👤 توییت استاد #رائفی_پور درباره تصویب #پالرمو و #CFT
@tmersad313
می نویسم برای ثبت در تاریخ
شبیه آنچه درباره برجام گفتم
تصویب #پالرمو و #CFT هیچ تاثیری در رونق اقتصادی و برداشته شدن تحریم ها نخواهد داشت
جز اینکه فرزندانمان خواهند گفت : در زمان سلسله فریدونیان این #ترکمنچاه علیه سربازان وطن تصویب شد
#خیانت
@tmersad313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🅾 "شرمآور است"‼️
@tmersad313
🗓 ۲٧ دی ۹٧ | عراقچی در سومین سالگرد اجرای برجام، توئیت کرد: "برجام نشان داد، آمریکا چقدر غیرقابل اطمینان و غیرقابل اتکاست؛ یک رئیسجمهور امضا میکند، رئیسجمهور بعدی از آن خارج میشود؛ شرمآور است"
📆 ۳۰ آذر ۹۴ | عراقچی، معاون ظریف و رییس ستاد پیگیری اجرای برجام دولت روحانی در گفتگوی زنده خبری شبکه یک سیما: "کری در نامه به ظریف، اجرای موفق برجام را تضمین کرده است؛ امضای کری تضمین است؛ این یک نامه معمولی نیست؛ این نامه به امضای وزیر خارجه آمریکا رسیده است؛ همانطور که میدانید در روابط بینالملل امضاء وزیر خارجه از نظر سیاسی و حقوقی تعهداتی را برای کشورش به دنبال خواهد داشت"
#پینوشت👈بانگ ولایت👇
۲۰ فروردین ۹۴ | رهبر انقلاب چهارماه مانده به برجام👈 به طرف مقابل اعتماد نکنید، به لبخند او فریب نخورید؛ به وعدهی نقد که میدهد، وعدهی نقد، نه عمل نقد، اعتماد نکنید، چون وقتی خرش از پل گذشت، برمیگردد و به ریش شما میخندد! اینقدر اینها وقیحند
@tmersad313
🇮🇷 #اللهم_احفظ_قائدنا
🅾هزینه نگهداری جنازه برجام
@tmersad313
📌دیروز ۲۷ دی ماه، سومین سالروز اجرای برجام خسارت و خیانت محض بود. هر چند حسن روحانی همچنان با خوش خیالی وقیحانه و ابله پنداری ملت!، تلاش می کند تا این مرده متعفن را زنده نشان دهد اما از برجام. این خوش خیال ها نه تنها هیچ اثری باقی نمانده که اعداد و ارقام بودجه ۹۸ حکایت از خرج سنگینی می کند که #جنازه_برجام روی دست مردم کشورمان گذاشته است!
🌀علی لاریجانی و همدستانش در مجلس که نقشی پر رنگ تر از حسن روحانی در تحمیل برجام داشته اند و این روزها بیشترین تحرک را برای تحمیل FATF و CFT دارند، در حالی بودجه ۹۸ را بررسی می کنند که مطابق آن، در ردیف سازمان انرژی اتمی ایران، برای نگهداری و بهسازی تاسیسات هستهای کشور، فقط ۲ میلیارد تومان بودجه پیش بینی شده است!!؛ این در حالی است که نزدیک به ۳.۵ میلیارد تومان برای راهبری اقدامات داخلی وخارجی #برجام، یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان برای مطالعات راهبردی صنعت هستهای!! وبیش از ۶ میلیارد تومان نیز برای نظارت برتعهدات پادمانی کشور پیش بینی شده است.
👈واقعا چه کسانی #کاسب_تحریم بودند؟ آیا جز این است که همان افراد، امروز به دنبال تحمیل #FATF و #CFT هستند؟! با تحمیل این کنوانسیون ها مردم باید منتظر فشارهای بیشتری باشند.
⚠️چه وقت محاکمه تحمیل کنندگان خسارت محض برجام فرا خواهد رسید؟
👊 @tmersad313 💥
🏴🏴🏴
☘☘☘یازهرا👇
لگدی خورد به در،در که نه،دیوار شکست
خانه لرزید و تمام تن تب دار شکست
سمت دیوار و در آنقدر هجوم آوردند
عاقبت پهلوی آن مادر بیمار شکست
توی آتش نگران بود و به خود میپیچید
استخوانهای ضعیف تنش انگار شکست
کاش درهای مدینه وسطش میخ نداشت
سینه ی زخمی او با نوک مسمار شکست
فضه دل خون شد و بابغض صدا زد ثانی!
پای خود را به تن فاطمه نگذار،شکست
چه کند باغم نامردی این شهر،علی
سینه اش پرشده از غصه تلمبار،شکست
پیش چشمش چه کتک ها که به زهرا نزدند
هی کتک خورد و... دل حیدر کرار شکست
@tmersad313
#فاطمیه_را_پر_شور_برگزار_کنیم...
#یازهرا_سلام_الله_علیها
karimi_rozayetar(karballa.ir).mp3
3.47M
#حاج_محمود_کریمی
🎵 نوای #فاطمیه
#پرزخمی_کبودم
💠 @tmersad313
✊🏻 انتقاد آیتالله #علمالهدی از توجیهگری دولت در #برجام / با مردم #صادقانه سخن بگویید
💥آیت الله #علم_الهدی در خطبههای نماز #جمعه مشهد :
📌 #اروپا روباهی است که سر ما کلاه گذاشت تا #آمریکا همه فشارها را روی ما بیاورد و دنبال توسعه فناوری #هستهای نرویم
📌 اما آنچه امروز برای ما خلاف توقع است این است که اینها توجیهگر این کلاهبرداری شدهاند و گفتند #برجام را برای #تحریم ها نرفتیم و هدف امنیتی داشتیم
📌 مگر نگفتید از دو روز دیگر #تحریم نیست؟مگر روزنامههای شما شعار ننوشتند «روز نخست زندگی بدون #تحریم »؟ حالا میگوئید برای رفع تحریم نبوده است و برای امنیت بوده است؟ کدام دلیل امنیتی؟
📌 #آمریکا قریب 30 سال است مثل سگ پارس میکند اما به دلیل بچههای بسیجی ما جرات نزدیک شدن ندارد.
📌شما در چاله آب سنگین بتون ریختید که آمریکا جنگ نکند؟ اگر #آمریکا صبح بتواند جنگ کند جنگ را به عصر نمیاندازد.
📌 این مردم عقل و شعور دارند و این حرفها را که میزنید شک میرود که نکند با آنها همدست هستید.
📌روزی به عنوان مسئول متدین وارد مذاکره شدید و #دلار 3 هزار تومان بود و امروز 10 هزار تومان است و به مردم باصداقت بگوئید مشکلات حل نشد تا مردم دنبال راه دیگری بروند.
📌 یعنی راهی که #رهبری برای آن 5 سال خون دل میخورد اما یک قدم برداشته نمیشود یعنی #اقتصاد_مقاومتی
👊 @tmersad313 💥
🔴سعید جلیلی👈برخیها میخواهند آلزایمر سیاسی را به #ملت تحمیل کنند / این ملت فراموش کند چه موفقیتهایی داشته است
@tmersad313
🌀چرا دشمن اینقدر عربده میکشد و امکاناتش را بسیج میکند؟ آنها میخواهند اجازه ندهند نعمت #انقلاب_اسلامی دیده شود زیرا در اوج ناامنی منطقه ، ایران امنترین کشور منطقه است
😏همان دشمنی که #سیم_خاردار از ما دریغ میکرد امروز دغدغهاش برد #موشکهای بالستیک ما است.
📌کسی که خودش را قدرت برتر دنیا میدانست از این کشور اخراج شد و امروز همین انقلاب اسلامی این دشمن را از منطقه اخراج میکند.
👈ملت ما محاسبات دشمن را به هم ریخته است. اگر آنچه که مبنای موفقیت ما بوده است را دچار شک و تردید شویم همان است که دشمن میخواهد
👊 @tmersad313 💥
#سعید_جلیلی
🌷🌷🌷
🔅مرتضی کریمی شالی
🔅نام پدر: -
🔅 تاریخ تولد: 1360/10/25
🔅محل تولد: ایران - قزوین - بوئین زهرا - شال
🔅 تاریخ شهادت: 1394/10/21
🔅محل شهادت: سوریه
🔅طول مدت حیات: 34 سال
🔅مزار شهید: مفقودالجسد
🌷🍃🌷🍃🌷
🌷🌷🌷
💠زندگینامه
مرتضی کریمی شالی متولد ۲۵ دی ماه ۱۳۶۰ بخش شال شهرستان بویین زهرا است. حنانه 10 ساله و ملیکا 6 ساله دو دردانه کریمیاند و البته شاید بتوان گفت تعداد زیادی فرزند پسر که آقا مرتضی خود تربیت آن ها را به عهده داشت تا نامش سالهای سال بر تارک محله شهرک ولیعصر عجل الله بدرخشد.
جانشین فرمانده گردان امام حسن مجتبی(ع) 21 دی ماه سال 1394 در سن 34 سالگی در سوریه آسمانی شد. پیکرش هنوز به وطن باز نگشته است.
🌷🍃🌷🍃🌷
🌷🌷🌷
💠پیوند اسمانی
من و مرتضی همشهری بودیم. اصالت مان بر می گردد به روستاهای اطراف قزوین. من با دختر عموهای مرتضی هم کلاس بودم. خانواده مرتضی برای پسرشان یک دختر سادات می خواستند به واسطه اقوام به خواستگاری من آمدند.
ما در سال 1382 زیر یک سقف رفتیم. من آن زمان حدوداً 15 سال داشتم و مرتضی دامادی 22 ساله بود.
می گفت دوست دارم همسرم محجبه باشد. روی بحث نماز و روزه ام تاکید داشت. حدود 7 الی 8 ماهی نامزدیمان طول نکشید مرتضی ابتدا در معاونت فرهنگی شهرداری تهران کار می کرد و بعد از دو سال که ازدواج کردیم وارد سپاه شد تیپ حضرت زهرا(س) از سپاه محمد رسول الله(ص).
بیشتر زمان مرتضی در هیئت و محل کار می گذشت. دلم می خواست شکایت کنم اما او تبحر زیادی داشت که ناراحتی را از دلم بیرون بیاورد.
▪️راوی همسر شهید
🌷🍃🌷🍃🌷
🌷🌷🌷
💠مرتضی راکم داشتم
قبل از وارد شدن به سپاه، مدتی در سازمان فرهنگی-هنری شهرداری تهران مشغول به کار بود. محل کارش طوری بود که گاهی برای ماموریت 6 ماه همدان 6 ماه ارومیه و... میرفت. از این وضعیت خوشحال نبودم اما دلم نمیخواست دلتنگیهای من به کارش صدمه بزند. به ظاهر این وفق دادن خودم به شرایط، کم کم باید عادتم میشد، اما حقیقتاً دلتنگی عادت بردار نبود!
تنهاییهایم با وجود بچه خیلی سخت بود. حتی این اواخر که دیگر حتی شهرستان و مهمانیها را هم تنها میرفتیم باز هم برایم عادی نشد.
هر چه بیشتر از زندگی مان میگذشت، وابستگیام به مرتضی هم بیشتر میشد. با وجود این که تمام تلاش خود را می کرد تا زندگی ایدهآلی برایم فراهم کند اما بودن کنار مرتضی به تنهایی برایم بهترین شرایط بود. وقتی نبود، حتی در بهترین شرایط هم مرتضی را کم داشتم و این نبودنش کاملاً احساس میشد!
▪️راوی همسر شهید
🌷🍃🌷🍃🌷
🌷🌷🌷
💠فتنه88
در ماجرای فتنه معمولاً به ما آماده باش می دادند. بنابراین چندتا از بچهها برای این که بتوانند در مراسم تاسوعا، عاشورا شرکت کنند گوشیشان را خاموش کرده بودند تا آمادهباش شامل آن ها نشود. منتها کریمی گوش به زنگ بود و به محض اعلام آماده باش به مصاف فتنهگران رفت.
من آن روز همراهش بودم. به نظرم در خیابان شادمان بود که در یک موقعیت خاص، عده زیادی از فتنهگران کریمی را محاصره کردند و او را از ناحیه گردن و دست به شدت مضروب کردند طوری که او را به بیمارستان رساندیم.
به نظر من کریمی مزد عمل گرایی و صداقت در گفتار و عملش را گرفت. تنها از ولایت مداری دم نزد و به امر ولایت وارد میدان عمل شد. مزد این اخلاص و عمل گرایی چیزی جز شهادت نبود.
▪️راوی دوست شهید
🌷🍃🌷🍃🌷
🌷🌷🌷
💠سوریه فرق دارد
اغلب برای رفتن به مأموریتها با مرتضی همراهی می کردم و تمام تلاشم این بود که راحت به کارهایش برسد. حتی خودش بارها به دوستانش گفته بود که همسرم مرا درک میکند و مانع کار زیاد من نمیشود.
با این حال هر چند مرتبه که برای رفتن به سوریه اقدام کرد، مخالفت کردم.
با این که میدانست حتی حرف زدن از سوریه هم مرا ناراحت میکند اما با هیجان از رفتن می گفت. انگار نمی توانست ذوقزدگیاش را پنهان کند. این وضعیت وقتی از سوریه شهید میآوردند دوچندان می شد. انگار به وجد آمده باشد، شور تازهای می گرفت... شرکت در مراسمات تشییع شهدا را وظیفه خود میدانست.
بعد از مخالفهای من، به ظاهر کمی تأمل می کرد اما بعد از مدتی کوتاه دوباره برای رفتن مهیا میشد. وقتی از رفتن حرف میزد، حالم به هم می ریخت. دست و دلم به هیچ کاری نمی رفت. به مرتضی می گفتم تا به حال هر کجا میرفتی، مانع رفتنت نمیشدم، اما سوریه فرق دارد!
مرتضی دلش میخواست مثل همیشه لب به اعتراض باز نکنم اما سوریه فرق داشت. کارم به التماس کشیده بود تا بتوانم مانع از رفتنش شوم. او هم با زبانها و روشهای مختلف سعی داشت مرا راضی کند. ولی واقعاً نام سوریه هم ناآرامم میکرد...
من مرتضی را می خواستم. در تمام ماموریتها حس می کردم امنیت دارد و سالم می ماند اما سوریه؛ نه! تصور می کردم هر کس به آن جا رفته به شهادت رسیده! این در حالی بود که مرتضی هیچ حرفی از برنگشتن نمیزد.
به مرتضی می گفتم من اغلب روزهای زندگیام را تنها بودهام و هنوز از بودن با تو سیر نشدهام! حتی مدتی با او سرسنگین بودم شاید راضی شود که بماند اما...
▪️راوی همسر شهید
🌷🍃🌷🍃🌷
🌷🌷🌷
💠خداحافظی آخر
من حتی با او خداحافظی نکردم. نمی توانستم به راحتی دل بکنم. با خودم می گفتم حضرت زینب از من راضی می شود.
من مرتضایم را خیلی دوست داشتم. حال که باید از او دل می کندم، درد تمام روزهایی که از من دور بود برایم تازه شد و به قلبم فشار میآورد.
حالا اما دائماً با خودم می گویم کاش دست هایش را می گرفتم و بدرقه اش می کردم.
کاش خانه خودمان بودیم و خوب خداحافظی می کردم. هنوز آرزوی خداحافظی آخر و نگاهش به دلم مانده... دهم دی ماه سال 1394 بود که اعزام شد.
▪️راوی همسر شهید
🌷🍃🌷🍃🌷
🌷🌷🌷
💠اخرین تماس
آخرین بار که تماس گرفت، جمعه شب بود. اول خواهرش صحبت کرد و بعد بچهها، آنهم زمانی طولانی. وقتی نوبت به من رسید، مرتضی باید می رفت! گفت که 10 دقیقه دیگر تماس می گیرم، آن قدر سرش شلوغ بود که بعید می دانستم تماس بگیرد. خیلی اصرار کردم قطع نکند، اما آن طرف خط هم شلوغ بود و احتمالاً خیلی از افراد مانند مرتضی در صف تماس بودند.
10 دقیقه ما به بهشت ارجاع شد و مرتضی هیچ وقت نتوانست با من تماس بگیرد. دوشنبه از محل کار مرتضی تماس گرفتند و گفتند که میخواهیم فردا برای احوال پرسی به خانه شما بیاییم. با پدر مرتضی تماس گرفتم تا او هم بیاید. تا ظهر منتظر ماندیم اما هیچ خبری نشد! بعد سربازی آمد، عذرخواهی کرد و گفت برنامه امروز لغو شده است.
گویا همه شهرک از موضوع شهادت مرتضی اطلاع داشتند و حتی خبر به شهرستان ما هم رسیده بود. تنها ما بی خبر بودیم! همان روز، ملیکا که از خواب بیدار شد گفت: مامانی خواب دیدم بابایی تو هواپیما نزدیک خورشید بود. من و شما و حنانه از پایین برایش دست تکان میدادیم...
رابطه دخترها با پدرشان رشک برانگیز بود! خیلی همدیگر را دوست داشتند.
▪️راوی همسر شهید
🌷🍃🌷🍃🌷
🌷🌷🌷
💠شهادت
من شهادتش را باور نکرده و نکردم. تا خبری از او نیاید هم باور نمیکنم. از دلسوزی مردم بدم میآمد. هنوز هم منتظرم که دَرِ خانه را بزند و بیاید. بچهها هم منتظرند تا پدرشان بیاید. پیکر مرتضی من را نیاوردهاند... مدتی پس از خبر شهادت مرتضی، گفتند لحظه شهادت مرتضی را کسی ندیده و شهادتش تأیید نشده است.
بنرها را جمع کنید و لباسهای مشکی را درآورید! ناخودآگاه لباسها را درآوردیم. آن روزها به هر کس می رسیدم می گفتم تو را به خدا دعا کنید مرتضی برگردد... گویا مرتضی برای کمک به مجروحین رفته بود که با اصابت گلوله به آمبولانس، از بدن مرتضی چیزی باقی نماند! یکی از دوستانش گفت من شهادت مرتضی را دیدهام و حتی بخشی از اعضای بدن مرتضی را در چفیهای جمع کردم و...
هرکس روایتی از شهادت مرتضی داشت، اما واقعیت آن است که هنوز هیچ یک از آن حرفها من را آرام نکرده. با این حال زیبایی روایتها، خاطرات همزمانش از او بود. یکی دیگر از دوستانش می گفت دستش که زخمی شد، دستکشی پوشید تا روحیه نیروهایش از دیدن مجروحیت او کم نشود و با همان دستها کارش را ادامه می داد.
می گفتند بعد از شهادت نیروهایش بهم می ریخت و همیشه می گفت پدر و مادرهایشان این بچهها را به من سپردهاند. من نمی توانم جواب آن ها را بدهم! مخصوصاً بعد از شهادت شهید مجید قربان خانی که تک پسر خانواده بود.
▪️راوی همسر شهید
🌷🍃🌷🍃🌷
🌷🌷🌷
💠 وصیت نامه شهید مرتضی کریمی
سلام درود به ساحت مقدس امام زمان عج و روح پاک امام راحل. و سلام بر نائب بر حقش حضرت سید علی خامنه ای
و شهدای هشت سال دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم
با قلب خود ورقی میسازم و با خون خود جوهری و با استخوان خود قلمی میسازم و دست نوشته ایی به یادگار بر روی آن حک میکنم.
در ابتدای وصیت نامه ام از تمامی دوستان و آشنایان و خانواده خودم تقاضا دارم به فرامین مقام معظم رهبری گوش فرا دهند تاگمراه نشوند زیرا ایشان بهترین دوست شناس و دشمن شناس است.
از همه میخواهم اشک و گریه های خود را نثار اباعبدالله الحسین ع و فرزندان آن بزرگوار و خانم زینب (س) کنند.
از دوستان و آشنایان که بر گردن بنده حقیر حق دارند تقاضا میکنم بنده حقیر را مورد عفو و حلالیت خود قرار دهند.
میدانم که اخلاق و رفتار من انقدر خوب نبود که توفیق شهادت داشته باشم و این شهادت که نصیب بنده شد لطف و کرم و هدیه خداوند بود.
بی بی زینب (س ) آن زمان که شما در شام غریب بودید گذشت. و دیگر به هیچ احدی اجازه نمیدهیم به شما و سلاله اباعبدالله الحسین (ع( بی احترامی کند.
نماز لیله الدفن و حلالیت چهل مؤمن فراموش نشود. حتما این کار را برای من روز دفن انجام دهید و شال و پیراهن مشکی و پرچم سرخ حرم و تربت اباعبدالله الحسین ع رو داخل قبرم کنار بدنم قرار بدهید ممنونم.
منو حلال کنید.
سایه مقام معظم رهبری مستدام باشد.
🌷🍃🌷🍃🌷