✅ به آقای خامنهای بگویید دیگر روضه حضرت قاسم (ع) نخوانند!
🔹پسرک فریاد میزد: «آقای رییس جمهور! آقای خامنهای! من باید شما را ببینم»
حضرتآقا پرسیدند: «چی شده؟ کیه این بنده خدا؟»
یکی از محافظین گفت:
«حاج آقا! یه بچه است, میگه از اردبیل کوبیده اومده اینجا و با شما کار واجب داره»
حضرتآقا میفرمایند:
«بذار بیاد حرفش رو بزنه وقت هست».
لحظاتی بعد پسرکی 12-13 ساله خودش را به حضرتآقا میرساند.
حضرت آقا میگویند: «سلام پسرم! حالت چطوره؟شما اسمت چیه؟»
پسرک نوجوان که با شنیدن گویش مادریاش انگار جان گرفته بود، با هیجان و به ترکی میگوید:
«آقاجان! من مرحمت هستم از اردبیل تنها اومدم تهران که شما را ببینم.»
حضرتآقا : «افتخار دادی پسرم صفا آوردی چرا این قدر زحمت کشیدی؟ بچهٔ کجای اردبیل هستی؟»
پسرک که حالا کمی لبانش رنگ تبسم گرفته بود میگوید: «انگوت کندی آقا جان!»
حضرتآقا میپرسند:
«از چای گرمی؟»
پسرک انگار هم ولایتی پیدا کرده باشد زود میگوید: «بله آقاجان! من پسر حضرتقلی هستم».
حضرتآقا میفرمایند: «خدا پدر و مادرت رو برات حفظ کنه.»
و پسرک میگوید:
«آقا جان! من از ادربیل آمدم تا اینجا که یک خواهشی از شما بکنم.»
حضرتآقا عبایش را که از شانه راستش سر خوره بود درست کرده و میفرمایند:
«بگو پسرم. چه خواهشی؟»
پسرک میگوید:
آقا! خواهش میکنم به آقایان روحانی و مداحان دستور بدهید که دیگر روضه حضرت قاسم (ع) نخوانند!
حضرتآقا میفرمایند:چرا پسرم؟
💞💞💞💞
پسر نوجوان به یکباره بغضش ترکیده و سرش را پایین انداخته و با کلماتی بریده بریده میگوید:
«آقاجان! حضرت قاسم (ع) 13 ساله بود که امام حسین (ع) به او اجازه داد برود در میدان و بجنگد، من هم 13 سالهام ولی فرمانده سپاه اردبیل اجازه نمیدهد به جبهه بروم هر چه التماسش میکنم, میگوید 13 سالهها را نمیفرستیم, اگر رفتن 13 سالهها به جنگ بد است، پس این همه روضه حضرت قاسم (ع) را چرا میخوانند؟»
حضرت آقا دستشان را دوباره روی شانه او و میفرمایند: «پسرم! شما مگر درس و مدرسه نداری؟ درس خواندن هم خودش یک جور جهاد است»
پسرک هیچ چیز نمیگوید، فقط گریه میکند و این بار هق هق ضعیفی هم از گلویش به گوش میرسد.
🔸حضرتآقا وی را جلو کشیده و در آغوش میگیرند و رو به سرتیم محافظانش کرده و میفرمایند:
«آقای...! یک زحمتی بکش با آقای ملکوتی (امام جمعه وقت تبریز) تماس بگیر بگو فلانی گفت این آقا مرحمت رفیق ما است، هر کاری دارد راه بیاندازید و هر کجا هم خودش خواست ببریدش، بعد هم یک ترتیبی بدهید برایش ماشین بگیرند تا برگردد اردبیل، نتیجه را هم به من بگویید»
حضرتآقا خم شده صورت خیس از اشک پسرک 13 ساله را بوسیده و میفرمایند:
«ما را دعا کن, پسرم درس و مدرسه را هم فراموش نکن, سلام مرا به پدر و مادر و دوستانت در جبهه برسان»
🕊️🥀🕊️🥀🕊️
و این پسرک 13ساله کسی نبود جز «شهید بالازاده»...
🔹آری! رفت و به آرزویش رسید... «شهادت»
#ما_ملت_امام_حسینیم
🌺@tosheh313🌺
دو تا کفن میخوای ببری پیش بی کفن؟!
#شهدای_خان_طومان
#شهید_محمد_بلباسی
#ما_ملت_امام_حسینیم
🥀@tosheh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎦 ببینید از چه چیزهایی گذشتن
😔
💓اونها هم عشق داشتن به.....
💓ولی متعلق به این جا نبودند
#شهدای_خان_طومان
#شهید_محمد_بلباسی
#ما_ملت_امام_حسینیم
⭕️ @tosheh313
هدایت شده از توشه313
😴چگونگی #حالت_بدن برای خواب
🔔تأمین آهن بدن با رو به قبله خوابیدن!
🕋🕋🕋
ازحضرت علی (علیه السلام)نقل شده است که : مؤمن بردست راست و رو به قبله میخوابد.
⭕️ امروزه تحقیقات علمی ثابت کرده است که اگر رو به قبله بخوابیم آهن در جدار رگ ها رسوب نمی کند و آهن بدن افزایش می یابد و تصلب شرایین و عوارض قلبی ایجاد نخواهد شد
همچنین به کبد که قسمت کننده آهن بدن است ، لطمه شدید وارد نمی شود.
منظور از روبه قبله خوابیدن این است که سر روبه مغرب و پا رو به مشرق قرار گرفته و صورت رو به قبله باشد
شیخ صدوق، الخصال، ج 1، ص 262،
انتشارات جامعه مدرسین قم، 1403 هـ ق
❁❁═༅ ═🌸🌸🌸═❁❁═༅
@tosheh313
❁❁═༅ ═🌸🌸🌸═❁❁═༅
💐14 گل صلوات امروز هدیه به ارواح
پاک و مطهر شهدای تازه تفحص شده
مدافع حرم 💐
💓می شـود کمــی مــا را
#دعــا کنیـد
دلمان عجیب زخمی ست
جـــا نمــی شــویم ،
نــه در زمیــن ، نــه در زمـــان
خستــه ایم...
#رزقک_شهادت
#شهدای_خان_طومان
⭕️ @tosheh313
🔔به ملک الموت گفتم از کجا می آیی‼️
یکی از علمای نجف حدود یکصد سال پیش، در خواب حضرت عزراییل را می بیند. پس از سلام می پرسد: از کجا می آیی؟ ملک الموت می فرماید: از شیراز! روح مرحوم میرزا ابراهیم محلاتی را قبض کردم.
شیخ می پرسد: روح او در چه حالی است؟ عرزاییل می فرماید: 🕊️در بهترین حالات و بهترین باغهای عالم برزخ.🕊️
خداوند هزار ملک را برای انجام دستورات شیخ قرار داده است.
آن عالم پرسید: آیا برای مقام علمی و تدریس و تربیت شاگرد به چنین مقامی دست یافته است؟
فرمود: نه! گفتم: آیا برای نماز جماعت و بیان احکام! فرمود: نه! گفتم پس برای چه؟
💫فرمود: برای خواندن زیارت عاشورا.💫
نقل است که مرحوم میرزا، سی سال آخر عمرش زیارت عاشورا را ترک نکرد و هر روز که به سبب بیماری یا امر دیگری نمی توانست بخواند، نایب می گرفت.“
داستان های شگفت، حکایت ۱۱۰”
🖊️شهید دستغیب
🔴➰@tosheh313 ➰
#داستان_جذاب
پیشنهاد خواندن👇
📚 اعتقاداتتان را چند میفروشید؟
مقیم لندن بود، تعریف میکرد که یک روز سوار تاکسی میشود و کرایه را میپردازد. راننده بقیه پول را که برمیگرداند ۲۰ پنس اضافهتر میدهد!
گفت: چند دقیقهای با خودم کلنجار رفتم که ۲۰ پنس اضافه را برگردانم یا نه؟ آخر سر بر خودم پیروز شدم و بیست پنس را پس دادم و گفتم آقا این را زیاد دادی ...
گذشت و به مقصد رسیدیم .
موقع پیاده شدن راننده سرش را بیرون آورد و گفت: آقا از شما ممنونم . پرسیدم بابت چی؟ گفت: میخواستم فردا بیایم مرکز شما مسلمانان و مسلمان شوم اما هنوز کمی مردد بودم. وقتی دیدم سوار ماشینم شدید خواستم شما را امتحان کنم .
با خودم شرط کردم اگر ۲۰ پنس را پس دادید بیایم . فردا خدمت میرسیم!
راننده میگفت و من تمام وجودم دگرگون میشد حالی شبیه غش به من دست داد.
من مشغول خودم بودم در حالی که داشتم تمام اسلام را به ۲۰ پنس میفروختم!!
⚠️ مراقب رفتار و کردارمون باشیم چون از روی رفتار و کردار مادرباره ی مسلمانان و شیعیان قضاوت میکنن🍁
🍃
🌸🍃 @tosheh313 🕊