🦇 فانوس خودکشی
شهر سنت آگوستین در ایالت فلوریدای آمریکا، قدیمیترین شهر تاسیس شده توسط اروپائیان در آمریکاست که بهطور پیوسته دارای سکنه بوده. در طی ۱۳۹ سال که از ساخت فانوس دریایی سنت آگوستین میگذرد.
اواخر این فانوس دریایی جایگاهی برای خودکشی دختران جوان شده بود دولت بعد از خودکشی دو دختر مجبور به پلمپ کردن این فانوس شد.
بعضی معتقدن ارواح دو دختر که از روی فانوس دریایی دست به خود کشی زدند این مکان را تسخیر کردن. شنیدن صدای خنده دخترانه و صدای پا از راه پله فانوس دریایی و طبقه دوم منزل متصدی فانوس بهکرات گزارش شد اما در سال ۲۰۰۸ فردی با ثبت عکسی ترس را در دل ساکنان سنت اگوست افکند در ان زمان فانوس دریایی پلمپ بوده و کسی توانایی صعود به این فانوس را نداشت .
در حال حاضر هیچ کسی حق ورود به فانوس را ندارد و خانه متصدی فانوس دریایی تبدیل به موزه شده و گردشگران میتوانند در یک تور شبانه از فانوس دریایی و منزل متصدی آن بازدید کنن.
در طول تور، راهنمای تور داستانهای تاریخی و مرموز مربوط به این مکان رو برای بازدیدکنندگان تعریف میکنه. علاقهمندان به داستانهای ارواح از سراسر جهان از این فانوس دریایی بازدید میکنن؛ به این امید که شاید بتوانند پرده از اسرارش بردارند ...
🔸🚪
رونده ی حل نشده ی خانواده سودر
خانه سودر در شب کریسمس ۱۹۴۵ در یک آتش سوزی بزرگ ویران شد. چهار کودک از نه کودک خانواده سودر از آتش فرار کردند، اما پس از خاموش شدن آتش هیچ اثری از پنج کودک دیگر یافت نشد. به گفته رئیس آتش نشانی محلی، شدت آتش به حدی بود که بقایای اجساد را سوزاند. با این حال، هیچکس نمیتوانست در محیطهای شبیهسازی شده، استخوانها را به خاکستر تبدیل کند. بدتر از همه، شاهدان متعدد ادعا کردند که بچه ها را در حال تعقیب فردی یا چیزی در آتش دیدهاند. گمانهزنیهای متعددی پیرامون ناپدید شدن غیرقابل توضیح بچههای سودر در اذهان عمومی چرخید. آیا آنها قربانی قاچاقچیان انسان بودهاند یا فردی که با سودرها مشکل داشته آنها را دزدیده است؟ هیچ کس با اطمینان در مورد آن اتفاق صحبت نمیکند. اعتقاد والدین آنها این بود که فرزندانشان هنوز زنده هستند. با این حال، آنها هرگز خبری از فرزندانشان دریافت نکردند.
کشکی حرف زدن !
در زمان گذشته مردم برای اینکه نشان دهند نامه یا دست خطی که نوشته اند متعلق به انهاست، انتهای آن را مهر می کردند.
در روی این مهر ها اسم شخص صاحب نامه نوشته شده بود که مثلا اگر شخص حاکم بود در بالای آن لفظ "الملک الله "و شعری که حاکی نام شاه بود بر روی مهر کنده می شد.
مردم عادی و طبقات فرودست فقط نام خود بر روی مهر ذکر می کردند.
در برخی دهاتها مردم آنقدر فقیر بودند که مهر را نه از آهن یا چوب بلکه از صابون و یا کشک درست می کردند
و وقتی در انتهای نامه ای چنین مهری بود، معلوم می
شد که شخص صاحب نامه فرد معتبری نیست و می
گفتند:"مهرش کشکی است. "
از همانجا اصطلاح "کشکی کشکی یه حرفی میزنه "در میان مردم رایج شد، که منظور آن است حرف های گوینده، آن بی پایه و اساس است و اعتبار چندانی ندارد.