eitaa logo
تریبون
119 دنبال‌کننده
128 عکس
1 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
برای قشر کارگری متأسف نباش عزیز! برای خواری کسانی که از کارگر نردبانی برای خوردن و بردن می سازند، متأسف باش!
تکلیفِ شترمرغ! وقتی در جلسات و افتتاحهای تبلیغاتی شرکت می کنند و اعتراض می شود، می گویند: نماینده است خب! وقتی نقد و پرسشی مطرح می شود، می گویند: کاندیدا را تخریب نکنید! بالاخره در این دوماه، تکلیف شترمرغ را راحت تر می شود تشخیص داد!
می فهمید؟! خبرِ مستند همراه تصویرِ پیام رسیده که: یک آقایی جوابِ تلفن که پیشکش، جواب پیام هم نمی داد! الان هر روز صبح، پیامِ "صبح به خیر" و لابد شبها، پیام "شب به خیر و مسواک یادت نره"، می فرسته! همه اعیاد و مناسبتها هم تبریک و تسلیت میگه! فقط مونده مناسبتهای سال آینده هم از الان تبریک و تسلیت بگه! به انتخابات نزدیک می شویم! می فهمید؟!
این همه مفاسد اداری و اقتصادی در فضای مجازی گزارش شده و می شود. هیچوقت شورای تأمین پرسید سند این ادعاها کجاست؟! هیچ وقت اقدامی برای بررسی و پایش فضای مجازی کرد؟! چرا در آستانه انتخابات به فکر پایش فضای مجازی افتادند؟! چرا باید قلمها با برچسب "تخریب" ترساند؟! چرا برخی مسئولان شهر به جای تمجیدِ "نقد"، از روشنگری رسانه در هراس اند؟! چه ریگی به کفش دارند؟! آقایان شورای تأمین! اگر فضای حقیقیِ رانت و باج و پارتی و خوردن و بردنِ سازمان یافته را پایش و اصلاح کنید، فضای مجازی خودش اصلاح می شود. خوشبختانه هویت گردانندگانِ تقریباً تمامِ کانالهای فضای مجازی روشن است. نویسندگان این کانالها تا دادگاه هم بارها و بارها پای صحت مطالب خود ایستادند! اعضای شورای تأمین! لطفا فضای حقیقی مدیریت شهر و مفاسدی که گزارش می شود، را پایش و کنترل کنید! فضای محازی کم و بیش آینه واقعیتی است که حاکم است! این حقیقت را باید باور کرد؛ نه اینکه با انکار و تهدید گزارشگران، آن را نادیده گرفت!
نظر آقای سیدحسین پایدار
🔻چند سوال و دو نکته 🔶مراقب باشیم کمیته پایش فضای مجازی به کمیته تبدیل نشود 🔻دیروز جلسه فعالان مجازی با کمیته پایش فضای مجازی شهرستان برگزار شد. 🔹فارغ از تمام مباحثی که مطرح شد تشکیل این کمیته در آستانه انتخابات یک علامت سوال بزرگ است که پاسخی برای آن پیدا نکردیم؟ 🔹جرم اگر جنبه عمومی داشته باشد که وظیفه دادستان برخورد با آن است و اگر جنبه خصوصی داشته باشد شاکی خصوصی می خواهد. در این میان کمیته پایش قرار است چه کمکی کند؟ اعضا تخصص جرم شناسی دارند؟ 🔹آیا نباید در بین اعضای کمیته یک متخصص رسانه باشد؟ 🔹آیا نباید فعالان رسانه در این کمیته نماینده داشته باشند؟ 🔻اما دو نکته: 🔹از باب امر به معروف و نهی از منکر به اعضای این کمیته متذکر می شویم که مراقب باشند کمیته مذکور به جای کمیته پایش فضای مجازی به تبدیل نشود. خصوصا از دادستان اردکان که به درستی و صداقت و حسن نیت ایشان شک نداریم انتظار داریم در این امر مواظبت لازم را به عمل آورند. 🔹ذوق زدگی رسانه های هوادار نماینده اردکان از تشکیل این کمیته بیانگر بسیاری از واقعیت هاست؛ اگر خوب بنگریم. 🔹به نظر می رسد اردکان ما قبل از اینکه به کمیته پایش فضای مجازی نیاز داشته باشد به کمیته هایی چون کمیته مبارزه با ، کمیته مقابله با مسئولین، کمیته پایش و مقابله با مسئولین، کمیته مبارزه با مسئولین فاسد، کمیته مبارزه با ، کمیته مبارزه با ، کمیته مقابله با کمیته مبارزه با ، کمیته مسئولین، کمیته مبارزه با و بسیاری از کمیته های دیگر نیاز دارد که امیدواریم هر چه سریع تر تشکیل گردد. ما نیز آماده همکاری با تمام کمیته ها هستیم. 🔘این ها مباحث، مختصری بود که قصد داشتیم در جلسه دیروز بیان کنیم اما متاسفانه تنها دو دقیقه فرصت برای صحبت کردن داشتیم! 🔘از اعضای کمیته می خواهیم بابت این مطلب به ما اولین تذکر را ندهند. ✍️سیدمحمود حسینی پور اردکانِ امروز👇 t.me/joinchat/BB9ctzwWyCuE5ANXi2CWVA
فرق جانباز با جانبار؟! فرماندار اردکان در جلسه گفتگوی آهکی گفت من فقط کمک مشورتی کردم و نقش دیگری نداشتم. من که شخصاً باور نکردم؛ بگذریم. اما عجیب است که فرماندار به آقای جلال هاتفی و سیدحسنی برای گرفتن مجوز آهک صنعتی کمک می کند، اما جانباز دیگری که برای تحویل نامه یا درخواست کمکی به فرمانداری مراجعه کرده، توسط نگهبان مسلح به باتوم، به سمت بیرون راهنمایی می شود! شاید این درخواست، نان و آب کافی نداشته که مورد بی مهری واقع شده است!
هماهنگی تیمی؟! اگر تیم، هماهنگ باشد که هست، جلسات طوری هماهنگ می شود که کدخدا باشد! دانش آموزان وقتی به تکلیف می رسند که کدخدا باشد! زردکها وقتی به ثمر می نشینند که کدخدا باشد! پروژه ها وقتی به افتتاح می رسند که کدخدا باشد! خروسها وقتی تخم می گذارند که کدخدا باشد! مسابقات وقتی برگزار می شود که کدخدا باشد! کنسرتها وقتی تدارک می شود که کدخدا باشد! بی جهت نبود که کدخدا به هر رعیتی برای دار الاماره رضایت نمی داد!
بیله دیگ، بیله چغندر؟! این روزها، یادداشتهای آقای رضا بردستانی در کانالش درباره استاندار و اقداماتش جالبِ توجه است! آن روزها که صحبت از قبای فرمانداری اردکان و انتخاب شهردار پاکدست برای این منصب بود، برایم سؤال بود که چرا استاندارِ جوانِ یزد با شعار "حکمرانیِ خوب" از میان این همه کاندیدای شایسته فرمانداری، دست تأیید بر این گزینه گذاشته است؟! اما اکنون که یادداشتهای آقای بردستانی را درباره استاندار می خوانم و اندکی اطلاعاتم درباره فرمول عملکرد استاندار افزایش پیدا کرده، ناخودآگاه این ضرب المثل برایم تداعی می شود: بیله دیگ، بیله چغندر! اشتباه از من و توقعات من بود!
رفقایش، بشتابند! خبر رسیده یکی از مدیران ارشد شهرستان، به برخی از بانکها برای پرداخت وام به رفقایش فشار می‌آورد؛ به گونه‌ای که صدای یکی از مدیران بانکهای شهر در محافل خصوصی درآمده و شدیداً اعتراض دارد! تا مقدمات عزل رئیس آن بانک را فراهم نکرده و تا خودش،‌ در این منصب باقی است،‌ رفقایش بشتابند!
متن زیر را یکی از ایثارگران عزیز این شهر نوشته و فرستاده است. نویسنده متن برای من کاملاً شناخته شده است. اصرار داشته که اسامی در متن باقی بماند و مسئولیتش هم به عهده می گیرد. نمی دانم این دل و قلم پردرد از برخاسته از چه اطلاعی است؟! متن ارسالی ایشان، بدون کمترین تصرفی، چنین است: سلام از زبان یک عضو از خانواده شهدا از اقای استاندار امام جمعه و کدخدای شهر سوال داشتم آیا ۴۲۰ جوان رعنای این شهر رفتند و جانشان را دادند و چند صد مادر و پدر شهید و خانواده شان را داغ دار کرد که روزی سرنوشت شهرشان را بدهند دست امثال اقای شهابی بعنوان فرماندار!! توهین به کسی نمیکنم و ایشان فرد قابل احنرام هستند ولی به واقع ملاک انتصاب ایشان در بالاترین درجه مدیریت شهر چیست؟ آیا شهابی راهش راه آن خونی است که شهدا دادند یا در طایفه اش کسی حتی یک نفر هست یک روز برای حفظ اهداف مردم و نظام جنگیده باشد و هزینه داده باشد و یا از قشری باشد که درد کشیده اند و در کنار توده مردم باشد یا شخصیت فردی و اعتقاداتش حتی ذره ای نشان دهنده ی راه آن دو بزرگواریست که عکسش را بالای میز اتاقش نصب کرده اند!!؟ آیا شهره است به پاک دستی و امین بودن، یا... نمیدانم واقعا این سوال را خیلی از مردم می پرسند و آه میکشند. البته کسی امام جمعه محترم را بیدار نکند... امضا محفوظ
ارسالی و حاشیه تریبون: یکی از مربیهای کلاس اجباری اصناف، اقای بهجتی هستند رئیس اداره بازرگانی یا اداره صمت، که زمان کاری اداره در کلاسها حدود ۵ ساعت تدریس میکنه. ایشان ساعتی چند تومن از اتاق اصناف میگیره؟ اتاق اصناف از هر نفر که در کلاسها شرکت میکنن مبلغ ۱۳۰ هزار تومان اخذ میکند که هزینه این اساتید پرداخت کند. چون اساتید در ساعت اداری تدریس میکنن ایا از حقوق اداره کسر میشه یانه؟ یا مرخصی ساعتی از اداره می گیرند؟ اگر هم حق التدریس نمی گیرند اتاق اصناف بگه این پولی که میگیره خرجِ چی میشه؟ حاشیه تریبون: شاید همون راهی که آقای شهابی فرماندار شهر برای تدریس در ساعت اداری در دانشگاه و گرفتن حق التدریس در پیش گرفته، ریاست اداره صمت هم یاد گرفته!
درخولست تغییر زاویه دید این روزها بخشی از طیفهای سیاسیِ موافقِ دولت دنبال استعفای دولت هستند. به اهداف این گروههای سیاسی کار ندارم؛ شاید دنبال جدا کردن راه خود از حمایتهایِ قبلی و برائت از دولت برای استفاده از منافع برائت، در انتخاباتِ پیش رویِ مجلس هستند. اما بخواهیم یا نخواهیم برکناری، استعفا یا استیضاح دولت، درخواستِ امروزِ بخشی زیادی از مردمِ معمولیِ کوچه و بازار هم هست! متأسفانه یکی از راههای سرکوب اعتراضات مردمی این است که همواره آن را بخشی از پازل دشمن یا در خدمت اهداف دشمن بدانیم. چه اشکالی دارد از ظرفیت قانون اساسی برای عزل دولت استفاده کنیم؟ چرا باید از بهره برداری از این امکانِ قانونی، بترسیم و بترسانیم؟ با این کار یعنی استعفا یا استیضاح دولت و طرح عدم کفایت، واقعا امید در مردم زنده خواهد شد. ادامه وضع موجود هم گسترش شدید ناامیدی و نارضایتی عمومی است که این هم قطعا از اهداف سیاسی استکبار است. اصلا چرا تلاش برای حفظ و نگهداشتن دولت تا پایان چهارسال، بازی در پازل دشمن نباشد؟! کدام دشمنی در داخل و خارج می توانست این جو ناامیدی و نارضایتی را ایجاد کند؟ شاید هیچ کدام! گاهی تغییر زاویه نگاه می تواند برنامه ها و قضاوتها را تغییر دهد.
همانطوری که پیش بینی می شد کمیته پایش فضای مجازی، ابزار دولتی برای بستن دهان مخالفان است! کمیته پایش فرمانداری به این تبلیغ پیش از موعد که صراحتاً منع قانونی دارد، چه واکنشی داشته؟! فرماندارِ موافق، معاونِ موافق، اداره بووووقِ موافق، به درد این روزها می خورد! پس، زور زدنها بی حکمت نبوده است؛ فصلِ برداشتِ محصول است!
کوسه و ریش پهن! یک آقایی چکامه ایِ تخیلی در مدح نماینده می نویسد و در کانالش پخش می کند؛ با وجودِ منعِ قانونی تبلیغات پیش از موعد! می داند که دوستانش در کمیته پایش فضای مجازی و اداره بووووق که دست به تماسِ خوبی در تهدید برای برداشتن یادداشتها دارند، کاری به کارش ندارند؛ پایشِ مخالفان، لازم است. دوستان به کارِ خویش بپردازند! عجیب و غریب این که همین آقا در همان کانال و در دو یادداشت بعدش، به کمیته پایش می تازد که چرا کمیته پایش به ناقدان تذکر نمی دهد؟! عجب حکایتی است؟! حداقل برادر عزیز این قدر عریان و ضایعِ اهدافِ نانوشته کمیته پایش را افشا نکن!
فکاهیِ بی‌طرفیِ هیأتِ اجراییِ فرضی! احراز پای‌بندی داوطلبان مجلس شورای اسلامی به قوانین کشور، مخصوصاً قانون اساسی یکی از شروط مهم برای صلاحیت داوطلبان نمایندگی مجلس شورای اسلامی است. در قانون اساسی مهم‌ترین وظایف نمایندگان مجلس به شرح زیر است: تصویب لوایح و طرحها، سؤال از رئیس جمهور و ورزا، رأی اعتماد به وزرا و استیضاح آنها، تحقیق و تفحص در امور کشور و اظهارنظر درباره مسائل کشور. حال اگر کسی سابقه نمایندگی در مجلس شورای اسلامی را داشته باشد، ۱. و در ریز و درشت مسائل اجرایی شهرستان دخالت کند، ۲. و در عزل و نصب همه صاحب مناصبان دولتی شهرستان دخالت کند، ۳. و با قدرتی که دارد حتی مانع تصمیم‌گیری مستقل نهادهای انتخابیِ مردم شود، ۴. و مثلا همه برادران یا دامادها یا پدر و مادرش، بدون صلاحیت خاص در مناصب کلیدی و کلان کشور به پُست و منصبی رسیده باشند، ۵. و مثلا پسرش از چند جا حقوق بگیرد، ۶. و مثلا مدیر یک شرکت فولادی مستقیم به یکی از منتقدین آن نماینده فرضی زنگ بزند و او را تهدید و مجبور به سکوت کند، ۷. و مثلاً اطرافیان و فعالان ستاد او، تقریباً همگی پُست دولتی یا امتیاز کلان صنعتی و زمین منابع طبیعی گرفته باشند، در چنین فرضی،‌ مثلاً یک هیأت اجرایی بی‌طرف (تأکید می‌کنم هیأتِ اجراییِ بی‌طرف!)، چگونه می‌تواند وجود شرط «پای‌بندی و التزام به قانون اساسی» را در فرد احراز کند؟! آیا اقدامات این نماینده فرضی، به وضوح داد نمی‌زند که چنین فردی به قانون اساسی و اختیارات مصرح نمایندگی در قانون اساسی، قطعاً التزام عملی ندارد؟! این تشخیص، به سوادِ حقوقیِ بالا یا تحقیق و تفحص در مسائل خصوصی افراد نیاز ندارد؛ فقط به اندکی استقلال رأی نیاز دارد! لطفاً یک بار دیگر اخیتارات قانونی یک نماینده،و مثالِ فرضیِ فعالیتهای یک نفر با سابقه نمایندگی را مرور کنید؛ تصدیق می‌فرمایید در این فرض، (تأکید می‌کنم در این فرض و مثال)، تأیید التزام عملی فرد به قانون اساسی،‌ نشان می‌دهد بی‌طرفی هیأت اجرایی انتخابات،‌جز یک فکاهی و طنز تلخ بیشتر نیست!
مطالعه تاریخ به زبانِ روز! عمر بن‌ خطاب در آستانه وفات، برای انتخاب خلیفه بعدی شورایی متشکل از شش نفر را انتخاب کرد تا یکی را از میان خود به‌عنوان خلیفه برگزینند. اعضای این شورا عبارت بودند از علی بن ابی طالب(ع)، عثمان بن عفان، طلحة بن عبیدالله، زبیر بن عوام، سعد بن ابی وقاص و عبدالرحمن بن عوف. برخی بر این باورند که ترکیب شورا به‌گونه‌ای بود که در نهایت به انتخاب عثمان می‌انجامید، زیرا سعد با پسرعموی خود عبدالرحمان مخالفت نمی‌کرد؛ و عبدالرحمان که شوهرخواهر عثمان بود، به او رأی می‌داد. طلحه هم پسر عموی عثمان بود! در این‌صورت اگر زبیر هم با علی موافق می‌بود، فایده‌ای نداشت! 🔹 پس می‌توان شوراها و هیأت‌های اجرایی و معتمدین را به گونه‌ای طراحی کرد که خروجیِ قطعی آن، با اسم انتخاب، خروجیِ کاملاً طراحی شده و قابلِ پیش بینی باشد! این رسم و تشخیص، چیزی نیست که بتوان مخفی کرد یا در انکارش، وقت را تلف کرد!
سرگشاده به ریاست دانشگاه اردکان! دیروز به طور کاملاً اتفاقی یکی از دانشجویان دانشگاه اردکان را در مسیرم دیدم و او را تا جایی رساندم؛ دانشجویی که این ترم درس «مقاومت مصالح» دانشگاه اردکان داشت؛ درسی که فرماندار اردکان در روزهای چهارشنبه از هشت صبح تا یازده و نیم برای تدریس این درس باید در دانشگاه و کلاس درس حضور یابد! این دانشجوی محترم از عدم تشکیل کلاس درس در ساعتهای مقرر، تأخیرِ تشکیل و تعجیلِ تعطیلِ مکررِ کلاس، بی‌نظمی در تشکیل کلاس و تدریس نشدن همه سرفصلها به شدت شاکی بود! جناب ریاست دانشگاه اردکان، تعهد سازمانی و اخلاق حرفه‌ای، چنین اجازه‌ای را به شما می‌دهد که به خاطر مصالح سیاسی یا هر دلیل دیگری،‌ درسی در دانشگاه به مدرسی داده شود، که لازمه آن تضییع حق دانشجویان آن درس است؟! هر کسی که اندک تأمل و انصافی داشته باشد،‌ می‌تواند به روشنی دریابد که فرمانداری شهر و لوازم آن، با تدریس منظم این درس که مستلزم حضور چهارساعت از روز اداری در دانشگاه است، قطعاً ناسازگار است. سرکار محترم ریاست دانشگاه، آیا مصالح تدریس فرماندار در دانشگاه، این قدر هست که به خاطر آن حق سی ـ چهل دانشجوی این مملکت، تضییع شود؟! اگر هم از ناحیه دیگری دستوری به شما رسیده که زیرآب همه این محاسبات اخلاق حرفه‌ای را زده،‌ موضوع کاملاً متفاوت خواهد بود! موفق باشید. رونوشت: مرکز نظارت و ارزیابی دانشگاههای استان حراست دانشگاه اردکان دادستان اردکان
قانون تبلیغاتی! ماده ۴۱ آیین نامه اجرایی قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی تصریح می‌کند: «چنانچه نامزدهای انتخاباتی بخواهند در آثار تبلیغاتی از اعلام نظر شخصیت‌ها در تأیید خود استفاده كنند، لازم است اولاً اعلام نظر شخصیت‌ها بدون ذكر عنوان و مسئولیت باشد، ثانیاً مدرك كتبی امضاء شده ایشان، تسلیم هیأت اجرایی شده باشد». یک هیأت اجرایی بی‌طرف (تأکید می‌کنم بی‌طرف!)، حتماً می‌تواند نظارت خوبی بر ادعاها و حُسن اجرای قوانین داشته باشد! در دوره‌های گذشته انتخابات،‌ این ماده قانونی اجرا شده است؟!
مکانیزم انتخاب هیأت اجرایی! بدون تردید هیأت اجرایی در برگزاری انتخابات عادلانه و جلوگیری از تخلفات احتمالیِ ‌سازمان‌یافته یا موردی در روند انتخابات، از ثبت نام و بررسی صلاحیتها تا تبلیغات و رأی‌گیری، نقش فوق‌العاده مهم و تعیین‌کننده‌ای دارد. اما مکانیزم انتخاب هیأت اجرایی انتخابات شهرستان چیست؟! طبق قانون فعلی،‌ فرماندار ۳۰ نفر معتمد محلی را به هیأت نظارت معرفی می‌کند؛ و در نهایت این جمع، ‌از میان خودشان، هشت نفر را به عنوان اعضای اصلی هیأت اجرایی انتخاب می‌کنند. در چینش اولیه معتمدین، فرمانداران اختیار گسترده‌ای دارند و طبعاً گرایش سیاسی و موضع انتخاباتی فرماندار در معرفی معتمدین،‌ تأثیرگذار خواهد بود. حال مثلاً و در فرضی غیرواقعی، اگر یک فرماندار، تمام وجود سیاسی و مناصبش مرهون یک فرد باشد که آن فرد کاندیدای احتمالی انتخابات مجلس هم باشد، می‌شود تصور کرد که چگونه می‌تواند از خجالت زحمات حامی‌اش درآید! به تعبیر دیگر، فرمانداران می‌توانند به گونه‌ای معتمدین را معرفی کنند، که رأی آنها برای انتخاب هیأت اجرایی انتخابات، قابل پیش‌بینی؛ بلکه بالاتر، قابل هدایت باشد. (نظیر شورای شش نفره‌ای که عمر برای انتخاب خلیفه بعدی، ‌تعیین کرد؛ نتیجه، از قبل معلوم بود!) فعلا این اشکال در قانون انتخابات وجود دارد و گریزی از آن نیست؛ بالاخره «دولت» مجری انتخابات است!
ارسالی یکی از اهالی
ارسالیِ جالب: (یکی از اعضای معتمدین که بعداً عضو هیأت اجرایی انتخابات شوراها بوده، یادداشتی فرستاده که جالب و البته طبقِ پیش بینی هاست. اخباری داشتم؛ بقیه هم بدانند بد نیست! عین متن ارسالی ایشان، درج می شود:) انتخابات شورای شهر همین دوره، یکی از دوستان به من زنگ زد که فلان ساعت بیا فرمانداری، انتخابات هیات اجرایی انتخابات هست و به این لیست رای بده، من رفتم ولی به کسانی رای دادم که صلاح دونستم و نه لیست کذایی اونا. اما قسمت طنز ماجرا مال وقت تایید صلاحیت ها بود که باید کیا را تایید و کیا را رد صلاحیت میکردیم، و برای نشان دادن حالت دموکراسی در مورد هر کاندیدا رای گیری مکردن و هرکه رای می آورد تایید و هر که رای نمی آورد رد صلاحیت می شد. کار به یک نفر رسید که باید تایید مشد و دوستان در مخالفت با ایشان صحبت کردن، خلاصه هرچی دوستان مخالفت کردن که این آقا یه سری مشکلات داره و به صلاح نیست که تایید بشه و اگه تایید بشه مردم به ریشون می خندند، فرماندار وقت تو کتش نمرفت، خلاصه رای گیری شد و اون آقا رای نیاورد. آقای فرموندار به بهانه تلفن از جلسه بیرون رفت و بعد از چند دقیقه اومد تو که من با فلان کس و فلان کس صحبت کردم و نظر اونا اینه که همه کاندیداها را از دم تایید صلاحیت کنم و بنا را بگذارم بر رای و نظر مردم .خلاصه به شیوه برره قواعد بازی را به زشت ترین شکل ممکن بهم زدن. خدا را شکر اون آقا رای نیاورد ولی این خاطره بد تو ذهنم موند از اون روز.
پاسخ ارسالی از یک شهروند مطلع و حاشیه تریبون: اعضای هیئت‌اجرایی افرادی برگزیده؛ جاافتاده و بااصالت و مورد اعتماد مردم هستند که به‌عنوان «معتمد» هیئت‌اجرایی آن‌هم باز از بین «معتمدین» انتخاب می‌شوند. یعنی آن‌ها معتمد معتمدین هستند که معمولاً‌ متعهد می‌شوند مطالب جلسات محرمانه بماند. ولی این «ارسالی جالب» را از دو زاویه نگاه کنید: آن‌شخص ممکن است اطلاعات محرمانه افراد دیگری را نیز در کوچه و بازار جار بزند. بنابراین امیدوارم در هیئت‌های اجرایی بعدی مورداعتماد واقع نشود. دوم این‌که چرا هیچ عضو دیگری چنین روایتی نقل نکرده؟ و باز امیدوارم بلافاصله یا حتی حین صحبت‌های ما ارسالی‌های دیگری در تأیید این موضوع از دیگر اعضای —فرضی یا واضعی— به دست تریبون نرسد! حاشیه تریبون: با تشکر این شهروند محترم. اما اولا: در این یادداشت اطلاعات محرمانه کسی افشا نشده است. بلکه اطلاعات محرمانه متخلفین از قوانین افشا شده است. ثانیا: اعتبار و میزان صحت این گزارش از سایر اعضای هیات اجرایی و نظارت به راحتی قابل راستی آزمایی است. ثالثا: عنوان "ارسالی" نه برای رفع مسئولیت بلکه برای حفظ احترام به مخاطبان کانال است. هویت تمام این افراد برای بنده کاملا روشن است و مسئولیت حقوقی تمام مطالب به عهده تریبون است.
ارسالی: از جواب این شهروند مشه این برداشتا را کرد: اولا که خیلی محرمونا دارن که این یکی پیشش هیچیه دوما معتمدینی که خودشون اونجوریا انتخاب مکنن باید رازدار اونا باشن و خبر پس نیارن سوما اینا معتمد اوناهن نه معتمد مردم چارما به طور ضمنی تایید کرده که این خبر درسته ولی نباس جار مزد پنجما وای به حال ما با این رویه