🌹هر روز با قرآن و نهج البلاغه🌹
بیزحمت اینو درگوگل سرچکن👈جنگلپاییز
🍁 خب تصاویر رو دیدی؟
🍂 میشه بگی چندتا برگ بود؟!
😇 چی شد؟!! نمیتونی بشمری؟!
📟 حالا خدا میگه من تعداد این برگها
⏰ و لحظه جداشدنشون از شاخهها
🍁 و گردش اونها در وسط هوا
⏱ و لحظه قرار گرفتنشون روی زمین
😳 همه اینها رو میدونم
🤲خدایا! مطلب رو گرفتم:
👌بااین جمله خواستی بگیتمام اسرارِوجودم و تمام اعمال و گفتار و نیتها و افکارِ منو میدونی! خدایا!چشم، بیشتر مراقبت میکنم.
سوره انعام آیه ۵۹
#فهم_قرآن_آسان_است
@twonoor
🌹هر روز با قرآن و نهج البلاغه🌹
معادلهی عجیبی نیست قیامت!!!
خدایا! تو مرا از خاک آفریدهای
و بعد از مُردن به این خاک بر میگردانی
دوباره درقیامت مرا از خاک زنده میکنی
و چقدر عجیب است که زندهکردن اولی را باور کردهام ولی دومی را هنوز...😔
#یک_ایده_برای_عمل_به_آیه
🚶♂به قبرستان برو و به خاک آنجا نگاه کن، سه اتفاق از این خاک میافتد:
1⃣از اینخاک آفریده شدهایم👈تولد
2⃣به اینخاک بر میگردیم 👈مرگ
3⃣از اینخاک زنده میشویم👈قیامت
سوره حج آیه۵
#عمل_به_قرآن_سخت_نیست
@twonoor
✨﷽✨
💢داستان زیبا و واقعی از علامه جعفری در دانمارک
✍علامه محمدتقی جعفری میگفتند: عدهای از جامعهشناسان دنیا در دانمارک جمع شده بودند تا در بارهی موضوع مهمی به بحث و تبادل نظر بپردازند. موضع این بود: ارزش واقعی انسان به چیست؟ معیار ارزش انسانها چیست. هر کدام از جامعهشناسان، صحبتهایی داشتند و معیارهای خاصی را ارائه کردند. بعد، وقتی نوبت به بنده رسید، گفتم: اگر میخواهید بدانید یک انسان چهقدر ارزش دارد، ببینید به چه چیزی علاقه دارد و به چه چیزی عشق میورزد. کسی که عشقاش یک آپارتمان دوطبقه است، در واقع، ارزشاش به مقدار همان آپارتمان است. کسی که عشقاش ماشیناش است، ارزشاش به همان میزان است.
اما کسی که عشقاش خدای متعال است ارزشاش به اندازه ی خداست. علامه فرمودند: من این مطلب را گفتم و پایین آمدم. وقتی جامعهشناسان صحبتهای مرا شنیدند، برای چند دقیقه روی پای خود ایستادند و کف زدند. وقتی تشویق آنها تمام شد، من دوباره بلند شدم و گفتم: عزیزان! این کلام از من نبود، بلکه از شخصی به نام علی (ع) است. آن حضرت در نهجالبلاغه میفرمایند: «قِیمَةُ کُلِّ أمْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ» / «ارزش هر انسانی به اندازهی چیزی است که دوست میدارد». وقتی این کلام را گفتم، دوباره به نشانهی احترام به وجود مقدس امیرالمؤمنین علی (ع) از جا بلند شدند و چند بار نام آن حضرت را بر زبان جاری کردند.
@twonoor
🌹هر روز با قرآن و نهج البلاغه🌹
🌸
♥️دلتان نگیرد از تلخیها...
یک نفر هست همین حوالی
دورتر از نگاه آدمها
نزدیکتر از رگ گردن
روزی چنان دستتان را میگیرد که
مات میشوند تمام کسانیکه روزی به شما پشت پا زدند
#در_پناه_خدا🌷
.💚 @twonoor💚
🏘 تا حالا مستأجر بودی؟
مستأجر هیچوقت پول هنگفت، خرج خونه نمیکنه؛چرا؟ چون خونه واسه خودش نیست
👌 داستانِما در دنیا همینه
🏡 همهی ما در دنیا مستأجریم
⏳ داریم اجاره میدیم از عُمرمون
😘 البته صاحب خونهی خوبی داریم
🏠 چون بعد از مدتی، یه خونه اَبدی بهمون میده، با همه امکانات در یه جای بهتر
پس تا زمانیکه در دنیا مستأجریم:
نه غصه ها از پا درت بیاره👈چون رفتنیه
نه خوشی ها زیر دلت بزنه👈چون موقتـه
@twonoor
🌹هر روز با قرآن و نهج البلاغه 🌹
🤝قرآن هم،مومنان را برادریکدیگر میداند
« در حقیقت مؤمنان با هم برادرند، پس میان برادرانتان را سازش دهید و از خدا پروا بدارید، امید که مورد رحمت قرار گیرید »
سوره حجرات آیه۱۰
چه جالب😊
اگر میان دیگران صلح برقرار کنیم، رحمت خدا شامل حال ما میشود
💚پس درباره دیگران بیتفاوت نباشیم
💛رابطه انسانها برایمان مهم باشد
❤️انسانها برایمان مهم باشند
#قرآن_و_اهلبیت_جدا_نشدنیاند
@twonoor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چقدر به این جمله فکر کردهای؟👇
هنگامی که بندگانم از تو درباره من سوال کردند، بگو قطعا من نزدیکم!
❤️ آرامش را با این آیات تجربه کنید
@twonoor
نیاز به موعظه ونصیحت
حضرت آیت الله جوادی آملی (حفظه الله:
"موعظه" و "نصیحت" مثل مطالب علمی نیست که انسان یک بار که گفت بار دوم خسته کننده باشد ، بلکه موعظه هر وقت که انسان بازگو کند جا دارد برای اینکه از آن طرف وسوسه شیطان دائمی است.
🔴👈 اگر کسی دستش زخم بود ، مرتّب روی این زخم مگس و پشه مینشیند، لذا او هر روز باید آن زخم را ضدّ عفونی کند و نباید بگوید دیروز انجام دادم و دیگر کافی است.
⚠️ این "یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ" هر روز هست ، مگر می شود که شیطان ما را رها کند؟ وقتی وسوسه هر روز شد خب درمانش هم باید هر روز باشد و درمانش هم "موعظه" است ، درمانش تزکیه است...
@twonoor
✅ عاقبت شوخی با نامحرم
یکی از علمای مشهد می فرمود :
روزی در محضر مرحوم حجت الاسلام سید یونس اردبیلی بودیم ، جوانی آمد و مسئله ای پرسید .
گفت مادرم را دو روز پیش دفن کردم هنگامی که وارد قبر شدم و جنازه مادرم را گرفته خواستم صورت او را روی خاک بگذارم کیف کوچکی که اسناد و مدارک و مقداری پول و چک هایی در آن بوده از جیبم میان قبر افتاده آیا اجازه می دهید نبش قبر کنیم تا مدارک را برداریم
و تقاضا کرد که نامه ای به مسئولین قبرستان بنویسند که آنها اجازه نبش قبر بدهند ، ایشان فرمود همان قسمت قبر را که می دانید مدارک درآنجاست بشکافید و مدارک را بردارید و نامه ای برای او نوشت .
بعد از چند روز آن جوان را دوباره در منزل آقای اردبیلی دیدم ، آقا از او پرسیدند آیا شما کارتان را انجام دادید و به نتیجه رسیدید ، او غمگین و مضطرب بود و جواب نداد .
بعد از آنکه دوباره اصرار کردند گفت : وقتی قبر را نبش کردم دیدم مار سیاه باریکی دور گردن مادرم حلقه زده و دهانش را در دهان مادرم فرو برده و مرتب او را نیش می زند ، چنان منظره وحشتناکی بود که من ترسیدم دوباره قبر را پوشاندم .
از او پرسیدم آیا کار زشتی از مادرت سر می زد ؟
گفت من چیزی بخاطر ندارم ولی همیشه پدرم او را نفرین می کرد زیرا او در ارتباط با نـــامحرم بی پروا بود و با سر و روی باز با مرد نامحرم روبرو می شد و بی پروا با او سخن می گفت و در پوشش و حجاب رعایت قوانین اسلامی را نمی کرد . با نامحرمان شوخی می کرد و می خندید و از این جهت مورد عتاب و سرزنش پدرم بود.
.
حضرت رسول اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) :
یکی از گروهی که وارد جهنم می شوند زنان بدحجابی هستند که
برای فتنه و فریب مردان خود را آرایش و زینت می کنند .
📚( کنزالعمال ، ج 16 ، ص 383 )
@twonoor