اوبونتو|ubuntu
میخوام از امروز بگم مردم🦦😂
دیشب مامانم گفته بود که پنج صبح اینا ، دخترخالههات میان و منم گفته بودم خب بیان قربون قدمشون فقط کاری به من نداشته باشن تا سیر خواب بشم😔😂؛
اوبونتو|ubuntu
دیشب مامانم گفته بود که پنج صبح اینا ، دخترخالههات میان و منم گفته بودم خب بیان قربون قدمشون فقط کا
و اینگونه بود که صبح چشامو که باز کردم ، رو به رو شدم با دوتا آدم بالای ِسرم🤣 . .
بنده خداها شش اومده بودن و خب گرفته بودن ، خوابیده بودن کنار من🤣✨؛
اوبونتو|ubuntu
و اینگونه بود که صبح چشامو که باز کردم ، رو به رو شدم با دوتا آدم بالای ِسرم🤣 . . بنده خداها شش اوم
هنوز زهرا واسهمون کیک هم درست کرده بود ، قربانش بشوم😔🍰.
با توپ بازی میکردیم و بچهها شده بودیم همبازیِ داداش و یکی از دخترخالههام و خیلی حال داد🤣 . .
بعد ناهارِ نارنجی پز🕶 ، نفری یه بالش و پتو برداشته بودیم جلوی ِتلویزیون ، و چه انتخابی بهتر از شبکه پویا ؟🦦😂