eitaa logo
طلوع مراغه
423 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
3هزار ویدیو
176 فایل
کانال طلوع بستری برای ارائه مباحث تحلیلی مناسب با مسائل مهم روز خواهد بود ارتباط با ادمین 👇👇 @r1125075 لطفا شکیبا باشید
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 خرید و فروش خود! ✅ عده‌ای در این دنیا خود را می‌فروشند و عده‌ای خود را می‌خرند 🔸علی علیه السلام می‌فرماید: «مردم در این دنیا دو دسته‌اند: یک دسته به بازار این جهان می‌آیند و خودشان را می‌فروشند و برده می‌سازند؛ دسته دوم مردمی هستند که خود را در این بازار می‌خرند و آزاد می‌سازند». 🔹آری، محصول زندگی برخی از افراد -که متأسفانه هنوز اکثریت افراد بشر را تشکیل می‌دهند- بردگی و خودفروشی و شخصیت خود را از دست دادن و به تعبیر قرآن خودباختن و خودزیان کردن است، بندگی شهوت و حرص و خشم و کینه است، اسارت در بند عادات جاهلانه و رسوم بی‌منطق و نامعقول است، تقلید از مد و تابعیت این اصل است که «خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو». 🔸یک دسته در بازار این جهان خود را می‌فروشند به پول و مقام و هوا و هوس و تجمل و مد و تقلید؛ و دسته دیگر شخصیت واقعی و انسانی خود را باز می‌یابند، یک دنیا بزرگواری و عزت نفس و مناعت و شرافت و راستی و استقامت و عدالت و تقوا و حقیقت‌خواهی و ایمان و معنویت برای خود ذخیره می‌کنند، در این بازار آن نرخی را به رسمیت می‌شناسند که قرآن تعیین کرد که هیچ چیزی ارزش ندارد که آدمی خود را به آن بفروشد. 📚حکمت‌ها و اندرزها، ج1، ص21 @Tahlilhayesiyasiamniyati
🌐 اپیدمی‌های ۱۵۰ سال اخیر در ایران ▪️طاعون/ دوره شیوع: ۱۲۴۹ تا ۱۳۴۴/ آمار مرگ: ۷ هزار و ۳۳۳ نفر. ▪️وبا/ دوره شیوع: سال‌های ۱۲۶۹/ ۱۲۸۱/ ۱۲۹۵/ ۱۳۰۱/ و ۱۳۸۴/ آمار مرگ: بیش از ۳۰ هزار نفر. ▪️آنفلوآنزای اسپانیایی ۱۹۱۸/ دوره شیوع: سال ۱۲۹۶/ آمار مرگ: ۹۰۲ هزار الی ۲ میلیون و ۴۳۱ هزار نفر. ▪️تیفویید (تب حصبه)/ دوره شیوع: سال‌های ۱۳۴۳، ۱۳۴۷، ۱۳۵۸، ۱۳۸۹/ آمار مرگ: سال ۱۳۴۳، ۱۳۳.۴ مبتلا به ازای ۱۰۰ هزار نفر جمعیت در سال فوت کردند. طی سال‌های ۱۳۴۷ تا ۱۳۷۴ هر سال ۱۰ الی ۱۰۰ مبتلا به ازای ۱۰۰ هزار نفر جمعیت فوت کردند. سال ۱۳۸۸، ۹۷.۸ درصد مبتلایان بهبود یافته و ۰.۶ درصد از مبتلایان فوت کردند. 🔹تیفوس/ دوره شیوع: سال‌های ۱۳۲۱ تا ۱۳۲۳/ آمار مرگ: ماهانه ۱۰۰۰ نفر در شهر تهران. 🔹آنفلوآنزای خوکی H1N1/ دوره شیوع: خرداد تا دی ۱۳۸۸/ آمار مرگ: ۱۴۰ نفر. ▪️کووید ۱۹/ دوره شیوع: ۳۰ بهمن ۱۳۹۸ تاکنون/ آمار مرگ: ۲۳ هزار و ۳۱۳ نفر @Tahlilhayesiyasiamniyati
هدایت شده از یاستار العیوب
رزمایش ثامن 2 در طول هفته دفاع مقدس در فضای مجازی (پیام رسان های داخلی ) با موضوع : تبیین دستاوردهای دفاع مقدس و ترویج روحیه حماسی در جامعه ——با هدف :1-
هدایت شده از یاستار العیوب
1- بصیرت افزایی و روشنگری در فضای مجازی با بهره گیری از ظرفیت کانال های مجازی2-هم افزایی و انسجام بخشی قرارگاهها در سطوح مختلف و بهره گیری مطلوب از ظرفیت های موجود 3-تقویت روحیه حماسی در جامعه و مقابله با شبهه افکنی پیرامون دستاوردها و ایثارگری های ملت ایران در دفاع مقدس
1‏- دفاع مقدس از تجربیات ناب و موفق گام اول انقلاب اسلامی است که امروز درس‌آموزی و الگوپذیری از آن برای پیشبرندگی کشور در گام دوم انقلاب حائز اهمیت راهبردی است. دشمنان این موضوع را پیش و بیش از برخی دوستان انقلاب درک کرده و با توسل به پروسه تحریف واقعیات دفاع مقدس دنبال روایت‌های غلط، ناقص، وراونه و سیاسی خود از آن هستند. 2‏- آرایش تمام‌عیار جنگی دشمن در مقابل نظام اسلامی در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی، فضای مجازی و نفوذ اطلاعاتی، بهره‌گیری از تجربیات دفاع مقدس و اجرایی کردن و بازتولید فرهنگ دفاع مقدس در شرایط کنونی را ایجاب می‌نماید. 3‏- دشمنان آگاه از روی بغض و کینه و دوستان نادان از روی عدم درک صحنه کلان نبرد اراده‌های دو جبهه حق و باطل گاهی در مسیر ایجاد و تولید سوال و شبهاتی از دفاع مقدس و جنگ تحمیلی هشت ساله قرار می‌گیرند که بارها پاسخ مستند و مستدل داده شده است اما آنها به سبب تاثیرگذاری بر تربیت نسل آینده انقلاب و کشور که قطعا نقش اصلی را در حفظ و ماندگاری انقلاب اسلامی برعهده خواهند داشت،‌ این سوالات را با ویرایش و خوانش نو در فضای رسانه‌ای و مجازی پمپاژ می‌کنند که هفته دفاع مقدس و بزرگداشت چهلمین سالگرد دفاع مقدس فرصت مغتنمی است تا به بهانه پاسخ به این سوالات خود را در مسیر نوازش نسیم رحمت ذکر ایثارگری‌ها و رشادت‌ها و شهادت‌ها قرار دهیم.
ایران قبل از پیروزی انقلاب در چارچوب استراتژی منطقه‌ای آمریكا، منافع این كشور را در منطقه تأمین می‌كرد و بخشی از موقعیت و قدرت نظامی ایران و حتی برتری این كشور بر عراق حاصل این همپیمانی بود، اما بعد از پیروزی انقلاب، آمریكا از متحد استراتژیك به دشمن شماره یك ایران تبدیل شد. در چنین وضعیتی تجاوز شوروی به افغانستان و حمایت ایران از افغانستان، نیز منجر به تیرگی در روابط ایران و شوروی شد. بنابراین، در موقعیت جدید، ایران در چارچوب اهداف و آرمان‌های انقلاب و شعار نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی قادر به یارگیری استراتژیك نبود. حال آنكه عراق عملاً همسو با منافع امریكا و كشورهای منطقه علیه انقلاب اسلامی ایران صف‌آرایی كرد و از امتیاز حمایت بین‌المللی و منطقه‌ای برخوردار شد. جمهوری اسلامی ایران در چنین وضعیتی به عنوان یك كشور مستقل با نظام جدید و متكی بر پایگاه مردمی حاصل از پیروزی انقلاب به تنهایی در برابر فشار و تهدیدات عراق مقابله و ایستادگی كرد. بنابراین، باتوجه به اینکه اتخاذ هیچ‌کدام از سه گزینه‌ی بالا میسر نبود و باتوجه به اهداف صدام، عملاً وقوع جنگ اجتناب‌ناپذیر بود.
پرسمان دفاع مقدس(1) 1. آیا وقوع جنگ حتمی و اجتناب‌ناپذیر بود یا با تلاش‌های سیاسی و دیپلماتیک می‌شد از وقوع آن جلوگیری کرد؟ این پرسش برای نخستین بار بر اثر آثار اشغال خاک ایران توسط عراق و ناكامی در آزادسازی مناطق اشغالی در دوران ریاست جمهوری بنی‌صدر مطرح شد که دلیل وقوع جنگ مورد بحث قرار گرفت و در بسیاری از تحلیل‌ها، سیاست‌های تسامح‌آمیز دولت موقت و بعدها سیاست‌های بنی‌صدر منشأ وقوع جنگ قلمداد می‌شد. متقابلاً نهضت آزادی، برای رفع اتهام از دولت موقت، بر ضرورت جلوگیری از جنگ با ابزار دیپلماتیک تأکید کرد. با این توضیح منشأ پیدایش این پرسش در واقع استقرار عراق در مناطق اشغالی و از سرگیری مناقشات سیاسی در کشور بود. البته بعدها تداوم جنگ و طولانی شدن آن، در تعمیق این پرسش تأثیر به سزایی داشت. در میان تحلیل‌ها و نظرهایی كه برای اثبات اجتناب‌پذیری جنگ مورد تأكید قرار می‌گیرد، سه موضوع بیشتر خودنمایی می‌كند؛ ایجاد وحشت در کشورهای همسایه با سردادن شعارهای انقلابی در ایران، تصرف سفارت آمریكا در آبان سال 1358 كه اوضاع بین‌المللی را به ضرر ایران تغییر داد و بی‌توجهی ایران به تحرك دیپلماتیك و عدم‌مذاكره با عراق. این تحلیل‌ها بیشتر با رویكرد درونی صورت گرفته و سایر ملاحظات مانند اراده‌ی عراق، اوضاع منطقه و نگرانی نسبت به ماهیت انقلاب و عواملی از این قبیل در بررسی‌ها وزن كمتری دارد. درواقع، این نوع نگرش و تحلیل برای بررسی جنگ عراق و ایران كه به «حمله عراق به یك انقلاب» تعبیر شد، حتی اگر ابعادی از مسأله را بیان كند، برای تبیین كلی آن، ناقص است و بیشتر بر پایه‌ی ملاحظات سیاسی و در فضای تشدید مناقشات جناحی شكل گرفته است و فاقد بررسی‌های دفاعی، استراتژیك و منطقه‌ای است. درواقع، بررسی اجتناب‌ناپذیری جنگ، تا اندازه‌ای دشوار و پیچیده است. بویژه که این بررسی به معنای پیش‌بینی و آینده‌نگری نیست، بلكه نوعی ارزیابی و قضاوت در برابر واقعه‌ای است كه در عمل رخ داده است. بنابراین، برای پاسخ به این پرسش باید ضمن كالبدشكافی مواضع، تصمیمات و رفتار دو كشور ایران و عراق و توجه به روند حوادث و وقوع رخدادهای مؤثر در امكان‌پذیر شدن وقوع جنگ، به این پرسش‌ها پاسخ داد كه عراق چه مطالباتی از ایران داشت و بر اساس چه تحلیلی نسبت به وضعیت ایران و منطقه و بر پایه چه توانمندی نظامی‌ای با ایران برخورد می‌كرد؟ آیا امكان مذاكره درباره‌ی موارد موردنظر عراق از جمله تجدیدنظر در قرارداد 1975 الجزایر وجود داشت؟ تأمین خواسته‌های عراق، صرف‌نظر از پیامدهای آن، آیا می‌توانست منجر به انصراف عراق از اعمال فشار سیاسی – نظامی و سپس جنگ شود؟ «والتر لیپمن» می‌گوید؛ «كشوری دارای امنیت است كه در صورت احتراز از جنگ، مجبور به فدا كردن منافع حیاتی خود نباشد و در صورت وقوع جنگ، منافع حیاتی خود را با پیروزی در جنگ حفظ كند.» با این ملاحظه، ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی چگونه می‌توانست نظام برآمده از انقلاب اسلامی و تمامیت ارضی و استقلال كشور را حفظ نماید. پاسخ به این پرسش می‌تواند، موضوع اجتناب‌پذیری یا اجتناب‌ناپذیری وقوع جنگ را مشخص نماید. تأكید بر این موضوع كه سر دادن شعارهای انقلابی ایران موجب تحریك عراق شد، با تجاوز عراق به كویت و مناسبات ایران و عراق پس از اتمام جنگ نشان می‌دهد، این نظر و تحلیل ساده‌لوحانه است. اساساً جنگ‌ها حوادثی نیستند كه در یك لحظه اتفاق بیفتند. آنها در یك دوره‌ی زمانی و گاهی در طول سال‌های متمادی انجام می‌گیرند و علتی كه كشورها وارد جنگ می‌شوند، مشخص نیست و اساساً «اثبات قطعی علت عدم‌وقوع یك حادثه نیز غیرممكن است.» درواقع، عوامل مؤثر در آغاز جنگ بسیار پیچیده است و هرگز شعار نمی‌تواند منشأ وقوع جنگ باشد، ضمن این كه نگرانی نسبت به انقلاب اسلامی ایران از زمانی آغاز شد كه نهضت در درون خانه و كوچه‌های شهرهای مختلف ایران اسلامی شكل گرفت و اركان حكومت مورد تأیید غرب را هدف قرار داد و ایده‌ی «حكومت اسلامی» در میان شعارهای مردم گسترش یافت. بنابراین، نگرانی از انقلاب اسلامی یك حقیقت است، ولی بدان معنا نیست كه سردادن شعارهای انقلابی در ایران موجب وحشت عراق و همسایگان و در نتیجه وقوع جنگ شده باشد.
در مورد تصرف سفارت آمریكا نیز باید گفت كسانی كه این تحلیل را مطرح می‌كنند، بر این باورند كه اگر ایران پس از پیروزی انقلاب مناسبات خود را در چارچوب وضعیت جدید با آمریكا تنظیم می‌كرد، حتی اگر عراق اراده‌ی جنگ داشت، نمی‌توانست به ایران تجاوز كند. حال آنكه با سقوط شاه استراتژی منطقه‌ای آمریكا فرو ریخت و آمریكا با تشكیل شورای همكاری خلیج فارس، صف‌بندی جدیدی علیه انقلاب اسلامی ایجاد کرد. مناسبات پیشین ایران و آمریكا در چارچوب رفتار ایران به عنوان متحد استراتژیك آمریكا شكل گرفته بود و این مناسبات بعد از انقلاب قابل احیا نبود. البته نمی‌توان این موضوع را نادیده گرفت كه عراق از این حادثه به دلیل تأثیر منفی آن بر چهره‌ی بین‌المللی ایران بهره‌برداری كرد. با این وجود، تصرف سفارت آمریكا اگرچه موجب بهره‌برداری عراق شد، اما تصور این كه این اقدام نقش تعیین‌كننده‌ای در آغاز جنگ داشت، تصور معقولی نیست. در بررسی این موضوع كه آیا امكان جلوگیری از وقوع جنگ با تكیه بر اهرم دیپلماسی وجود داشت یا نه می‌توان به چند نكته اشاره كرد. اول اینکه آیا ایران بدون قدرت نظامی قادر به بهره‌برداری از اهرم دیپلماسی بود؟ درواقع، آیا ایران بدون پشتوانه نظامی می‌توانست وارد مذاكره با عراق شود؟ چه تضمینی وجود داشت كه این مذاكرات به نتیجه برسد؟ وقتی عراق از وضعیت ایران مطلع بود و همین وضعیت را امتیاز و فرصتی برای خود ارزیابی می‌كرد، پس بنا به چه دلایلی حاضر بود، با ایران مذاكره كند؟ آیا مذاكره در این وضعیت، عراق را امیدوار نمی‌کرد تا آنچه در میدان جنگ جست‌وجو می‌كرد، در پشت میز مذاكره و بدون پرداخت هیچ هزینه‌ای تأمین نماید؟ به نظر می رسد بیان این نظریه نهضت آزادی بیشتر سیاسی و ناظر بر این معناست كه اگر دولت موقت در ساختار سیاسی باقی مانده بود، مانع از وقوع جنگ می‌شد که باز بنا به دلایل پیش‌گفته، قادر به جلوگیری از وقوع جنگ با مذاکره نبود. بر اساس این ملاحظات و با توجه به اهداف عراق، ایران در برابر عراق چه راه‌حل‌هایی داشت كه مانع وقوع جنگ شود؟ ایران در برابر خواسته‌ها و تجاوز عراق، سه راه‌حل داشت: الف) مذاكره و دادن امتیاز به عراق با توجه به خواسته‌های عراق، كدام یك از این موارد قابل مذاكره بود؟ اساساً وقتی دستور جلسه و موضوع مذاكره را طرف مقابل تعیین می‌كند و آنچه مشخص شده نیز منافع ملی و حاكمیت و استقلال كشور را مخدوش می‌كند، آیا جایی برای مذاكره هست؛ آیا پذیرش مذاكره در چنین وضعیتی به معنای رسمیت بخشیدن خواسته‌های دشمن نیست؟ اگر هم ایران با عراق وارد مذاکره می‌شد و به این کشور امتیازاتی می‌داد، آیا این کار، ضعف ایران در مقابله با عراق ارزیابی نمی‌شد؟ این امر نه تنها منجر به جلوگیری از وقوع جنگ نمی‌شد، بلكه عراق را برای تشدید فشار به ایران و گرفتن امتیازات بیشتر ترغیب می‌كرد. ضمن اینكه تأمین خواسته‌های عراق با اهداف ملی و انقلابی ایران در تضاد بود. در عین حال، امروز به جای پرسش از اجتناب‌ناپذیری جنگ، این موضوع مطرح می‌شد كه چرا این امتیازات به عراق واگذار شد و به چه دلیلی در برابر خواسته‌های توسعه‌طلبانه‌ی عراق مقاومت صورت نگرفت؟ ب) توازن قدرت نظامی با عراق و دستیابی به بازدارندگی برابر شواهد و قرائنی كه وجود دارد، حتی قبل از پیروزی انقلاب، عراق با افزایش توان نظامی خود، نسبت به ایران برتری داشت، لكن تداوم وضعیت حاكم بر مناسبات دو كشور پس از امضای معاهده ی 1975 الجزایر سبب گردید، عراق نسبت به وضعیت جدید تمكین نماید، ولی همچنان مترصد فرصت بود. سقوط شاه در ایران همان فرصتی بود كه عراق در انتظار آن بود؛ زیرا در اوضاع جدید، عراق در زمینه‌های سیاسی، نظامی و اقتصادی بر ایران برتری داشت، در حالی كه ایران از نظر سیاسی در مرحله استقرار نظام جدید و درگیر مناقشات جناحی بود و از نظر اقتصادی ركود و توقف تولید كه قبل از انقلاب آغاز شده بود، همچنان ادامه داشت و از نظر نظامی نیز سیر تحول در ارتش از طاغوتی به مكتبی و انقلابی آغاز شده بود. ضمن این كه مناسبات ایران و آمریكا دستخوش تغییر شده بود و مستشاران امریكایی ایران را ترك كرده و روند ارسال تجهیزات نظامی به ایران متوقف شده بود. در این وضعیت امكان دستیابی به توازن قدرت در مقابل عراق وجود نداشت و عراق با اطلاع از همین وضعیت، از موضع قدرت سخن می‌گفت. امام (ره) با دركی كه نسبت به روند تهدیدات نظامی داشتند، فرمان تشكیل بسیج را در آذر 1358 صادر كردند، اما نیروهای شبه‌نظامی در آن شرایط خاص به تنهایی قادر به تغییر موازنه نظامی ایران در برابر عراق نبودند. ج) ورود به ترتیبات جدید و یارگیری استراتژیك
4‏- ایفای نقش ژاندارمی منطقه و رهبری جهان عرب: از نظر عراقی‌ها، پیروزی انقلاب اسلامی ایران، تعادل قوا را در منطقه به نفع عراق تغییر داد. درواقع، سقوط شاه که ژاندارم غرب در منطقه بود، خلأ قدرتی در منطقه ایجاد کرد و در این شرایط، صدام برای به عهده گرفتن نقش ژاندارمی در منطقه، در بهمن 1358 اقدام به انتشار منشور ملی کرد. وی در این باره گفت: «به عقیده ما تعهد کشورهای خلیج فارس به این منشور به عنوان تعیین‌کننده‌ی چارچوب کلی روابط فی‌مابین، امنیت خلیج فارس را تأمین می‌کند. نگهبان امنیت خلیج فارس، فرزندان خلیج و کشورهای آن هستند.» صدام رؤیای رهبری جهان عرب را نیز در سر می‌پروراند. از نظر ایدئولوژیکی نیز رسالت تاریخی حزب بعث، ایجاد یک امپراتوری به رهبری این حزب بود. به عبارتی، رسالت حزب بعث، احیای عظمت عصر جاهلیت اعراب و امپراتوری‌های امویان و عباسیان بود. به همین دلیل، صدام جنگ علیه ایران را «قادسیه دوم» یا «قادسیه صدام» نامید. آنچه در این میان، رؤیای رهبری جهان عرب را برای صدام تقویت کرد، مرگ جمال عبدالناصر و حذف مصر از رهبری جهان عرب با امضای پیمان کمپ دیوید با رژیم صهیونیستی بود. این امر صدام را وادار کرد تا به زعم خود با غلبه بر ایران، خلأ رهبری جهان عرب را پر کند. به طور کلی، اهداف عراق در تجاوز به ایران در سه سطح قابل بررسی است: 1‏- حمله به ایران با هدف انتقال مرز آبی دو کشور از خط تالوگ اروند رود به ساحل شرقی آن 2‏- جدا کردن خوزستان از ایران 3‏- فروپاشی نظام نوپای جمهوری اسلامی. در عین حال، عراق اهداف دیگری هم داشت که در صورت برآورده شدن هر یک از اهداف بالا، آن اهداف نیز تاحدودی محقق می‌شد. مهم‌ترین هدف عراق به دست آوردن نقش ژاندارمی منطقه به جای ایران بود. نکته مهم در بررسی علل وقوع جنگ، توجه به شرایط زمانی است. در آن زمان، نظام بین‌الملل ماهیت دوقطبی داشت و جنگ سرد میان آمریکا و شوروی در جریان بود. ایران زمان شاه یکی از کشورهای اقماری آمریکا بود که پیروزی انقلاب اسلامی به تسلط آمریکا بر ایران پایان داد، اما در عین حال، انقلاب اسلامی به وابستگی به قطب دیگر قدرت؛ یعنی شوروی هم روی نیاورد. این موضوع خوشایند دو ابرقدرت بویژه آمریکا نبود. بنابراین، این کشور تلاش می‌کرد تا تا مانع از موفقیت تجربه جدید انقلاب اسلامی در جهان شود. به همین دلیل، توطئه‌های متعددی علیه انقلاب اسلامی تدارک دیده شد که ازجمله آنها می‌توان به شروع حرکت‌های تجزیه‌طلبانه قومی در کردستان، سیستان، خوزستان، گنبد، کودتیا نوژه و... اشاره کرد که البته همه‌ی آنها خنثی شدند. بنابراین، با خنثی‌سازی این توطئه‌ها، تنها راه باقی‌مانده برای سرکوب انقلاب، تحمیل یک جنگ تمام‌عیار به ایران بود.
2. دلایل و محرک‌های صدام برای آغاز جنگ چه بود؟ مجموعه‌ای از عوامل و انگیزه‌ها در تحریک صدام برای حمله به ایران تأثیر داشت که به مهمترین آنها اشاره می‌کنیم: 1‏- رقابت ایدئولوژیکی عراق با ایران: صدام به ایدئولوژی حزب بعث معتقد بود و قهرمان تحقق آن به شمار می‌رفت. این ایدئولوژی در پی متحد کردن اعراب و جلب توجه آنان به رهبری حزب بعث عراق بود. در مقابل، انقلاب اسلامی و شعارهای آن، جاذبه بیشتری برای ملت‌های منطقه داشت و رقیبی سرسخت برای ایدئولوژی بعثی محسوب می‌شد. در این میان، آنچه که باعث شد صدام انقلاب اسلامی را بیشتر برای خود تهدید تلقی کند، تحرکات شیعیان عراق به رهبری آیت الله سیدمحمدباقر صدر بود. سرکوب تحرکات شیعیان و شهادت آیت‌الله صدر و خواهرش می‌توانست شدت خصومت میان مردم عراق و حکومت بعثی را افزایش دهد. صدام احتمالاً درصدد بود تا با حمله به ایران هم منبع خطر را تضعیف یا نابود کند و هم مردم عراق را متوجه یک دشمن خارجی کند تا از حرکت‌های اعتراضی علیه حزب بعث دست بردارند. 2‏- مسائل ارضی و مرزی: پیش از این، مسأله اروند رود چندین بار به تیرگی روابط دو کشور و حتی قطع رابطه منجر شده بود و به همین خاطر، دو کشور ایران و عراق تا مرز درگیری پیش رفته بودند تا اینکه در نهایت عراق طی قرارداد 1975 الجزایر، خواست ایران مبنی بر حاکمیت مشترک بر اروند رود را پذیرفت. صدام در سخنرانی‌هایش پیش از جنگ و در جریان حمله به ایران، اعلام می‌کرد که جنگ را برای لغو قرارداد الجزایر و استقرار دوباره حاکمیت عراق بر اروند رود آغاز کرده است. در این راستا، وزیر خارجه وقت عراق در نامه به دبیرکل سازمان ملل، در 30 شهریور 1359، تصریح کرد که دولت عراق در نظر دارد به مواضع قبل از 1975 برگردد و کنترل کامل شط‌العرب را در دست گیرد. بنابراین، عراق آن قسمت از اراضی را که ادعا می‌کرد طبق توافق 1975 باید به آن مسترد می‌شد، با توسل به زور اشغال کرد. البته ادعای عراق مبنی بر عدم‌استرداد این اراضی توسط ایران، مبنای قانونی نداشت و تنها ناشی از سیاست‌های توسعه‌طلبانه عراق بود؛ زیرا در سال 1975 کمیته‌ای متشکل از نمایندگان ایران، عراق و الجزایر، مرزهای زمینی دو کشور ار ابتدا بر روی نقشه و سپس با نصب میله‌های مرزی مشخص کرده بود. مسأله ارضی دیگر، جزایر سه‌گانه بود. مسئولان وقت عراقی بارها در مواضع خود به مسأله جزایر سه‌گانه ایرانی اشاره کرده و خواستار استرداد آنها شده بودند. مواضع آنها در این رابطه، شش ماه پیش از آغاز تجاوز عراق به ایران، افزایش یافته بود. درواقع، مقامات عراقی خود را متعهد به باز پس گرفتن این جزایر می‌دانستند. تجزیه خوزستان از ایران نیز دیگر مسأله ارضی است. مشکلات موجود ناشی از انقلاب، فرصتی در اختیار عراق قرار داد تا مطامع توسعه‌طلبانه را درباره خوزستان اجرایی کند. بنابراین، از همان روزهای ابتدایی پیروزی انقلاب، عراق به تحریف حقایق تاریخی در ارتباط با خوزستان پرداخت. این اقدام با چاپ نقشه‌های جغرافیایی جعلی که در آن بخش‌هایی از ایران مانند خوزستان و سیستان از ایران جدا شده بود، همراه بود. حتی در یکی از این نقشه‌ها، تمام دامنه‌های جنوبی زاگرس جزو منطقه عربستان بزرگ آورده شده بود. بدین معنا که این محدوده می‌بایست از ایران جدا و ضمیمه خاک عراق می‌شد. در همین راستا، تلاش عراق برای تغییر اسامی تاریخی و جغرافیایی سرزمین ایران نیز قابل‌ذکر است. در همین راستا، بغداد به پایگاه قوم‌گرایان تجزیه‌طلب خوزستان درآمد. حتی کنترل نشدن دقیق مرزها در آن برهه، منجر به ورود مقادیر زیادی اسلحه از عراق به خوزستان شد. در همین زمان، سفیر عراق در بیروت(12 ابان 1358)، بهبود روابط ایران و عراق را به تحقق چند شرط ازجمله اعطای خودمختاری به اقلیت عرب در ایران مشروط کرد. صدام نیز در فروردین 1359، خواستار به رسمیت شناختن خوزستان(که آن را عربستان نامید) به عنوان یک منطقه عربی شد. براساس برخی گزارش‌ها، تجاوز عراق به ایران براساس طرح تجزیه خوزستان، که در وزارت خارجه انگلیس تهیه شده بود، استوار بود. براساس این طرح، قرار بود ارتش عراق با کمک شاپور بختیار و دیگران، خوزستان را اشغال و سپس جمهوری آزاد ایران را تحت رهبری بختیار تشکیل دهد و سپس خوزستان را به طور رسمی به عراق ضمیمه کنند. 3‏- سرنگون کردن نظام جمهوری اسلامی ایران: در این زمینه، طه یاسین رمضان، معاون اول نخست‌وزیر و فرمانده ارتش خلقی عراق در مصاحبه با روزنامه «الثوره» ارگان رسمی حزب بعث در ژانویه 1980، گفت: «ما بر این نکته تأکید می‌کنیم که جنگ به پایان نخواهد رسید مگر اینکه رژیم حاکم بر ایران به کلی منهدم شود.» درواقع، برآورد عراق آن بود که یک تجاوز سریع و قاطع می‌تواند ایران را به زانو درآورد.
باسلام وتبریک هفته دفاع مقدس به همه همرزمان عزیز، به اطلاع میرساند، کانون بازنشستگان ورزمندگان در نظر دارد، به مناسبت هفته دفاع مقدس جشنواره دل نوشته ها وخاطرات هشت سال دفاع مظلومانه همراه با عزت واقتدار را از اول مهر ماه به مدت ده روز برگزار ومطالب ارسالی ضمن انعکاس در کانالهای قشر در سراسر کشور به قید قرعه به موارد ارسالی جوایزی تقدیم نماید، لذا علاقمندان میتوانند دل نوشته ها وخاطرات خودرا به پی وی حقیر در کانال تحلیلهای سیاسی ارسال یا بصورت مکتوب به کانون بازنشستگان ورزمندگان سپاه شهرستان مراغه تحویل نمایند. @Tahlilhayesiyasiamniyati
3. چه کشوری جنگ را شروع کرد؟ ایران یا عراق؟ دلایل زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد عراق شروع‌کننده جنگ با ایران بوده است. از جمله سخنان مسئولان سیاسی عراق و اقدامات عملی ارتش این کشور در مراحل اولیه جنگ، اشغال تعدادی از شهرهای ایران در مراحل اولیه جنگ و از همه مهمتر، اسناد رسمی سازمان ملل و اعلام رسمی دبیرکل سازمان ملل مبنی بر اینکه عراق آغازگر جنگ هشت ساله علیه ایران می‌باشد. در ادامه به برخی از موارد مذکور اشاره می‌شود: 1‏- ارتش عراق، درگیری‌های مرزی را که از سال 1358 آغاز کرده بود، در سال 1359 با شدت بیشتری ادامه داد. ارتش عراق از ابتدای شهریور1359، به طور متناوب بیشتر شهرهای مرزی ایران از جمله: قصر شیرین، سومار، مهران، آبادان و خرمشهر را زیر آتش سلاح‌های سبک و سنگین قرار داد. 2‏- در پانزده شهریور 1359 عراق ادعا کرد منطقه زین القوس، که به موجب قرارداد 1975 الجزایر می‌بایست به عراق واگذار می‌شد و تا کنون واگذار نشده است، به عراق تعلق دارد. به همین دلیل ارتش عراق به فاصله دو روز پس از این ادعا ارتفاعات زین القوس در غرب ایران را اشغال کرد. در 19 شهریور نیز نیروهای عراق منطقه سیف سعد در غرب ایران را نیز اشغال کردند. 3‏- در همین زمینه، صدام حسین در جلسه هیئت دولت اعلام کرد که تصمیم به بازپس‌گیری سرزمین‌هایی را که ایران غصب کرده است، دارد. بنابراین، وزارت دفاع عراق در تاریخ 21‏/6‏/1359 اعلام کرد که نیروهای عراق، سرزمین های عراقی را که به موجب قرار داد سال 1975 میلادی قرار بود ایران از آن عقب نشینی کند و این کار را نکرد، بازپس گرفتند. 4‏- روزنامه الثوره، ارگان حزب بعث عراق در تاریخ 23‏/6‏/1359 نوشت، در پی سه روز نبرد، نیروهای عراقی موفق شدند، 21 کیلومتر مربع از مناطق واقع در مرز ایران و عراق را تصرف کنند. به دنبال آن در تاریخ 24‏/6‏/1359، عزت ابراهیم الدوری، معاون ریاست شورای انقلاب عراق، در نشست مطبوعاتی در رم اعلام کرد: عملیات جنگی این کشور در مرزهای ایران برای بازپس‌گیری 1300 کیلومتر مربع خاک متعلق به عراق تا پایان هفته جاری خاتمه می‌یابد. 5‏- چند روز قبل از حمله سراسری ارتش عراق، صدام حسین در مجلس ملی عراق حاضر شد و اعلام کرد که موافقت‌نامه 6 مارس 1975 الجزیره ملغی است و مجلس عراق نیز در یک جلسه فرمایشی درهمان شب، موافقت‌نامه مزبور را باطل اعلام نمود. دولت عراق نیز در 26 شهریور 1359، کاردار سفارت جمهوری اسلامی ایران در بغداد را به وزارت خارجه احضار کرد و با ابلاغ یادداشتی رسمی به طور یک جانبه موافقت‌نامه الجزایر را لغو کرد. در نهایت رژیم عراق پس از بیست ماه مقدمه چینی، در 31 شهریور 1359 حمله گسترده خود را به جمهوری اسلامی ایران آغاز کرد. بنابراین اعترافات مسئولان سیاسی عراق و یادداشت های رسمی مبنی بر توسل به زور در بازپس گیری برخی مناطق، نشان دهنده متجاوز بودن عراق است. 6‏- علاوه بر این، براساس بند 6 قطعنامه 598 شورای امنیت، دبیرکل سازمان ملل، عراق را آغازگر جنگ با ایران معرفی کرد.