🎤 #سیدرضا_نریمانی 🎧 چه بگویم نگفته هم پیداست

🎤 #حنیف_طاهری 🎧 ای دل ای! دل مبتلا

[ آلبوم ] ✅ تبعیض حقوق وحشتناک زمان شاه. خودتان مقایسه کنید ▪️حقوق رئیس دانشگاه ملی : ۲۰ هزار تومان ▪️حقوق شهردار تهران : ۱۵ هزار تومان ▪️ حقوق نماینده مجلس 6 هزار تومان ▪️حقوق استانداران : ۱۵ هزار تومان ▪️حقوق هر نماینده : ۶ هزار تومان ▪️حقوق کارمند دیپلمه : ۵۶۰ تومان ▪️حقوق کارمند لیسانس: ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ تومان ▪️حقوق پزشک: ۱۵۰۰ تا ۳۰۰۰ تومان 🔸حقوق رفتگر : ۳۰۰ تا ۴۰۰ تومان 🔸حقوق دبیران آموزش و پرورش هم ۵۰۰ تومان 🔘روزنامه اطلاعات، پنج شنبه ۷ خرداد ۱۳۵۱

🎥‌ این #سیاسی‌ترین راهپیمایی جهانه اگر سیاسی نیست پس چرا در رسانه‌های جهان بایکوت می‌شود. #اربعین جهانی شد و جهانی تر هم خواهد شد #اَللّٰهُمَّ_عَجِّلْ‌_لِوَلیِّکَ_الفَرَج #استاد_رحیم_پور_ازغدی ما تا ظهور #مولامهدی_عج پا رکاب #امام_خامنه_ای_مدظله خواهیم ایستاد

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» ◾️کتاب صوتی عمّار یاسر 🎙تدوین وصوت: یوسف شیخ 🕧زمان: ۹ دقیقه و ۲۴ثانیه

🔳 #شور #جاماندگان #اربعین 🌴معلومه از چشا پریشونی 🌴صحبت اربعینه میدونی 🎙 #مهدی_رعنایی

علمای اهل سنت در کربلایی معلا اینها شماری از روحانیان فلسطینی هستند که در آستانه اربعین حسینی به زیارت امام حسین علیه السلام آمده اند و در نماز جماعت شیعیان شرکت کرده اند. در این تصویر، آنان را میبینیم که سلام نماز را گفته اند و سرشان را به علامت پایان نماز، به راست و چپ می‌چرخانند.

این مال امروز ظهره بنده خداها حداقل از ۵۰ تا ۶۰ نفر آدم تو خونه ی شخصیشون دارن پذیرایی میکنن شب و روز ندارن خواب و خوراک ندارن نمیذارن آب تو دل زائر تکون بخوره

🎙🔴 سخنرانی: نبرد آخر بخش سوم 🧨نبرد آخر با شیطان و پیروزی مومنین از ایران ➖جلسه در جمع نخبگان رشته های فنی کشور ▪️به همت مرکز آموزش مدیریت دولتی 📌در سالن اجتماعات سازمان بنادر و کشتی رانی 📝تاریخ شنبه 1401/12/06 تهران شیخ قمی🥀 ➖➖➖➖ ➖➖➖➖

#صوت | #باز_نشر 🎧بررسی ابعاد روابط با عربستان 👤 دکتر علی سعیدی (اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه قم) #اقتصاد #عربستان #دیپلماسی

🔻ارزش خدمت به مادر دو برادر مادر پیر و بیماری داشتند. هر دو متقی و پرهیزکار بودند و عالم وعارف. با خود پیمان بستند که یکی خدمت خدا کند و دیگری در خدمت مادر بیمار باشد. برادری که پیمان بسته بود خدمت خدا کند به صومعه رفت و به عبادت مشغول شد وآن دیگری در خانه ماند و به پرستاری مادر مشغول شد. چندی که گذشت برادر صومعه نشین مشهور عام وخاص شد و از اقصی نقاط دنیا ،عالمان و عارفان و زهاد به دیدارش شتافتند و آن دیگری که خدمت مادر می کرد فرصت همنشینی وهمکلاسی با دوستان قدیم را نیز از دست داد و یکسره به امور مادر می پرداخت. برادر صومعه نشین کم کم به خود غره شد که خدمت من ارزشمند تر از خدمت برادر است ،چرا که او در اختیار مخلوق است ومن در خدمت خالق ،و من از او برترم! همان شب که این کلام در خاطر او بگذشت، بیان پروردگار را در خواب دید که وی را خطاب کرد و گفت: برادر تو را بیامرزیدم و تو را به حرمت او بخشیدم و از این پس تو را حکم کردیم که در خدمت برادر باشی. عارف صومعه نشین اشک در چشمانش آمد وگفت: یا رب العالمین، من در خدمت تو بودم و او به خدمت مادر، چگونه است مرا در خدمت او می گماری وبه حرمت او می بخشی، آنچه کرده ام مایه رضای تو نیست؟ ندا رسید: آنچه تو می کنی ما از آن بی نیازم و لکن مادرت از آنچه او می کند، بی نیاز نیست، تو خدمت بی نیاز می کنی و او خدمت نیازمند، بدین حرمت مرتبت او را از تو فزونی بخشیدیم و تو را در کاراو کردیم.