eitaa logo
🌻🌻🌻🌻 طلوع 🌻🌻🌻🌻
2.2هزار دنبال‌کننده
82.1هزار عکس
88.2هزار ویدیو
3.3هزار فایل
اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید. @tofirmo
مشاهده در ایتا
دانلود
جامعه متجدد.mp3
26.59M
| ✳️ صوت هجدهمین جلسه از سلسله نشست های "دین و چالش های روز" ویژه برنامه "چهارشنبه های اعتقادی" موضوع هفته: 🎧امر به معروف و نهی از منکر در جامعه متجدد؛ شبهات و راه حل ها 👤دکتر عبدالله عمادی (عضو هیات علمی پژوهشگاه قرآن و حدیث) 🔹آیا در جامعه امروز امر به معروف و نهی از منکر با موفقیت قابل اجراست؟ 🗓 زمان: چهارشنبه 23 اسفند ماه 1402
آثار روایات.mp3
1.37M
| 🎧معنای آثاری كه در روایات برای برخی از اعمال بیان شده است 👤 آیت الله فیاضی (حفظه الله) 🔹عملى که از انسان سر می‏زند، از بین رفتنى نیست و آثارى دارد که به صاحبش بر میگردد. این آثار، چه خیر و چه شرّ، در جهان دیگر به نحو کامل و بدون نقص به فاعلش میرسد، لیکن برخى آثار، در همین دنیا منعکس میگردد و صاحبش تلخى یا شیرینى آن را می‌‏چشد.
✅ از علی آموز ... 🔸 بزرگترین گناهان کدام است؟ 🌷 امام علی (ع): بزرگترین گناهان نزد خدای سبحان، گناهی است که نزد کسی که آن را مرتکب می شود، گناه کوچکی باشد. 📖 أعْظَمُ الذُّنُوبِ عِنْدَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ ذَنْبٌ صَغُرَ عِنْدَ صَاحِبِه‏ 📚 تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص: 187
داستان کوتاه (107) ✅ ارزش انسانها به چیست؟ مردی روستایی پیوسته خدمت امام صادق (ع) رفت و آمد می کرد. مدتی گذشت و امام (ع) او را ندید و از حال او جویا شد. شخصی که در محضر امام (ع) بود، خواست از آن مرد روستایی عیب جویی کند و به این وسیله از ارزش او نزد امام صادق (ع) کم کند. لذا گفت: آقا آن مرد، روستایی و بی سواد است. چندان آدم مهمی نیست. امام (ع) به او فرمود: شخصیت انسان به عقل اوست و شرافتش در دین او و بزرگواری اش در او. ارزش آدمی بسته به این سه صفت است. زیرا همه انسانها از لحاظ نسل، یکسانند و همه از نسل آدم هستند. مزایاي مادي ارزش آفرین نیست. آن مرد از فرمایش امام صادق (ع) شرمنده شد و دیگر چیزي نگفت. ✍️ شرح: یعنی انجام و ترک 📚 داستانهای بحارالانوار، ج 4 ص 104
✅ تفاوت پیشرفت از نظر غربی ها و پیشرفت از نظر اسلام چیست؟ 🌷 امام خامنه ای: در كشور ثروتمندى مثل آمريكا، ثروتمندش اولين ثروتمند دنياست، ليكن فقيرش هم گاهى بدترين فقير دنياست؛ از سرما مى ميرد، از گرما مى ميرد، از گرسنگى مى ميرد. طبقه ى متوسطى در آنجا زندگى مى كنند كه اگر شبانه روز، تمام وقت، با همه ى توان كار نكنند، نمى توانند شكمشان را سير كنند. اين براى بشر خوشبختى نيست، اين براى يك جامعه خوشبختى نيست. بله، توليد ناخالص داخلى اش را نگاه كنى، ده برابرِ يك كشور ديگر است؛ اين كه دليل نشد. يعنى حتّى در برخوردارى هاى مادى هم عدالت نيست، همه گيرى نيست؛ يعنى همه برخوردار نيستند؛ چه برسد به برخوردارى معنوى؛ آرامش روانى نيست، توجه به خدا نيست، و نيست، پاك دامنى و طهارت نيست، گذشت و اغماض نيست، ترحم و دستگيرى از بندگان خدا نيست؛ و نيست و نيست و نيست. اين، آن پيشرفتى نيست كه كشور اسلامى و جامعه ى اسلامى دنبال آن است. آن خوشبختى اى كه ما براى جامعه ى اسلامى، برخوردارى اى كه براى جامعه ى اسلامى قائليم، فقط اين نيست كه شما اينجا نگاه مى كنيد؛ بلكه برخوردارى مادى و معنوى. يعنى فقر نبايد باشد، عدالت بايد باشد، و اخلاق و معنويت و هم بايد باشد. اين، آن هدفى است كه بايد دنبال او برويم. (07/ 07/ 1387) ✍️ شرح: و یعنی انجام و ترک در زندگی فردی و اجتماعی پند 123
🔹 الگوی سیاست خارجی ✅ حضرت سلیمان در زمان حکومتش، ملکه سرزمین سبا را که کافر بود، به چه چیز دعوت کرد؟ 🌹 کلام خدای : {سلیمان برای ملكه سرزمین سبا نامه ای فرستاد. او پس از دریافت نامه سلیمان در جمع درباریانش} گفت: اى سران و اشراف! نامه‏ اى بزرگوارانه به من رسیده است. * اين نامه از سوى سليمان است و متنش چنین است: «به نام خداى بخشنده مهربان * در صدد استیلا بر من نباشید و همه با حالت نزد من آييد!» ✍️ شرح: یک پیامبر شدن، یعنی مطیع دستورات و خدا شدن. این متن دعوت سلیمان و الگوی سیاست خارجی اوست. 📖 قالَتْ يا أَيُّهَا الْمَلَأُ إِنِّي أُلْقِيَ إِلَيَّ كِتابٌ كَريمٌ * إِنَّهُ مِنْ سُلَيْمانَ وَ إِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ * أَلاَّ تَعْلُوا عَلَيَّ وَ أْتُوني‏ مُسْلِمينَ (نمل، 29 تا 31) آیه شماره 255
✅ از علی آموز ... 🔸 چگونه به درجات بالای معنوی برسیم؟ 🌷 امام علی (ع): شک نکن که اگر از گناهان دوری کنی، به درجات بالا می رسی. 📖 إنَّكَ إِنِ اجْتَنَبْتَ السَّيِّئَاتِ نِلْتَ رَفِيعَ الدَّرَجَات 📚 تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص: 187
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 سلیمان آمد ... ماجرای جالب حضرت سلیمان در قرآن کریم ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
📚داستانک روزى حضرت عیسى در مناجاتش با خداوند عرضه داشت: پروردگارا دوستى از دوستارانت به من بنما، خطاب رسید به فلان محل برو که ما را در آنجا دوستى است، مسیح به آن محل موعود رفت زنى را دید که نه چشم دارد و نه دست و نه پاى، روى زمین افتاده و زبانش مترنم به این ذکر است:  « الحمدالله على نعمائه والشکر على آلائه » خدا را بر نعمتهاى ظاهریاش سپاس و بر نعمتهاى باطنیاش شکر. آن حضرت از حالت آن زن شگفت زده شد، پیش رفته و به او سلام کرد، زن گفت: علیک السلام یا روح الله! فرمود اى زن تو که هرگز مرا ندیدهاى از کجا شناختى من عیسى هستم، زن گفت: آن دوستى که تو را به سوى من دلالت کرد برایم معلوم نمود که تو روح الله هستى، فرمود: اى زن تو از چشم و دست و پا محرومى، اندامت تباه شده! زن گفت: خدا را ثنا میگویم که دلى ذاکر و زبانى شاکر و تنى صابر دارم، خدا را به وحدانیت و یگانگى یاد میکنم که هرچه را میتوان با آن معصیت کرد از من گرفته، اگر چشم داشتم و به نامحرم نظر میکردم، اگر دست داشتم به حرام میآلودم و اگر پا داشتم دنبال لذات نامشروع میرفتم چه عاقبتى داشتم؟ این نعمتى که خدا به من داده به احدى از بندگانش نداده است. 📚منبع:خزینه الجواهر ،صفحه۳۱۸ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
تسبیحات حضرت زهرا«س» ✍امام صادق(عليه السلام): هر كس شب را با گفتن تسبيحات فاطمه(س) بخوابد، از شمار مردان و زنانى است كه بسيار ياد خدا مى كنند. 📚 بحارالأنوار، ج۸۷، ص۱۴۷ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
📚ملای مکتب پادشاهی به وزیرش گفت که :« شهر به شهر و ده به ده بگرد یک نفررا که از همه زرنگتر است با خودت بیاور از او سوالاتی دارم .» وزیر گفت :« چشم » وزیر روزها در شهرها و دیه ها گردش می کرد رسید به جائی دید مکتب خانه است . ملائی عده ای شاگرد دارد مشغول تدریس است . رفت تو نشست . پس ازسلام وتعارف دید بچه ها قطار نشسته همه دو زانو زده اند سرشان خم است پیش خودرا نگاه می کنند . یک چوب بسیار بزرگ پشت گردن آنها کشیده شده بطوری که یک نفرنمی تواند سرش را تکان بدهد وزیرگفت:« ملا این چوب چیست ؟» گفت:« اگر کسی سرش را بلند کند چوب به زمین می افتد من می فهمم . باید همینطور باشند تا درس شان تمام بشود ومرخص شوند » دراین اثنا دید نخی از پشت بام آویزان است ملا دستی به نخ زد و در پشت بام زنگی به صدا درآمد . گفت:« ملا این چیست ؟» جواب داد :« پشت بام ارزن آفتاب کرده ام گنجشک هامی آیند ارزن را میخورند چون زنگ صدا کند پرندگان فرارمیکنند .» باز دید بیرون توی ایوان گربه ای را به نردبان بسته و به پای حیوان هم نخ دیگری بسته ونخ جلو اوست هر وقت آن را می کشد فریاد آن حیوان بلند می شود. گفت :« ملا این دیگرچیست؟» گفت :« هر موقع فریاد گربه بلند شود بچه های من می فهمند که من با آنهاکاری دارم ؛ پیش من می آیند.» گفت :« شاه شما رامیخواهد باید با من به دربار برویم تا از هوش شما استفاده بشود .» ملا را براه انداخت چون به دربار رسیدند وزیر کارهائی را که ازملا دیده بود بعرض رسانید. شاه فرمود :« ملا نامت چیست ؟» جواب داد :« نام من نیم من بوق » گفت:« پسرکی هستی ؟» عرض کرد :« پسر(پشم پانزده)» شاه سوال کرد :« نیم من بوق ؛ پشم پانزده چه نام هایی است یعنی چه ؟ مگر ملا دیوانه ای ؟» عرض کرد :« نه قبله عالم ، اسم من منصوراست . پیش خودم فکرکردم دیدم بنده « من » که نیستم حتما نیم منم . صور که نیستم حتما که بوقم . به این دلیل نام خودرا نیم من بوق گذاشتم . اما اسم پدرم موسی است . فکر کردم پدرم مونیست حتما پشم است ؛ سی نیست حتما پانزده است به این جهت نام پدر خود را پشم پانزده می گویم .» گفت :« آفرین برتو» شاه پرسید :« ملا ستارگان آسمان چندتاست ؟» عرض کرد :« به اندازه موی سرو بدن هر انسانی » گفت :« دروغ گفتی » جواب داد :« شما بشمارید » گفت :« از زمین تا آسمان چند سال راه است ؟» جواب داد :« به مسافت دور زمین . اگر دروغ می دانید گز کنید » شاه را ازکردارو رفتاراو خوشش آمد وبه اوانعام داد . ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 عاقبت فرد کینه ای و آخرت وحشتناک او... استاد مجتهدی (ره) ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═