خبرهایی حاکی از انتصاب جلیلی به عنوان ریاست مجمع تشخیص نظام و رضایی به عنوان مسول ستاد فرمان اجرایی امام در فضای مجازی پخش شده است.
🌹کانال حوزه انقلابی خوزستان
@howzehenghelabi_khozestan
طالبان به 50 کیلومتری جنوب کابل رسید
💠یکی از قانونگذاران ولایت لوگر افغانستان امروز (جمعه) تایید کرد که طالبان «پل علم» مرکز ولایت لوگر را در شرق این کشور تصرف کرده و به ۵۰ کیلومتری جنوب کابل رسیدهاند.
💠به نقل از خبرگزاری فرانسه، سعید قریبالله سادات، قانونگذار ولایت لوگر گفت: حالا ولایت لوگر صد درصد در کنترل طالبان است. آنها مرکز ولایت را تصرف کردهاند. هیچ درگیری در حال حاضر دیده نمیشود. بسیاری از مقامها به کابل گریختهاند.
💠در همین حال، خبرهای منتشر شده که حاکی از گریختن «امرالله صالح»، معاون اول اشرف غنی، رئیس جمهوری افغانستان به تاجیکستان بود، صحت ندارد.
💠یکی از منابع مطلع در کمیته امنیت ملی تاجیکستان به اسپوتنیک گفت: گزارشها درباره فرار صالح صحت ندارد
️
🌹کانال حوزه انقلابی خوزستان
@howzehenghelabi_khozestan
🍂
🔻 #آرپیجی_زن_گروهان ( ۱۲
محمود خدری
عمليات رمضان ٢٣ تير ١٣٦١
(ماه مبارك رمضان)
🌴🌴🌴🌴🌴🌴
🔸 پايان تئاتر
نمايش مضحك افسر عراقي باتمام رسيد!
از سربازان تماشاچي تا خودِ ما هم، باورمون شده بود كه قرار بود مايه عبرت بشيم...!
بعداز پايان نمايش تئاتر ناكام، بر همگان مسجل شد كه اعدامي در كار نبوده،
فقط براي ترساندن يا شايد منتظر التماس، التجا و الدخيل ما بودند كه به گور بردند،
مطمئنم تاريخ ايران رو مطالعه نكرده بودند، كه بدانند ما از نوادگان آريوبرزنيم...
قهرمان ايراني كه تا آخرين نفس مقابل سپاه اسكندرِ متجاوز ايستادگي كرد و امان نامه لشكر روميان رو به پشیزي قايل نبود...
حتماً غافل شدند كه ما همان سربازان گهواره اي خميني كبيريم كه بيست سال قبل از جنگ، بشارت اونو داده بود...
بگذريم
بعداز نمايش ناكام، خنده و تبسم بر چهره تماشاچيان نمايان و الحمدالله از حالت منگي و ميخكوب بودن خارج و روال عادي زندگي جنگي رو پيش گرفتند!
اما
من و بهرام در شُك نمايش مسخره هنوز نشسته بوديم!
نميدانستيم بلند شيم يا نمايش ادامه داره!
بلاخره
دستور رسيد بلند شيد!
ياعلي گفتيم و سرپا ايستاديم...
بلاتشبيه مثل گوسفندي كه از آب خارج ميشه و خودشو مي تكونه!
ما هم چون دستمون بسته بود خودمون رو با همان روش تكونديم و خاك و خُل ها رو از خودمون دور كرديم
منتظر اوامر جناب افسرخان بوديم!
متوجه شديم از جناب كارگردان تئاتر خبري نيست!
ظاهراً جناب افسر تشريف برده بودند!
و بقيه نمايش رو به گروهبان عراقي واگذار كرد...!
گروهبان بينوا جلو اومد و با روي خوش و ملايمت ما رو تا نزديك سنگرش راهنمايي كرد...
احساس كرده بود كه خيلي تشنه و گرسنه ايم،
وارد سنگرش شد، بعداز لحظاتي با يك ليوان چاي غليظ عربي و مقداري نان خشك بيرون اومد!
بهمون تعارف كرد!
گفت:
تشربوا...
هذه الشاي عربي
هذه سمون لكما
مو مشكلة
تأكلوا...
امتناع كرديم،
اما اصرار كرد و ما هم قبول كرديم!
درحين صرف چاي غليظ عربي، كجدار مريض و با ايما و اشاره با ما حرف ميزد،
اسم مون رو پرسيد!
گفتيم...
يادمه اسم منو (محمود) خوب و راحت تلفظ كرد، چون اسمم عربي بود، اما اسم بهرام رو با لكنت زبان بيان ميكرد،
نتونست درست اسم بهرام رو بگه...
بقيه سؤالات روزمره...
كارت چيه!؟
چند سال تونه!؟
بزور به جبهه فرستادنتون!؟
و از اين حرفها...!
دقيقاً خاطرم هست كه مابين مكالمه فيمابين، از طرف ايران گلوله توپ يا موشكي شليك و حدود يك كيلومتري ما به بيابون اصابت كه زمين و زمان شون لرزيد!
چنان انفجاري بود كه همه شون توي سنگر خزيده و پناه گرفتند،
خدايش خيلي بهم كيف داد، لذت بردم،
انفجار با عظمتي بود
احساس غرور كردم!
ايكاش درست وسط سنگرهاشون ميخورد!
بعداز اطمينان از امنيت، گروهبانه كه مسئول نگهداري ما بود، بيرون جهيد و با اشاره بسمت انفجار، گفت:
هذه خميني...!
ما هم با تكان دادن سر همراه با غرور، انفجار مهيب رو تاييد كرديم كه بله قربان!
واسه ايران بوده...!
نميدونم چقدر طول كشيد
نيم ساعت، يك ساعت، از دور يك كاميون ايفا ارتشي با سرعت هر چه تمامتر و با بلند كردن گردوغبار از سمت خط مقدم بطرف سنگرهاي نعل اسبي ميآمد...
اومد و اومد تا به سنگر ما رسيد،
راننده و شاگردش پياده شدند و به گروهبان عراقي گفتند:
دستور داريم،
اين دو اسير رو به عقب جبهه برگردانيم!
براي بردن آنها اينجائيم!
گروهبانه اول امتناع كرد برگه مرگه خواست!
اما بلاخره قبول كرد،
ما رو تحويل داد...!
راننده كاميون ايفا با اشاره به ما، دستور داد:
اِركبوا... هِلاه سرعة
سوار شيد، سريع!
من و بهرام به هم كمك كرديم و سوار قسمت بار كاميون شديم
قسمت بار كاميون، كاور (چادر) داشت و داخل اون بخوبي بعلت گردوغبار زياد مشخص نبود!
چند لحظه بعداز سوار شدن، متوجه صداي خِرخِر تنفس دلهره آوري شديم،
صدا وحشتناك بود!
به كف كاميون نگاه كردم
يك نفر كف كاميون روي دو زانو و بحالت سجده، نيمه جان افتاده و دستش رو روي سينه اش گذاشته و بدون آخ و ناله در حالت بسيار بغرنج و عذاب آوري درحال نفس كشيدن است!
بالاي سرش رفتم...
يالله، پرويز (مسلم) حيدري بود!
موج انفجار بدنش رو سوزانده بود بعلاوه تير و تركش هم به ريه اش خورده بود كه صداي خِرخِر كردن، همان ورود و خروج هوا از طريق سوراخهاي ايجاد شده تير و تركش، به ريه اش بوده!
عقلم بهم ميگفت:
كارش تمومه!
پرويز به بيمارستان نميرسه...
پرويز از بچه هاي سپاه اميديه و رامشير و اصالتاً از بچه هاي خوب خرمشهر بود
انساني خوش مرام، متدين و شايسته....!
دوست صميمي نبوديم اما ميشناختمش...
ي زماني مسئول توپ ضدهواي ٥٧ ميليمتري سپاه اميديه بود.
دلم خيلي سوخت...!
عذاب ميكشيديم كه كاري از دستمان برنمي اومد،
فقط نگاهش ميكرديم و غصه ميخوردم كه شاهد پرپر شدن يك رزمنده دلير ايراني بوديم و نميتوانستيم كاري كنيم!
بالاي سرِ پرويز، احمد كعبي تخريب چي گردان هم روي صندلي
كاميون نشسته بودند...
احمد بسيجي دلاور و زبلي بود كه هنگام اسارت، تير به پايش خورده بود و عراقي ها تونستند زخمي گيرش بياندازند...!
(نفر سومي هم بود كه هر چه جستجو كردم نتونستم پيداش كنم.)
دوستان جز بازماندگان مجروح كه قبل از ميدون مين اسيرشون كرده بودند، بقيه زخمي هاي داخل ميدون مين رو تير خلاصي زدند و شهيد كردند!
متاسفانه از هيچكدام از ما براي پرويز كاري بر نمي اومد!
كاميون حركت كرد
دقيقاً راهش رو از محل عبور تانكها انتخاب كرده بود
شايد از عمد!
با هر چرخش تاير كاميون، گردوغبار بسيار غليظي بآسمون ميرفت و بالبطع اون وارد قسمت بار ميشد، كه ما هم از نعمت گردوغبار بي نصيب نشيم!
غلظت گردغبارِ خاك بسيار زياد و خيلي زجرآور بود
هيچ جايي رو نمي ديديم!
حتي بهرام كه روبرويم نشسته بود رو نمي ديدم...
تموم هيكل مون زير خاك رفته بود،
تنفس كشيدن سخت و قيافه هامون مثل مجسمه شني شده بود
حدود نيم ساعت عذاب آور همينطور گذشت
تا اينكه كاميون ايستاد!
وقتي توقف كرد
دستور داد پياده بشيم :
انزلوا.... سرعة
هلاه سرعة. سرعة
پياده شديم...
باورتون نميشه قابل شناسايي نبوديم از بس كه بر سروصورت مون خاك ريخته شده بود!
بهرحال
وقتي پياده شديم و خودمون رو دوباره مانند روش گوسفندي تكونديم
كمي دوربرمون رو برانداز كرديم
متوجه جماعتي شديم كه زير آفتاب سوزان جنوب، تشنه و مظلومانه نشسته بودند،
خدايا، اينا كيا هستند!؟
چرا اينجا...!؟
زير آفتاب داغ!
دقت كردم،
اي بابا...!
اينا كه بچه هاي گردان خودمونن!
همانايي كه صبح هنگام اسارت، افسوس ديدارشون تا ابد رو خورده بوديم اما حالا بايد در كنارشان بنشينيم و ...
نشستن كنار دلاور مردان گردان انشراح...!
گردان دلاوري كه به ناحق، طعمه نابلدي و كم تجربه بچه هاي واحد اطلاعات عمليات تيپ شدند....!
افسوس
صدافسوس
🌴🌴🌴🌴🌴🌴
✨ ادامه دارد
🌹کانال حوزه انقلابی خوزستان
@howzehenghelabi_khozestan
احداث بیمارستان صحرایی در شوش/ برای تعطیلی خوزستان فردا تصمیم گیری میشود
فرمانده قرارگاه عملیاتی ستاد کرونا خوزستان:
🔹 مجوز احداث بیمارستانهای صحرایی به ارتش داده شده است و امیدواریم که ارتش نسبت به برپایی بیمارستان صحرایی در برخی شهرها از جمله شوش اقدام کند.
🔹مذاکره با ستاد ملی برای تعطیلی استان صورت گرفته که در این خصوص روز شنبه در ستاد ملی کرونا تصمیمگیری میشود.
کانال حوزه انقلابی خوزستان
@howzehenghelabi_khozestan
11.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مداحی به سبک انگلیسی و ضد انقلابی
به احتمال زیاد این هیت فرقه شیرازی باشند.
در بیانش تضعیف رهبری، تضعیف حمایت از مقاومت و زیر سوال بردن نظام مقدس اسلامی و به بهانه عملکرد ضعیف دولت قبلی و غلو. در مشکلات مردم (گرسنه نگه داشتن و...) اینها همه اهدافی است که از یک کشور استعماری خبیث دنبال می شود و ان انگلیس است و فرقه ای که درشیعه هم نوای با انان است همان فرقه منحط شیرازی است.
❌امیدواریم به سوی استفاده کننده ها از منبر امام حسین برخورد لازم صورت گیرد.
🌹کانال حوزه انقلابی خوزستان
@howzehenghelabi_khozestan
5.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌀 هیأت امام حسین سکولار نداریم
🎥 هیأت تراز انقلاب
💠 امام خامنهای
🔺 هرکسی علاقمند به امام حسین است یعنی علاقمند به اسلام سیاسی است...
🌹کانال حوزه انقلابی خوزستان
@howzehenghelabi_khozestan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مداحی زیبا از برادر ارتشی🏴🏴🏴🙏
🌹کانال حوزه انقلابی خوزستان
@howzehenghelabi_khozestan
15.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*حسینیه آیت الله کعبی در مرکز علمی فرهنگی امام حسین علیه السلامِ اهواز با توجه به شرایط ویژه پیش آمده تبدیل به مرکز واکسیناسیون شد.*
با انتقال مراسم محرم بر اساس شیوه نامه های بهداشتی در محوطه باز مرکز علمی فرهنگی امام حسین علیه السلام، حسینیه آیت الله کعبی با همکاری مرکز بهداشت اهواز و کادر مرکز علمی فرهنگی امام حسین علیه السلام از امروز به یکی از مراکز تجمیعی واکسیناسیون غرب اهواز تبدیل گردید.
این حسینیه معنوی از تاریخ امروز جمعه ۲۲ مرداد ماه ۱۴۰۰ به عنوان یکی از مراکز تجمیعی واکسیناسیون غرب اهواز در خدمت شهروندان گرامی است. (هر روز از ساعت ۸ صبح لغایت ۶ بعد از ظهر)
کانال حوزه انقلابی خوزستان
@howzehenghelabi_khozestan
🚨بر اساس تصمیم ستاد ملی مقابله با کرونا، از دوشنبه ۲۵ تا شنبه ۳۰ مرداد تعطیل اعلام شد
🔹جزئیات این خبر به اطلاع خواهد رسید.
🌹کانال حوزه انقلابی خوزستان
@howzehenghelabi_khozestan
⚜ لینک تماشا و دانلود رایگان مستند بسیار مهم و جالب و جنجالی « پرزیدنت آکتور سینما » با کیفیتهای پایین تا HD و Full HD و با اینترنت نیم بها :
https://www.aparat.com/v/C70rn/
🎥 حتما حتما ببینید..👆👆👆
💠 در مورد این مستند :
❌ مستند " پرزیدنت آکتور سینما " روایتگر تلاشهای میخائیل گورباچف، آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی، جهت ایجاد رفاه برای مردم شوروی است. گورباچف معتقد بود تا زمانی که تنشهای شوروی با کشورهای غربی و به خصوص آمریکا ادامه داشته باشد، رسیدن به یک اقتصاد موفق ناممکن است، به همین دلیل اولویت عالی خود را تنش زدایی و برقراری رابطه و مذاکره با آمریکاییها قرار داد.
❌ او با سیاست تنشزدایی، وارد مذاکره با «ریگان»، رئیسجمهور آمریکا میشود و به توافق میرسد.
درحالیکه گورباچف امتیازهای زیادی به آمریکاییها میدهد اما وضع اقتصادی مردم شوروی فرقی نمیکند و ایالات متحده جنگ رسانهای را هم علیه آنها به راه میاندازد و در نهایت شوروی از هم میپاشد.
📽 مستند «پرزیدنت؛ آکتور سینما» به کارگردانی و نویسندگی محمدرضا بورونی توسط مرکز مستند سفیرفیلم و به تهیه کنندگی سازمان هنری رسانهای اوج، تولید شده و در دسترس مخاطبان قرار گرفته است.
📌این مستند به دلیل استقبال بینندگان، یکشنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۲۳ از شبکه سه بازپخش خواهد شد.
📣 لطفا استوری کنید و در گروهها اطلاعرسانی کنید و نشر حداکثری دهید..
🌹کانال حوزه انقلابی خوزستان
@howzehenghelabi_khozestan