📚ملای مکتب
پادشاهی به وزیرش گفت که :« شهر به شهر و ده به ده بگرد یک نفررا که از همه زرنگتر است با خودت بیاور از او سوالاتی دارم .» وزیر گفت :« چشم » وزیر روزها در شهرها و دیه ها گردش می کرد رسید به جائی دید مکتب خانه است . ملائی عده ای شاگرد دارد مشغول تدریس است . رفت تو نشست . پس ازسلام وتعارف دید بچه ها قطار نشسته همه دو زانو زده اند سرشان خم است پیش خودرا نگاه می کنند . یک چوب بسیار بزرگ پشت گردن آنها کشیده شده بطوری که یک نفرنمی تواند سرش را تکان بدهد
وزیرگفت:« ملا این چوب چیست ؟» گفت:« اگر کسی سرش را بلند کند چوب به زمین می افتد من می فهمم . باید همینطور باشند تا درس شان تمام بشود ومرخص شوند » دراین اثنا دید نخی از پشت بام آویزان است ملا دستی به نخ زد و در پشت بام زنگی به صدا درآمد . گفت:« ملا این چیست ؟» جواب داد :« پشت بام ارزن آفتاب کرده ام گنجشک هامی آیند ارزن را میخورند چون زنگ صدا کند پرندگان فرارمیکنند .» باز دید بیرون توی ایوان گربه ای را به نردبان بسته و به پای حیوان هم نخ دیگری بسته ونخ جلو اوست هر وقت آن را می کشد فریاد آن حیوان بلند می شود. گفت :« ملا این دیگرچیست؟» گفت :« هر موقع فریاد گربه بلند شود بچه های من می فهمند که من با آنهاکاری دارم ؛ پیش من می آیند.» گفت :« شاه شما رامیخواهد باید با من به دربار برویم تا از هوش شما استفاده بشود .» ملا را براه انداخت چون به دربار رسیدند وزیر کارهائی را که ازملا دیده بود بعرض رسانید. شاه فرمود :« ملا نامت چیست ؟» جواب داد :« نام من نیم من بوق » گفت:« پسرکی هستی ؟» عرض کرد :« پسر(پشم پانزده)» شاه سوال کرد :« نیم من بوق ؛ پشم پانزده چه نام هایی است یعنی چه ؟ مگر ملا دیوانه ای ؟» عرض کرد :« نه قبله عالم ، اسم من منصوراست . پیش خودم فکرکردم دیدم بنده « من » که نیستم حتما نیم منم . صور که نیستم حتما که بوقم . به این دلیل نام خودرا نیم من بوق گذاشتم . اما اسم پدرم موسی است . فکر کردم پدرم مونیست حتما پشم است ؛ سی نیست حتما پانزده است به این جهت نام پدر خود را پشم پانزده می گویم .» گفت :« آفرین برتو» شاه پرسید :« ملا ستارگان آسمان چندتاست ؟» عرض کرد :« به اندازه موی سرو بدن هر انسانی » گفت :« دروغ گفتی » جواب داد :« شما بشمارید » گفت :« از زمین تا آسمان چند سال راه است ؟» جواب داد :« به مسافت دور زمین . اگر دروغ می دانید گز کنید » شاه را ازکردارو رفتاراو خوشش آمد وبه اوانعام داد .
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
2.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 عاقبت فرد کینه ای و آخرت وحشتناک او...
استاد مجتهدی (ره)
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
⭕️حکایت
بسیار زیبا و خواندنی
زمانی که ابن سینا از همدان فرار کرد به بغداد رفت، آنجا مردی را دید که دارو میفروخت و ادعای طبابت میکرد. ابن سینا ایستاد و به تماشا مشغول شد. زنی پیش طبیب آمد و ظرف ادرار یک بیمار را به او داد؛ طبیب درجا گفت که بیمار یهودیست!
به زن نگاه کرد و گفت تو خدمتکاری؟
زن گفت بله
گفت دیروز ماست خورده ای؟
زن گفت بله
گفت از مشرق آمده ای؟
زن گفت بله!
مردم از علم طبیب متعجب شده بودند و ابن سینا نیز در حیرت فرو رفته بود!
نزدیک رفت و به طبیب گفت این ها را از کجا فهمیدی؟!
طبیب گفت از آنجا که فهمیدم تو ابن سینا هستی!
ابن سینا باز در تعجب فرو رفت.
بلاخره با اصرار زیاد طبیب پاسخ داد: زمانی که آن زن ظرف ادرار را به من داد دیدم که بر آستینش غبار نشسته، فهمیدم که یهودیست! دیدم لباسهایش کهنه است فهمیدم که خدمتکار است! و از آنجا که یهودیها به خدمت مسلمانها در نمیآیند آن فردی که به او خدمت میکند هم یهودیست. لکه ای از ماست بر روی لباسش دیدم فهمیدم که دیروز ماست خورده اند و به بیمار هم دادهاند. خانه های یهودیان از طرف مشرق است و فهمیدم خانه او نیز در همانجاست.
ابن سینا گفت اینها درست! من را از کجا شناختی؟!
گفت امروز خبر رسید که ابن سینا از همدان فرار کرده است فهمیدم که به اینجا میآید و به جز تو کسی متوجه این مکر من نمیشود و همه گمان میکنند که از غیب خبر دارم!
📚به نقل از کتاب کلیات عبید زاکانی؛ تصحیح پرویز اتابکی
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
چرا فلامینگو ها روی یک پا می ایستند؟
علت آن به دلیل رد و بدل کردن گرما می باشد و فلامینگو ها معمولا گرمای بدن خود را بیش از بقیه پرندگان از دست می دهند و بنابراین ایستادن روی یک پا باعث می شود که احساس گرمای بیشتری داشته باشند زیرا گرما بین دو پا تقسیم نمی شود . از طرفی هیچ سختی هنگام انجام این کار به آن ها وارد نمی شود.
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❤️ ای سیّد بحرالعلوم! بگو حضرت مهدی (علیه السلام) را دیدم.
روزی در مجلس علاّمه بحرالعلوم صحبت اتّفاقات کسانی که حضرت مهدی(ع) را دیدند به میان آمد.
علاّمه بحرالعلوم هم در بین آن صحبت ها شروع به صحبت کرد وفرمود: «دوست داشتم یک روز نمازم را در مسجد سهله بخوانم در زمانی که فکر می کردم کسی آنجا نیست.
چون به آنجا رسیدم دیدم که پر از مردم است وصدای ذکر وقرآن خواندن آنها بلند است وسابقه نداشت که در چنین وقتی هیچ کس در آنجا باشد. ولی آنها را در حالی دیدم که صفهای زیادی که برای خواندن نماز جماعت صف بسته بود.
من در کنار دیوار ایستادم جایی که زیر پایم تپّه ای از رمل (نوعی شن) بود. رفتم بالای آن تا صفها را نگاه کنم شاید جایی پیدا کنم که در آنجا بایستم.
در یکی از آن صفها جای یک نفر را پیدا کردم. آنجا رفتم وایستادم.
یکی از افرادی که در مجلس بود گفت: «بگو حضرت مهدی (صلوات الله علیه) را دیدم».
در این هنگام علاّمه بحرالعلوم ساکت شد مثل اینکه در خواب بوده وبیدار شده باشد. بعد از آن هر چه افراد خواستند که صحبتش را تمام کند راضی نشد.
📗نجم الثّاقب
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج 🌱
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
🔴 تلنگر مذهبی
خداوند در قرآن نفرمود: کسی که در دنیا کار خوب بکند یا کسی که در دنیا ایمان بیاورد اهل نجات است!
در هیچ جای قران نداریم که فرموده باشد:
«من فعل الحسنه»
بلکه فرمود :«من جاء بالحسنه»
این یعنی انسان باید یک قدرتی داشته باشد که بتواند این اعمال حسنه را با خود «به سرای باقی» ببرد. یعنی اعمالش در دستش نقد باشد.
این طور نباشد که در دستش کار خیر بگذارد بعد گناه کند، غیبت کند و... که با این کارها افعال خیرش بریزد. این «شیوه اخیر» مصداق همان
«من فعل الحسنه» است که مورد نظر قرآن نیست.
بلکه انسان باید آنطور باشد که بتواند همه افعال نیک و خوب خودش را به همراه خود ببرد.
لذا در صحنه قیامت نمیگویند تو در دنیا چه کردی بلکه میگویند چه با خودت آوردی؟!!
از همین رو خداوند فرمود «من جاء بالحسنه فله عشر امثالها»
اینکه گفته شد: به او ده برابر میدهند، اینطور نیست که هر کسی کار خوبی بکند به او ده برابر بدهند!!
بلکه کسی از این نعمت بهرمنده خواهد بود که بتواند آن را حفظ کند و بتواند آن حسنه را نگه دارد.
📚در تفسیر سوره ی زمر
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
⚓️ فرمانده نیروی دریایی سپاه: نفت ما را بدزدند مقابلهبهمثل میکنیم
🔹زمانی که نفت ملی شد انگلیسیها ایران را ترک کردند و خودشان به عراق رفتند و کارگرهای هندی را به هندوستان فرستادند.
🔹دولت ایران برای اینکه نفت را بفروشد مجبور میشود ۳ نفتکش ایتالیایی را بارگیری کند. نفتکشها زمانیکه وارد اقیانوس هند شدند انگلیسیها هر ۳ را توقیف کردند.
🔹خبر به شاه ایران میرسد. شاه میگوید بگویید انگلیس یک نفتکش را بر دارد و دوتای دیگر را آزاد کند. انگلیس قبول نمیکند و شاه میگوید پس بگویید دو نفتکش را به انگلیسیها بدهند.
🔹اما امروز گر نفت ما را بدزدند یا نفتکش ما را در هر جای این دنیا توقیف کنند مقابلهبهمثل میکنیم. دیگر گذشت زمانی که برای غارت اموال مردم ایران بیگانهای گردنکشی کند.
🇮🇷
✨ شیخ مفید از امام جواد علیهالسلام روایت کرده است که مستحب است در هروقت از روز و شب ماه رمضان از اول تا آخر ماه، این دعا زیاد خوانده شود:
🤲 یَا ذَا الَّذِی کَانَ قَبْلَ کُلِّ شَیْءٍ ثُمَّ خَلَقَ کُلَّ شَیْءٍ ثُمَّ یَبْقَی وَ یَفْنَی کُلُّ شَیْءٍ یَا ذَا الَّذِی لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَ یَا ذَا الَّذِی لَیْسَ فِی السَّمَاوَاتِ الْعُلَی وَ لا فِی الْأَرَضِینَ السُّفْلَی وَ لَا فَوْقَهُنَّ وَ لَا تَحْتَهُنَّ وَ لَا بَیْنَهُنَّ إِلَهٌ یُعْبَدُ غَیْرُهُ لَکَ الْحَمْدُ حَمْداً لَا یَقْوَی عَلَی إِحْصَائِهِ إِلّا أَنْتَ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلاةً لَا یَقْوَی عَلَی إِحْصَائِهَا إِلّا أَنْتَ
📚 مفاتیح الجنان، اعمال ماه رمضان
درد و دلی با رئیس جمهورم؛
جناب رئیس جمهور محترم بنده یک مبلغ در مناطق محروم کشور هستم
یکی از آن مناطق محروم شهرستان ایذه قهرمان است که مردمانش به گرمی آفتاب سوزانش پذیرای حضرتعالی بودند و شما را در آغوش گرم خویش فشردند، آقای رئیس جمهور احترام مردم ایذه به شما قطعا بخاطر محبت این مردم به اولاد پیامبر خداست که در وجود این مردمان قوی وامین نهادینه شده و مردم این دیار کهن و اصیل شمارا به عنوان رئیس جمهور خاک پاک خود می دانند
این استقبال قطعا پیام های دارد
پیام از عملکرد مثبت قطعا مسولین امر دولتی در آن مکان عملکرد های مثبتی داشته اند و غیر قابل انکار نیست اما هستند و بودند بعضی از مسولینی که با سهل انگاری و ترک فعل ها موجب استضعاف آن منطقه بودند
اما به نظر می رسد عملکرد هم لباسی های شما به عنوان روحانیت مبلغ در آن منطقه که خود را دها سال وقف این مردم نمودیم و خدمات خالصانه را به مرحله ی اقدام وعمل رساندیم بی تاثیر از این شور استقبالی نبود
جناب آقای رییس جمهور محترم
حدود یک دهه است که دو مبلغ جهادی به نام های شیخ حسین کرمی و آ سید محمد صادق فاطمی در این منطقه ایذه فعالیت های فرهنگی و عمرانی چشمگیری با درایت و مدیریت منحصر به فردی به نمایش گذاشتیم و مناطق محروم این منطقه را معرفی و به قدر توان از محرومیت نجات دادیم بخش عظیمی از این مناطق دارای پایگاه های فرهنگی و اسلامی مثل مسجد نبود که با پیگیری و تهیه مستندات و گزارشات میدانی علی رغم مخالفت بعضی از مسولین وقت درسال نود ما دو مبلغ در دفتر رییسجمهور وقت و مقام معظم رهبری رفتیم و موجبات پاگشایی طرح برکت و اردوهای جهادی شدیم
و اقدام به ساخت مساجد و تکمیل مساجد نیمه تمام در این منطقه شدیم
وقتی ما به عنوان دو مبلغ جهادی وضعیت نامطلوب مردم محروم را دیدیم با پیگیری های مجدانه خویش از طرف علمای عظام اصفهان حضرات آیات سید ابوالحسن مهدوی عضو خبرگان رهبری ، و آیت الله ابراهیمی ریاست پیشین حوزه علمیه اصفهان که ما دونفر از شاگردان مبرز آنها بودیم ارائه گزارش نموده و یاری علما را برای خدمت به این مردم طلبیدیم و علما هم لبیک گفته و دها سال خدمات معیشتی به مردمانی که بجای آرد گندم بلوط می خوردند رسانده و با آوردن لوازم بهداشتی برای مردمی که از بی بهداشتی رنج کشیده را به آرامشی در حد توان خویش رساندیم
و سالهاست که با تهیه آرد و برنج و لوازم بهداشتی بدون هیچ چشم داشت و آورده شخصی در حال خدمات رسانی هستیم و در این منطقه با پیگیری های مکرر علی رغم صعب العبور بودن منطقه و دوری وبعد مسافت به مرکز شهرستان با خودروی شخصی خود پیگیر امور مردم مظلوم این منطقه بودیم تا جادهای مواصلاتی بین روستاها را انجام و بازدن پل جلوی سیلاب ها وقطع طریق مردم را گرفتیم
و با درایت ما دو مبلغ جهادی و شناختی که از منطقه محروم بخش سوسن پیدا کردیم از بعضی از مالک های منطقه زمینی را برای فعالیت های فرهنگی و احداث حوزه علمیه در آن منطقه گرفتیم که این نشان از آینده نگری ما داشت
آری آقای رییس جمهور محترم شاید فعالیت ما دو مبلغ که به نام نظام اسلامی انجام فعالیت نمودیم و التزام عملی به اسلام و نظام را در بین آن مردم در طول یک دهه بدون مزد و مواجب به رخ کشاندیم نمکی در آش آن شور استقبال بود....
امام خمینی رحمت الله علیه فرمودند کارها را بگویید تا شیاطین نگویند کاری انجام نشده است
سید محمد صادق فاطمی