#کلیپ: موشن گرافیک 💥چرا مَــــن ؟ چرا روابط زناشویی، خانوادگی، دوستیِ من، که با عشق و محبت شروع شدند؛ همیشه در میانه‌ی راه، به اختلاف، درگیری و قهر می‌انجامند؟ چـــرا آدمهای نمک‌نشناس، فقط سر راه مَن، قرار می‌گیرند؟ 🌷🌷کانال نورالشهدا(شهید سلیمانی)🌷 https://eitaa.com/tofirmo

محافظان واقعی بیت المال سبک زندگی شهیدان *عارف شبهای شلمچه* *سردار عشق شهید مسعود زکی زاده* 🌷 قابل توجه برای بعضی مسئولین که بیت المال را مال البیت خود کرده اند 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 وقتی می خواستیم برویم مسجد دعای کمیل من سوار موتور شدم و گفتم مسعود بپر بالا برویم گفت شما برو من خودم پیاده میام گفتم چرا ؟ 😳 گفت این موتور که سوار شدی موتور پایگاه و بیت المال هست که برای گشت شبانه و امور مربوط به پایگاه باید استفاده شود نه امور شخصی دعای کمیل رفتن مستحب است و کاری شخصی و خصوصی نمیشه برای انجام کار شخصی از وسیله بیت المال استفاده کرد آن شب پیاده رفتیم مسجد و برگشتیم 🎤 راوی: دوست شهید 👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻 بیت المال مسلمین تنها گناهی هست که خدا از آن نمی گذرد مسئولین حواستون هست؟

در مکتب عاشقان شهادت شهیدان خدایی شهدا و دعای کمیل مولا علی(ع) دعای کمیل خواندن به سبک سردار #شهیدمسعودزکی زاده 🌷 شب جمعه بود رفتیم مسجد دعای کمیل خوندیم و برگشتیم تو پایگاه روستا ساعت ده(۱۰) شب شد مسعود رادیو را برداشت و گفت من تنها می روم اتاق اون طرف دعای کمیل گوش بدهم رفت تو اتاق و برق را هم خاموش کرد و در را هم بست دعا که تموم شد اومدم بیرون موتور را سوار شدم و گفتم مسعود برویم اطراف و گشت بزنیم گفت باشه رادیو را بذارم و بیام وقتی نزدیک من رسید هنوز گونه هایش خیس بود و چشمانش هم از بس گریه کرده بود قرمز شده بود سوار موتور که شد گفتم مسعود ما الان هم با هم رفتیم مسجد دعای کمیل خوندیم تو که این جور گریه نکردی؟ چی شد حالا چشمات قرمز شده؟ گفت 👈🏻 شما دعای کمیل خوندید فقط لقلقه زبان بود و کلمات را روخوانی کردید *ولی من الان دعا خواندم و با خدا حرف زدم و درد دل کردم* 😭 🎤 راوی : دوست شهید 👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻 خوشبحال شهدا وای به حال من و تو 👈🏻 مثل شهدا خدایی باشیم 👈🏻 مثل شهدا با خدا رابطه داشته باشیم

در مکتب شهادت در محضر شهدا #روایت_عشق 📝 در یکی از روزهای بارانی اعزام نیرو در پادگان امام حسین (ع) همراه شهید عبدالمهدی مغفوری بودم. پیشانی بندی در میان گل و لای بود. خم شد و برداشتش. رویش نوشته شده بود: «یا مهدی عج» گفتم: حاج آقا! از این پشانی بندها زیاد داریم. چنان نگاهی به من کرد که جا خوردم. گفت: مغفوری زنده باشد و نام امام زمان زیر پا و در میان گل و لای باشد؟! فوری رفت پیشانی بند را شست و در جیبش گذاشت. 📚 کتاب کوچه پروانه ها معلم اخلاق ، عارف بالله ، مخلص خدا " سردارشهید عبدالمهدی مغفوری"🌷 باب الحوائج گلزار شهدای کرمان