توییتا
✨﷽✨ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🔹️صحرای طبس یادآور شکست خفتبار نظامیان آمریکایی در عملیات موسوم به «پنجه عقاب» است؛
روایتگر و یکی از شاهدان عینی واقعه طبس در گفت و گو با خبرنگار ایرنا با بیان اینکه ساعتی بعد از وقوع واقعه طبس در محل حادثه حضور داشته است گفت: شاهد شهادت محمد منتظر قائم در صحرای طبس بودم و خاطرات این واقعه باید در یادها بماند و به نسل آینده منتقل شود.
احمد حبیبی افزود: سال ۱۳۵۹ در سپاه طبس مشغول به خدمت بودم که چهارم اردیبهشت همان سال، خبر حمله قاچاقچیان در مسیر راه به یک اتوبوس مسافربری که از یزد عازم مشهد بود و به یک تانکر سوخت را دریافت کردیم.
وی گفت: من به همراه چهار نفر از اعضای کمیته وقت انقلاب اسلامی برای بررسی موضوع به منطقه اعزام شدیم، صبح زود پنجم اردیبهشت که آنجا رسیدیم مشاهده کردیم پنج فروند هواپیمای غول پیکر کنار جاده فرود آمدند و یک فرورند هواپیمای سی - ۱۳۰ با چند هلی کوپتر آتش گرفته و هشت جنازه نیز در لابهلای آهنها در حال سوختن است اما یک جناره بیرون افتاده که ظاهرا سالم بود و از طرفی ما هیچ وسیله ارتباطی نداشتیم.
این روایتگر ادامه داد: داخل یکی از هلیکوپترها دستگاهی روشن بود که احتمالا صدا و تصویر را ارسال میکرد به داخل هلیکوپتر رفتم، دور تا دور آن اسناد مهم و فوق سری برای انجام عملیات تعبیه شده بود؛ ۱۵ دقیقهای که در محل حضور داشتیم ۲ فروند فانتوم اف چهار از طرف جنوب منطقه آمدند و شروع به زدن رگبارهای هشداری کردند تا ما نزدیک هلیکوپترها نرویم زیرا از اسناد داخل آن با خبر بودند و ما که سلاحی برای دفاع نداشتیم کمی از محل وقوع فاصله گرفتیم.
وی اظهار داشت: ۱۰ دقیقه بعد یک دستگاه خودروی استیشن از سپاه یزد به فرماندهی محمد منتظر قائم وارد منطقه شد و نزد ما آمدند و اظهار داشتند برای بررسی موضوع آمدهایم.
حبیبی گفت: پنج هلیکوپتر استتار شده به رنگ خاک آنجا بود که هیج نشانی نداشت و شهید منتظر قائم گفت چهار نفر از نیروهای شما و چهار نفر از نیروهای ما از منطقه فاصله بگیرند تا اگر اتفاقی برای ما افتاد بقیه راه را ادامه دهند و من و شما برای بررسی به نزدیک و داخل هلیکوپترها میرویم.
وی ادامه داد: شهید منتظر قائم به داخل یکی از هلیکوپترها رفت و هنوز در حال بیرون آمدن بود تا با یکدیگر همفکری کنیم که یکی از نیروهای ما اعلام کرد محمد هواپیماها دارند میآیند، به آسمان نگاه کردم دیدم هواپیمایی نیست اما مشاهده کردیم از شمال منطقه به فاصله پروازی ۱۰۰ متر از زمین،۲ فانتوم در حال حرکت به سمت منطقه است که وقتی روی هلیکوپتری که اسناد داخلش بود قرار گرفتند با زدن رگبار، انفجاری بزرگ رخ داد که کوهی از خاک و آتش ایجاد شد و هلیکوپتر کاملا از بین رفت و همانجا بود که محمد منتظر قائم به شهادت رسید.
شاهد عینی واقعه طبس گفت: صبح ششم اردیبهشت که مسوولان و نیروهای مختلف آمده بودند باز هم ۲ فروند فانتوم یکی دیگر از هلیکوپترها را به رگبار بستند و با توجه به اینکه باک سوخت آن خالی بود، منفجر نشد و فقط سوراخ سوراخ شد.
وی افزود: تنها هدف آنها از این عملیات براندازی نظام جمهوری اسلامی بود نه آزادی ۵۳ گروگان که اینها بعدا در اعترافات و گفتههایشان بازگو شد در حالی که هنوز انقلاب اسلامی در پانزدهمین ماه خود بود.
حبیبی گفت: این انقلاب خدایی است و امام زمان (عج) هم پشتیبان آن است، امام خمینی (ره) فرمودند هواپیماهای آقای کارتر را شنها ساقط کرد و شنها مامور خدا بودند و این قضیه را ما به عینه دیدیم.
وی بیان کرد: همه عملیات برنامهریزی شده بود اما آنها غافل از این بودند که خداوند و امام زمان پشتیبان این انقلاب هستند زیرا پای این انقلاب خونها داده شده است.
روایتگر واقعه طبس گفت: بعد از انجام تحقیق متوجه شدم که ۱۸ فروند هلیکوپتر و یک هواپیمای سی - ۱۳۰ از آمریکا به بهانه آزاد کردن گروگانها ولی با هدف براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران مخفیانه قصد ورود به ایران را داشتهاند که گرفتار توفان شن میشوند.
امام خمینی (ره) پس از این واقعه فرمودند: «نباید بیدار شوند آنهایی که به معنویات توجه ندارند و به این غیب ایمان نیاوردند، (چه کسی) این هلیکوپترهای آقای کارتر را که میخواستند به ایران بیایند، ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم؟ شنها ساقط کردند، شنها مامور خدا بودند، باد مامور خداست».
ایشان گفتند: «تجربه کنند باز لیکن ما نباید مغرور شویم، من به ملت ایران عرض میکنم مغرور نشوید، تمام قدرت قدرت خداست و باید به او اتکال کنید».
@twiita
🕊️غیورمردی که
پیکر (شهید حججی)
را شناسایی کرد، آسمانی شد..😭
✔️سردار نیساری فردی بود که برای شناسایی پیکر «شهید حججی» به مقر داعش رفت و از «سیدحسن نصرالله» لقب پهلوان مقاومت را گرفت.
💔سردار مدافع حرم «حاجمهدی نیساری» در شب ۲۱ ماه رمضان آسمانی شد.💔
✔️ماموریت ویژه سردار نیساری برای شناسایی پیکر مطهر شهید محسن حججی
بعد از شهادت حججی تا مدتها، پیکر مطهرش در دست داعشیها بود تا اینکه قرار شد حزبالله لبنان و داعش، تبادلی انجام دهند.
بنا شد حزبالله تعدادی از اسرای داعش را آزاد کند. داعش هم پیکر محسن و دو شهید حزبالله را تحویل بدهد و یکی از اسرای حزبالله را آزاد کند.
به من گفتند:
«میتوانی بروی در مقر داعش و پیکر محسن را شناسایی کنی؟»
میدانستم میروم در دل خطر و امکان دارد داعشیها اسیرم کنند و بلایی سرم بیاورند اما آن موقع، محسن برایم از همه چیز و حتی از جانم مهمتر بود. قبول کردم. با یکی از بچههای سوری بهنام حاج سعید از مقر حزبالله لبنان حرکت کردیم و به طرف مقر داعش رفتیم.
در دل دشمن بودیم. یک داعشی که دشداشه سفید و بلند پوشیده بود و صورتش را با چفیه قرمز پوشانده بود، با اسلحه ما را میپایید.
پیکری متلاشی و تکهتکه را نشانمان داد و گفت:
«این همان جسدی است که دنبالش هستید!»
میخکوب شدم. از درون آتش گرفتم. مثل مجسمه، خشک شدم.
رو کردم به حاج سعید و گفتم:
«من چهجوری این بدن را شناسایی کنم؟! این بدن اربا اربا شده، این بدن قطعه قطعه شده!»
بیاختیار رفتم طرف داعشی. عقب رفت، اسلحهاش را مسلح کرد و کشید طرفم. داد زدم:
«پستفطرتا، مگه شما مسلمون نیستید؟! مگه دین ندارید؟! پس کو سر این جنازه؟! کو دستهاش؟!»
حاجسعید حرفهایم را تندتند برای آن داعشی ترجمه میکرد. داعشی برای آنکه خودش را تبرئه کند، میگفت:
«این کار ما نبوده. کار داعش عراق بوده.»
دوباره فریاد زدم:
«کجای شریعت محمد آمده که اسیرتان را اینجور قطعه قطعه کنید؟!»
داعشی به زبان آمد و گفت:
«تقصیر خودش بود. از بس حرصمون رو درآورد. نه اطلاعاتی بهمون داد، نه گفت اشتباه کردهام و نه حتی کوچکترین التماسی بهمون کرد که از خونش بگذریم. فقط لبخند میزد!»
هرچه میکردم پیکر قابل شناسایی نبود. به داعشی گفتیم:
«ما باید این پیکر رو برای شناسایی دقیق با خودمون ببریم.»
اجازه نداد. با صدای کلفت و خشدارش گفت:
«فقط همینجا.»
نمیدانستم چه بکنم. شاید آن جنازه، پیکر محسن نبود و داعش میخواست فریبمان بدهد.
در دلم متوسل شدم به حضرت زهرا علیهاالسلام. گفتم:
«بیبی جان! خودتون کمکمون کنید، خودتون دستمون رو بگیرید. خودتون یه راه چاره بهمون نشون بدید.»
یکباره چشمم افتاد به تکهاستخوان کوچکی از محسن. ناگهان فکری توی ذهنم آمد. خودم را خم کردم روی جنازه و در یک چشم بههم زدن، استخوان را برداشتم و در جیبم گذاشتم! بعد هم به حاجسعید اشاره کردم که برویم.
نشستیم توی ماشین و سریع برگشتم سمت مقر حزالله. از ته دل خدا را شکر کردم که توانستم بیخبر از آن داعشی، قطعه استخوانی را با خودم بیاورم.
وقتی برگشتیم به مقر حزبالله، استخوان را دادم تا از آن آزمایش DNA بگیرند.
دیگر خیلی خسته بودم. هم جسمی و هم روحی. واقعا به استراحت نیاز داشتم.
فردای آن روز حرکت کردم سمت دمشق. همان روز خبر دادند که جواب DNA مثبت بوده و نیروهای حزبالله، پیکر محسن را تحویل گرفتهاند.
به دمشق که رسیدم، رفتم حرم بیبی حضرت زینب علیهاالسلام. وقتی داخل حرم شدم، یکی از بچهها آمد و گفت:
«پدر و همسر شهید حججی به سوریه آمدهاند. الان هم همین جا هستن، توی حرم.»
من را برد پیش پدر محسن که کنار ضریح ایستاده بود. پدر محسن میدانست که من برای شناسایی پسرش رفته بودم.
تا چشمش به من افتاد، جلو آمد و مرا در بغل گرفت و گفت:
«از محسن خبر آوردی.»
نمیدانستم جوابش را چه بدهم. نمیدانستم چه بگویم. بگویم یک پیکر اربا اربا را تحویل دادهاند؟! بگویم یک پیکر قطعه قطعه شده را تحویل دادهاند؟! بگویم فقط مقداری استخوان را تحویل دادهاند؟
گفتم:
«حاجآقا، پیکر محسن مقر حزبالله لبنانه. برید اونجا خودتون ببینیدش.»
گفت:
«قَسَمَت میدم به بیبی که بگو.»
التماسش کردم چیزی از من نپرسد. دلش خیلی شکست.
دستش را انداخت میان شبکههای ضریح حضرت زینب علیهاالسلام و گفت:
«من محسنم رو به این بیبی هدیه دادم. همه محسنم رو. تمام محسنم رو. اگه بهم بگی فقط یه ناخن یا یه تار مویش رو برام آوردی، راضیام.»
وجودم زیر و رو شد. سرم را انداختم پایین. زبانم سنگین شده بود. به سختی لب باز کردم و گفتم:
«حاجآقا، سر که نداره! بدنش رو هم مثل علیاکبر علیهالسلام اربا اربا کردن.»
هیچ نگفت. فقط نگاه کرد سمت ضریح و گفت:
«بیبی، این هدیه رو قبول کن.»
روحش شاد
@twiita
💠 پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی درگذشت همسر مکرّم آیتالله جوادی آملی
رهبر انقلاب اسلامی در پیامی درگذشت همسر مکرّم آیتالله جوادی آملی را تسلیت گفتند.
متن پیام به این شرح است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
آیةالله جناب آقای جوادی آملی دامت برکاته
درگذشت همسر مکرّم آنجناب رحمةاللهعلیها را به حضرتعالی و فرزندان محترم و دیگر بازماندگان تسلیت عرض میکنم و رحمت و مغفرت الهی را برای ایشان از خداوند متعال مسألت مینمایم.
والسلام علیکم و رحمةالله
سیّدعلی خامنهای
۵ اردیبهشت ۱۴۰۱
@twiita
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۵ اردیبهشت ماه ؛ سالگرد شکست آمریکا در طبس
@twiita
هدایت شده از با شهدا گم نمی شویم
#بهار_قرآن_با_شهدا
🌹شهید احمد ملایی ۲۵ مهرماه سال ۱۳۴۵ در تهران متولد شد. از کودکی با قرآن و اهل بیت (ع) مأنوس بود و در جلسات قرآن اساتید مختلف شرکت میکرد. این راهی بود که پدر جلوی پای احمد گذاشته بود و خودش هم قاری و هم مداح اهل بیت (ع) بود.
🌹شغل پدرم آهنگری بود، او با سختی برای ما رزق و روزی حلال تهیه میکرد و شاید یکی از عوامل موفقیت ما و حتی عاقبت به خیری احمد همین نان حلال پدر و تلاش او و مادرمان برای تربیت قرآنی فرزندان بود.
🌹مجید زکیلو از جمله اساتیدی است که شهید احمد ملایی در جلسه قرآنش شرکت میکرد. او درباره احمد میگوید: شهید ملایی نوجوان عزیزی بود که در جلسات قرآن شاگرد من بود، اما به درجاتی رسید که استاد من شد و از او درس میگرفتم. او به قدری از ما جلو رفت که امروز نیاز داریم از او مدد بگیریم.
🌹احمد در منطقه تک تیرانداز بود و یک اسلحه قناصه داشت به من میگفت: هر گاه میخواهم هدفی را بزنم که زدنش سخت است آیه «فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَکِنَّ اللّهَ قَتَلَهُمْ وَ مَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَکِنَّ اللّهَ رَمَى وَ لِیُبْلِیَ الْمُؤْمِنِینَ مِنْهُ بَلاء حَسَنًا إِنَّ اللّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ» را میخوانم و تیرم درست به هدف میخورد. اینها نشانه این بود که او تا چه حدی از قرآن بهره برده بود. سرانجام در سال ۱۳۶۲ در عملیات والفجر چهار برای نجات یکی از همرزمان که گلوله خورده بود خاکریز را ترک میکند و از هر دو پا مورد اصابت گلوله دشمن قرار میگیرد و به شهادت میرسد.
"شهید احمد ملایی"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
از زشتی گناه بیحجابی،سگ گردانی،رشوه و دروغ در جامعه میگوید... و از رحمت پروردگار. پس از خدمتگزاران مردم،برای معتادان و روسپیها هم دعا و آرزوی هدایت میکند. او را باعنوان #شیخ_حسین_انصاریان میشناسند و نامش با دعای کمیل و روضه سیدالشهدا(ع) عجین است.
مؤمن،دلسوز مردم است نه طلبکار!
"هدهد"
@twiita
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پلیس لندن در حال نذری خوردن تو مجلس شبهای قدر...
آخ جون خوشمون شد
اینم مثل خودمون شد.😂
فقط اف بی آی مونده😂😂
"زینب خانوم"
@twiita
خط #خوارج یا جریان اصلاحات برای مقابله با نظام بهمنظور مهندسی افکار عمومی با دو هدف #برجام_منطقه_ای و تاثیر بر #انتخابات آینده مجلس اقدام به تخریب شخصیتهاونهادها،هنجارشکنی و حمله به باورها،دوقطبی سازی غیرواقعی،بزرگنمایی مشکلات نموده که تنها راه علاج این سرطان #جهاد_تبیین است.
"مرتضی سویلمی"
@twiita
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥دعای زیبای سید حسن نصرالله برای رهبر انقلاب در شب 23 ماه رمضان؛ «خدایا بقیه عمر مرا به عمر سیدنا القائد اضافه کن»
دبیر کل حزب الله لبنان:
🔹️برای طول عمر رهبر انقلاب دعا کنیم. دعای من در سالهای قبل این بوده و امسال هم همین است.
🔹️من نمیگویم که خدایا از عمر من بگیر و به عمر رهبر انقلاب اضافه کن بلکه میگویم بقیه عمر مرا به عمر سیدنا القائد ببخش. چرا که امروز ایشان عمود استوار خیمه مقابله با فتنهها هستند.
@twiita
34.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شیعیان ما من را به اندازه یک لیوان آب خوردن هم نمیخوان...
من این رو جایی خوندم اما درک نکردم...
اما وقتی این فیلم رو دیدم تازه متوجه شدم مولا چی فرمودند..😥😔😢
"آشوبی"
@twiita