرامش.. بهوش آمدم! رنجورتر از همیشه...اما حالا گوشهایم به کلماتی عربی عادت داشت که از بزرگترین دشمن زندگیم، یعنی خدا بود وصدایی که صاحبش جهنم زندگیم را شعله ورتر کرده بود.. و این یعنی عمقِ‌ فاجعه ی زندگی! ادامه دارد... زهرا اسعد بلند دوست اَللّٰهُمَ عَجْل لوَلِیِّکَ اَلفَرَج @tmersad313
بهوش بودم.. اما فرقی با مردگان نداشتم! چرا که ته مانده ایی از نیرو حتی برای درست دیدن هم نبود. صدایشان را شنیدم.. همان دکتر و قاریِ‌ لحظه های دردم.. ( آقای دکتر شرایطش چطوره؟) موج صدایش صاف و سالخورده بود ( الحمدالله خوبه.. حداقل بهتر از قبل.. اولش زود خودشو باخت.. اما بعد از ایست قلبی،‌ ورق برگشت.. داره میجنگه.. عجیبه اما شیمی درمانی داره جواب میده.. بازم توکلتون به خدا ..) دکتر رفت و حسام ماند.. (سارا خانووم.. دانیال خیلی دوستتون داره.. پس بمونید..). معنی این حرفها چه بود؟ نمیتوانستم بفهمم.. دوست داشتن دانیال و حرفهای صوفی هیچ هم خوانی با یکدیگر نداشتند.. صوفی میگفت که دانیال در مستی اش از رستگار کردن من با جهاد نکاح در خدمتِ داعش حرف میزد.. یعنی حسام به خواستِ‌ برادرم، محضِ اینکار تا به اینجا آمده؟؟ یان مرا به این کشورِ‌ تروریست خیز هُل داد.. اما چرا؟؟ اصلا رابطه اش با این مرد چیست؟ و عثمان.. همان مسلمانِ‌ ترسوی مهربان.. نقش او در این ماجراها چه بود؟؟ اگر هدفش اهدای من به داعش بود که من با پای خودم عزم رفتن کردم و او جلویم را گرفت.. سرم قصدِ‌ انفجار داشت . و حسام بی خبر از حالم، خواند.. صدایش جادویی عجیب را به دوش میکشید.. این نسیم خنک از آیاتِ‌ خدایش بود یا تارهایِ‌ صوتی خودش؟ حالا دیگر تنها منبع آرامشم در اوجِ‌ ناله هایِ خوابیده در شیمی درمانی و درد، صوتِ قرآنِ جوانی بود که روزی بزرگترین انتقام زندگیم را برایش تدارک دیده بودم. صاحب این تارهای صوتی،‌ نمیتوانست یک جانی باشد.. اما بود.. همانطور که دانیالِ مهربان من شد.. این دنیا انباری بود از دروغهای ِ واقعی!! در آن لحظات فقط درد نبود که بی قرارم میکرد.. سوالهایی بود که لحظه به لحظه در ذهنم سلامی نظامی میداد و من بی توانتر از همیشه، نایی برایِ‌ یافتنِ ‌جوابش نداشتم. در این مدت فقط صدا بود و تصویری مه گرفته از حسام... مدتی گذشت و در آن عصر مانند تمام عصرهای پاییز زده ی ایران،‌ جمع شده در خود با چشمانی بسته،‌ صدایِ‌ قدمهایِ‌ حسام را در اتاقم شنیدم. نشست. روی صندلی همیشگی اش، درست در کنار تختم.. بسم اللهی گفت و با باز شدنِ‌ کتاب، خواندن را آغاز کرد. آرام، آرام چشمهایم را گشودم. تار بود.. اما کمی بهتر از قبل. چند بار مژه بر مژه ساییدم. حالا خوب میدیدم.. خودش بود.. همان دوست.. همان جوان پر انرژی و شوخ طبعِ‌ دوست دانیال.. با صورتی گندمگون.. ته ریشی مشکی.. و موهایی که آرایشِ مرتب و به روزش در رنگی از سیاهی خود نمایی میکرد. چهره اش ایرانی بود،‌ شک نداشتم. و دیزاینِ‌ رنگها در فرمِ‌ لباسهایِ شیک و جذابِ‌ تنش،‌ شباهتی به مریدان و سربازان داعش نداشت.. این مرد به هر چیزی شبیه بود جز خونخواری داعش پسند... کتاب به دست کنار پنجره ایستاد و به خواندنش ادامه داد.. قدش بلند بود و چهارشانه و به همت آیه آیه ایی که از دهانش بیرون میآمد انگار در این دنیا نبود.. در بحبوحه ی غروب خورشید،‌ نم نمِ باران رویِ‌ شیشه مینشست و درختِ‌ خرمالویِ پشت اش به همت نسیم، میوه ی نارنجی نشانش را به رخ میکشید..نوای اذان بلند شد..حالا دیگر به آن هم عادت کرده بودم.. عادتی که اگر نبود روحِ پوسیده ام،‌ پودر میشد محضِ هدیه به مرگ..حالا نفرت انگیز ترین های زندگیم،‌ مسکن میشدند برایِ‌ رهاییم از درد و ترس.. صدایش قطع شد. کتاب را بست و بوسید. به سمت میزِ کنارِ‌تختم آمد. ناگهان خیره به من خشکش زد:(سا.. سارا خانوم.. ) ضعف و تهوع همخوابه های وجودم شده بودند. کتاب را روی میز گذاشت و به سرعت از اتاق خارج شد. چند ثانیه بعد چند پرستار وارد اتاق شدند. اما حسام نیامد.. چند روز گذشت و من لحظه به لحظه اش را با تنی بی حس، چشم به در، انتظارِ آوازه قرآنِ دشمنم را میکشیدم و یافتن پاسخی از زبانش برای سوالاتم. اما باز هم نیامد.. حالا حکم معتادی را داشتم که از فرط درد از خود میپچید و نیازش را طلب میکرد و من جز سه وعده اذان از مسکن اصلیم محروم بودم. این جماعت ایدئولوژی شان محتاج کردن بود. بعد از مدتی حکم آزادیم از بیمارستان صادر شد. و من با تنی نحیف بی خبر از همه جا و همه کس آویزان به پروین راهی خانه شدم. ادامه دارد... اَللّٰهُمَ عَجْل لوَلِیِّکَ اَلفَرَج @tmersad313
قسمت صد و شانزدهم هیچ گاه به مسائل و موضوعات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی روز بی تفاوت نبود و همیشه همه ی اتفاقات را رصد می کرد. او رصد گری واقعی بود. یکی از همکارانش می گوید: محمود رضا در کنار روزنامه هایی که هر روز برای خودش می خرید، یک یا چند روزنامه به زبان عربی و انگلیسی برای رزمندگان تهیه می کرد تا نسبت به مسائل روز آگاه باشند. یعنی محمود رضا در کار خود صرفا به آموزش فنون نظامی به رزمندگان اکتفا نمی کرد. من نیز وقتی به پایگاه می رفتم با بچه های پایگاه صحبت هایی در مورد اتفاقات روز می کردم که همه ی حرف های من حاصل مباحثی بود که محمودرضا رصد و تحلیل می کرد و به من نیز می گفت و من هم آن ها را به بچه های پایگاه انتقال می دادم. راوی:برادر شهید @tmersad313
🌍 نصب تندیس شهید حاج قاسم سلیمانی در الیگودرز 🔹حسین اکبری؛ شهردار الیگودرز از نصب تندیس سردار شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی در میدان سردار سلیمانی خبر داد... @tmersad313
‏اگر مدعی تشکیل یک ‎ برتر بر مبنای اسلام هستیم، شعار نمیدهیم بلکه عمل میکنیم. اینکه همزمان با ماسک دزدی غربی ها از هم وتشکیل صفوف خرید اسلحه برای حفظ جان خود در امریکا، مردم ایران در کمک به یکدیگر سبقت میگیرند، نشانه های تبدیل تئوری های دینی به عمل و ایجاد یک تمدن متفاوت است. "امیرحسین ثابتی" @tmersad313
👇 : 🔸مگر پول نمیخوای 🔸مگر شغل و مقام و...نمیخوای؟؟!! 🔸مگر دنیا نمیخوای... 🔸مگر آخرت نمیخوای... 💠نمازشب بخون برادر و خواهر گلم گوی سبقت را نماز شب خوان ها ربودند. حضرت : 💠اگر سلاطین عالم می دانستندکه انسان در حال عبادت چه لذت هایی می برد، هیچ گاه دنبال این مسائل مادی نمیرفتند. 🌷آیت الله مشکینی می فرمودند: ✨نافله شب! نافله شب! نافله شب! 💠خوشا به حال کسی که نافله ی شبش ترک نشود و از او بهتر آن که نوافل دیگر را هم به جا بیاورد. بالاخره یک حساب و کتابی بوده و هست که اولیا، این قدر بر نماز شب تکیه دارند. 📚 کتاب "جام حضور" دو سه شب، نیمه های شب را بیدار بمان و نماز شب بخوان بعد از آن اگر توانستی دیگر نماز شب نخوان. 🍃شبتون پر از یاد خدا🌹 التماس دعا🌸🍃 اَللّٰهُمَ عَجْل لوَلِیِّکَ اَلفَرَج @tmersad313
!!! ✨🌟💚🌟✨ ✨یکی از مراجع عظام تقلید شاید از شلوغترین درسای قم رو دارن به بنده فرمود، از قول استادشون در نجف اشرف: استادشون در نجف شاگردی داشت شاگرد آمد ایران برگشتنی فوت شد قبرشون در حرم حضرت قسمت خانمهاست. داستانش مشهوره، خلاصه خبر فوت سر درس رسید این مرجع بزرگوار به بنده میفرمود: استاد ما که شاگرداش همه مجتهد بودن سر درس گفتن انا لله وإنا إليه راجعون همه متأثر شدن بعد فرمود: من خاطره ای درباره این عزیز حالا که از دنیا رفته بگم فرمود: شبی خواب دیدم (ببین من هر کسی رو نقل نمیکنما) خواب دیدم که آقا اباعبدالله الحسین(علیه السلام) بناست بیان جایی ما هم ایستاده بودیم تختی برای گذاشتن حضرت و پشت سرشون ابالفضل العباس با دیوانی در دست وارد شدند... نزول اجلال فرمودن قمر بنی هاشم درمحضرشون مؤدب نشستن ما هم از هیبت امام حسین علیه السلام نتونستیم بریم جلوفقط شاهد بودیم.. امام فرمود: عباسم دیوانت رو باز کن... حضرت ابالفضل دیوانشون رو باز کردن فرمودن: عباسم اسم فلانی رو خط بزن از دیوان ما بعد این مرجع بزرگوار به بنده فرمود: استاد ما شنیده بودن در خواب اسم کی رو خط زدن ولی نگفتن... معلوم میشه اسم بعضیا هم خط میزنن اسمت رفته در دیوان اباالفضل العباس میارن بیرونِِِ بعد فرمود: دیدم ابالفضل العباس با دستشون مسح کردن و اسم پاک شد. بعد فرمودن: اسم این آقا رو بنویس. اون آقا همون شاگردن که مرحوم شدن بعد فرمودن: عباسم بریم. این صحنه جلوی ما بود از خواب بیدار شدم. فردا صبح سر درس جلوی این شاگرد رو گرفتم گفتم: دیروز چی کار کردی؟ گفت:هیچ چی. خواب خوبی برات دیدم چه کردی؟ گفت: والا چیز خاصی یادم نمیاد خوابتون چی بود؟ خواب رو تعریف کردم نشست زار زار گریه کرد گفتم: چی شد؟ گفت: دیشب از حرم میرفتم خونه دلم هوای اباعبدالله الحسین علیه السلام رو کرد. گفتم اینهمه کار علمی میکنم نمیخونم یک لهوف از کتابخانه گرفتم رفتم دیدم خونه سفره پهنه گفتم: خانم میشه از امشب به بعد، قبل غذا از مقتل بخونم؟ خانمم گفت باشه بخون. عباسم اسمش رو بنویس.. اونایی که به این سهولت راضی میشن اسم بنویسن ببین طرف چی شده که اسمش خط خورده!!! یا اباعبدالله امشب میخوایم از امشب هر شب یک بار بگیم (صلی الله عليک یااباعبدالله) نمیدونم إمام حسین علیه السلام چه غربتی کشید در کربلا! که خدا انقدر دوست داره همه بگن .. بگم؟ امان از لحظه ای که تنها در کربلا ایستاد همه رو صدا زد اکبرم... عباسم... حبیبم... جوابی نیومد. فرمود چرا جواب حسین رو نمیدید.😭 چه دل شکسته ای داشت حسین، علیه السلام حسین سلام بر اون لحظه که رو صدا زدی جوابی نشنیدی😭 شبتون حسینی 😭 التماس دعا🤲 اَللّٰهُمَ عَجْل لوَلِیِّکَ اَلفَرَج @tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(تقویم همسران) ✴️ جمعه 👈22 فروردین 1399 👈16 شعبان 1441👈10 آوریل 2020 🏛مناسبت های اسلامی و دینی. 🏴شهادت سعید بن جبیر از اصحاب امام سجاد علیه السلام به دست حجاج ملعون(95هجری) 🌓امروز قمر در برج عقرب است. 📛از امور ازدواجی پرهیز گردد. ✈️مسافرت مکروه است. 👶برای زایمان خوب و نوزاد عاقل عابد و اعمال و رفتارش صالح باشد خصوصا اگر بعد از ظهر به دنیا اید.ان شاءالله. 🔭 احکام و اختیارات نجومی. ✳️استعمال دوا و دارو. ✳️مداوای زخم و جراحات. ✳️از شیر گرفتن کودک. ✳️مرحم و معجون گذاشتن بر دمل. ✳️استحمام. ✳️امور کشاورزی و بذر افشانی. ✳️ابیاری. ✳️کندن چاه و قنات. ✳️غرس اشجار. ✳️و حمله به دشمن نیک است. 💑 انعقاد نطفه و مباشرت 👩‍❤️‍👩امروز.... 💑امشب... برای در جمعه شب (شب شنبه ).قمر در عقرب است. 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات، (سر و صورت) در این روز خوب نیست و باعث حزن اندوه است. 💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن.... یا ، زالو انداختن خوب و سبب نشاط و شادابی است. ✂️ ناخن گرفتن جمعه برای ، روز بسیار خوبیست و مستحب نیز هست. روزی را زیاد ، فقر را برطرف ، عمر را زیاد و سلامتی آورد. 👕👚 دوخت و دوز. جمعه برای بریدن و دوختن، روز بسیار مبارکیست و باعث برکت در زندگی و طول عمر میشود.. ✴️️ وقت استخاره در روز جمعه از اذان صبح تا طلوع آفتاب و بعد از زوال ظهر تا ساعت ۱۶ عصر خوب است 😴 تعبیر خواب... خواب و رویایی که امشب. (شبِ شنبه)دیده شود تعبیرش در ایه 17 سوره. مبارکه اسراء است و کم اهلکنا من القرون من بعد نوح... و از مفهوم و معنای ان استفاده میشود که کاری یا چیزی خواب بیننده را محزون کند ولی عاقبت بخیر باشد باید صدقات و خیرات بدهد..چیزی همانند ان قیاس گردد... کتاب تقویم همسران صفحه 115 ❇️️ ذکر روز جمعه اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهم ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۲۵۶ مرتبه موجب عزیز شدن در چشم خلایق میگردد . 💠 ️روز جمعه طبق روایات متعلق است به . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد 🌸زندگیتون مهدوی 🌸 📚 منابع مطالب تقویم همسران @tmersad313
☆ بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیمْ ‌☆ ♡دعای عهد♡ 💠اَللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ،💠 وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ،💠 وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ،💠 وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ،💠 وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ،💠 وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، 💠وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ،💠 وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ، وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ،💠 یا حَىُّ یا قَیُّومُ، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ، 💠وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، 💠یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ،💠 وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، 💠یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ،💠 یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ.💠 اَللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ،💠 صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ،💠 عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها،💠 سَهْلِها وَ جَبَلِها، 💠وَ بَرِّها وَ بَحْرِها، وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ، 💠وَ مِدادَ کَلِماتِهِ، وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ،💠 وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ.💠 أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا،💠 وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى، 💠لا أَحُولُ عَنْها، وَ لا أَزُولُ أَبَداً.💠 اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ، 💠وَالذّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ،💠 وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ.💠 اَللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، 💠فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً کَفَنى،💠 شاهِراً سَیْفى، مُجَرِّداً قَناتى،💠 مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى فِى الْحاضِرِ وَالْبادى.💠 اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ،💠 وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ، 💠وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ،💠 وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ، 💠وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ، 💠وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ ، وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ،💠 فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ:💠 ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ، 💠فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِک💠َ حَتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، 💠وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ،💠 وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ،💠 وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ،💠 وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ، 💠وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،💠 وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ،💠 اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ،💠وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ،💠 وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ ،💠 اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، 💠وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، 💠إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً، 💠بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ.💠 ☆اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان☆ِ ☆اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان☆ِ ☆اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان☆ ِ ♡ اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرج♡ ♢سلامتی مولا مون صاحب الزمان‌صلوات @tmersad313
⚘﷽⚘ ⚘اَلسَّـــــلامُ عَلَیْــکَ یــــا اَباعَبْدِاللهِ الْحُسَیـــْن(؏)⚘ آورده صبا ازگذرٺ عطرخدا را تاروزےمانیز ڪند ڪرب‌وبلارا انگارڪه‌فهمیده‌نسیم‌سحرےباز صبح‌اسٺ‌ودلم‌لڪ‌زده‌ایوان‌طلارا ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ارباب حسین جان : بند دلم گره خورده به تکان هاےپرچم گنبدت قرار تمام بیقرارےهاے من همین جاست. زیر سایه‌ے همین پرچم وقتےکه میشود نگاهت را با تمام وجود احساس کرد اما براےهمچو منے آرزوےحرم هم زیاده است چه رسد به رویاےکنار شما بودن... حضرت ارباب حضرت یار حضرت معشوق حضرت جان دل تنگم را به شما میسپارم بطلب آقا جان...😔 ⚘اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ ⚘وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ⚘وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ ⚘وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ @tmersad313
اى دل! بشارت مى دهم،خوش روزگارى مى رسد 🌟یا درد و غم طى مى شود، یا شهریارى مى رسد گر کارگردان جهان، باشد خداى مهربان 🌟این کشتى طوفان زده، هم بر کنارى مى رسد . . . 🌸 (عج) یگانه منجی عالم بشریت مبارک باد. ❣️✨ (عج)✨ ❣️✨ @tmersad313
🔰 انتظار فقط به معنای نشستن و دست روی دست گذاشتن نیست؛ انتظار یعنی آماده شدن باید در راه ایجاد جامعه‌ی مهدوی تلاش کنیم 🔻 سخنرانی تلویزیونی رهبر انقلاب به مناسبت ولادت حضرت امام زمان(عج): 🔹 در اسلام خواسته شده است از ما که انتظار داشته باشیم. «انتظار» فراتر از نیازمندی است، فراتر از احساس نیاز است. 🔹 گفته‌اند منتظر باشید؛ انتظار یعنی امید؛ انتظار یعنی اعتقاد به اینکه یک آینده‌ی قطعی‌ای وجود دارد؛ صِرف نیاز نیست، انتظار سازنده است، لذا در روایات ما، معارف ما، انتظار فرج جایگاه بسیار مهمّی دارد که من حالا یک توضیحی در مورد انتظار فرج بعداً عرض میکنم. 🔹 در انتظار فرج امید هست، تحرّک هست، اقدام وجود دارد. اینی که پیغمبر میفرماید «اَفضَلُ اَعمالِ اُمَّتی اِنتِظارُ الفَرَج»، ناظر به همه‌ی مشکلاتی است که برای زندگی انسان پیش می‌آید؛ مشکلات گوناگونی در زندگی پیش می‌آید، انسان در مواجهه‌ی با این مشکلات نبایستی مأیوس بشود؛ باید انتظار فرج داشته باشد؛ باید بداند که فرج خواهد آمد. 🔹 انتظار به معنای فقط نشستن و دست روی دست گذاشتن و چشم به در دوختن هم نیست؛ انتظار به معنای آماده شدن است، به معنای اقدام کردن است؛ به معنای این است که انسان احساس کند عاقبتی وجود دارد که میشود به او دست یافت، برای رسیدن به آن عاقبت بایستی تلاش کند. ما که انتظار فرج داریم، انتظار ظهور حضرت بقیّةاللّه (ارواحنا فداه) را داریم، باید در این راه تلاش کنیم؛ باید تلاش کنیم در راه ایجاد جامعه‌ی مهدوی؛ جامعه‌ی مهدوی. 🔺 خود را به هر اندازه‌ای که در وسع و قدرت ما است بتوانیم به جامعه‌ی مهدوی نزدیک کنیم که جامعه‌ی مهدوی جامعه‌ی قسط است، جامعه‌ی معنویّت است، جامعه‌ی معرفت است، جامعه‌ی برادری و اخوّت است، جامعه‌ی علم است، جامعه‌ی عزّت است. ۹۹/۱/۲۱ @tmersad313
4_460455768697602597.mp3
14.4M
اباصالح بیا دورت بِگَردم بیا تا دست خالی برنگَردم😔 مناجات با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف خواننده : حامد جلیلی تعجیل در ظهـور 14 مرتبه @tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷 سرود ملی یعنی این خدائیش محشره 🇮🇷 انقلابیون🇮 🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷 @tmersad313
💢ایمان به ولایت فقیه، اگر محدود به قلب و زبان ماند و هیچ تعهدی برای انسان مومن معین نکرد، ایمان واقعی نیست. متعهد بودن به نائب امام مهدی(ع)، یعنی دنباله‌گیری از راه ولی فقیه و قبول مسئولیت به منزل رساندن بار ولی فقیه. 📌در سخنرانی نیمه شعبان، حضرت آقا از اقداماتی تقدیر کردند که مومنان به ولایت، باید با تمام توان در این عرصه‌ها ورود کنند؛ 1⃣ اطعام نیازمندان(در محله‌ها، حول امام جماعت مسجد گرد آییم، کمک جمع آوری کنیم، گوسفند قربانی کنیم و نیازمندان را اطعام کنیم). حضرت آقا فرمودند این یک چیز "لازم و مهمی" است. 2⃣تولید ماسک در خانه‌هایی که امکان خیاطی وجود دارد و اهدای آن. همان گروه‌های شکل گرفته در مساجد، می‌توانند از داوطلبان خیاطی ثبت نام کنند، از محل کمک‌ها موارد اولیه تهیه کنند در اختیار خیاط‌ها بگذارند، ماسک‌ها را دریافت و توزیع کنند. 3⃣ صحبت با مالکین برای صرف‌نظر از دریافت اجاره ملک(معتمدان محل، کسانی را که به سبب کرونا کسب و کارشان تعطیل شده، اما تعهد پرداخت اجاره دارند، شناسایی کنند و با صاحبان ملک برای صرف‌نظر از دریافت اجاره، تخفیف یا تعویق صحبت کنند) 4⃣ تقویت و کمک به گروه‌هایی که مشغول ضدعفونی هستند. ♨️یک پیشنهاد هم به دولت محترم دارم. حقوق‌بگیران دولت، قشری هستند که به دلیل کارمندی، درآمدشان آسیب ندیده است و سر ماه، حقوق‌شان را دریافت خواهند کرد. با محوریت خود آقای روحانی، یک خیریه بزرگ کارمندان دولت تشکیل شود. از کارمندان برای مشارکت در همیاری ملی ثبت نام شود..... جبرائیلی @tmersad313