eitaa logo
🌻🌻🌻🌻 طلوع 🌻🌻🌻🌻
2.1هزار دنبال‌کننده
79.8هزار عکس
84.7هزار ویدیو
3.3هزار فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. @tofirmo
مشاهده در ایتا
دانلود
960703_Panahian_HeiatNoor_Taghva.mp3
6.65M
تقوا ،طرحی برای اداره جامعه استاد پناهیان جلسه پنجم ╭─💕─═✨💜✨═─💕─‌ کانال نورالشهدا(شهید سلیمانی🌹🌹) ╰─💕─═✨💜✨═─💕─╯
970622-Panahian-ImamSadeqUni-SabkeZendegiMoaserTarAzAgahiVaIman-18k-04.mp3
7.81M
سبک زندگی،موثرترازآگاهی وایمان استادپناهیان جلسه چهارم ╭─💕─═✨💜✨═─💕─‌ کانال نورالشهدا(شهید سلیمانی🌹🌹) ╰─💕─═✨💜✨═─💕─╯
960704_Panahian_HeiatNoor_Taghva.mp3
8.14M
تقوا ،طرحی برای اداره جامعه استاد پناهیان جلسه ششم ╭─💕─═✨💜✨═─💕─‌ کانال نورالشهدا(شهید سلیمانی🌹🌹) ╰─💕─═✨💜✨═─💕─╯
هیچکس قفل بدون کلید،نمی سازد اگر قفلی در زندگیت،می بینی... شک نکن اون قفل کلیدی هم دارد... کلید خیلی از قفلهای زندگی! پنج چیز است.... ايمان به خدا، صبر، آرامش، تلاش و توکل
970623_Panahian_ImamSadeqUni_Sab.mp3
7.61M
سبک زندگی،موثرترازآگاهی وایمان استادپناهیان جلسه پنجم ╭─💕─═✨💜✨═─💕─‌ کانال نورالشهدا(شهید سلیمانی🌹🌹) ╰─💕─═✨💜✨═─💕─╯
13.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حاج قاسم عزیز خوشا بحالت که خادمی امام رضا(ع)راهم درکارنامه درخشان خودت داشتی ╭─💕─═✨💜✨═─💕─‌ کانال نورالشهدا(شهید سلیمانی🌹🌹) ╰─💕─═✨💜✨═─💕─╯
﷽ ✅ خاطره‌ای زیبا از زبان مرحوم حجت‌الاسلام سیدعلی اکبر ابوترابی بنظرم زیبا بود که تقدیم می‌کنم: ✍ در اسارت، اذان گفتن با صدای بلند ممنوع بود. ما در آنجا اذان می‌گفتیم، اما به گونه‌ای که دشمن نفهمد. روزي جوان هفده ساله ضعیف و نحیفي، موقع نماز صبح بلند شد و اذان گفت. ناگهان مأمور بعثی آمد و گفت: «چیه؟ اذان می‌گویی؟ بیا جلو»! یکی از برادران اسدآبادی دید که اگر این مؤذن جوان ضعیف و نحیف، زیر شکنجه برود معلوم نیست سالم بیرون بیاید، پرید پشت پنجره و به نگهبان عراقی گفت: «چیه؟ من اذان گفتم نه او». آن بعثی گفت: «او اذان گفت». برادرمان اصرار کرد که «نه، اشتباه می‌کنی. من اذان گفتم». مأمور بعثی گفت: «خفه شو! بنشین فلان فلان شده! او اذان گفت، نه تو». برادر ایثارگرمان هم دستش را گذاشت روی گوشش و با صدای بلند شروع کرد به اذان گفتن. مأمور بعثی فرار کرد. وقتی مأمور عراقی رفت، او رو کرد به آن برادر هفده ساله که اذان گفته بود و به او گفت: «بدان که من اذان گفتم و شما اذان نگفتی. الان دیگر پای من گیر است». به هر حال، ایشان را به زندان انداختند و شانزده روز به او آب ندادند. زندان در اردوگاه موصل (موصل شماره 1 و 2) زیر زمین بود. آنقدر گرم بود که گویا آتش می‌بارید. آن مأمور بعثی، گاهی وقت‌ها آب می‌پاشید داخل زندان که هوا دم کند و گرمتر شود. روزی یک دانه سمون (نان عراق) می‌دادند که بیشتر آن خمیر بود. ایشان می‌گفت: «می‌دیدم اگر نان را بخورم از تشنگی خفه می‌شوم. نان را فقط مزه مزه می‌كردم که شیره‌اش را بمکم . آن مأمور هم هر از چند ساعتی می‌آمد و برای این‌که بیشتر اذیت کند ، آب می‌آورد ، ولی می‌ریخت روی زمین و بارها این کار را تکرار می‌کرد» . می‌گفت: «روز شانزدهم بود که دیدم از تشنگی دارم هلاک می‌شوم . گفتم : یا فاطمه زهرا ! امروز افتخار می‌كنم که مثل فرزندت آقا حسین بن علی اینجا تشنه‌کام به شهادت برسم» . سرم را گذاشتم زمین و گفتم : یا زهرا ! افتخار می‌کنم . این شهادت همراه با تشنه‌کامی را شما از من بپذیر و به لطف و کرمت،‌ این را به عنوان برگ سبزی از من قبول کن . دیگر با خودم عهد کردم که اگر هم آب آوردند سرم را بلند نکنم تا جان به جان آفرین تسلیم کنم . تا شروع کردم شهادتین را بر زبان جاری کنم، دیدم که زبانم در دهانم تکان نمی‌خورد و دهانم خشک شده است . در همان حال، نگهبان بعثی آمد پشت پنجره، همان نگهبانی که این مکافات را سر ما آورده بود و همیشه آب می‌آورد و می‌ریخت روی زمین. از پشت پنجره مرا صدا می‌زد که بیا آب آورده‌ام . اعتنایی نکردم . دیدم لحن صدایش فرق می‌کند و دارد گریه می‌کند و می‌گوید : بیا آب آورده‌ام . مرا قسم می‌داد به حق فاطمه زهرا (سلام الله علیها) که آب را از دستش بگیرم . عراقی‌ها هیچ‌ وقت به حضرت زهرا (سلام الله علیها ) قسم نمی‌خوردند . تا نام مبارکت حضرت فاطمه (سلام الله علیها ) را برد ، طاقت نیاوردم . سرم را برگرداندم و دیدم که اشکش جاری است و می‌گوید : «بیا آب را ببر ! این دفعه با دفعات قبل فرق می‌کند». همین‌طور که روی زمین بودم، سرم را کج کردم و او لیوان آب را ریخت توی دهانم . لیوان دوم و سوم را هم آورد . یک مقدار حال آمدم . بلند شدم . او گفت : به حق فاطمه زهرا بیا و از من درگذر و مرا حلال کن ! گفتم : تا نگویی جریان چی هست، حلالت نمی‌کنم . گفت : دیشب، نیمه‌شب، مادرم آمد و مرا از خواب بیدار کرد و با عصبانیت و گریه گفت : چه کار کردی که مرا در مقابل حضرت زهرا (سلام الله علیها) دختر رسول الله (ص) شرمنده کردی . الان حضرت زهرا(سلام الله علیها) را در عالم خواب زیارت کردم . ایشان فرمودند : به پسرت بگو برو و دل اسیری که به درد آورده‌ای را به دست بیاور اگر نه همه شما را نفرین خواهم کرد . فقط بگو لبيک يازهرا (س) 😥 حماسه‌های ناگفته (به روايت علی اكبر ابوترابی)، عبد المجيد رحمانيان، انتشارات پيام آزادگان، چاپ اول : ۱۳۸۸،صفحات ۱۲۵-۱۲۷ ـــــــــــــ •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🌹🍃🤲التماس دعا ویژه🤲🌹🍃
💠 امام رضا علیه السلام فرمودند: کسی که یکی از برادران دینی اش برای کاری به او پناه آورد ولی او با آنکه می تواند، پناهش ندهد و کاری برایش نکند، رشته ولایت خدای عزوجل را بریده است. (کافی، جلد دوم)
1_386624110.mp3
4.02M
4 🎧آنچه خواهید شنید؛👇 ❣تا زنده ای؛ از نردبان نماز، بالا برو. وگرنه،بعد از تولدت به برزخ برای دو رکعت نماز، التماس می کنی. 💓تا دیرنشده خودتو درآغوش خدا رها کن ╭─💕─═✨💜✨═─💕─‌ کانال نورالشهدا(شهید سلیمانی🌹🌹) ╰─💕─═✨💜✨═─💕─╯
╭─💕─═✨💜✨═─💕─‌ کانال نورالشهدا(شهید سلیمانی🌹🌹) ╰─💕─═✨💜✨═─💕─╯
1_394922218.mp3
28.17M
📻مراسم جشن شب ولادت حضرت امام علی بن موسی الرضا(علــــــــيه‌‌ السلام) ☑️سخنراني حجةالاسلام والمسلمین 📅پنجشنبه ۱۲تیر ╭─💕─═✨💜✨═─💕─‌ کانال نورالشهدا(شهید سلیمانی🌹🌹) ╰─💕─═✨💜✨═─💕─╯
ارزو شهادت: سلام 😍 این گروه فقط فقط به🤗 عشق🤗 رهبرم ❤ سید علی و سردار دل ها سپهبد سلیمانی❤ ساخته شده وابسته به هیچ گروه و شخصیتی نیست.🤗 ورود فقط با یک صلوات https://eitaa.com/joinchat/3583508535Cdd391adb31 لینک ازاد ازاد فقط با یک صلوات اینم لینک کانالم بررسی کوتاه، راهکار ها و روش های بهتر مسائل سیاسی کشور به دور از کشش های سیاسی https://eitaa.com/joinchat/457310263C8dc9088416