eitaa logo
🌻🌻🌻🌻 طلوع 🌻🌻🌻🌻
2.4هزار دنبال‌کننده
109.1هزار عکس
119هزار ویدیو
4.3هزار فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. @tofirmo
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر شما هم نمیدانستید این نقاشی را شهید چمران کشیده پس معلوم است مثل من هیچ درک و شناخت درستی از شهدا نداشته و ندارید.... آشفتگی این روزهای من این است : جبهه ما از مطهری و بهشتی و چمران و امثال این ها تهی شد و ما هیچ تلاشی نمیکنیم که این را دوباره احیا کنیم. 💔💔💔
12.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 ببین وقتی میگه : منم فردا برا ایستگاه صلواتتیون فردا شکر میارم چه گل از گلش میشکفه با خنده میگه: اتفاقا شکر کم داشتیم شکر کم داشت ولی با همین بچگیش داشت برا ایستگاه صلواتی آقا امام حسین آبروداری میکرد ، با لبخند از رهگذرا پذیرایی میکرد 💔💔💔
آقای تحلیلگر ✍️ نمیدانم اینجا چه در صدا ریخته بودی که گوشم مست شد من با این چشم دلم باز شد، شهدا را دیدم در طواف حسین رفیق سید جواد! دستت را بابت این محشر میبوسم
41.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔗 داخل زندان هیئت ساخت / پای چوبه دار زنی آمد و گفت : این فرد را درخواب دیدم ،گفتند : عفوش کنید 🔴 داستان حیرت آور معجزه ای که جوان اعدامی را نجات داد. در زندان یک هیئت برپا کردیم. چند باری پیگیر عفو من شدند اما نشد. در نهایت گفتم : دیگر پیگیری نکنید، اگر امام حسین خواست کمکم میکند. پای چوبه دار که میفرتم مسئول زندان اشک میریخت. میگفت: برگردم بگویم مداح هیئتتان را بردیم اعدام کردیم؟ لحظه ی آخر گفتند: خانمی تبریزی خوابی دیده و در آن خواب گفته اند یک جوان 21 سال به نام علی در آستانه ی اعدام است...
داستان حیرت آور معجزه ای که جوان اعدامی را نجات داد - @mrtahlilgar.mp3
زمان: حجم: 11.23M
🔗 داخل زندان هیئت ساخت / پای چوبه دار زنی آمد و گفت : این فرد را درخواب دیدم ،گفتند : عفوش کنید 🎙 داستان حیرت آور معجزه ای که جوان اعدامی را نجات داد. در زندان یک هیئت برپا کردیم. چند باری پیگیر عفو من شدند اما نشد. در نهایت گفتم : دیگر پیگیری نکنید، اگر امام حسین خواست کمکم میکند. پای چوبه دار که میفرتم مسئول زندان اشک میریخت. میگفت: برگردم بگویم مداح هیئتتان را بردیم اعدام کردیم؟ لحظه ی آخر گفتند: خانمی تبریزی خوابی دیده و در آن خواب گفته اند یک جوان 21 سال به نام علی در آستانه ی اعدام است...