eitaa logo
تونل زمان
33.3هزار دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
2.4هزار ویدیو
14 فایل
﷽ به کانال خودتون خوش اومدید. تونل زمان @admin_tonnelzaman پاسخگویی به مشکلات کانال و انتقادات __________________________ تبلیغات👇👇👇 @zaman_tabligh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱ اسفند ۱۴۰۱
۱ اسفند ۱۴۰۱
با دیپلم، با پول، با شوهر، با این چیزها آدم خوشبخت نمی شود. باید درد زندگی را تحمل کرد تا از دور خوشبختی به آدم چشمک بزند. 👤بزرگ علوي @tonnel_zaman
۱ اسفند ۱۴۰۱
شما هم وقتی برقا میرفت خودتونو اینجوری سرگرم میکردین ؟ @tonnel_zaman
۱ اسفند ۱۴۰۱
اولش فکر کردم درخته، نگو عکس هوایی از روستای کِشیت، تو دل کویر لوته! زیبا نیست؟ (: @tonnel_zaman
۱ اسفند ۱۴۰۱
۱ اسفند ۱۴۰۱
تصویری کمیاب از لیلا فروهر در جشن تولدش که فردین تدارک این جشن را گرفته بود. @tonnel_zaman
۱ اسفند ۱۴۰۱
بنابر اسناد تاریخی، شواهد، قرائن، فرهنگ شفاهی، کشفیات باستان شناسی و زبان شناسی می‌توان گفت 4 نام برای کشور ایران به کار رفته است: 1- سرزمین جم - مملکت العجم (در ادبیات عرب) به معنی ایرانی و زبان فارسی 2- میدیا (در ادبیات اروپایی) به معنی مرکز و میانه 3- سرزمین پارس در ادبیات اروپا (مملکت فارس در ادبیات عربی و فارسی) 4- ایران (سرزمین آریایی ها) کلمه ایران به ائیریه در زبان اوستایی، اریه در فارسی باستان و آریه در سانسکریت بر می گردد. @tonnel_zaman
۱ اسفند ۱۴۰۱
حکایتی بسیار زیبا و خواندنی هر وقت دلش می گرفت به کنار رودخانه می آمد. در ساحل می نشست و به آب نگاه می کرد. پاکی و طراوت آب، غصه هایش را می شست. اگر بیکار بود همانجا می نشست و مثل بچه ها گِل بازی می کرد. آن روز هم داشت با گِل های کنار رودخانه، خانه می ساخت. جلوی خانه باغچه ایی درست کرد و توی باغچه چند ساقه علف و گُل صحرایی گذاشت. ناگهان صدای پایی شنید برگشت و نگاه کرد. زبیده خاتون (همسر خلیفه) با یکی از خدمتکارانش به طرف او آمد. به کارش ادامه داد. همسر خلیفه بالای سرش ایستاد و گفت: - بهلول، چه می سازی؟ بهلول با لحنی جدی گفت: بهشت می سازم. همسر هارون که می دانست بهلول شوخی می کند، گفت: - آن را می فروشی؟! بهلول گفت: - می فروشم. - قیمت آن چند دینار است؟ - صد دینار. زبیده خاتون گفت: - من آن را می خرم. بهلول صد دینار را گرفت و گفت: - این بهشت مال تو، قباله آن را بعد می نویسم و به تو می دهم. زبیده خاتون لبخندی زد و رفت. بهلول، سکه ها را گرفت و به طرف شهر رفت. بین راه به هر فقیری رسید یک سکه به او داد. وقتی تمام دینارها را صدقه داد، با خیال راحت به خانه برگشت. زبیده خاتون همان شب، در خواب، وارد باغ بزرگ و زیبایی شد. در میان باغ، قصرهایی دید که با جواهرات هفت رنگ تزئین شده بود. گلهای باغ، عطر عجیبی داشتند. زیر هر درخت چند کنیز زیبا، آماده به خدمت ایستاده بودند. یکی از کنیزها، ورقی طلایی رنگ به زبیده خاتون داد و گفت: - این قباله همان بهشتی است که از بهلول خریده ای. وقتی زبیده از خواب بیدار شد از خوشحالی ماجرای بهشت خریدن و خوابی را که دیده بود برای هارون تعریف کرد. صبح زود، هارون یکی از خدمتکارانش را به دنبال بهلول فرستاد. وقتی بهلول به قصر آمد، هارون به او خوش آمد گفت و با مهربانی و گرمی از او استقبال کرد. بعد صد دینار به بهلول داد و گفت: - یکی از همان بهشت هایی را که به زبیده فروختی به من هم بفروش. بهلول، سکه ها را به هارون پس داد و گفت: - به تو نمی فروشم. هارون گفت: - اگر مبلغ بیشتری می خواهی، حاضرم بدهم. بهلول گفت: - اگر هزار دینار هم بدهی، نمی فروشم. هارون نارحت شد و پرسید: - چرا؟ بهلول گفت: - زبیده خاتون، آن بهشت را ندیده خرید، اما تو می دانی و می خواهی بخری، من به تو نمی فروشم! @tonnel_zaman
۱ اسفند ۱۴۰۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲ اسفند ۱۴۰۱
در میانه جنگ جهانی دوم، وقتی لندن زیر بمباران نازی‌ها بود، چرچیل قرار جلسه‌ای بسیار مهم داشت و بخاطر اشتغال به کارهای دیگر، چند دقیقه مانده به جلسه به راننده‌اش گفت مرا فوری به محل جلسه برسان. راننده مسیر کوتاه ولی ورود ممنوع را انتخاب کرد. وسط خیابان ناگهان افسر راهنمایی‌ قبض جریمه در دست، دستور توقف داد. راننده گفت: این ماشین نخست‌وزیر است. ایشان به جلسه محرمانه‌ای می‌رود و باید سر ساعت به جلسه برسد. افسر با خونسردی گفت: هم ماشین و هم نخست‌وزیر و هم من وظیفه‌مان را خوب می‌شناسیم. پلیس جریمه را صادر کرد و دستور دور زدن به راننده داد. وقتی راننده مشغول دور زدن شد، چرچیل سیگار برگش را روشن کرد و گفت: جنگ را می‌بریم، چون قانون حاکم است و خیابان‌های لندن به رغم بمباران سنگین دشمن با قانون اداره می‌شود. @tonnel_zaman
۲ اسفند ۱۴۰۱
تصویری از دو زن ایرانی در عصر قاجاریه که در زمستان کنار کرسی نشسته اند عکس از آنتوان سوریوگین @tarikhdoon
۲ اسفند ۱۴۰۱