مَکُن ای صُبح طلوع - احمد جلالی.mp3
4.27M
گوش تا گوش، همه کرّ و فرِ دشمنِ پست
شاه بنشسته، بر او حلقۀ یاران الست
«پیرهن چاک و غزلخوان و صراحی در دست»
چار تکبیر زده یکسره بر هر چه که هست
خیمه در خیمه صدای سخن قرآن است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع،مکن ای صبح طلوع
🌒🏴
وَه از آن آیتِ رازی که در آن محفل بود
«مفتی عقل در این مسئله لایعقِل بود»
«عشق می گفت به شرح آنچه بر او مشکل بود»
«خم می بود که خون در دل و پا در گل بود»
ساغر سرخ شهادت به کف مستان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع،مکن ای صبح طلوع
🌒🏴
🖋🎙شعر و دکلمه از : #احمد_جلالی
💠🌸🍃🌺🍃🌸💠
💠 ملت ما پشتسر امام حکیم و بزرگوار و الهی خود فهمید که شهادت #حسین یعنی درس غلبهی خون بر شمشیر و این درس را به کار بستید و ملت ما این درس را به کاربست و خون را برشمشیر پیروز کرد. ۱۳۶۷/۰۵/۲۴
☀️#امام_خامنهای(مدظلهالعالی