بوی هجران خمینی باز استشمام شد
روز جانکاه وداع خادم اسلام شد
بر تنِ پیر جماران چیست آن رخت سفید
آه، پوشیده کفن یا موسم احرام شد؟
نغمهی اِنّا الیه راجعون، آمد به گوش
سوی جنّت گوییا روح خدا اعزام شد
روی دست پاک دَه میلیون گُلِ خونینجگر؛
لاله رویی در گلستان وطن اکرام شد
آن خلیل بت شکن، تنها میان بتکده
عمر پاکش صرف در نابودی اصنام شد
اضطراب قلب ایران از جنایت های شاه
با نفس های شفا بخشش دگر آرام شد
آن دلاورمَرد، در دوران خونین دفاع
با درایت مانع از پیروزی صدام شد
با قدوم سیّدی از نسل پاک مرتضی
بر سر خوان ولایت ، امّتش اطعام شد
او که خود در کودکی طعم یتیمی را چشید
با نگاه مهربانش حامی ایتام شد
بال مِهرش را چو زیر پای محرومان گشود
نام نیکش جاودان در دفتر ایّام شد
بی گمان آنروز هر قلب سلیمی جان سپرد
تا حدیث رحلتش از رادیو اعلام شد...
#امام_خمینی
#اکبر_اسماعیلی_وردنجانی
۱۴۰۳/۳/۱۴
غباری قلبهای تکتک ما را مکدر کرد
حیاتی پوچ و بیمعنا، برای ما مصور کرد
به دشت باور انسان، شرار نحلهها روئید
نهال خشک مغزی را، در انسانها تناور کرد
سکوت شهر بشکست و طنینی پر توان آمد
خدا بهر نجات حق، خمینی را مقدر کرد
سلوک و منطق و فکرش، تعالیبخش انسان بود
بساط ظلم را برچید و عالم را منور کرد
از استکبار بیزار و به مستضعف میاندیشید
درخت مکر و استبداد را یکباره بیبر کرد
#خمینی_حقیقت_جاوید
#مشهدی_زاده
از آفتابِ تو صدها ستاره می جوشد
چه انقلابِ عظیمی دوباره می جوشد
همینکه با غمِ اسلام هم نوا شده ایم
بلادِ کفر و مسلمان هماره می جوشد
تو ماه هستی و هفت آسمان دعاگویت
هزار مرثیه خون از مناره می جوشد
چقدر لاله ی دلخون ز خاک رویید و
طنین نور تو در قلبِ پاره می جوشد
ز داغ دوری تو چشم کوچه بارانی ست
که اشکِ منتظران چون شراره میجوشد
مرا به دولت ِجمهوری خودت برسان
که عطرِ یاد خدا آشکاره می جوشد!
#صفيهقومنجانی
🏴 #امامخمینی
آسمان هم می سراید در رَثای آفتاب
و زمین هم غصه دار است از عزای آفتاب
از غروب نیمه خرداد سال شصت و هشت
مانده بر خاک جماران رد پای آفتاب
#روحالله_راوینیا
#نیمهخرداد #آفتاب
رهبر :«دلم برای رئیسی سوخت».
آقا دل تو سوخت ، دل ما کباب شد
وقتی چو دجله کاسه ی چشمت پر آب شد.
از بغض سینه سوز رئیسی چو دم زدی
از سوز هُرم آه تو دریا حباب شد
نیره جهانشاهی
من دلم تنگ شده فاجعه را میفهمی
عمق دلتنگی و این حال مرا میفهمی
چون درختی که بریزد همه ی بار و برش
شده ام مضحکه ی صاعقه ها میفهمی
رو به موتم همه اینگونه به من خیره شدند
منم آن روح سراسیمه رها میفهمی
قهر تو برده مرا تا درکاتی دیگر
شده ام کافر و مغضوب خدا میفهمی
گر خداوند بپرسد که چه می خواهی تو
من بگویم که تو را باز تو را میفهمی ...
#مریم_جلالوند
ای آن که تمنّای دلِ اهل ولایی
سر تا به قدم جلوه ای از نور خدایی
از فتنه گران نیست مرا دلهره تا تو؛
بر مسند فرماندهی کل قوایی
(۱۴خرداد سالروز انتخاب امام خامنهای به عنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران)
#امام_خامنه_ای
#اکبر_اسماعیلی_وردنجانی
هر زمان بوی خمینی به سر ما افتد
دور سید علی خامنه ای می گردیم
#محمدجواد_زمانی
ای مظهر ایثار و شکوه خدمات
از دولت تو رسید بر ما برکات
مظلومترین رئیس جمهور تویی
مولای تو فرمود دلش سوخت برات...
#شهید_جمهور
#رئیس_جمهور_مظلوم
✍️#اکبر_اسماعیلی_وردنجانی
۱۴۰۳/۳/۱۴
جوابش کرده دکتر، زیر قبه تحت درمان است
مسیر دفتر کارش، شلوغ و راهبندان است
پناه بیپناهان است و درمانش مسیحانه است
نگار مردمان طوس، سلطان خراسان است
#یا_غریب_الغربا
#یا_امام_رضا
#مشهدی_زاده
🍃سلام بر روح الله🍃
سلام پیر جماران سلام حضرت نور
سلام برکت ایران سلام مرد غیور
نگاه کن به وطن همچنان از آن بالا
برای ملت ایران دعا بخوان آنجا
در این مسیر به ما جرات قدم دادی
اگر چه پُرخسوخوار است راه آزادی
یقین به آه ضعیفان سقوط خواهد کرد
بنای ظلم و ستمهای عدهای نامرد
اگر چه صورت دنیا دمی نخندیده
اگر چه ریشه نامردها نخشکیده
ولی بدان که جوانان حواسشان جمع است
هنوز سایهٔ امثال حاج قاسم هست
به خون و مکتب سـردار قلبها سوگند
به غیرتش که جهان را به عشق زد پیوند
که راه و مسلک تو تا ابد نمیمیرد
که از تبار ستم انتقـام میگیرد
#ناهید_خلفیان
احساسِ تکلیف
صبحدم با عالمی شور و نشاط
چون شدم بیدار در باغِ حیات
رخت میشُستند گویا در دلم
داشتم احساس تکلیفِ زیات
داشتم احساسِ اینکه بنده هم
مشکلی را حل کنم در این فلات
حس اینکه روی دوش بنده هست
بار رفع مشکلاتِ کائنات
میتوانم وا کنم خیلی گره
چون که هستم بنده دارای سوات
هست زورم هشتصد اسبِ بخار
برق مغزم ششصد و هشتاد وات
میتوانم مشکلاتِ تلخ را
در وطن شیرین کنم چون شُم کُلات
با زنم گفتم که هستم عازمِ
ثبت نامِ پستِ رفعِ مشکلات
گفت: ما در مشکل خود ماندهایم
ناگهان زد از فشار خشم قاط
خواستم تا سر بچرخانم کمی
گفت: یابو کن به حرفم التفات
گر توانایی به رفع مشکلی
رفع کن یک مشکلی از این بساط
چون کنی از خلق رفعِ مشکلی؟
ای به حل مشکلِ خود مانده مات
میروی آنجا و بعد از ثبتِ نام
میشود کارت دلیلِ انبساط
من مُصر بودم، حریف من نشد
داد بر این بحثِ خیلی داغ، کات
بود در فکرم که در این کارزار
می بسازم باقیات الصالحات
خواستم عازم شوم ناگاه گفت:
ناشتایی خوردهای جانم فدات؟!
ناشتایی را زدم، احساسِ من
رفع شد با یک عدد چایی نبات
#انتخابات
#طنز
#احمد_رفیعی_وردنجانی