💜🌸💜🌸💕💜💕✨
🌸💕✨🕊
💜✨🕊
🌸🕊
💕
✨
💜امام سجاد(ع) در حال نماز بود،
💜قسمتی از خانه حضرت آتش گرفت، اهل خانه آتش را خاموش کردند، بعد از نماز به امام سجاد (ع) گفتند: آیا متوجه نشدید که خانه آتش گرفت؟
💜حضرت فرمود: نه متوجه نشدم، من مشغول خاموش کردن آتش جهنم بودم.
📘بحار الانوار، ج46، 80
💕
🌸🕊
💜✨🕊
🌸💕✨🕊
💜🌸💜🌸💕💜💕✨
4_5839011784123485333.mp3
5.15M
#تلنگری
آسمون ...
خُدا ...
امام ...
امام ... مثل حسین علیهالسلام
ارتباط شخصی با آسمون، چجوریه؟
رفقای خدا چجوریاَند؟
الآن این ارتباطی که من با امام حسین علیهالسلام دارم، ارتباط موفق و درستی هست؟ یا من در توهّم ارتباط به سر میبرم؟
#استاد_شجاعی 🎤
#استاد_میرباقری
شک و یقین.mp3
2.37M
#یک_دقیقه_حرف_حساب
💥 شک و یقین!
🗯 چرا خدا و اهل بیت علیهمالسلام گره از مسیحیا باز میکنند،
ولی منِ مسلمون هنوز نتونستم اجابت حوائجم رو بگیرم؟
#استاد_شجاعی
انسان شناسی ۲۱۷.mp3
11.92M
#انسان_شناسی ۲۱۷
#رهبری
#استاد_شجاعی
❓من کدام عمل خوب و صالح را انتخاب کنم،
که در من رشد انسانی ایجاد کرده و مرا بسمت دریافت اسماء خداوند پیش ببرد؟
❓آیا میتوانم از دستورالعملهای دیگران استفاده کنم ؟
تنهایِ تنها.mp3
2.16M
#یک_دقیقه_حرف_حساب
💥 تنهایِ تنها!
✘ اگر این اتفاق در درونِ کسی بیفتد :
دیگر از هیچ چیز نمیترسد!
#استاد_شجاعی
منبع: مجموعه موانع استجابت دعا
💠#حديث
🌟حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السّلام فرمودند:
💎مردم ! در روزهای فناپذیر، برای روزگار جاودان، توشه برگیرید.
💎فَتَزَوَّدُوا فِی اَيّامِ الْفَناءِ لاَِيّامِ الْبَقاءِ.
📚نهج البلاغه، خطبه ١٥٧
1402.12.23 استاد عرب صالحی - فصل برکت.mp3
13.34M
جامعه متجدد.mp3
26.59M
#صوت | #نشست
✳️ صوت هجدهمین جلسه از سلسله نشست های "دین و چالش های روز" ویژه برنامه "چهارشنبه های اعتقادی"
موضوع هفته:
🎧امر به معروف و نهی از منکر در جامعه متجدد؛ شبهات و راه حل ها
👤دکتر عبدالله عمادی
(عضو هیات علمی پژوهشگاه قرآن و حدیث)
🔹آیا در جامعه امروز امر به معروف و نهی از منکر با موفقیت قابل اجراست؟
🗓 زمان: چهارشنبه 23 اسفند ماه 1402
آثار روایات.mp3
1.37M
#صوت | #باز_نشر
🎧معنای آثاری كه در روایات برای برخی از اعمال بیان شده است
👤 آیت الله فیاضی (حفظه الله)
🔹عملى که از انسان سر میزند، از بین رفتنى نیست و آثارى دارد که به صاحبش بر میگردد. این آثار، چه خیر و چه شرّ، در جهان دیگر به نحو کامل و بدون نقص به فاعلش میرسد، لیکن برخى آثار، در همین دنیا منعکس میگردد و صاحبش تلخى یا شیرینى آن را میچشد.
داستان کوتاه (107)
✅ ارزش انسانها به چیست؟
مردی روستایی پیوسته خدمت امام صادق (ع) رفت و آمد می کرد. مدتی گذشت و امام (ع) او را ندید و از حال او جویا شد.
شخصی که در محضر امام (ع) بود، خواست از آن مرد روستایی عیب جویی کند و به این وسیله از ارزش او نزد امام صادق (ع) کم کند. لذا گفت: آقا آن مرد، روستایی و بی سواد است. چندان آدم مهمی نیست.
امام (ع) به او فرمود: شخصیت انسان به عقل اوست و شرافتش در دین او و بزرگواری اش در #تقواي او. ارزش آدمی بسته به این سه صفت است. زیرا همه انسانها از لحاظ نسل، یکسانند و همه از نسل آدم هستند. مزایاي مادي ارزش آفرین نیست.
آن مرد از فرمایش امام صادق (ع) شرمنده شد و دیگر چیزي نگفت.
✍️ شرح: #تقوا یعنی انجام #واجبات و ترک #گناهان
📚 داستانهای بحارالانوار، ج 4 ص 104
✅ تفاوت پیشرفت از نظر غربی ها و پیشرفت از نظر اسلام چیست؟
🌷 امام خامنه ای:
در كشور ثروتمندى مثل آمريكا، ثروتمندش اولين ثروتمند دنياست، ليكن فقيرش هم گاهى بدترين فقير دنياست؛ از سرما مى ميرد، از گرما مى ميرد، از گرسنگى مى ميرد. طبقه ى متوسطى در آنجا زندگى مى كنند كه اگر شبانه روز، تمام وقت، با همه ى توان كار نكنند، نمى توانند شكمشان را سير كنند. اين براى بشر خوشبختى نيست، اين براى يك جامعه خوشبختى نيست. بله، توليد ناخالص داخلى اش را نگاه كنى، ده برابرِ يك كشور ديگر است؛ اين كه دليل نشد. يعنى حتّى در برخوردارى هاى مادى هم عدالت نيست، همه گيرى نيست؛ يعنى همه برخوردار نيستند؛ چه برسد به برخوردارى معنوى؛ آرامش روانى نيست، توجه به خدا نيست، #تقوا و #پرهيزگارى نيست، پاك دامنى و طهارت نيست، گذشت و اغماض نيست، ترحم و دستگيرى از بندگان خدا نيست؛ و نيست و نيست و نيست.
اين، آن پيشرفتى نيست كه كشور اسلامى و جامعه ى اسلامى دنبال آن است. آن خوشبختى اى كه ما براى جامعه ى اسلامى، برخوردارى اى كه براى جامعه ى اسلامى قائليم، فقط اين نيست كه شما اينجا نگاه مى كنيد؛ بلكه برخوردارى مادى و معنوى. يعنى فقر نبايد باشد، عدالت بايد باشد، #تقوا و اخلاق و معنويت و #پرهيزگارى هم بايد باشد. اين، آن هدفى است كه بايد دنبال او برويم. (07/ 07/ 1387)
✍️ شرح: #تقوا و #پرهیزگاری یعنی انجام #واجبات و ترک #محرمات در زندگی فردی و اجتماعی
پند 123
🔹 الگوی سیاست خارجی
✅ حضرت سلیمان در زمان حکومتش، ملکه سرزمین سبا را که کافر بود، به چه چیز دعوت کرد؟
🌹 کلام خدای #متقین:
{سلیمان برای ملكه سرزمین سبا نامه ای فرستاد. او پس از دریافت نامه سلیمان در جمع درباریانش} گفت: اى سران و اشراف! نامه اى بزرگوارانه به من رسیده است. * اين نامه از سوى سليمان است و متنش چنین است:
«به نام خداى بخشنده مهربان * در صدد استیلا بر من نباشید و همه با حالت #تسليم نزد من آييد!»
✍️ شرح: #تسلیم یک پیامبر شدن، یعنی مطیع دستورات #واجب و #حرام خدا شدن. این متن دعوت سلیمان و الگوی سیاست خارجی اوست.
📖 قالَتْ يا أَيُّهَا الْمَلَأُ إِنِّي أُلْقِيَ إِلَيَّ كِتابٌ كَريمٌ * إِنَّهُ مِنْ سُلَيْمانَ وَ إِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ * أَلاَّ تَعْلُوا عَلَيَّ وَ أْتُوني مُسْلِمينَ (نمل، 29 تا 31)
آیه شماره 255
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 سلیمان آمد ...
ماجرای جالب حضرت سلیمان در قرآن کریم
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
📚داستانک
روزى حضرت عیسى در مناجاتش با خداوند عرضه داشت: پروردگارا دوستى از دوستارانت به من بنما، خطاب رسید به فلان محل برو که ما را در آنجا دوستى است، مسیح به آن محل موعود رفت زنى را دید که نه چشم دارد و نه دست و نه پاى، روى زمین افتاده و زبانش مترنم به این ذکر است:
« الحمدالله على نعمائه والشکر على آلائه »
خدا را بر نعمتهاى ظاهریاش سپاس و بر نعمتهاى باطنیاش شکر.
آن حضرت از حالت آن زن شگفت زده شد، پیش رفته و به او سلام کرد، زن گفت: علیک السلام یا روح الله! فرمود اى زن تو که هرگز مرا ندیدهاى از کجا شناختى من عیسى هستم، زن گفت: آن دوستى که تو را به سوى من دلالت کرد برایم معلوم نمود که تو روح الله هستى، فرمود: اى زن تو از چشم و دست و پا محرومى، اندامت تباه شده! زن گفت: خدا را ثنا میگویم که دلى ذاکر و زبانى شاکر و تنى صابر دارم، خدا را به وحدانیت و یگانگى یاد میکنم که هرچه را میتوان با آن معصیت کرد از من گرفته، اگر چشم داشتم و به نامحرم نظر میکردم، اگر دست داشتم به حرام میآلودم و اگر پا داشتم دنبال لذات نامشروع میرفتم چه عاقبتى داشتم؟
این نعمتى که خدا به من داده به احدى از بندگانش نداده است.
📚منبع:خزینه الجواهر ،صفحه۳۱۸
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
📚ملای مکتب
پادشاهی به وزیرش گفت که :« شهر به شهر و ده به ده بگرد یک نفررا که از همه زرنگتر است با خودت بیاور از او سوالاتی دارم .» وزیر گفت :« چشم » وزیر روزها در شهرها و دیه ها گردش می کرد رسید به جائی دید مکتب خانه است . ملائی عده ای شاگرد دارد مشغول تدریس است . رفت تو نشست . پس ازسلام وتعارف دید بچه ها قطار نشسته همه دو زانو زده اند سرشان خم است پیش خودرا نگاه می کنند . یک چوب بسیار بزرگ پشت گردن آنها کشیده شده بطوری که یک نفرنمی تواند سرش را تکان بدهد
وزیرگفت:« ملا این چوب چیست ؟» گفت:« اگر کسی سرش را بلند کند چوب به زمین می افتد من می فهمم . باید همینطور باشند تا درس شان تمام بشود ومرخص شوند » دراین اثنا دید نخی از پشت بام آویزان است ملا دستی به نخ زد و در پشت بام زنگی به صدا درآمد . گفت:« ملا این چیست ؟» جواب داد :« پشت بام ارزن آفتاب کرده ام گنجشک هامی آیند ارزن را میخورند چون زنگ صدا کند پرندگان فرارمیکنند .» باز دید بیرون توی ایوان گربه ای را به نردبان بسته و به پای حیوان هم نخ دیگری بسته ونخ جلو اوست هر وقت آن را می کشد فریاد آن حیوان بلند می شود. گفت :« ملا این دیگرچیست؟» گفت :« هر موقع فریاد گربه بلند شود بچه های من می فهمند که من با آنهاکاری دارم ؛ پیش من می آیند.» گفت :« شاه شما رامیخواهد باید با من به دربار برویم تا از هوش شما استفاده بشود .» ملا را براه انداخت چون به دربار رسیدند وزیر کارهائی را که ازملا دیده بود بعرض رسانید. شاه فرمود :« ملا نامت چیست ؟» جواب داد :« نام من نیم من بوق » گفت:« پسرکی هستی ؟» عرض کرد :« پسر(پشم پانزده)» شاه سوال کرد :« نیم من بوق ؛ پشم پانزده چه نام هایی است یعنی چه ؟ مگر ملا دیوانه ای ؟» عرض کرد :« نه قبله عالم ، اسم من منصوراست . پیش خودم فکرکردم دیدم بنده « من » که نیستم حتما نیم منم . صور که نیستم حتما که بوقم . به این دلیل نام خودرا نیم من بوق گذاشتم . اما اسم پدرم موسی است . فکر کردم پدرم مونیست حتما پشم است ؛ سی نیست حتما پانزده است به این جهت نام پدر خود را پشم پانزده می گویم .» گفت :« آفرین برتو» شاه پرسید :« ملا ستارگان آسمان چندتاست ؟» عرض کرد :« به اندازه موی سرو بدن هر انسانی » گفت :« دروغ گفتی » جواب داد :« شما بشمارید » گفت :« از زمین تا آسمان چند سال راه است ؟» جواب داد :« به مسافت دور زمین . اگر دروغ می دانید گز کنید » شاه را ازکردارو رفتاراو خوشش آمد وبه اوانعام داد .
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 عاقبت فرد کینه ای و آخرت وحشتناک او...
استاد مجتهدی (ره)
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
⭕️حکایت
بسیار زیبا و خواندنی
زمانی که ابن سینا از همدان فرار کرد به بغداد رفت، آنجا مردی را دید که دارو میفروخت و ادعای طبابت میکرد. ابن سینا ایستاد و به تماشا مشغول شد. زنی پیش طبیب آمد و ظرف ادرار یک بیمار را به او داد؛ طبیب درجا گفت که بیمار یهودیست!
به زن نگاه کرد و گفت تو خدمتکاری؟
زن گفت بله
گفت دیروز ماست خورده ای؟
زن گفت بله
گفت از مشرق آمده ای؟
زن گفت بله!
مردم از علم طبیب متعجب شده بودند و ابن سینا نیز در حیرت فرو رفته بود!
نزدیک رفت و به طبیب گفت این ها را از کجا فهمیدی؟!
طبیب گفت از آنجا که فهمیدم تو ابن سینا هستی!
ابن سینا باز در تعجب فرو رفت.
بلاخره با اصرار زیاد طبیب پاسخ داد: زمانی که آن زن ظرف ادرار را به من داد دیدم که بر آستینش غبار نشسته، فهمیدم که یهودیست! دیدم لباسهایش کهنه است فهمیدم که خدمتکار است! و از آنجا که یهودیها به خدمت مسلمانها در نمیآیند آن فردی که به او خدمت میکند هم یهودیست. لکه ای از ماست بر روی لباسش دیدم فهمیدم که دیروز ماست خورده اند و به بیمار هم دادهاند. خانه های یهودیان از طرف مشرق است و فهمیدم خانه او نیز در همانجاست.
ابن سینا گفت اینها درست! من را از کجا شناختی؟!
گفت امروز خبر رسید که ابن سینا از همدان فرار کرده است فهمیدم که به اینجا میآید و به جز تو کسی متوجه این مکر من نمیشود و همه گمان میکنند که از غیب خبر دارم!
📚به نقل از کتاب کلیات عبید زاکانی؛ تصحیح پرویز اتابکی
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
چرا فلامینگو ها روی یک پا می ایستند؟
علت آن به دلیل رد و بدل کردن گرما می باشد و فلامینگو ها معمولا گرمای بدن خود را بیش از بقیه پرندگان از دست می دهند و بنابراین ایستادن روی یک پا باعث می شود که احساس گرمای بیشتری داشته باشند زیرا گرما بین دو پا تقسیم نمی شود . از طرفی هیچ سختی هنگام انجام این کار به آن ها وارد نمی شود.
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❤️ ای سیّد بحرالعلوم! بگو حضرت مهدی (علیه السلام) را دیدم.
روزی در مجلس علاّمه بحرالعلوم صحبت اتّفاقات کسانی که حضرت مهدی(ع) را دیدند به میان آمد.
علاّمه بحرالعلوم هم در بین آن صحبت ها شروع به صحبت کرد وفرمود: «دوست داشتم یک روز نمازم را در مسجد سهله بخوانم در زمانی که فکر می کردم کسی آنجا نیست.
چون به آنجا رسیدم دیدم که پر از مردم است وصدای ذکر وقرآن خواندن آنها بلند است وسابقه نداشت که در چنین وقتی هیچ کس در آنجا باشد. ولی آنها را در حالی دیدم که صفهای زیادی که برای خواندن نماز جماعت صف بسته بود.
من در کنار دیوار ایستادم جایی که زیر پایم تپّه ای از رمل (نوعی شن) بود. رفتم بالای آن تا صفها را نگاه کنم شاید جایی پیدا کنم که در آنجا بایستم.
در یکی از آن صفها جای یک نفر را پیدا کردم. آنجا رفتم وایستادم.
یکی از افرادی که در مجلس بود گفت: «بگو حضرت مهدی (صلوات الله علیه) را دیدم».
در این هنگام علاّمه بحرالعلوم ساکت شد مثل اینکه در خواب بوده وبیدار شده باشد. بعد از آن هر چه افراد خواستند که صحبتش را تمام کند راضی نشد.
📗نجم الثّاقب
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج 🌱
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ شاکر باش
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
🔴 تلنگر مذهبی
خداوند در قرآن نفرمود: کسی که در دنیا کار خوب بکند یا کسی که در دنیا ایمان بیاورد اهل نجات است!
در هیچ جای قران نداریم که فرموده باشد:
«من فعل الحسنه»
بلکه فرمود :«من جاء بالحسنه»
این یعنی انسان باید یک قدرتی داشته باشد که بتواند این اعمال حسنه را با خود «به سرای باقی» ببرد. یعنی اعمالش در دستش نقد باشد.
این طور نباشد که در دستش کار خیر بگذارد بعد گناه کند، غیبت کند و... که با این کارها افعال خیرش بریزد. این «شیوه اخیر» مصداق همان
«من فعل الحسنه» است که مورد نظر قرآن نیست.
بلکه انسان باید آنطور باشد که بتواند همه افعال نیک و خوب خودش را به همراه خود ببرد.
لذا در صحنه قیامت نمیگویند تو در دنیا چه کردی بلکه میگویند چه با خودت آوردی؟!!
از همین رو خداوند فرمود «من جاء بالحسنه فله عشر امثالها»
اینکه گفته شد: به او ده برابر میدهند، اینطور نیست که هر کسی کار خوبی بکند به او ده برابر بدهند!!
بلکه کسی از این نعمت بهرمنده خواهد بود که بتواند آن را حفظ کند و بتواند آن حسنه را نگه دارد.
📚در تفسیر سوره ی زمر
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═