ادامه …«با تراز طبیعی پلئیادین-مارپیچی دروازه های ستاره جهانی، سیاره نیبیرو. اگر میدان‌های الکترومغناطیسی زمین به‌درستی با هم‌ترازی پلئیادین-مارپیچی طبیعی ستاره‌ی جهانی ستاره‌دار هم‌تراز نمی‌شدند، با پیشروی چرخه فعال‌سازی ستاره‌ای ۲۰۰۰-۲۰۱۷ زمین مجبور به تغییر قطب می‌شد. نژادهای میثاق زمرد، قراردادهای پلژادیان سیریان در سال ۱۹۹۲ را به عنوان ابزاری برای جلوگیری از این درام معلق (و از مدت ها پیش گفته شده) تغییر قطب زمین آغاز کردند، به این امید که نژادهای انسان و آنوناکی-هیبرید زمین بتوانند از این سرنوشت فاجعه بار در امان باشند. لژیون‌های آنوناکی وارد موافقت‌نامه‌های پلئیادین-سیریا در سال ۱۹۹۲ شدند، تنها به این دلیل که برنامه‌های اصلی آن‌ها تا حدودی توسط معاهده‌های بشری در پیمان ایلومیناتی زتا در دهه ۱۹۳۰ خنثی شده بود، که از طریق آن Omicron-Drakonian و Odedicron-Reptilian حقوقی را به دست آوردند. مزیت استراتژیک نسبت به تأثیر آنوناکی در درام زمینی معاصر. لژیون آنوناکی تصمیم به شکستن قراردادهای پلجادیان-سیریان در سال ۱۹۹۲ گرفتند، زیرا بنیانگذاران میثاق زمرد تسلیم خواسته های خود نشدند که کل نژاد بشر زمین تحت سلطه نخبگان انحصاری نژادهای دورگه Annu-Melchizedek Anunnaki در زمین داخلی قرار گیرد.آنوناکی ها قراردادهای اولیه خود در سال ۱۹۹۲ مبنی بر سرپرستی مشترک انسان و آنو-ملخیزدک از معبد زمین را زیر پا گذاشتند و سعی کردند از "برنده" خود در نگه داشتن دروازه ستاره خورشیدی-۴ به عنوان وسیله ای برای باج گیری از بنیانگذاران برای قرار دادن سرنوشت انسان استفاده کنند. انگشت شست برتری نژاد Anunnaki. موافقت با چنین خواسته ای معادل فروختن بشریت زمین به بردگی همیشگی آنوناکی است، و تاریخچه ممنوعه پنهان زمین همانطور که صادقانه در دیسک های هولوگرافی صفحه CDT-Plate Emerald Covenant ثبت شده است، به وضوح نشان می دهد که چنین عملی از آنوناکی مجاز است. برتری بر روی زمین، پایان سریع نوع بشر را تضمین می کند.هنگامی که نژادهای میثاق زمرد بنیانگذار کریستوس از تسلیم شدن به تقاضای خودخواهانه آنوناکی مبنی بر تسلط بر حق بشریت برای آزادی و برابری خودداری کردند، لژیون های آنوناکی توافقنامه پلئیادین-سیریان ۱۹۹۲، به جز گروه انوک، از یارو زمرد جدا شدند.با این باور که در اتحاد خود می توانند از طریق پیروزی استراتژیک بر هر دو نیروی ترسناک Drakonian Agenda Orion و نژاد Emerald Covenant Guardian به تسلط بر زمین دست یابند. بنیانگذاران میثاق امرالد به مذاکرات با هر گروه آنوناکی که هنوز علاقه مند به حل مسالمت آمیز این مناقشه هستند، ادامه دادند و در ۵ ژوئیه ۲۰۰۰، معاهده جدیدی به نام معاهده الطایر به توافق رسید.اکثر گروه‌های آنوناکی فراری با اکراه موافقت کردند که بر اساس قول نژادهای میثاق زمرد برای کمک به آنها در جنگ‌های تراکم-۳ شکارچی که در حال حاضر در حال گسترش است، که در آن دارایی‌های آنو-الوهیم آنوناکی سقوط کرده در شکارچیان تحت ستیزه‌جویان تهاجمی قرار داشتند، دوباره وارد پیمان زمرد شدند.حمله توسط لژیون های Omicron-Drakonian و Odedicron-Reptilian جبار.» #حقایق_داغ @Truthsgram

‏«همه ما حس ذاتی ارتعاشات و فرکانس ها را داریم.هر مخاطبی این را می‌فهمد». ‏بابی مکفرین مثالی از قدرت مقیاس پنتاتونیک در انسان را به نمایش می گذارد.» ناخودآگاه انسان #حقایق_داغ @Truthsgram

نخ ریسی پنبه ای و بافت پارچه های پنبه ای به روشی کاملا سنتی . #آموزش_بقا @Truthsgram

‏پشت پردهء آتش سوزی های جزیره مائوی هاوایی . #حقایق_داغ @Truthsgram

«برخلاف اخباری که هشداردهنده‌های آب و هوایی منتشر می‌کنند، افزایش دما به دلیل افزایش دی اکسید کربن در جو نیست، بلکه دمای زمین توسط فعالیت خورشیدی تنظیم می‌شود.آب و هوا همیشه تغییر کرده است، مدت‌ها قبل از اینکه انسان‌ها به اینجا برسندو تا مدت‌ها بعد از رفتن ما به تغییر ادامه خواهد داد، اما نهادهای جهانی مانند سازمان ملل و WEF از ما می‌خواهند که باور کنیم که انسان‌ها باعث آن شده‌اند تا بهانه‌ای برای اعمال تمامیت خواهی مطلق و در نتیجه کنترل کل زمین باشد.» #حقایق_داغ @Truthsgram

ذوب سنگ آهن در کوره ذوب فلزات بصورت بدوی در جنگل . #آموزش_بقا @Truthsgram

💠 با داغ شدن بحث بنزین دروغ‌های «ایران اینترنشنال» را باور نکنید، بشنوید حدود یک سال پیش چه می‌گفتیم! ⚠️ توجه: این صحبت‌ها قبل از شروع اعتراضات به بهانه مهسا امینی ( از خطه کُردستان)، فیلترینگ اینستاگرام و تعطیلات گرمایشی ( تغییرات اقلیمی) است! #حقایق_داغ @Truthsgram

شفق قطبی و مرکز زمین .دوستان باور کنید که شفق قطبی خیلی اسرار آمیزتر از چیزی هست که به ما میگن.این پدیده زیبا طوفان خورشیدی نیست، شفق قطب به چاکرا اصلی زمین میرسه به مرکز زمین به قطب شمال... قطب شمال جایه که موجودات دیگه ای هم در اون سرزمین زندگی میکنن ، و فقط برف و یخ و سرما نیست؟ قطب شمال میتونه جایی باشه که با دنیاهای دیگه ارتباط داره اینجا میتونه مرکز چهار بُعد هستی باشه یه دروازه برای اتصال بین این دنیاها نقشه باغ عدن رو یادتونه عکس آخر همین فیلم؟ اون چهار سرزمینی که با چهار رود از هم جدا شده بودن، صلیب شکسته(چلیپا) اینا همه یه نقشه هستن از منطقه ای اسرار آمیز... حقیقت خیلی بزرگتر از اطلاعاتی هست که به ما گفتن ما هــــیچی از واقعیت دنیای خودمون نمیدونیم هیچی... #حقایق_داغ @Truthsgram

نور اسرارآمیز شفق های قطبی بر اثر طوفان های خورشیدی که به لایه الکترومغناطیسی زمین برخورد میکنند شکل میگیرن، توضیح علمی این پدیده یه جورایی درسته اما همه ماجرا نیست.بزرگترین ایزد باستان کی بوده؟ میترا، شَمَش (شمس) ، رع ، هلیوس و... خورشید خدای خدایان در بین ایزدان طبیعت بود اقوام کهن احترام خاصی برای خورشید قائل بودن و گاهی اون رو میپرستیدن، حیات بخشی انرژی خورشید در باور اونها نور خداوند بود، نور‌ی که دلیل خلق جهان بود درواقع همون روح یا اِتر. ادامه … @Truthsgram

ادامه «…علم امروزی برگرفته از دانش اعصار گذشته است علومی که حالا به خرافات و دروغ شناخته میشن مثل کیمیا و سیمیا، اما علم عصر حاضر با تعریفی جدید و محدود این دانش رو به مردمی که درکی از ماوراء ندارن ارائه میده، توضیح علمی آرورا یا شفق هم نمونه ای از علم کنونی هست. ذرات خورشید (روح) که از خورشید(خدا) آزاد و وارد زمین میشن باعث ایجاد شفق در آسمان میشن. . سرخپوست های کانادایی به شفق قطبی میگفتن رقص ارواح. اسکیموهای گرینلند معتقد بودن که ارورا گذرگاه باریکیه تا از طریق اون ارواح وارد بهشت بشن. شفق قطبی در اساطیر نورس دروازهٔ ورود به والهالا بهشت وایکینگ ها بود. قبایل بومی آمریکا شفق قطبی رو ارواحی میدونستن که به شَمن ها کمک میکنند و... روح فقط به معنای روح انسان نیست هر ذره از عالم هستی دارای روح هست، روح یا اِتر پایه و اساس خلقت تمام مخلوقاته یعنی هر چیزی دارای روحه اما قدرت روح بسته به مرتبه و مقام اون مخلوق متفاوته، درخت روح داره، آب روح داره ،انسان روح داره و... . شفق قطبی نه فقط در قطب که در تمام دنیا وجود داره ، اما قطب یا مرکز زمین مکانیه که این انرژی غلیظ تر از بقیه دنیاست، قطب شمال مثل یک قیف عمل میکنه و انرژی رو به درون میکشه، این اتفاق رو به انرژی تورس هم میشناسن تورس تعریفی از انرژی هست که همیشه در حرکت و سیاله. بدن ما هم مشابه زمین ارورا یا شفقی داره که اون رو در برگرفته، این انرژی نسبت به احساسات ما قدرتش کم و زیاد میشه. . اینجوری میشه گفت که اگر زمین‌ یک انسان و دارای مغز بود، مرکز قطب شمال محل قرارگیری این مغز بود، تنها راه ارتباط ما با دنیای ماوراء مغز ما هست دروازه ورود ما به ابعاد بالاتر از طریق قدرت ذهن انجام میشه، درست مثل قطب شمال که دروازه بهشت نامیده شده شاید حالا قطب شمال سرد و یخبندان باشه اما داستان های زیادی از گذشته هست که میگن سرزمینی زیبا با مردمی به دور از هر شر و بدی در قطب شمال وجود داشت و بنظرم هنوز هم قسمتی از این سرزمین و مردمان وجود دارن. جالبه در فیلمهای زیادی نشون میدن که آخرین منطقه ای که بعد از نابودی زمین انسان هارو پناه میده شمال هست ، مثلا فیلم گرینلند یا ورلد وار زد و... قبلا درمورد" کوه "مرو" یا" تیره کوه در اساطیر ایرانی صحبت کردیم، بزرگترین کوه دنیا که ستاره قطبی در بالای اون قرار داره و تمام ستارگان به دورش در گردش هستن ، کوهی در مرکز زمین که دلیل حرکت عقربه شمال قطب نما هست سرزمین خدایان و بهشت و... واقعا داستانها و افسانه های زیادی در مورد قطب شمال وجود داره و نمیشه توی یک پست آوردشون ،اما خلاصه اش اینکه منطقه قطب شمال درگاه ورود خروج انرژی به زمین هست و بنظرم دلیل اصلی قدرت حکومت های روسیه و آمریکا هم بخاطر همین سرزمینه هرکسی که انرژی رو کنترل میکنه دنیا رو کنترل میکنه... » #حقایق_داغ @Truthsgram

این بخشی از کتاب "دوازدهمین سیاره" بود، نویسنده کتاب "زکریا سیچین" ادعا میکنه که به کمک ترجمه متون باستانی اقوام سومر این کتاب رو نوشته. موضوع اصلی کتاب درمورد سیاره ای به اسم "نیبیرو" است دوازدهمین سیاره منظومه شمسی که هر چند هزار سال یک بار در مدارش به زمین نزدیک میشه، سیچین معتقده که در این سیاره خدایان یا نژادی پیشرفته به نام آنوناکی ها زندگی میکنند. اون در کتاب میگه که آنوناکی ها هزاران سال قبل بدنبال منابع (طلا) به زمین اومدن و چون نیروی کار کافی برای استخراج طلا نداشتن، ژن آنوناکی رو با DNA نزدیک ترین موجوداتی که شبیه به خودشون بودن یعنی میمون ها ادغام کردن و نمونهٔ اولیه انسان رو خلق کردن تا در معادن کار کنند و... اون ها با دانشی که داشتن اولین انسان رو به اسم "آداپا" به وجود آوردن و نوع مؤنث رو هم از DNA آداپا یا آدم گرفتن، شبیه به همون داستان کتاب های مقدس خلق آدم و حوا. سیچین میگه که خدای خدایان یا حاکم سیاره نیبیرو شخصی بود به اسم "آنو" (آن او) یا همون یگانه، آنو دو پسر داشت به اسم آنلیل و آنکی نمایندگان آنو در زمین. ادامه … @Truthsgram

ادامه «…. این دقیقا شبیه باورهای زرتشتی هست "زروان" یا خدای یگانه در دین زرتشت دو پسر داشت به اسم اهورامزدا و اهریمن (نور و تاریکی) آنلیل معادل(مزدا) خدای دنیا و آنکی معادل(اهریمن) خدای دنیای زیرین یا دنیای مردگان. این دو در کتاب سبچین همیشه باهم در رقابت هستن، قسمتی از کتاب میگه وقتی آداپا به وسیلهٔ خدایان خلق شد اون رو در باغی قرار دادن تا زندگی کنه یا به خدایان خدمت کنه، بعد آنکی (مار-اهریمن) به سراغ آداپا (آدم) میره و دانشی بهش میده یا اطلاعاتی رو بهش میگه که برای خدایان خطرناکه برای همین آداپا رو از باغ بیرون میکنند. در‌ کتب مقدس اومده که ما آدم رو خلق کردیم و گفتیم از تمام میوه های باغ بخور اما سمت میوه درخت دانش خوب و بَد نرو که هر آن خواهی مُرد، بعد هم ابلیس به شکل ماری وارد باغ میشه و آدم رو وسوسه میکنه تا از میوه درخت بخوره. درخت درواقع مفهومی از دانش هست: درخت تو گر بار دانش بگیرد به زیر آوری چرخ نیلوفری را حالا آدم با وسوسه دشمنش سمت چه دانشی رفته که باعث خشم خداوند شده دقیقا معلوم نیست. ما اطلاعات محدود و خیلی کمی از داستان خلق شدن انسان بدست خداوند داریم، چند آیه از کتاب مقدس و چند آیه هم از قرآن و... خیلی تفکر سطحی هست که تصور کنیم خداوندی که دنیا رو برای انسان خلق کرده از خوردن یک سیب، یک دانه گندم یا یک میوه اینطور از آدم خشمگین شده و اون رو از خودش دور کرده. . در واقع داستان هبوط آدم تعریفی ساده از نتایج اشتباهات هست انجام کاری هرچند کوچک که عواقبی بزرگ به همراه داره اما پشت این داستان بنظر ساده یک حقیقت بزرگ مخفی شده رازی که کسی اون رو برای ما فاش نمیکنه چون هرکسی نسبت به درک و آگاهی که داره باید اون رو ببینه و بفهمه و این قانون نانوشته ای هست که همه ازش تبعیت میکنند. . کتاب سیاره دوازدهم پر از موضوعاتی مربوط فضا کهکشان و... است اما بخشهایی هم داره که بنظرم جالب بودن و بعنوان یه کتاب فانتزی جذاب میشه خوندش ادامه...👇 @Truthsgram

«…کتاب سیاره دوازدهم اثر ذکریا سیچین پر از موضوعاتی مربوط فضا کهکشان و... است اما بخشهایی هم داره که بنظرم جالب بودن و بعنوان یه کتاب فانتزی جذاب میشه خوندش» #حقایق_داغ @Truthsgram

طاعون بوبونیک و چرخهء بیماری و صنعت پزشکی در قرون وسطی "زمانی که طاعون بوبونیک در سال ۱۵۳۰ ژنو را فرا گرفت، همه چیز آماده بود. آنها حتی یک بیمارستان کامل با پزشکان، امدادگران و پرستاران برای قربانیان طاعون باز کردند. تاجران کمک کردند، قاضی هر ماه کمک های مالی می داد. بیماران همیشه پول می دادند. اگر یکی از آنها به تنهایی می مرد، همه کالاها به بیمارستان می رفت. اما بعد یک فاجعه رخ داد: طاعون در حال از بین رفتن بود، در حالی که یارانه ها به تعداد بیماران بستگی داشت. برای کارکنان بیمارستان ژنو در سال ۱۵۳۰ بحث درستی و نادرستی وجود نداشت. اگر طاعون پول تولید کند، طاعون خوب است و سپس پزشکان سازماندهی شدند…» ادامه … @Truthsgram

ادامه«…در ابتدا، آنها فقط بیماران را مسموم می کردند تا آمار مرگ و میر را بالا ببرند، اما به سرعت متوجه شدند که این آمار نباید فقط در مورد مرگ و میر باشد، بلکه در مورد مرگ و میر ناشی از طاعون باشد.پس شروع کردند به بریدن کورک از بدن مرده ها، خشک کردن، در هاون آسیاب کرده و به عنوان دارو به بیماران دیگر می دادند. سپس شروع به گردگیری لباس ها، دستمال ها و جوراب ها کردند. اما به نحوی طاعون به کاهش خود ادامه داد. ظاهراً بوبوهای خشک شده خوب عمل نکرده اند.پزشکان به شهر رفتند و شب‌ها پودر بوبونیک روی دستگیره‌های در پخش کردند و خانه‌هایی را انتخاب کردند که می‌توانستند سود ببرند. همانطور که یکی از شاهدان عینی درباره این وقایع نوشته است: "این مدتی پنهان ماند، اما شیطان بیشتر به فکر افزایش تعداد گناهان است تا پنهان کردن آنها." خلاصه، یکی از پزشکان آنقدر گستاخ و تنبل شد که تصمیم گرفت شبانه در شهر پرسه نزند، بلکه به سادگی یک دسته گرد و غبار را در طول روز بین جمعیت پرتاب کرد. بوی تعفن به آسمان بلند شد و یکی از دخترانی که به تازگی از آن بیمارستان بیرون آمده بود، متوجه شد که این بوی چیست. دکتر را بستند و به دست «صنعت‌کاران» سپردند. سعی می کردند تا حد امکان از او اطلاعات بگیرند.با این حال، اعدام چند روز به طول انجامید. هیپوکرات های مبتکر را در واگن ها به میله بستند و در شهر حمل کردند. در هر تقاطع، جلادان از انبرهای داغ برای پاره کردن تکه‌های گوشت استفاده می‌کردند. سپس آنها را به میدان عمومی بردند، سر بریدند و قطعه قطعه کردند و قطعات را به تمام مناطق ژنو بردند. تنها استثنا پسر رئیس بیمارستان بود که در محاکمه شرکت نکرد اما به زبان آورد که می داند چگونه معجون درست کند و چگونه پودر را بدون ترس از آلودگی تهیه کند. او به سادگی "برای جلوگیری از گسترش شر" سر بریده شد. ~ فرانسوا بونیوار، تواریخ ژنو، جلد دوم، صفحات ۳۹۵ - ۴۰۲.» #حقایق_داغ @Truthsgram