eitaa logo
تریبون
118 دنبال‌کننده
128 عکس
1 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
خاطره و خنده! 🔹 زمانی که قرار بود آقای دیداری از امامت جمعه کنار گذاشته شود، یکی از مسئولین ارشد شهرستان، خیلی مخالف بود و می گفت اغتشاش می شود و کشته می دهد و من مسئولیت قبول نمی کنم! هنوز که هنوز است هر وقت این حرف یادم می آید نمیتوانم جلوی خنده خود را بگیرم! 🔹 شنیده های موثق حاکی است که بر همین قیاس، یکی از مسئولان ارشد اجرایی شهرستان در حال بالابردن این جوِ سیاسی است که اگر فلان کاندیدایِ مطرح انتخابات تأیید نشود، چنین و چنان می شود! بله؛ بی جهت نبود که کدخدا برای مهره چینی این قدر اصرار و جسارت داشت! وقتِ برداشتِ محصول است؛ باید شانتاژ کنند تا برداشت محصول آسان تر شود! هرچند اگر رد صلاحیت تأیید شود. اگر اغتشاش و آشوبی باشد، در دلِ باندِ وابسته و فاسد و اهل باج و رانت و پارتی است! در کف کوچه و خیابان، هیچ اتفاقی نمی افتد؛ بدون تردید!
بله؛ وقتی نیروی دفتر نماینده و بدون سابقه مدیریت فرهنگی به ریاست آموزش و پرورش برسد، باید هم قدردان باشد؛ و از شورای نگهبان دلخور باشد! بدونِ تابش، ریاستی برای کارگر می ماند؟! (حاشیه: تبلیغ پیش از موعد آن هم از مسئول دولتی، هیچی!)
ارسالی. بدون شرح!
ارسالیِ یکی از فرهنگیانِ دلسوخته شهر.
حقه ای به نام توهم پیشرفت! یکی از ابزارهای تبلیغاتی بوقچیهایِِ باند حاکم برای استمرار وضعِ موجود اردکان، این است که اگر وقفه ای در حکومتِ این باند ایجاد شود، پیشرفت اردکان مختل یا متوقف می شود! نمی دانم منظورِ این جماعت از پیشرفت چیست؟! اما می دانم که یا خبر از بقیه شهرهای استان ندارند یا حاضرند همه وجدان خود را برای دنیایِ خود و دیگران، لگدمال کنند! به مرور مقایسه ای بین وضعیت اردکان و شهر همجوارش میبد خواهم کرد؛ تا روشن شود که نه تنها پیشرفت نداشتیم، بلکه نسبت به شهری که تا سه دهه قبل یکی از توابع اردکان بود، چقدر عقب افتاده ایم؛ و البته با درود بر همتِ مسئولانِ بی ادعایِ میبد. در گام اول، وضعیت بهداشت و درمان این دو شهر را مقایسه می کنم تا معلوم شود در اوهام باند حاکم پیشرفته هستیم؛ اما در عمل، هر روز بدتر از روز قبلیم. همه کسانی که سر و کاری با بیماری و درمان داشتند، می دانند شهر میبد در همه بخشهای زیر بهتر و پیشرفته تر از اردکان است: تعداد تختهای بیمارستانی، تعداد و تنوع متخصصان شاغل در بخش خصوصی و دولتی، تجهیزات بیشتر و پیشرفته تر پزشکی، تعداد آزمایشگاهها، درمانگاههای شبانه روزی دندانپزشکی، سونوگرافی و پزشکان متخصص زنان و زایمان، تخصصهای موجود در درمانگاه تأمین اجتماعی، پیشتازی در برقراری طب اورژانس و ... نمی دانم بوقچیها از کدام پیشرفت می گویند! اما می دانم در حوزه بهداشت و درمان و تجهیزات پزشکی اردکان در مقایسه با میبد هیچ حرفی برای گفتن ندارد! لطفا بوقچیهای کدخدا توهمِ پیشرفت را برای خودشان نگه دارند؛ و مردم را جیگر فرض نکنند؛ هر کسی اندک سر و کاری با وضعیت درمانی شهر داشته باشد، این نتیجه را به وضوح دیده است! پس کدام پیشرفت؟! کدام برتری؟! مردم، کر و کور نیستند؛ افتضاحِ وضعیتِ موجودِ درمانی اردکان، شایسته نام "پس رفت" است و نه "پیشرفت"!
تحلیلی به نفع تیم حاکم، از استادی از دانشگاه که حاضر نشده اسمش را زیر تحلیلش بنویسید؟! تخصص این استاد چیست؟ بر اساس مشاهده با چشم قضاوت کرده، یا بر اساس داده های علمی؟! مستندات تخصصی خلاف این تحلیلِ چشمی نیست؟! این شیوه از فرافکنی، خیلی وقت است که منسوخ شده است!
ارسالی: این عکس روز گذشته عصر در گردنه کذاب گرفته شده؛ اگر گوشی شما عکس‌های پیوسته یا پانوراما را پشتیبانی می‌کند، می‌توانید به خوبی از ابتدا تا انتهای این تصویر را ببنید! نکته مهم ابتدای تصویر و انتهای آن هست. ابتدای آن حدودا فضای روستای دولاب را نشان می‌دهد و انتهای آن فضای روستای بوز و در وسط عکس، فضای شهرهای اردکان، میبد است. آلودگی دشت یزد _ اردکان را ببینید!😐 مه صبحگاهی نیست!😕
ارسالی: این همه کلاس گذاشتن از اول بهمن قطار برای اردکان هست! حالا جالبه توی ماه بهمن یک در میان که بلیط هست، فقط ۴ تا صندلی هست؛ یعنی یکی کوپه اون هم یکی در میان برای اردکان! این همه پُز دادن برای یک درمیان یکی کوپه؟! واقعاً خسته نباشند نماینده و فرماندار و اعوانشون برای یک کوپه چهارنفره یک در میان!😐 این هم توسعه و پیشرفت شهر که مگن اقه حسود داره؟!!😐
احتمالا اثر مه صبحگاهی است! رونوشت: خانم پورملایی ریاست سازمان محیط زیست استان یزد
چند روز پیش، منطقه صنعتی اردکان از کاشیها تا آخر گندله را از کنار ریل آهن، رفتم و برگشتم. 🔹 مجتمع فولاد اردکان ظاهرا واحد بزرگی در کنار گندله، در آستانه افتتاح دارد. 🔹 ذوب و فولاد اردکان، پر از آلایندگی هوا و مخصوصا خاک، محوطه جدیدی به مجموعه اضافه می کرد! 🔹 سه مجموعه گندله و ارفع و غدیر در فکر توسعه هستند. نقشه ها، زمین پیشنهادی را نشان می دهد. در محل هم خط کشی با گچ شده بود! 🔹 فولاد نگین هم به شدت مشغول کار احداث کارخانه است. 🔹 ظاهرا مجوز یک آهک صنعتی دیگر هم چراغ خاموش به اسم یک خیریه و به کام دیگران، در حال نهایی شدن است. 🔹 یکی خبر داده که نقشه زمین دیگری برای آهک صنعتی هم در دست "ح .ق" دیده است. 🔹 فاز 2 آهک دهیاریها ظاهرا در حال نهایی شدن است؛ نمی دانم مجوز توسعه دارد یا نه؟ 🔹 آب را بردند و به ریش ما می خندند وقتی دبه به دست، در صف آبِ خوردن ایستاده ایم! 🔹 هوا را نابود کردند و به اندوه ما می خندند وقتی در صفهای پرتودرمانی و شیمی درمانی، هزینه می کنیم و بر سر خاک عزیزمان، ناله سر می دهیم! 🔹 و به شعور و فهم ما ریشخند می زنند،وقتی که می بینند به نام "پیشرفت" به استقبال طرحهای توسعه آنها می رویم و برایشان، نه گاو و گوسفند، بلکه نسلمان را جلوی پای منافعشان، قربانی می کنیم!
... و کوهی از سرباره را دیدم که از گندله 15 کیلومتر به سمت شهر حمل و دپو می شد! نمی دانم کدام عقلِ کلی چنین مجوزی داده است؟! و نمی دانم نانش را چه کسی می خورد؟! گفتند برای تولید بلوک، استفاده می شود؛ کارگاهی ندیدم که بلوک بزند! اگر هم باشد، این حجم بسیار زیاد از سرباره شاید مصرف چندین ساله یک مجتمع تولیدی بلوک باشد! (برای فهمِ بهترِ حجم زیاد سرباره، نفر حاضر در عکس را پیدا کنید!) آقایانِ مسئول شهر! آقایِ دادستان! اگر این شخص یا شرکت اعلام ورشکستگی کرد یا دپو را رها و شرکت را منحل کرد، چه کسی پاسخگوی این حجم سرباره در نزدیکی شهر است؟! عقل هم چیزی خوبی است والله!
کم کم دارد حالمان به هم می خورد؛ شوهای تبلیغاتی، عوامفریبی و دروغ بس است! چند سال است گفته می شود که مجوز جدیدی برای صنایع آلاینده صادر نمی شود! لابد مجوز آهک آپادانا و ماکان را ایادی استکبار جهانی و دشمنانِ خونیِ مردم اردکان صادر کردند! لابد نوچه های اسرائیل دارند خود را پاره می کنند که مجوز آهک به اسم "موسسه خیریه حضرت ا...." صادر کنند! امام حسین علیه السلام فرمود: اگر ردی از دین ندارید، حداقل آزادمرد باشید!
آخرین فاز؛ انتحار سیاسی؟! از حامیان کدخدا خبر رسیده که پیرو تردید و بلاتکلیفی در صلاحیت کدخدا،‌ شب گذشته جلسه‌ای با حضورِ دلهای نگرانِ برخی اصحاب کدخدا تشکیل شده! حضورِ تلفنیِ کدخدا هم بوده؛ در بخشی از جلسه، گفته شده که وعده تأیید صلاحیت را گرفته‌اند! و با وجود تردیدها، و با هماهنگی قبلی با کدخدا، گفته شده که بر فرض تأیید نشدن صلاحیت، تیم و اعضای ستاد و حامیان کدخدا، بروند در تیم تبلیغی "طبیب"! و این تصمیمِ سیاسی را باید با عنوان «بزرگترین عملیات انتحاری قرن در این محل»،‌ به خاطره‌ها بسپاریم؛ عملیات انتحار سیاسی، به معنای خودکشیِ سیاسی به قصدِ دشمن‌کشیِ سیاسی! شخصاً از این تصمیم و انتحارِ سیاسی،‌ به شدت استقبال می‌کنم؛ بارها گفته شده بود که «اصلاح‌طلبی» کدخدا از جنسِ «موج‌سواریِ سیاسی» و صرفاً ابزاری برای کسب قدرت است؛ و این عملکرد،‌ به تنهایی توان اثباتِ این ادعایِ قدیمی را دارد. مشاجراتِ بحث صلاحیتها و اظهارات مشارکتی‌ها علیه کدخدا در آستانه انتخابات مجلس هفتم هنوز در برخی آرشیوها قابل دسترسی است! حاشیه: بخشی از نطق آقای کدخدا از طریق گوشی یکی از اصحاب مجوزهای میلیاردی کدخدا، پخش زنده شده است؛ همانی که در عکس‌های دعوت هم حضورِ پررنگی دارد!
سرباره‌ها و مخاطرات زیست محیطی؛ سرگشاده به دادستان اردکان در خصوص دپوی حجم بسیار زیادی از سرباره‌ها، در نزدیکی شهر، مخاطرات زیست‌محیطی مهمی وجود دارد که نیازمند توجه جدی است. عمیقاً معتقدم در این شهر ملاحظات سیاسی و منافع اقتصادی،‌ مانع بزرگی بر راه رعایت حقوق مردم و سلامت محیط زیست است؛ لذا از حضرتعالی درخواست می‌کنم برای حل این مخاطرات اقدام عاجل بفرمایید. ۱. مسیر انتقال سرباره از گندله به طول حدود ۱۵ کیلومتر به سمت شهر، جاده خاکی است. تردد روزانه بیش از صد تا صد و پنجاه کامیون از این جاده برای حمل سرباره از کارخانه تا محل دپو، باعث تولید حجم بسیار زیاد گرد و غبار و ذرات ده میکرو است؛ با توجه به جهت باد غالب منطقه،‌ قطعاً یکی از کانون‌هایِ‌بزرگ ایجاد ذرات ده میکرو که یکی از مهم‌ترین آلاینده‌های هوای شهر است، این جاده خاکی و گرد و غبارِ حاصل از ترددهای کامیون‌های حمل سرباره خواهد بود. ۲. یکی از پسماندهای کارخانجات تولید فولاد، «غبار کوره‌های ذوب» است؛ جمع‌آوری و دفع این غبار ملاحظات زیست‌محیطی متفاوتی دارد. اما متأسفانه طبق شهادت افراد حاضر در محل،‌ حجم عمده یا تمام این غبار، با سرباره مخلوط و در محل کارخانه دپو شده است. با بارگیری از محل دپوی کارخانه، حملِ بدون پوشش بار و تخلیه در محل دپوی جدید، قطعاً بخش عمده‌ای از این ذرات و غبار فولادی مجدداً در محیط زیست منطقه رها می‌شود و سلامت مردم و هوا را بطور جدی تهدید می‌کند. ۳. بر فرضی که واقعاً قصد استفاده از این سرباره‌ها در محل جدید (که ۱۵ کیلومتر به شهر نزدیک‌تر است) باشد،‌ استفاده از این سرباره بدون استفاده از سنگ شکن به هیچ وجه ممکن نیست. مستحضرید که خود فعالیت سنگ‌شکن در این منطقه‌ی بسیار نزدیک به شهر،‌ باز هم می‌تواند کانون آلودگی جدید و منشأ بزرگی برای افزایش ذرات ده‌میکروی خطرناک باشد. جناب دادستان اردکان! اگر مطالعه عمیق و برآورد فنی از مخاطراتِ زیست‌محیطیِ ناشی از اقداماتِ منتهی به دپو و تولید احتمالی بلوک در منطقه‌ی فعلیِ انباشت سرباره‌ها توسط ناظران بی‌طرف صورت بگیرد، عمقِ فاجعه‌ی زیست‌محیطیِ این مجوز و فعالیت روشن خواهد شد. عاجزانه به عنوان یکی از ساکنانِ این شهر، از حضرتعالی درخواست می‌کنم بررسی فنی ابعاد مخاطراتِ زیست محیطی این مجوز و اقداماتِ منتهی به آن را در دستور کارخود قرار دهید. رونوشت: دادستان محترم استان یزد اداره کل بازرسی استان یزد اداره کل محیط زیست استان یزد اداره محیط زیست شهرستان اردکان
ارسالی قابل توجه و تأمل: سلام آقای پورروستایی شنیدم ادعا شده که قراره از این سرباره ها برای تولید بلوک سبک استفاده شود این در صورتی که طبق آزمایشات انجام شده در آزمایشگاه تخصصی دولتی، وزن مخصوص این سرباره ها به شرح ذیل اندازه گیری شده است وزن مخصوص ظاهری:۳/۴۱۲ گرم بر سانتی متر مکعب وزن مخصوص حقیقی: ۳/۲۵۰ گرم بر سانتی مترمکعب این در حالیکه وزن مخصوص بتن معمولی با مصالح شن‌و‌ماسه تقریبا مابین۲/۲ تا ۲/۶گرم بر سانتی متر مکعب است پس چگونه امکان دارد با این شرایطی که فقط وزن مخصوص مصالح سرباره بیش از وزن مخصوص بتن معمولی است بتن سبک ساخته شود جناب آقای پورروستای لطفا به دوستان بفرمایید که یه آدم معمولی هم می داند که وزن بتن سبک در کمترین حالت باید از بتن معمولی کمتر باشه ضمنا به دوستان بفرمایید وزن مخصوص بتن سبک تقریبا بین ۰/۳ تا ۱/۸۵۰ گرم بر سانتی متر مکعب می باشد./م.د
توهمِ کارآمدی! بوقچیان بر این شیپور دمیده و می دمند که چون فلانی نماینده بوده و هست، کارخانه و اشتغال ایجاد شده و بیکاری کم شده! آخرین آمار رسمی کشور می گوید استان یزد در آمار تعداد بیکاران، جزء پنج استان اول کشور در درصد بالای بیکاری است. آمار بیکاری در اردکان هم نشان می دهد تفاوت معناداری با بیکاری در کل استان نداریم؛ بلکه گاهی درصد بیکاری در اردکان از برخی دیگر از شهرهای استان بالاتر است. پس بقیه شهرهای استان و حتی 25 استان دیگرِ کشور وضعِ اشتغالِ به مراتب بهتری نسبت به اردکان دارند. اگر ایجاد اشتغال در استانها محصولِ کار نمایندگان باشد، نماینده ما تقریباً در ته لیست موفقیت قرار دارد! پس نمی فهمم بوقچیها از کدام توسعه و پیشرفت و کدام اشتغالِ ویژه و کدام کارآمدی سخن می گویند؟! اگر کسی لطف کند و آنها را از خواب بیدار کند، شاید توهم کمتری در شهر منتشر شود. @tribounardakan
چه افتخاری؟ چه توسعه ای؟! استان یزد در تابستان ۹۸ هشت دومین استان در نرخ بالای بیکاری و در پاییز ۹۸ پنجمین استانِ پیشتاز در بیکاری در کشور است. در این استانِ سرشار از بیکاری، اردکان یکی از بیشترین نرخهای بیکاری را داشته و دارد! به آمار زیر توجه کنید: 1. مقایسه آمار بیکاری شهرستانهای استان یزد در سال 1390 پس از 12 سال نمایندگی را در عکس ببینید! (بر اساس نمودار و آمار سازمان مدیریت استان یزد) پیشتازیم در بیکاری! 2. طبق گزارش مرکز آمار درسال 95 نرخ بیکاری بافق و مهریز و اشکذر و میبد از اردکان کمتر بوده! شهرهایی که ادعاهای گوشخراش نداشتند، نرخ بیکاری کمتری داشتند! 3. طبق گزارش معاون اداره کل ورزش و جوانان استان یزد در جلسه ستاد ساماندهی امور جوانان اردکان: سال گذشته (1397) آمار بیکاری استان یزد 12.1 درصد بوده. اما بیکاری جوانان اردکان 16.7 و درصد و بیکاری کلی 10.7 که البته مقیمی فرماندار وقت گفت که آمار قبول نداریم و بیکاری اردکان صفره! خبر و حواشی هنوز در سایتها هست. حالا نمی دانم نماینده ما در حوزه اشتغال چه افتخاری برای شهر ایجاد کرده که بوقچیها بدون آمار، فقط بر ادعای عوام پسند و متوهمانه توسعه و پیشرفتِ خیالی اردکان می کوبند؟! @tribounardakan
ارسالی: در جواب دوستی که " گوبلز" وزیر تبلیغات هیتلر در بحبوحه جنگ جهانی دوم را به رخ کشیده بود و...، باید بگویم بوقچیهای کدخدا بیشتر از نظریه مارپیچ سکوت استفاده میکنند و خوب هم استفاده کرده اند. مارپیچ سکوت نظریه ای از علوم ارتباطات است که توسط دانشمند آلمانی الیزابت نوئل نیومن در زمانی نزدیک به ایام جنگ جهانی دوم بیان شد و ناشی و متأثر از عملیات روانی نازی ها برگرفته و گسترش یافت. نظریه گرداب سکوت باور دارد که بر اساس قدرت رسانه‌ای می‌توان عقاید مخالف را مأیوس ساخت و اجازه داد در گرداب سکوت به فراموشی سپرده شوند. براساس این نظریه، تمایل به اظهار نظر توسط افراد، تحت تأثیر تصورات آن ها از فضای عقیده است. چنانچه رسانه ها با توجه به سه ویژگی تراکم، همه جایی بودن و هم صدایی فضای فکری جامعه را در اختیار بگیرند و عقایدی را به عنوان عقاید اکثریت توزیع و منتشر کنند، افراد مخالف و در اقلیت را به خاطر ترس از انزوا وادار به سکوت و کناره گیری می کنند و افکار و عقایدی همسان و مشابه را بر جامعه حاکم می سازند. در شرایط فعلی خوشبختانه با تغییرات تکنولوژی که در حال حاضر پیش آمده در فضای مجازی امکان گفتگو و تبادل نظر شکل تازه ای به خود گرفته و امکان اظهار نظر در مورد موضوعات مختلف به سادگی با عضویت در یکی از شبکه های اجتماعی برای همه امکان پذیر است. با توجه به اینکه در این فضا افراد آزادانه می توانند حرف خود را بزنند . باید قبول کنیم که دوران دروغ بزرگ و مارپیچ سکوت طی شده و ابزار مدرن رسانه ای یک قدم جلوتر از ما در حرکت است.پس بیایید واقع بین باشیم و به جریان آزاد اطلاعات باور داشته باشیم. در نظریات توسعه میخوانیم "توسعه بمعنی آگاهی " هرچه اطلاعات و آگاهیهای مردم افزایش یابد ما به توسعه نزدیکتر می شویم. @tribounardakan
🔹 در سایت مجتمع گندله سازی اردکان ادعا شده این شرکت 430 هکتار فضای سبز ایجاد کرده! 🔹 لطفاً هر کسی آدرسِ این فضای سبزِ 430 هکتاریِ گندله سازی را می داند، به بقیه هم بگوید! @tribounardakan
ارسالی
🔹 ارسالیِ تازه و طبیعی در این شهر؛ (با سانسور اسامی توسط تریبون) و حاشیه تریبون: 🔹 سلام آقای م...ک... قبلنا نمایشگاهای بهاره و پائیزه برگزار مکرد تا سکه به آقای ب... داده بود. فایل صوتی هم داشت که آقای ب... درخواست پول مکرده از ک... اگر بتونی ازش بگیری جالبه! 🔹 حاشیه تریبون: این قدر که نوشتیم و گفتیم چه فایده داشت که این یکی داشته باشد؟! دزدها هوای هم را دارند! @tribounardakan
لطفا این خبر را پخش نکنید؛ 1. شاید مدیران چادرملو و بقیه صنایع دل چرکین شوند و وجدان درد بگیرند! 2. شاید ریاست تقریبا مادام العمرِ کاریِ شبکه بهداشت اردکان ناراحت شود! 3. شاید نماینده که چند سال قبل گفته بود اولین ماموگرافی که وارد کشور شود به بیمارستان اردکان می آید، ناراحت شود! 4. مردم اردکان هم چقدر پرتوقع هستند؛ همان درمانگاه تامین اجتماعی چهار ساله که قراره از فردا، شبانه روزی شود، بسشان نیست؟! 5. مردم اردکان که می روند میبد؛ نشد، یزد؛ اگه نشد، بروند بافق. راهی نیست! 6. فولاد ارفع حقوق کریمِ بابا را می دهد؛ بس نیست؟! 7. یکی دیگه هم ماشین چند صدمیلیونی برای آقازاده خریده، حتماً زحمت کشیده! 8. دستگاه ویدئو لارنگوسکوپ اردکان ندارد؛ میبد هم ظاهرا ندارد؛ یزد هم تعداد محدودی دارد! 9. برخی، مفهوم توسعه و پیشرفت جیب خود و نزدیکانشان را با پیشرفت و توسعه شهر، اشتباه گرفتند! 10. لطفا این خبر را پخش نکنید و باعث ناراحتیِ باند قدرت و ثروت شهرستان اردکان نشوید. @tribounardakan
خبر ساده! سنگ آهن مرکزی ایران ـ بافق ۲۳ دی ماه موفق به دریافت سومین جایزه «مسئولیت اجتماعی و توسعه پایدار بنگاه‌های اقتصادی» از دست وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی شد! و صنایع بزرگ و آلاینده اردکان، چه منفعتی برای مردم و چه قدمی در راه انجام مسئولیت اجتماعی داشتند؟! کاش اگر آبرویشان نمی‌رفت، آماری می‌دادند! البته از خدمات آنها به عموم مردم پرسیدم؛ به خدماتشان به اصحابِ قدرت و ثروت و باندهای فاسدِ سیاسی و حقوق و ماشین و موبایل به سیاسی‌ها و به آقازاده‌ها و نورچشمی‌ها کار ندارم. @tribounardakan
شرمنده‌ی بی‌هنریِ مسئولان شهرم! در خبرهای شرکت سنگ آهن مرکزی ایران ـ بافق برخی از فعالیتهای این شرکت در راستای انجام مسئولیت اجتماعی در منطقه بافق را خواندم؛‌ فقط خجالت کشیدم و من به جای مسئولانِ شهرم، شرمنده‌ی بی‌هنری و کاهلیِ آنها شدم. خدمات این شرکت فقط به آموزش و پرورش بافق به شرح زیر بوده: 🔸ساخت مجموعه پرفسور حسابی 🔸احداث ساخت سه مدرسه خیری 🔸شروع به کار مجتمع تربیتی فرهنگی شایقی 🔸ساخت دو مدرسه توسط شرکت سنگ آهن بصورت خیری 🔸و دو مدرسه دیگر توسط شرکت پیمانکاری 🔸وعده پراید به رتبه تک رقمی کنکور که یک مقطع تحصیلی در بافق درس خوانده 🔸فراهم نمودن تجهیزات و وسایل ورزشی مدارس 🔸 سرویس دهی و ایاب و ذهاب اساتید کنکور 🔸جایزه ۲۰ میلیونی به قبول شدگانِ تک رقمی کنکور سراسری 🔸جایزه ۱۲ میلیونی به دو رقمی‌های کنکور سراسری 🔸 جایزه ۵ میلیونی به سه رقمی‌های کنکور سراسری 🔸سانس سینمای آهنشهر برای دانش آموزان 🔸 سانس سالن های ورزشی برای دانش آموزان 🔸 سرویس دهی مدارس برای اردوهای درون شهری یا برون شهری 🔸 برگزاری کلاس های کنکور و تقویتی 🔸 در اختیار قرار دادن سالن همایش های آهنشهر برای برگزاری جشن های دهه فجر 🔹 این لیست فقط کمکهای سنگ آهن مرکزی بافق به آموزش و پرورش بود؛ آمار بقیه کمکهای این شرکت به سایرنهادهای بافق را ندارم. فقط متأسفم؛ شرکت چادرملو و بقیه شرکت‌های فولادی و کاشی و شیشه و... که چندین برابر سنگ آهن مرکزی بافق آلایندگی و درآمد دارند، و این همه هزینه زیست‌محیطی و اجتماعی برای اردکان ایجاد کرده‌اند و نابودی آب و خاک و اپیدمی سرطان در انتظار این مردم است، چه خدمتی به این شهر داشته‌اند؟! کاش آماری بدهند! همه این شرکتهای بزرگ، فقط و فقط به اندازه یک شرکت سنگ آهن مرکزی به آموزش و پرورش این شهر کمک کرده‌اند؟! یا این شرکت‌ها، پول و باجشان به خیریه‌هایِ نورچشمی می‌رود که معلوم نیست کجا خرج می‌شود؟! (پولشویی؟!) شاید هم حقوق نورچشمی‌ها می‌دهند؟! شاید هم ماشین و موبایل به آقازاده‌ها می‌دهند؟! و یا شاید هزینه تبلیغاتِ باندهای قدرت و ثروت و فساد می‌دهند؟! کاش! کاش‌روزی برسد که پرده‌ها برافتد؛ ‌و آن روز، باشیم و ببینیم! @tribounardakan
سؤال حقوقی! بر اساس ماده ۱۲ اساس‌نامه شرکت تعاونی دهیاری‌ها، «صرفاً شخصیت حقوقی نهاد دهیاری می‌تواند به عضویت تعاونی دهیاری‌ها، درآید». و در تبصره ۱ ماده ۱۲ اساس‌نامه فوق صراحتاً چنین آمده است: «دهیارانی که به نمایندگی از دهیاری در تعاونی ذی ربط در هیأت مدیره سمت دارند، چنانچه به هر دلیل (استعفا، عزل و…) از سمت دهیار برکنار شوند، سمت هیأت مدیره آنها در شرکت تعاونی دهیاری ها نیز کأن لم یکن خواهد بود و دهیاری ذیربط موظف است در اولین فرصت نماینده قانونی خود را جهت شرکت در جلسات هیأت مدیره به شرکت تعاونی معرفی نماید.» شنیده‌های موثق حاکی است بیش از دو ماه است یکی از دهیاران شهرستان اردکان،‌ با دستور قضایی از شغل خود تعلیق شده و قانوناً نمی‌تواند عضو هیأت مدیره شرکت تعاونی دهیاری‌ها باشد! گفتنی است در پرونده­ هايي كه به استناد ماده7 قانون تشديد مجازات مرتكبين ارتشاء، اختلاس و كلاهبرداري علیه كارمندان دولت تشکیل می‌شود، کارمند از تاريخ صدور كيفر خواست از شغل خود معلق مي­ شود. اکنون این سؤال پیش می‌آید آیا در شرکت تعاونی دهیاری‌های اردکان این ماده قانونی و تبصره آن اجرایی شده است؟! مسئول اجرای قانون در این شرکت کیست؟! رونوشت: دادستان محترم اردکان اداره کل بازرسی استان یزد استانداری یزد شرکت تعاونی دهیارهای اردکان @tribounardakan