🔻 سرگیجه ی حاکمان عرب در رویارویی با 7 اکتبر / مجله آمریکایی: اعراب نمی دانند چه رفتاری باید داشته باشند
🔹مجله آمریکایی Foreign Affairs در یادداشتی نوشته اگرچه کشورهای عربی خلیج فارس به هر نحوی که بود از بهار عربی جان به در بردند، اما اشتباه محاسباتی آنها با وقوع ۷ اکتبر نمایان شد:
🔻دولتهای خودکامه حاشیه خلیج فارس که از بهار عربی جان سالم به در بردند، یا از آن بیرون آمدند، از بین خیزش ملتهای ناآرامشان، میدانستند که باید روی مسائل مالی تمرکز کنند؛ اما پس از ۷ اکتبر، به نظر میرسد منطقه مملو از دولتهای شکست خورده و درگیریهای حل نشده است.
🔻اگرچه کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس در کنار اسرائیل علیه ایران نیستند، اما در مقابل اسرائیل نیز صفآرایی نمیکنند؛ چنانکه سعودی هنوز برای انعقاد توافق عادیسازی با اسرائیل تا پیش از انتخابات آمریکا عجله دارد.
🔻مقامات خلیجفارس در محاسبات خود اشتباه کردند، زیرا موضوع فلسطین بار دیگر، با هزینه دهها هزار قربانی، در دستور کار و صدر مسائل قرار گرفته است.
در منزل خجسته ی اسفند
همسایه ی سراچه ی فروردین
با شاخه های تُرد بلوغ جوانه ها
باران به چشم روشنی صبح آمده ست
زشت است اگر که من
یار قدیم و همدم هم ساغر سَحَر
در کوچه های خامُش و خلوت نجویمش
یا با جام شعر خویش
خوش آمد نگویمش....!
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
ثبت کردم غزل عشق تو در دفتر خویش
تا نشان تو دهم شمه ای از باور خویش
بی تو یک لحظه نشد عمر من ای دوست به سر
که اگر عمر کنم دست زنم بر سر خویش
در گلستان وفا بلبل دیوانه منم
از تو من یافته ام حنجره ی چون زر خویش
قامتم خم شد اگر در سر کویت چه غم است
بهر عشقت به بها داده ام این جوهر خویش
روز و شب طی شد و قسمت به تماشات نشد
کِی هویدا بکنی بر من و دل گوهر خویش؟
(رمضی) از دوری دلدار مشو رنجه که یار
بر لبانت بنهد از کرمش ساغر خویش
محمد حسین علیرمضانی
سرو شکسته
این بار هم تمام خطاها به پای من
اما نخواه اینکه تو باشی خدای من
من ماندهام چگونه بگویم چه قصهایست
مابین چشمهای تو با شعرهای من
چوب حراج میزنی امروز بر دلم
ای جو فروش دلبر گندمنمای من
آخر چگونه میشود از عشق با تو گفت
وقتی که رنگ بر تو ندارد حنای من
عمری که من دچار تو بودم تمام شد
حالا بیا تو باش کمی مبتلای من
بگذر از آنچه بین من و تو گذشته است
این بار هم تمام خطاها به پای من
#حمید_اسماعیلی
همچو مهمانی نخوانده غم می آید ناگزیر
مرحمت فرما بیاور با خودت شادیّ و شور
😁
🍃 #فاطمه_نویدی
آنسوی شوق و شادی و شور و نشاط ما
اندوه و رنج و غصه و ماتم زیاد بود
#فاضل_نظری
.
إِلَهِي لَمْ يَكُنْ لِي حَوْلٌ فَأَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِيَتِكَ إِلّا فِي وَقْتٍ أَيْقَظْتَنِي لِمَحَبَّتِكَ
از بادۀ ناب ذکر سرشارم کن
از مستی یاد خویش هشیارم کن
عمری است که دل به خواب عصیان رفته
با گرمی دست مهر بیدارم کن
✍️ #محمدتقی_عارفیان
#مناجات_شعبانیه
بی خبر شو ز دو عالم، خبر یار طلب
دست بردار ز خود، دامن دلدار طلب
می توان دولت بیدار به بی خوابی یافت
تو همین در دل شب دیده بیدار طلب
#صائب_تبريزی
به پیری خاکِ بازیگاهِ طفلان می کنم بر سر
که شاید بشنوم زآن خاک بوی خردسالی را
#واهب_اصفهانی
پسر نوح و معرفتش
از ابوالفضل زرویی نصرآباد
باری، البته در"گلستان" هست
"پسر نوح با بدان بنشست"
قاطی قیل و قال مردم شد
"خاندان نبوتش، گم شد"
توی باران و سیل شد مجروح
نشد اما سوار کشتی نوح
گفت: "از آن جا که اهل معرفتم
لوطی و بامرام و باصفتم،
با رفیقان، شریک و همراهم
پوئَنِ ویژه هم نمیخواهم
پدرم، دیگر است و من، دگرم
من حسابم جداست از پدرم
به حساب پدر، به شیوهی رانت
نگرفتم زمین، ولو یک سانت
نگرفتم جواز و باغ و زمین
نه موتور، نه حوالهی ماشین
نرسیدم به سود و فایدهها
بنده در بورس یا مزایدهها
تازه کفّار هم اگر پَستند
همگی با حقیر، همدستند
من رها در بلایشان نکنم
روز سختی، رهایشان نکنم
بنده بیزارم از سندسازی
نیستم اهل پارتیبازی
میشوم غرق تا که شَر نشوم
باعث خواری پدر نشوم"
واقعاً آفرین بر این صفتش
من فدای تریپِ معرفتش!
#زرویینصرآباد
میان اینهمه قلبی که خالی از عشق است
مرا به چایی داغ حرم تو مهمان کن
#عضوکانال🌱
#مشهدی_زاده
تنهايي ام به طرز عجيبي شبيه اوست
در عين اينكه نيست،كنارم هميشه هست
#سعید_شیروانی
سخت است بگیری خبر از حالِ کسی که
از این که تو باشی و نباشی نگران نیست
#مینا_سراوانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سهشنبه اول ماه رمضان است
🔹عضو ستاد استهلال دفتر رهبر انقلاب براساس پیشبینی کارشناسان هلال ماه روز دوشنبه قابل رویت خواهد بود بنابراین سهشنبه اول ماه مبارک #رمضان است.
درچاییِ تلخ زندگی قند بریز
بر آتش تند کینه اسپندبریز
حالا که غمِ زمان ندارد پایان
بربوم زمانه طرح لبخندبریز
#حسین_شکیبی_نیا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬زن تهرانی که لباس هلال احمر هم به تن دارد و معلوم نیست نیروی رسمی این سازمان است یا خیر برای کمک به سیل بلوچستان به این منطقه رفته و اولین چیزی که با دوربینش ثبت کرده رنگ پوست کودکان این منطقه است.
🔹به شعارها و ژست های اینها در اینستاگرام و دلسوزی شان برای فقر و محرومیت ها در اينستاگرام توجه نکنید. این نهایت دغدغه و تفکر این مرکز نشین ها نسبت به حاشیه است:
شوخی با رنگ پوست مردمان آن منطقه!
441196289_-1452426956.mp3
11.13M
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️ اگر خودت را خرجِ ولیِ خدا نکنی، ناچاراً خودت را خرجِ معصیت و دشمن خدا خواهی کرد...
🎙حجت الاسلام عالی
#امام_زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیشانی دخترک شکسته
محتویات داخل جمجمه قابل مشاهده است
دخترک هنوز پلک میزند
نفس های اخر است
پدر میگوید:
دختر عزیز بابا
مرا ببخش
خدا رحمتت کند
این دنیا ظالم است
به ما ظلم کردند بابا
با من بمان بابا
با من بمان
یا الله 💔
May 11
#داستانک 📚
سمیناری برگزار شد و پنجاه نفر در آن حضور یافتند. سخنران به سخن گفتن مشغول بود و ناگاه سکوت کرد و به هر یک از حاضرین بادکنکی داد و تقاضا کرد با ماژیک روی آن اسم خود را بنویسند. سخنران بادکنکها را جمع کرد و در اطاقی دیگر نهاد.
سپس از حاضرین خواست که به اطاق دیگر بروند و هر یک بادکنکی را که نامش روی آن بود بیابد. همه باید ظرف پنج دقیقه بادکنک خود را بیابند. همه دیوانهوار به جستجو پرداختند؛ یکدیگر را هُل میدادند؛ به یکدیگر برخورد میکردند و هرج و مرجی راه انداخته بودند که حد نداشت. مهلت به پایان رسید و هیچکس نتوانست بادکنک خود را بیابد. بعد، از همه خواسته شد که هر یک بادکنکی را اتفاقی بردارد و آن را به کسی بدهد که نامش روی آن نوشته شده است. در کمتر از پنج دقیقه همه به بادکنک خود دست یافتند.
سخنران ادامه داده گفت: «همین اتّفاق در زندگی ما میافتد. همه دیوانهوار و سراسیمه در جستجوی سعادت خویش به این سوی و آن سوی چنگ میاندازیم و نمیدانیم سعادت ما در کجا واقع شده است. سعادت ما در سعادت و مسرّت دیگران است. به یک دست سعادت آنها را به آنها بدهید و سعادت خود را از دست دیگر بگیرید.»
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❤️ زادمردِ بی نیاز
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
شخصی به یکی از خلفا مراجعه و درخواست کرد تا در بارگاه او به کاری گمارده شود.
خلیفه از او پرسید: قرآن می دانی؟
او گفت: نمی دانم و نیاموخته ام.
خلیفه گفت: از به کار گماردن کسی که قرآن خواندن نیاموخته، معذوریم.
مرد بازگشت و به امید دست یافتن به مقام مورد علاقه خود، به آموختن قرآن پرداخت. مدتی گذشت تا این که از برکت خواندن و فهم قرآن به مقامی رسید که دیگر نه در دل آرزوی مقام و منصب داشت و نه تقاضای ملاقات و دیدار با خلیفه.
پس از چندی، خلیفه او را دید و پرسید: چه شده که دیگر سراغی از ما نمی گیری؟
آن آزاد مرد پاسخ داد: چون قرآن یاد گرفتم، چنان توانگر شدم که از خلق و از عمل بی نیاز گشتم. خلیفه پرسید: کدام آیه تو را این گونه بی نیاز کرد؟ مرد پاسخ داد: (من یتق الله یجعل له مخرجاً و یرزقه من حیث لا یحتسب).
هر که از خدا بترسد ، برای او راهی برای بيرون شدن قرار خواهد داد ، و از جايی که گمانش را ندارد روزی اش می دهد
به نقل از: مجله موعود جوان، سال چهارم، شماره26
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═