"باز این چه شورش است که در خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است"
ضمن تسلیت ایام محرم و شهادت امام حسین علیه السلام و یاران باوفایش به تمامی کاربران گرامی شبکه کوثرنت. به اطلاع میرساند پویشی با عنوان " #راویان_روضه" در شبکه کوثرنت برگزار می شود.
✅ ️ نحوه شرکت در پویش : ⬇ ️
در ایام محرم همه ما در مراسمات مذهبی و عزاداری امام حسین علیه السلام شرکت می کنیم. در این مراسم مداح، سخنران و یا افرادی هستند که نکاتی را بیان می کنند و یا حتی با با رفتن به این مراسمات به نکات اخلاقی جدیدی می رسیم. در پویش راویان روضه قرار است ما روایت های خودمان را از حضور در مجالس مذهبی بنویسیم. دیدگاه های جدیدی که در وجود ما پدید امده است.
🔹 شرکت در مجالس روضه های خانگی و بازی بچه ها و شیطنت و حتی کسانی که باردار هستند و مجبور هستند با تلویزیون عزاداری کنند. همه این ها روایت هایی را در خود گنجانده اند که ما آنها را با هشتگ #راویان_روضه درشبکه کوثرنت منتشر می کنیم.
⭕ توجه داشته باشید که همه ی مطالب باید به قلم خودتان باشد و تولیدی مطالب کپی در همان ابتدا حذف می شوند و هشتگش پاک می شود.
✅ محورهای این پویش: متن #به_قلم_خودم و کلیپ #تولیدی
📅 فرصت ارسال آثار و شرکت درپویش: از 27 تیرماه تا 15 مرداد
🎁 در آخر به 3 روایت برتر هدایایی به رسم یادبود اهدا می شود.
🖇️ #طلبه_نوشت
بگو چگونه دل از حسین کندی؟
کتاب فروشی خلوت بود و نسیم خنک کولر های اسپیلت فضا را دلچسپ تر کرده بود. وارد که شدم مستقیم رفتم سراغ کتاب های داستانی و همسرم هم رفت میان کتاب های اعتقادی هرکدام رفتیم تا غذای روحمان را پیدا کنیم
آرام میان قفسه ها برای خودم می چرخیدم و کتاب ها را براندازم می کردم، یک چشمم به کتاب ها و چشم دیگرم دخترم را می پایید که کتاب ها را جابجا نکند، بلاخره بعد از کلی کلنجار رفتن با کتاب ها دل کندم و رفتم سمت همسرم و گفتم: برا غدیر کتاب میخوام چی بخونم؟ کتاب قطوری در دستش بود بدون آنکه سرش را بالا بیاورد گفت: خونه کتاب غدیری دارم بهت میدم
خوشحال شدم پس میتوانستم یک کتاب دیگر به جای کتاب غدیری بخرم رفتم سمت دخترم تا بیش تر از این بدو بدو هایش کار دستمان نداده است، از قفسه ۳۷ که گذشتم کتابی با عنوان "بگو چگونه دل از حسین کندی" مرا سمت خودش کشید کتابی با جلد مشکی و نوشته های سفید مرا یاد کتیبه های محرم انداخت، نام نویسنده را که خواندم لبخند روی لب هایم نقش بست چقدر با کتاب های ایشان حال دلم خوب شده بود، با خودم گفتم امسال رزق محرم زود تر از غدیر رسید، بدون تردید کتاب را برداشتم و سمت پیشخوان رفتم
همسرم در حال سر کله زدن با دختر دو نیم ساله مان بود که علاقه زیادی به کتاب ها دارد و همیشه بیرون کشیدنش از کتاب فروشی معضلی است برای همین به کمکش رفتم.
خانه که رسیدم کتاب محبوبم را توی کتابخانه مان که از شدت کتاب ها در حال انفجار بود گذاشتم و گفتم به وقتش به سراغت میآیم.
غدیر را گذراندیم، دلم مرا سمت کتاب می کشید یک هفته به محرم مانده بود و میخواستم حال دلم را عوض کنم، کتاب را بیرون کشیدم و گوشه خلوتی را برای خواندش پیدا کردم، نمیدانم چقدر گذشت اما به نیمه کتاب رسیده بودم و بغضی گلویم را گرفته بود، هر بار که توی کتاب، نویسنده از بانو می پرسید " بگوچگونه دل از حسین کندی" گویی قلب مرا به تاراج می کشید.
متن کتاب همان سوال هایی بود که عمری دلم می خواست با کلام قاصرم از حضرت زینب سلام الله علیها بپرسم ولی توانش را نداشتم.
کتاب را می بندم و می گویم ممنون بانو که رزق اشک محرم امسالم را خودتان دادید.
📚 | بگو چگونه دل از حسین کندی
نویسنده: عباسی ولدی
✍🏻 رقیه آرامی نسب
#معرفی_کتاب
˹@tollabolkarimeh˼
pdfjoiner (1).pdf
6.56M
نموداری فقه 1 بخش مطهرات
#فقه1
#فقه_استدلالی #جزوه
˹@tollabolkarimeh˼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤پای درس استاد میرزامحمدی
آثارخرج کردن برای روضه سیدالشهداء علیه السلام
˹@tollabolkarimeh˼
3. مقتل لهوف.pdf
2.37M
📚 یکی از معتبر ترین مقتــل های
مربوط به امام حسین علیه السلام
مقتل لُهوف می باشد.
حتمــا دانلـود کنیـد و در مجالــس
استفاده کنید.🖤
#کتاب #مقتل
#مقتل_لهوف
˹@tollabolkarimeh˼
خادم الحسین کوچکم
با بالا رفتن لحظه به لحظه پرچم گنبد امام حسین، پسرکم نیز با ذوق از پلههای نردبان بالا میرود. 《من میخ پرچما میزنم شما چکشا بده من》
دستش را بالا میگیرد؛ اما به بالای پرچم نمیرسد. 《تو منا بغل کن تا قدم برسه میخا بزنم خواهش میکنم》
محمد او را در آغوشش جای میدهد. پرچم را محکم نگه میدارم. پونز را کمی روی پرچم و دیوار ثابت میکنم. امیرحسن آرام با چکش روی پونز میزند. چشمانش از شادی میدرخشد. 《حالا بریم اون یکی پرچما بزنیم》 این را میگوید و خودش را از آغوش محمد بیرون میکشد.
پرچمها که نصب میشود؛ بالای مبل میرود و روی انگشتان پا قدش را میکشد تا به پرچم برسد. بوسهای بر پرچم میزند و لبخند زنان از مبل میپرد.
پرچم گنبد ارباب هم کارش تمام شدهاست و در آسمان کربلا خود نمایی میکند. نگاه مادر بزرگ به تلویزیون گره خورده و اشکهایش روی بالشتش سُر میخورند.
امیرحسن به سمتش میرود. اشکهایش را با دست پاک میکند《 مامان جون میخوای بابام با ویلچر ببردت روضه؟》
#طلبه_نوشت
#راویان_روضه
✍مریم نوری امامزادهئی
˹@tollabolkarimeh˼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گهواره تاب خورد
گویا علیِ اصغر از صدای تشنه ی پدر،
چند قطره آب خورد
ظاهراً علی، ولی، تیر را رباب خورد..🕊🖤
#محرم
#شیرخوارگان
˹@tollabolkarimeh˼
*قتل فرزند*
کدام زنی است که از یک نبض ریز درون بدنش بدش بیاید؟
کدام مادری چشم انتظار دیدن بچه اش نیست؟
هر زنی دوست دارد بداند بچه اش شکل خودش میشود یا شوهرش؟
از همان موقع که می فهمد آبستن است، هزار امید و آرزو برای آینده فرزندش می کند.
پیش خودش می گوید اگر پسر شد، برایش طبل و زنجیر می خرم تا در دسته های عزای امام حسین برود.
اگ دختر شد یک چادر مشکی برایش میدوزم تا در روضه ها دستمال پخش کند.
پس چه می شود یک مادر قاتل بچه خودش می شود؟
این همه آرزو چگونه در یک اتاق تاریک و سرد، سلاخی می شود؟
چطور یک زن حاضر است، نبض درونش را از بین ببرد؟
چه کسی گفته است:" تا یه لخته خون ِ، موردی نداره، بندازش!"
اگر وجود نداشت، علامتی هم نداشت!
وقتی نبض دارد، یعنی حیات دارد. یعنی موجود است.
کشتنش قتل است. و کسی که اراده به گرفتن جان آدمی می کند قاتل است. او فقط سلول هایش کمتر از ماست. توانایی دفاع ندارد.
✍🏻مریم حمیدیان
#طلبه_نوشت
#سقط_جنین
˹@tollabolkarimeh˼
جوابیه اصول فقه 1.pdf
447.9K
📌نمونه سوال با جواب اصول فقه ۱ حلقه اولی
نیمسال اول سال 1400-1401.
#اصول_فقه
#نمونه_سوال
˹@tollabolkarimeh˼
جانم را نثارش می کنم
روضه خوان که دارد از سه ساله می خواند، دخترم در فضای نیمه تاریک سالن، زیر خنکای کولر کنارم نقاشی میکشدـ
نگاهش می کنم دلم گُر میگیرد،فقط چند روز است که پدرش را ندیده است اما آخرِ همه گریه هایش ختم می شود به اینکه بگو بابام بیاد.
دخترم یک بار که بگوید بابا، ده بار جانم را نثارش می کنم تا در دلش غم ننشیند و دلتنگ نشود.
باید بمیرم از غم سه ساله ی ارباب که قافله به قافله از شهر ها گذشت و سر بابا را بالای نی دید و نتوانست یک دل سیر با صدای بلند گریه کند.
روضه خوان می خواند، من پر می زنم تا آن شب تاریک گوشه خرابه، می خواهم تجسم کنم اما نمی توانم من آدمش نیستم پا پس می کشم برمی گردم میان روضه و مهار اشکم را از دست می دهم.
#طلبه_نوشت
#راویان_روضه
✍🏻رقیه آرامی نسب
˹@tollabolkarimeh˼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧#کلیپ_مهدوی
🎙استاد عالی
🔸نکنه شب و روزمون بگذره و به یاد امام زمانمون نباشیم...
ماجرای طِرِمّاح و #امام_حسین علیه السلام
👌بسیار شنیدنی و تاثیرگذار
˹@tollabolkarimeh˼
.اصول فقه2استادحسینی.pdf
771.3K
اصول دو سطح دو
به صورت تایپ شده،
#اصول_فقه
#جزوه #نموداری
˹@tollabolkarimeh˼
خجالت نکش
همراه فرزندانم راه افتادیم به سمت هیئت نزدیک خانهمان ،بعد مدتی انتظار روضه شروع شد.
خیلی سخنرانی استادم را دوست داشتم. یک حرفشان کامل در ذهن من رسوخ کرد، این بود که گفتند:«حتی شده یک استکان از هیئت را بشورید. حتی شده یک کفش را جفت کنیدو...»
بعد اتمام روضه موقع برگشت که میخواستم پلاستیک کفشها را در سبد بگذارم چشمم به چندتا پلاستیک رها شده و چند تا کفش که پخش و پلا این طرف و آن طرف بود افتاد،میخواستم با بی تفاوتی از کنارشان بگذرم.
ولی چیزی دردلم گفت:« نه برو انجام بده ،خجالت نداره»
باز یک حالت خجالتی داشتم ولی گفتم:« نه هرطورشده کفشها را بایدجفت کنم»
یک کفش به چند کفش رسید و پلاستیکها راهم داخل سبد انداختم.
بعد پیش خودم گفتم:«دیدی کاری نداشت»
✍️طاهره عابدی
#راویان_روضه
#طلبه_نوشت
˹@tollabolkarimeh˼
📩 پیام رهبر انقلاب در پی جسارت به ساحت قرآن مجید در سوئد:
📢 اشد مجازات برای عامل جسارت به ساحت قرآن مجید مورد اتفاق همه علمای اسلام است
🔹 حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی جسارت به ساحت مقدس قرآن مجید در سوئد را حادثهای تلخ و توطئهآمیز و خطر آفرین خواندند و تاکید کردند: اشد مجازات برای عامل این جنایت مورد اتفاق همه علمای اسلام است، دولت سوئد باید عامل جنایت را به دستگاههای قضایی کشورهای اسلامی تحویل دهد.
📝 متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
جسارت به ساحت مقدس قرآن مجید در سوئد، حادثهای تلخ و توطئهآمیز و خطرآفرین است. اشد مجازات برای عامل این جنایت مورد اتفاق همه علمای اسلام است، دولت سوئد نیز باید بداند که با پشتیبانی از جنایتکار، در برابر دنیای اسلام آرایش جنگی گرفته و نفرت و دشمنی عموم ملتهای مسلمان و بسیاری از دولتهای آنان را به سوی خود جلب کرده است.
وظیفه آن دولت آن است که عامل جنایت را به دستگاههای قضایی کشورهای اسلامی تحویل دهد. توطئهگران پشت صحنه نیز بدانند که حرمت و شوکت قرآن کریم روز به روز افزونتر و انوار هدایت آن درخشانتر خواهد شد، امثال این توطئه و عاملان آن، حقیرتر از آنند که بتوانند جلوگیر این درخشش روزافزون باشند. والله غالبٌ علی اَمرِه
سیدعلی خامنهای
۳۱ تیرماه ۱۴۰۲
˹@tollabolkarimeh˼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ از تبیین تا قیام
♨️🎞 در این نبرد بیامان، کجا ایستادهایم؟
♻️کلیپی که جا دارد در تمام هیئتها پخش شود و تمام هیئتیها ببینند...
#تبیین #قیام
#مقام_معظم_رهبری
˹@tollabolkarimeh˼
روح نماز
شب، روی تخت کنار حوض حیاط نشسته بودیم. شمدانی های کنار حوض از همیشه سرحال تر بودند، خنکای نسیم وادارم کرد بگویم:" آخیش چه هواییه" از اتوبان کنار خانه یمان صدای مداحی ماشینی به گوش می رسید. هنوز از خانه و حوالی مان رد نشده بود که گفتم:" مداحی سیار راه انداخته!"
پدرم سرش را بلند کرد و گفت: نوجوان بودم و سرتق، از دیوار راست بالا می رفتم. ترک موتور محمد بی بی رقیه می نشستم و با هم کوچه و خیابان ها را گز می کردیم. محرم ها بعد از نماز مغرب هیئتی نبود که از قلم بیاندازیم. بنزین موتور را نوبتی پر میکردیم و نصفه های شب محمد مرا سرکوچه پیاده می کرد و می رفت. سرم به متکا نرسیده خواب بودم و چندباری نماز صبحم قضا شد.
یک شب از همان محرم، در خانه را باز کردم و میان تاریک روشن چراغ خانه داشتم زیر پتو می خزیدم که مادرم کنارم نشست. چهره اش را نمی دیدم اما صدایش می لرزید .
گفت:
"بشکستهدلی، شکسته میخواند نماز
در سلسله، دستبسته میخواند نماز
تا قامت دین خم نشود، روح نماز،
با قامت خم، نشسته میخواند نماز"
#طلبه_نوشت
✍🏻نرجس خرمی
˹@tollabolkarimeh˼
نجات اهل عالم نریمانی.mp3
4.38M
امام حسین من خیلی دوست دارم🖤🥀
در این شبها، دعا برای ظهور را فراموش نکنیم 🙏
❤️🩹مداحی