eitaa logo
تریبون
116 دنبال‌کننده
128 عکس
1 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
به موقع و در زمانی که فرصت مناسبی برای پیشگیری بود، در تریبون تذکر و هشدار داده شد! اما متأسفانه خبر موثق رسیده که بدون موافقت کمیسیون ماده پنج، یکی از سه ملک فوق (متعلق به آقای فخرالدین حجازی) تفکیک شده است! گزارش بقیه هم به زودی درج می کنم؛ ان شاءالله پس این که پرسیدیم شورای شهر و نهادهای نظارتی، خوابند یا بیدار، سؤالِ بی ربطی نبود! @tribounardakan
آرزویی برای آینده اردکان 🔹 (یادداشت دکتر علی متولی زاده اردکانی؛ عضو گروه علوم پایه فرهنگستان علوم) 🔹 در مورد آقای دکتر رضا داوری و دکتر ملک افضلی و دکتر محقق داماد نمی دانم در مورد اردکان و اوضاع و احوال فرهنگی و اجتماعی و مراکز علمی و آموزش و پرورش آن چه فکر می کنند و از نزدیک چقدر آشنا هستند. اما تجربه چند سال ارتباط نزدیک اینجانب با آقای تابش (حداقل برای 2-3 جلسه) و قول های ایشان در بهره گیری از توانمندی علمی اینجانب در جهت پیشبرد اردکان در حوزه های سلامت و محیط زیست که هیچ کدام عملیاتی نشد! سیاسی کاری ایشان را درک می کنم اما به عنوان نماینده اردکان باید منافع دراز مدت این مردم را در نظر می داشتند. نگاهی کوتاه به فعالیت های آیت الله اعرافی و نماینده میبد نشان می دهد آینده نگری آنها در حوزه های و علمی و فرهنگی و اقتصادی هماهنگ هستند و شعاری نیستند. جالب است آقای دکتر داوری و محقق داماد هر دو علمی و فرهنگی و حضور در فرهنگستان علوم دارند؛ اما اثری از رد پای این دو بزرگوار در برنامه ریزی برای آینده علمی و فرهنگی مردم اردکان دیده نمی شود. شاید این رد پا وجود دارد؛ اما من در این چند سال گذشته که به اردکان تردد داشتم ندیدم. امیدوارم نماینده بعدی اردکان هرکس که هست، واقعا به فکر آینده دراز مدت اردکان از نظر توسعه اقتصادی و علمی و فرهنگی باشد. @tribounardakan
وحشتناک! خطرناک! غیرقابل تحمل! اما دریغ از یک اخطار ساده. دریغ از دستوری که صبحگاه و ورزش در محوطه مدارس را ممنوع کند! دریغ از هشداری برای همراه داشتنِ ماسک! دریغ از ذره ای دغدغه سلامتِ مردم و دانش آموزان از چسبندگان میز و شیفتگانِ قدرت و ثروت!
آینده شوم و تاریکِ اردکان! در این هوای آلوده، جانبازان هفتاد درصد اردکان و شرکت سیدحسنی دو مجوز آهک می گیرند! کدخدا و غیرکدخدا دنبال مجوز آهک برای موسسه خیریه نگهداری معلولین هستند! گندله از آغاز فاز دو صحبت می کند! دو سه تا کارخانه فولاد در حال احداث است. تازه، آب نبوده؛ صبر کنید آب خلیج فارس برسد؛ تازه فولادیها، جولان خواهند داد! هیچ برنامه ای برای کنترل آلودگی نیست. هیچ طرحی برای توقف صنایع آلاینده نیست. مسئولان این شهر و استان حتی تا نوک دماغشان را هم نمی بینند! @tribounardakan
همین قدر پُر رو! طرف، رشوه چرب گرفته؛ بعدش زیرآب زده، دروغ گفته، مسئولین محلی را دور زده، نه برای یکی بلکه بیشتر، مجوز جور کرده! حالا میگه چرا مسئولینِ ایالتی، مسئولین محلی رو دور میزنن؟! یکی بیاد ایشون رو هم شریک کنه تا ساکت بشه! همین قدر پُر رو! همین قدر تهوع آور!
به کی و کجا وصل هستند؟! یک گروه موسیقی بنر تبلیغی زده، بلیط فروشی می کند، در فضای مجازی اطلاعیه و تبلیغ زده، شنیدم شورای شهر هم حمایت مادی کرده، قراره بیخ گوشِ حوزه علمیه، کنسرت بذاره، اما ظاهرا هنوز از ارشاد اردکان مجوز نگرفته! اینجا اردکان است؛ به نظر شما این تیم به کی و کجا وصل هستند؟!
گافِ سنگین تریبون یا گندِ خفنِ بوقچی‌ها؟! بدونِ این که از کسی نام ببرم، پرسیدم چرا یک گروه موسیقی،‌ قبل از صدور مجوز، اقدام به تبلیغ در فضای حقیقی و مجازی و فروش بلیط کرده؟! مثل بسیاری از یادداشتها، این یادداشت را تکذیب کردند! و در ادامه،‌ با یک مانور مفتضح و با انتشار یک نامه و البته سانسورِ کاملاً آگاهانه و فریبکارانه تاریخ و شماره نامه،‌ وانمود کردند که این کنسرت،‌ مجوز داشته است. در بخشی از تکذیبیه نوشته بودند که سرپرستِ این گروه، می‌داند حداقل چند هفته قبل از شروع تبلیغات و اجرا،‌ مجوزهای لازم را کسب کند! اما تصویر نامه را بدون سانسور تاریخ و شماره آن ببینید! تا معلوم شود دروغگو کیست؟! تازه بعد از انتشار یادداشت تریبون و فقط دو روز مانده به اجرای کنسرت (و نه چند هفته مانده به اجرا)،‌تازه نامه اولیه اداره ارشاد اردکان مبنی بر موافقت با اجرای کنسرت صادر شده است! یعنی ادعای تریبون کاملاً درست بود. بدون مجوز،‌ بنر تبلیغی و تبلیغ مجازی و بلیط‌فروشی صورت گرفته است. البته بدیهی است نامه استعلام اداره ارشاد از نیروی انتظامی به هیچ وجه به معنای صدور مجوز توسط اداره ارشاد نیست. در هر صورت، با انتشار تصویر کامل نامه،‌ معلوم می‌شود این تکذیبیه، دروغِ بزرگی بیش نبود! نکته دردناک و شاید تهوع‌آور،‌ ادعای گوشخراشِِ اخلاق‌مداری توسط کسانی است که به راحتی دروغ می‌گویند؛ تهمت می‌زنند و مسخره‌ می‌کنند! و نکته‌ای خطاب به دادستان محترم اردکان! از حضرتعالی درخواست می‌کنم با این تخلف در عرصه فعالیت فرهنگی _ هنری برخورد کنید تا قانون‌شکنی و خودمحوری به یک رویه تبدیل نشود!
خبرِ خوب! سلام دستگاه ام آر آی بیمارستان اردکان فردا در بیمارستان زمین گداشته می شود که با همت چند تن از خیرین ساختمان ان ساخته شده و دستگاه آن به همت حاجی رضا جندقی به یاد مرحوم فرزندش خریداری گردیده است.
دستگاه ام آر آی بیمارستان اردکان همین امروز. فرد موثقی می گفت هیچ یک از مسئولین شهر در این امر نقشی نداشته اند! صرفا جهت اطلاع؛ که از فردا هر کسی ادعا نکند کار من بوده! و سپاس از نیکوکارانی که به دور از هیاهو به فکر این مردم هستند!
ارسالی از اهلِ فن: مطلب مربوط به افزایش آلاینده ها در شب رو الان خوندم. آلایندگی قراضه در فولادسازی به مراتب بیشتر از آهن اسفنجی هست و آلودگی ناشی از اون حتی با چشم هم قابل رویت هست. برای همین یه استاندارد تعریف شده که بیشتر از اون مقدار نباید قراضه شارژ بشه. به همین دلیل اکثر فولادسازی های اردکان و مخصوصا فولاد.....و.....، شارژ قراضه رو شب ها بیش از حد مجاز انجام میدن. به طوری که معمولا اول صبح یه لایه سیاه کل منطقه رو پوشونده ولی منبع این آلودگی مشخص نیست؛ چون قبل از طلوع خورشید شارژ قراضه متوقف میشه. تو بقیه صنایع هم ممکنه اتفاق مشابهی رخ بده و باعث بشه شاخص اول صبح بالاتر از شاخص ظهر باشه.
برگ آخر! (ساعتِ صفرِ بامدادِ پنجشنبه 24 بهمن 1398) حالیا مصلحت وقت در آن می‌بینم/ که کشم رخت به میخانه و خوش بنشینم. جام می گیرم و از اهل ریا دور شوم/ یعنی از اهل جهان پاکدلی بگزینم. جز صراحی و کتابم نبود یار و ندیم/ تا حریفان دغا را به جهان کم بینم. سر به آزادگی از خلق برآرم چون سرو/ گر دهد دست که دامن ز جهان درچینم. بس که در خرقه آلوده زدم لاف صلاح/ شرمسار از رخ ساقی و می رنگینم. سینه تنگ من و بار غم او هیهات/ مرد این بار گران نیست دل مسکینم. من اگر رند خراباتم و گر زاهد شهر/ این متاعم که همی‌بینی و کمتر زینم. بر دلم گَرد ستم‌هاست خدایا مپسند/ که مکدر شود آیینه مهرآیینم.
تلاشِ بیهوده! 🔹 پرده اول: از یک شهردار به خاطر جعل سند شکایت کردیم؛ کارشناس رسمی دادگستری، جعل سند را تایید کرد و ذی نفع که از قضا از رفقای همان شهردار بود، حدود چهارصد میلیون تومان (البته به قدرت خرید پنج _ شش سال قبل) منتفع شده بود! دادیار قرار مجرمیت صادر کرد؛ در روزگاری که آقای شمس دادستان بود، توسط معاونش "آقای حدادزاده" (دادستان فعلی) این قرار مجرمیت برگشت خورد و در. این برگشت، به نحو معجزه آسایی، سوءنیت در جعل محرز نشد! به هر حقوقدانی و وکیلی که حکم را نشان دادم، جز نیشخند و تلخند و نگاه معنادار چیزی تحویلم نداد؛ از این تلاشِ بی حاصل عبرت نگرفتم! 🔹 پرده دوم: از همان شهردار، مستند به برآوردهای سازمان بازرسی و کارشناسان با تجربه در امور شهرداری و مالی، شکایتِ حیف و میل چند میلیاردی اموال عمومی شد! آقای حدادزاده معاون سابق دادستان که امروز خودش دادستان است، قبل از این که حکمی صادر شود، گفته (نقل به مضمون) که شاکیان با این شهردارِ سابق خصومت شخصی دارند! و چه قضاوت غیرمنصفانه و عجولانه ای از یک دادستان؟! 🔹 پرده سوم: و آیا مدیر فاسدی از گردنه دادستان یزد عبور خواهد کرد؟! من که قلم را غلاف کردم و از این همه وقتی که برای نوشتن صرف کردم، به شدت پشیمانم! آن شهردار به مقامات بالاتر رسید و همچنان به کارش! مشغول است!! باقی را نمیدانم؛ اما شخصا امیدی ندارم! و این یادداشت، فقط گزارش یک نمونه از نمونه هایِ فراوانِ "تلاشِ بیهوده" بود. 🔹 رونوشت: محمدرضا شوق الشعرا رضا بردستانی دادستان یزد آقای حدادزاده رئیس کل دادگستری استان یزد آقای دهشیری دادستان کل کشور ریاست محترم قوه قضائیه و رونوشت: به همه کسانی که مکرر می پرسند چرا "تریبون" تعطیل است و چیزی نمی نویسم! جواد پورروستایی