هدایت شده از ایلیا
💠مرحوم حاجاسماعیل دولابـی(ره)✨
🍃دنـیا را فقـط یکبـار نگـاه کـن
🍃نظــر اول بلا اشکــال است .
🍃 و آخــرت را چنـد بار
🍃و صــاحـب خـانه را همـیشـه.
____________
📮گروه اتحادیه عماریون
http://eitaa.com/joinchat/2261909521C662389a4e2
📌کانال کنفرانس اتحادیه عماریون
🆔 @ammareyon
کانال تنگه مرصاد_اتحادیه عماریون
🆔 @tmersad313_amariyon
┅┅❅ ❥❈❥❅┅┅
🇮🇷اتحادیه عماریون🇮🇷
🌷🌷🌷
🔅شهیداحمد محمد مشلب
🔅اسم جهادی:غریب طوس
🔅اسم مادر:سلام بدرالدین
🔅شهرستان:نبطیه محله ی السرای سکونت میگزید
🔅سن او ۲۱سال وتاریخ تولدش:۱۹۹۵/۸/۳۱میلادی
🔅تاریخ شهادتش:۲۰۱۶/۲/۲۹که باتوجه به تاریخ هجری قمری ۱۹ جمادی الاول۱۴۳۷
🔅محل شهادتش:تل حمام روستایی در جنوب حلب
🔅درجه علمی اش :فارغ التحصیل هنرستان امجاد است
🔅نفرهفتم درلبنان ورشته اش تکنولوژی اطلاعات (انفورماتیک)است
🔅آرامگاهش:محل شهدای شهر نبطیه است
🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷
🌷🌷🌷
💠مادر شهید:
احمد اولین فرزندمان بود. بسیار عزیز و دوست داشتنی بود. کودکی آرام، بی آزار، بسیار مؤدب و با اخلاق… نسبت به هیچ چیز در اطراف خود بی اهمیت نبود. اعتقاد به مذهب و دین در احمد متجلی بود. بسیار کوشا بود و ثروت باعث نشده بود که تن پرور و تنبل باشد. احمد هیچ وقت اجازه نمی داد وقتش به بطالت بگذرد.
🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷
🌷🌷🌷
💠علاقه به خانواده
مادر شهید: احمد بسیار تو دل برو و دوست داشتنی بود. با وقار رفتار می کرد. در رابطه من و احمد، اخلاص، دوست داشتن و مهربانی، احترام، محبت و صداقت موج می زد. رابطه صمیمی و تنگاتنگی با احمد داشتیم. احمد نه تنها فرزند، که سنگ صبور و همه وجودم بود. احمد اهل بگو بخند با نامحرم نبود و حدود را به درستی رعایت می کرد و امکان نداشت با نامحرم صمیمی شود.
🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷
🌷🌷🌷
💠مادر شهید:
احمد این حدیث امام علی علیه السلام را همیشه برای من می خواند: “برای دنیای خودت چنان عمل کن که گویا تا ابد در دنیا زندگی می کنی و برای آخرت خودت چنان عمل کن که گویا همین فردا می میری.”
معتقد بود این حدیث باعث جلوگیری از افراط و تفریط در میان مسلمین می شود. احمد مبنای زندگی خودش را بر همین اساس گذاشته بود. اهل تفریح و خوش گذرانی به جا بود، با دوستانش بیرون می رفت، از ماشینش استفاده می کرد؛ ولی حد همه چیز را نگه می داشت و همه چیزش به جا بود. اهل اسراف و زیاده روی نبود. تلاش می کرد تا دیگران را شاد کند تا همه از زندگی لذت ببرند.
🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷
🌷🌷🌷
💠عشق به ولایت
احمد عاشق امام خامنه ای بود و همه سخنرانی های ایشان را از شبکه صراط گوش می داد. می گفت باید در مسیر ولایت ثابت قدم باشیم و هر چه ایشان می گوید قبول داشته باشیم.
احمد همیشه می گفت: ما هر چه داریم از عاشورا و انقلاب امام خمینی است.
🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷
🌷🌷🌷
💠رفتن به سوریه
احمد در هفده سالگی مفتخر به عضویت در حزب الله شد و دوره های آموزشی متعددی را گذراند. همزمان با اعزام مدافعان حرم، در سال 1393، برای دفاع از حریم آل الله راهی سوریه شد و با عشق و علاقه ای که به عمه سادات داشت، جانانه می جنگید. احمد حب دنیا را از قلبش خارج کرد و راه جهاد در پیش گرفت. او می گفت: اگر در خانه بنشینیم و منتظر ورود تکفیری ها باشیم، به هلاکت خواهیم رسید.
احمد شجاع و بی باک بود و ترس برایش معنی نداشت. همه فکر و ذکرش جهاد و شهادت بود و همیشه می گفت: دنیا زندان مؤمن است. احمد شجاعت و بصیرت را با هم داشت. در شرایط مختلف درست فکر می کرد و تصمیم می گرفت.
حضور در سوریه اخلاق او را تحت تأثیر قرار داده بود و نورانیت خاصی در صورتش دیده می شد.
🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷
🌷🌷🌷
💠نحوه شهادت
شب آخر ظرف غذای همرزمانش را شست، نماز شب خواند و بعد از یک راهپیمایی طولانی در منطقه صوامع در ادلب، مورد حمله تکفیریان قرار گرفتند. درگیری بسیار شدید بود. احمد از ناحیه سر و پا به شدت مجروح شد و در اثر شدت جراحت به شهادت رسید. از سوریه به آسمان پل زد و دنیا را به اهلش واگذاشت.
🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷