دیشب با خاله نرگس رفتیم مسجد جامع و امیر چخماق و شب خیلی قشنگی بود‌.

خیلی خیلی قشنگ☁️؛

این‌جا وقتی گفتم خاله نرگس باید خانواده خاله نرگس یعنی زهرا و شوهر خاله‌م رو هم حساب کنید🦦😂.

با این آهنگ قرار بود یه ولاگ کوچولو بگیرم اما نشد🦦.. همین‌جوری گوش کنید بهش، قشنگه🧡.

امشب یه تصمیم خیلی مهم واسه امسالم گرفتم؛

من انقدر بعضی وقتا واسه سختی هایی که کشیدم گریه کردم که آب شدم یعنی اگه میزدن پخشم میکردن دیگه جمع نمیشدم واسه همین خیلی زود فهمیدم چیکار باید کنم دستمو به کجا گیر بدم که از بازو قطع نشه روحمو کجا ببرم که رنگ نگیره سفید بمونه اصلا مسیر قوی شدن اینجوریه باید خودتو رو پاهای خودت نگهداری هربار هم که بیوفتی اشکت درمیاد ولی چون یاد گرفتی سختی میگذره و تموم میشه بازم بلند میشی！

آهای فریاد فریاد عزیزم داره میاد