1.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 آقا این حجم از طنز برام قابل هضم نیست😳😳😳
🔹 اخبار اینارو طنز نمیکنیم همینجوری نگاه کنید خودش پره طنزه 😂😂😂😂
༺🦋 @tosheh313✰
1.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
تو گونی.
سوال بعد...
༺🦋 @tosheh313✰
پیشبینی رهبر انقلاب در هفته های پیش:
۱. مردم از اغتشاشگران بیزار خواهند شد
۲. بساط شرارتها جمع خواهد شد
فدایی داری آقا، که باز زدی به خال💖
༺🦋 @tosheh313✰
1.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این پسر قشنگمون هم در اقدامی باورنکردنی بعد از یــــــــــک هفته، اعتصاب غذاش رو شکسته!
چرا؟ چون سرش گیج میرفته و ویتامینهاش کم شده بوده😂😂
النگوهات نشکنه عمو جون😄
پ.ن:آقای زاکانی چه قشنگ گفت که اون انقلابی که شما میخواید بکنید بچه بازیه(برید گردو بازیتون رو بکنید بابا،وقت ما رو هم نگیرید)😉
༺🦋 @tosheh313✰
▪️محسن شکاری اعدام شد و سامان یاسین در نوبت اعدام.
حالا مجریان اینترنشنال ،مسیح علینژاد،سروش هیچکس،گلشیفته،حسین رونقی کلاش،
علی کریمی بیشرف و... کجا هستن ⁉️هیچی نشستن و دارن پول میذارن رو پول.💵
چیکار کردن به جز هشتگ زدن و توییت زدن و استوری گذاشتن؟
⚠️بیچاره اونی که بازیچه این دلار بگیرها شد..خسر الدنیا و الاخرة‼️ 👌
༺🦋 @tosheh313✰
3.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#یا_فاطمة_الزهرا
اول هفته ات رو با نام این مادر و پسر شروع کن .... چه شود👌💖
❤️صلی الله علیک یااباعبدالله ❤️
🙏اَللّهُمَّ ارْزُقْنی شَفاعَهَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ
🙏وَ ثَبِّتْ لی قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ
🙏وَ اَصْحابِ الْحُسَیْنِ الَّذینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ
🙏دُونَ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ.
🙏اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
༺🦋 @tosheh313✰
🔥محبت و قدرت مادر
🔻در شرایط دشوار جنگ هشت ساله،توسل به #حضرت_زهرا و بقول حاج قاسم، محبت و قدرت او، گره گشا بود.
⚠️قطعا در جنگ ترکیبی امروز هم، نگاهمادر، کلید پیروزی است.‼️✋️
🔻وقتی دشمن خارجی و داخلی، برای حمله به اسلام، #حجاب فاطمی را انتخاب می کند؛ ما هم باید جایجای ایران را محفل و موکب حضرت فاطمه(س) کنیم.
༺🦋 @tosheh313✰
#ابراهیم_هادی
#ازدواج
عصر یکی از روزها ابراهیم از سرکار به خانه می آمد . وقتی وارد کوچه شد نگاهش به پسر همسایه افتاد . پسر با دخترجوانی مشغول صحبت بود . پسر ، تا ابراهیم را دید بلافاصله از دختر خداحاقظی کرد و رفت .
می خواست نگاهش به نگاه ابراهیم نیفتد .
چند روز بعد دوباره این ماجرا تکرار شد . دختر سریع به طرف دیگر کوچه رفت و ابراهیم در مقابل پسر قرار گرفت .
ابراهیم با لبخند همیشگی با پسرترسیده دست داد و گفت : ببین در کوچه و محله ی ما این چیزها سابقه نداشته ، من تو و خانواده ات را کامل میشناسم ، تو اکه واقعا این دختر رو می خواهی من با پدرت صحبت می کنم که ...
جوان پرید وسط حرف ابراهیم و گفت: توروخدا به بابام چیزی نگو ، من اشتباه کردم ، غلط کردم و ...
ابراهیم گفت : نه منظورم رو نفهمیدی، ببین پدرت خونه بزرگی داره و تو هم که تو مغازه او مشغول کار هستی ، من امشب تو مسجد با پدرت صحبت می کنم . ان شاءالله بتونی با این دختر ازدواج کنی ، دیگه چی میخوای؟
جوان با سرپایین و خیلی خجالت زده گفت : بابام اگه بفهمه خیلی عصبانی میشه .
ابراهیم جواب داد : پدرت با من ، حاجی رو میشناسم . آدم منطقی و خوبیه .
جوان هم گفت : نمی دونم چی بگم . هرچی شما بگی . بعد هم خداحافظی کرد و رفت .
شب بعد از نماز ، ابراهیم در مسجد با پدر آن جوان شروع به صحبت کرد . اول از ازدواج گفت و اینکه اگر کسی شرایط ازدواج داشته باشدو همسرمناسبی پیداکند باید ازدواج کند . در غیراینصورت اگر به حرام بیفتد باید پیش خدا جوابگو باشد . ابراهیم ادامه داد : حاجی اگه پسرت بخواد خودش حفظ کنه و تو گناه نیفته ، اون هم تو این شرایط جامعه، کار بدی کرده؟
حجی ک از شنیدن ازدواج پسرش اخم هایش در هم بود گفت : نه !
فردا نیز مادر ابراهیم با مادر جوان صحبت کرد و بعد هم با مادر دختر و بعد ...
بعد یک ماه آخر کوچه چراغانی بود و لبخند رضایت بر لبان ابراهیم .
پ ن ؛ این ازدواج هنوز هم باپرجاست !
༺🦋 @tosheh313✰