هدایت شده از پایگاه خبری صدای حوزه
گزارش کوتاه از حرکت تبلیغی و تبیینی تمیز طلاب مبلغ در رشت؛
🔺گفتگوی پررنگ مردم و روحانیت در قلب رشت
طلبه خبرنگار صدای حوزه از رشت:
▫️همزمان با دهه اول محرمِ امسال، جمعی از طلاب گیلانی حوزه علمیه قم، در پیاده راه فرهنگی شهرداری رشت حضور یافتند و در گروه های دو نفره و به همراه پرسشنامه های علمی مشخص درباره سبک زندگی و آسیبهای موجود در خانواده، گفتگوهای موثری را به انجام رساندند.
🔹تصورش را بکنید هر ۵۰ قدم یک روحانی و طلبه، قدم میزدند و با مردم گفتگو میکردند؛ نه حتما درباره سیاست و اقتصاد و حجاب، بلکه درباره خانواده، آن هم نه یک گفتگوی خشکِ بی سر و ته، بلکه در قالب یک پژوهش اجتماعی حول معضلات مربوط به خانواده؛ ازدواج، طلاق، فرزندآوری و اعتیاد با پرسشنامه علمی و مکتوب، همراه با کارت شناساییِ رسمی بر گردن و نماد مخصوص خود با عنوان «خانواده پیشرو».
🔸هرچه با خودم فکر میکنم نمیدانم چه چیزی بیشتر باعث شد این گروه ۳۰-۴۰ نفره از قم، فرصتِ تبلیغِ سنتی را کنار بزنند و همراه خانواده ۱۰-۱۲ روز را اینجا بگذرانند:
بیانات اخیر رهبری با طلاب؟
نیاز حیاتی جامعه به تبیین و گفتگو؟
و یا نیاز خانواده گیلانی به احیای سبک زندگی اصیل؟
مطالعه متن کامل گزارش:
🌐 v-o-h.ir/?p=44034
🎙جایی برای شنیدن صدای طلاب
🌐 V.O.H / Voice Of Howzeh
🆔 @sedayehowzeh
هدایت شده از هم قدم تا ظهور
🛑 ساعت حدود ۱۰ صبح عاشورا/ آغاز نبرد تن به تن و حمله سراسری سپاه کوفیان
▪️عمرسعد اولین تیر را به سمت سپاه امام (ع) رها کرد و خطاب به لشگریانش فریاد زد: «نزد عبیدالله شهادت بدهید که من اولین تیر را رها کردم.» بعد از انداختن تیر توسط عمر سعد، کماندارهای لشکر کوفه همگی با هم شروع به تیراندازی کردند.
▪️امام(ع) به یارانش فرمودند: «اینها نماینده این قوم هستند. برای مرگی که چاره ای جز پذیرش آن نیست. آماده شوید.» چند نفر از سپاه امام در این تیر باران شهید شدند. (تعداد دقیق مشخص نیست تعداد شهدای تیراندازی با تعداد شهدای حمله اول ۵۰ نفر ذکر شده است.)
▪️بعد از تیراندازی ،«یسار»، غلام «زیاد بن ابیه» و «سالم» غلام عبیدالله ابن زیاد از لشکر کوفه برای نبرد تن به تن ابتدای جنگ بیرون آمدند.
▪️عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست. امام حسین(ع) نگاهی به او کرد و فرمود: «به گمانم حریف کشنده ای باشی» عبدالله آن دو نفر را کشت. البته انگشتان دست چپش قطع شد.
▪️بعد از این نبرد تن به تن، حمله سراسری سپاه کوفه شروع شد. ابتدا حجار به جناح راست سپاه امام حسین (ع) حمله کرد؛ اما حبیب و یارانش در برابر او ایستادگی کردند. زانو به زمین زدند و با نیزهها حمله را دفع کردند.
▪️همزمان شمر به جناح چپ سپاه امام(ع) حمله برد. زهیر و یارانش به جنگ مهاجمین رفتند. خود شمر در این حمله زخم برداشت بعد از عقب نشینی هر دو جناح کوفی، عمر سعد ۵۰۰ تیر انداز فرستاد که دوباره سپاه امام(ع) را تیر باران و آن حملات، علاوه بر از پا درآمدن هر ۲۳ اسب لشکریان امام(ع) تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند. الفتوح آن نفرات را ۵۰ نفر و این شهر آشوب ۳۸ نفر ذکر کرده است.
▪️اولین شهید، ابوالشعثا بود و ۸ تیر انداخت که ۵ نفر از دشمن را کشت. امام(ع) او را دعا کرد. گروهی از سپاه شمر خواستند از پشت سر به امام(ع)حمله کنند زهیر و ۱۰ نفر به آنها حمله کردند.
هدایت شده از هم قدم تا ظهور
🛑 ساعت حدود ۱۱ صبح عاشورا / نبرد تن به تن و دفع حملات کوفیان
▪️بعد از این حملات، امام(ع) دستور تک تک به میدان رفتن را به یاران داد. اصحاب با هم قرار گذاشتند تا زندهاند نگذارند کسی از بنیهاشم به میدان برود.
▪️آنها برای شهادت با هم مسابقه داشتند. بعضی «در مقابل نگاه امام(ع)» شهید شدند. یکی از اولین کسانی که کشته شد، پیرمرد زاهد، جناب بریر بود. مسلم بن عوسجه بعد از او کشته شد. حبیب بر سر بالین او رفت و گفت کاش میتوانستم وصیتهای تو را اجرا کنم. مسلم با دست امام حسین(ع) را نشان داد و گفت: «وصیت من این مرد است».
▪️یک بار هفت نفر از اصحاب امام(ع) در محاصره واقع شدند، حضرت عباس(ع) محاصره آنها را شکست و نجاتشان داد.
هدایت شده از هم قدم تا ظهور
🛑حوالی ساعت ۱۳ در ظهر عاشورا
▪️حبیب بن مظاهر آن فقیه بزرگ موقع اذان ظهر شهید شد. چون که نوشتهاند امام(ع) خطاب به اصحاب فرمود: یکی برود با عمر سعد مذاکره کند و بخواهد برای نماز ظهر جنگ را متوقف کند. یکی از لشکر کوفه صدا زد: «نماز شما قبول نمیشود.» حبیب به او گفت: «ای حمار! فکر میکنی نماز شما قبول میشود و نماز پسر پیامبر(ص) قبول نمیشود؟» به جنگ او رفت لشکریان کوفی به کمک هم آمدند و حبیب را پس از محاصره به شهادت رساندند.
▪️امام(ع) از شهادت حبیب متاثر شد و برای اولین بار در روز عاشورا گریست. رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو میگذارم.»
▪️امام(ع) نماز را شکسته و به قاعده «نماز خوف» خواند. گروهی از اصحاب به امام(ع) اقتدا کردند و بقیه به دفاع پرداختند. زهیر و سعید بن عبدالله حنفی خودشان را سپر امام کردند. نوشته اند سعید بن عبدالله ۱۳ تیر و نیزه خورد و به شهادت رسید. در آخرین نفس از امام پرسید: «آیا وفا کردم؟» و حضرت با نفسی مطمئن به او وعده بهشت داد
▪️۳۰ نفر از اصحاب امام(ع) تا وقت نماز زنده بودند و بعد از این ساعت شهید شدند.
▪️بعد از شهادت اصحاب، نوبت به بنی هاشم رسید. اولین نفر، حضرت علی اکبر پسر امام حسین(ع) بود او به طرز شگرفی شبیه جدش رسول خدا بود.
▪️البته "الفتوح" عبدالله بن مسلم بن عقیل را اولین شهید بنی هاشم یاد کرده است. این عبدالله بن مسلم، به طرز ناجوانمردانهای شهید شد. شهادت او بر جوانان بنی هاشم گران آمد.
▪️دسته جمعی سوار مرکب شدند تا به دشمن حمله برند. امام آنها را آرام کرد و فرمود: «ای پسرعموهای من بر مرگ(رستگاری) صبر کنید. به خدا پس از این هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید.»
هدایت شده از هم قدم تا ظهور
🛑 ساعت حدود ۱۴ روز عاشورا
▪️پس از شهادت همهی اصحاب امام حسین علیه السلام نوبت به جنگاوران بنیهاشم رسید در صدر آنان فرماندهای بلند بالا با سیمایی درخشان نگاهها را به خود خیره میکرد او معروف به قمر بنیهاشم بود
▪️پس از وداع علی اکبر از اهل خیام، به میدان رفت، ایشان نیز با محاصره گروهی از لشکریان کوفه به شهادت رسید امام حسین (علیه السلام) پس از شهادت پسر بزرگش بر بالین او حاضر شد و گروهی که او را شهید کرده بودند را با اشک نفرین کرد و فرمود: «پس از تو ای پسرم! اوف بر این دنیا باد.» سپس از جوانان بنی هاشم خواست که پیکر علی اکبر را به کنار خیمهها ببرند.
▪️همهی جوانان بنی هاشم پس از پرواز به میدان شهادت به آسمان عروج کردند، عاقبت امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) تنها ماندند. عطش و تشنگی بر کاروان امام و اهل حرم غلبه کرده بود. در روایتهای تاریخی این طور نقل شده که قمر بنی هاشم اذن میدان گرفت، ولی اباعبدالله از او خواست تا از شط برای اهل کاروان آب بیاورد. قمر بنی هاشم علیه السلام وقتی به سمت فرات رفت توانست از بین نگهبانان شریعه خود را به آب برساند
▪️هنگام برگشت از شریعه، دشمن که جرات حمله یک یا دونفره به وی را نداشت، بصورت گروهی در نخلستان به او حمله ور شد. دوگروه بین دو برادر فاصله انداختند. آن دلاور در حالیکه با اصرار سعی در آوردن مشک آب برای زنان و کودکان داشت در محاصره دشمن گرفتار گردید آنها دو دستش را قطع کردند همزمان تیراندازان به روی او تیر انداخته یک تیر به چشم او خورد، سپس فردی از پشت با ضربهی یک عمود آهن بر سرش، وی را از اسب به زمین انداخت. دشمن گرداگرد او حلقه زده ضربههایی بر بدن او وارد کرد، اباعبدلله با شکافتن لشگر سراسیمه خود را بر پیکر قطعه قطعه برادرش رساند. دشمن کمی به عقب رفت حلقه محاصره باز شد . امام(ع) بعد از دیدن صحنه برادر، در حالیکه اشک تمام صورتش را فرا گرفته بود نزد او رسید و فرمود: اکنون دیگر پشتم شکست و چاره بر من تنگ شد...
هدایت شده از هم قدم تا ظهور
🛑حدود ساعت ۱۵ عصر عاشورا
▪️امام حسین(ع) به طرف خیمهها برگشت تا خداحافظی کند. همچنین پیراهنش را پاره پاره کرد و پوشید تا بعدا در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنهاش نکنند. وقت وداع با اهل بیت، کودک شیرخواره اش علی اصغر را به میدان برد تا شاید او را سیراب کنند اما نازدانه با تیر حرمله در آغوش حسین(ع) شهید شد. امام بدن شیرخواره را به پشت خیام برد تا دور از چشم دشمن به خاک بسپاردش...
▪️امام(ع) بازگشت و با بدنی مجروح و لبی عطشان به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان میشد. بعضی تیر میانداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب میکردند. شمر و ده نفر به مقابله امام(ع) آمدند. در مقاتل آمده زمانی که امام(ع) با محاصره گسترده لشگر در آستانه شهادت قرار گرفت، اهل حرم از صدای اسب بدون سوار ایشان "ذوالجناح" متوجه شده و بیرون خیمهها دویدند.
▪️کودکی به نام عبدالله بن حسن (ع) ناخوداگاه دوید و به طرف گودال قتلگاه آمد. اما او را نیز در بغل عمویش شهید کردند. امام سخت ناراحت شد و کوفیان را نفرین کرد و فرود: «خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از اینان بگیر!»
▪️ساعت شهادت امام(ع) را حوالی وقت نماز عصر گفتهاند. روایت تاریخ طبری به نقل از وقایعنگار لشگر عمر سعد چنین است: «حمید بن مسلم گوید: پیش از آن که حسین شهید شود شنیدم که میگفت «به خدا پس از من کسی را نخواهید دید که خدا از کشتن او بیش از کشتن من بر شما خشم آرد.»
▪️آنگاه شمر میان کسان بانگ زد که «وای شما منتظر چیستید؟ مادرهایتان به عزایتان بنشینند، بکشیدش!» گویند در این حال، سنان بن انس به تاثیر حرف شمر حمله کرد و نیزه را در قلب امام(ع) فرو برد سپس در حالیکه جان در بدن داشت به نقل از زیارت ناحیه مقدسه درحالیکه امام با گوشه چشمش خیمهها را نگاه میکرد ، شمر بر سینهاش نشست و با چندین ضربه سر مبارکش را از بدن جدا کرد
▪️بعد از شهادت امام حسین(ع)، بر پیکر مبارکش جای ۳۳ زخم عمیق نیزه و ۳۴زخم کاری شمشیر شمرده شده در نقلی صدها جای کوفتگی و اثر جراحت تیر از جمله تیر زهرآلود حرمله بر بدن ذکر شده، گویا هیچ نقطه سالمی بر بدن نمانده بود. با این حال ساعتی نگذشت که ده سوار بر پیکرش تاختند، تا گواهی شود در تاریخ که احدی همانند این بدن درهم تنیده نشده است... لعنت الله علی القوم الظالمین
▪️آغاز امامت حضرت زین العابدین سلام الله علیه در میان شعلههای خیام در این ساعت و تداوم نهضت عاشورا با فرماندهی حضرت زینب کبری سلام الله علیها