eitaa logo
مجمع طلاب و فضلای مرند و جلفا
250 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
2.5هزار ویدیو
110 فایل
ارتباط با ما @abbasiii @Yamahadi110
مشاهده در ایتا
دانلود
🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎊 🔹برگزاری اردوی دو روزه زیارتی تفریحی به مقصد امامزاده سید محمد نوجه مهر و آسیاب خرابه 📆 پنجشنبه و جمعه ۲۲،۲۳ اردیبهشت 🕌 مسجد چهارده‌معصوم (ع) - پایگاه شهید اباذری @masjede_14_masoom
انا لله و انا الیه راجعون ⚫️ روح بلند آیت‌الله سیدعبدالله فاطمی‌نیا به ملکوت اعلی پیوست 🔹آیت الله سید عبدالله فاطمی‌نیا (ره) درسال ۱۳۲۵ در تبریز به دنیا آمد. او مجتهد، خطیب، استاد اخلاق و مورخ اسلامی بود. ایشان همچنین در زمینه اخلاق و عرفان، حدیث و شعر تحقیقاتی انجام داده است.   🔹پدر بزرگوارشان از علما و عارفان بزرگ در عصر خویش به شمار می رفتند که از همان کودکی تحت تربیتش قرار می گیرند. اندکی بعد ایشان را نزد حضرت آیت الله مصطفوی تبریزی (عارف کبیر و از شاگردان حضرت آیت الله سید علی آقای قاضی) برای تربیت و علم آموزی می فرستند که نزدیک به ۳۰ سال تحت تربیت ظاهری و باطنی این مرد عظیم قرار داشتند. می توان گفت که ایشان با یک واسطه، از شاگردان حضرت آیت الله قاضی بود چرا که تقریباً تمامی اساتیدشان از شاگردان سرّ حضرت آیت الله قاضی بودند. قطعاً گلاب نابی در وجود ایشان پدید آمده بود گر چه ایشان خود گلی ناب از گلستان اولیای الهی بود. کراماتی از زبان برخی اهل سلوک در مورد ایشان بر زبانها جاریست، اما خودشان هیچ گاه به بیان و تایید آنها نپرداخت. ایشان کوهی از تواضع و اخلاق بود. رحمت به روح پاکش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
12.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مرحوم استاد فاطمی‌نیا: گناهی بالاتر از تضعیف رهبری نیست.
اعلامیه مراسم تشییع و خاکسپاری استاد فاطمی نیا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
می‌گفت: عمرم را خرجِ کتاب کردم و اگر یک کار را خوب بلد باشم کتابداری است. امکان نداشت سخن بگوید و از کتاب‌هایی معتبر و سالخورده نشانه‌ای نیاوَرَد. گاهی به شوخی می‌گفتیم که اگر از کتابی دو نسخه باقی باشد، یکیش نزدِ آقای فاطمی‌نیاست. شعرِ عرب را دوست می‌داشت و بسیاری را از بَر بود. وقتی از ابن‌فهد حِلّی و ابن‌فارض مصری می‌گفت، روحش پرواز می‌کرد. آن‌قدر مستِ شعر بود که حتی در زیارت هم نگاهش پی اشعاری که بر دیوارها نقش است می‌دوید. می‌گفت یکی از شاهکارهای ادبیاتِ عرب بر ضریحِ مولا علی حک شده‌است؛ و آن قصیده‌ای است از ابن‌ابی‌الحدید معتزلی: لولا مماتک قلت انک باسط الارزاق، تقدر فی العطاء و توسع اگر مرگِ تو نبود، می‌گفتم که تو روزی‌ها را می‌گسترانی، تنگ می‌گیری و وسعت می‌دهی. از آن منبری‌ها نبود که احادیث را ردیف کند و شنونده را به رگبار ببندد. نمی‌خواست حریمِ کلام شکسته شود. سعی می‌کرد مخاطب را بپزد و آماده کند. دست‌هایش را روی پا می‌گذاشت، شانه‌هایش را بالا می‌داد، نگاهش را در جمعیت می‌گرداند و می‌گفت: این نکته‌ای که می‌خواهم بگویم، جای دیگری نگفته‌ام. اگر من بمیرم، کسی نیست که برایت بگوید. پس خوب گوش بده که از دست ندهی. بعد اشاره‌ای به حدیث می‌کرد و شرحش می‌داد. از وسواس بیزار بود. تلاش می‌کرد که نگاهِ عوامانه را اصلاح کند. می‌گفت این ثواب‌جمع‌کردن ما را از بین می‌بَرَد. کمی به این احادیث و ادعیه دقت کنید، ثواب هم خود‌به‌خود گیرتان می‌آید. روضه‌خوانی‌اش هم عالمانه بود و متفاوت. تلاش می‌کرد معرفتِ سوگواران را بالا ببرد. ندیدم روضه مکشوف بخواند. اعتقاد داشت که آن‌جور روضه‌خوانی هتکِ حُرمتِ اهل‌بیت است و عواقب دارد. ذکرِ مصیبت را طول و تفصیل نمی‌داد. همان را هم با ارجاع به کتاب‌های موثق محکم می‌کرد. آقای ، با آن قدِ رشید، سروی بالنده و آزاد بود. مثلِ رودی می‌خرامید و عطش را می‌نشاند. از هر گلستانی گلی چیده بود و گریبانش به نفسِ دوستانِ خدا آکنده بود. درویشی بود گنج‌بخش و سخاوت‌مند. او به عالمِ ناز سفر کرد، به جهانِ آرزوها. ما با جهانی خالی‌تر، بی‌معناتر، خشن‌تر و تازنده‌تر چه کنیم؟ ⚘شادی روح مطهرش فاتحه مع الصلوات⚘