eitaa logo
کانال روشنگری وبصیرت
1.2هزار دنبال‌کننده
37.4هزار عکس
27.5هزار ویدیو
254 فایل
🌴عرصه ی جنگ نرم، بصیرتی عمارگونه و استقامتی مالک اشتر وار می طلبد. امام خامنه ای 🍒 🌴 قرارگاه بسوی ظهور 🌷یک لشکر سایبری آتش به اختیار 🌷میباشد. #کانال_روشنگری_و_بصیرت☫ 🇮🇷 #قرارگاه_بسوی_ظهور 🆔 @uphjnv @Sydmusavi @cyber_2017
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷👈 تحلیل حماسی : تفسیر حماسی‌ : پیش فرض این‌ دیدگاه‌ این است که‌؛ در شرایط خاصی‌ که‌ امام‌ حسین‌ (ع‌) پس‌ از معاویه ‌در آن قرار داشت‌، جامعه‌ نیازمند حماسه‌ای‌ خونین‌ و شهادتی‌ هدفمند بود تا حیات ‌اجتماعی‌ و دینی‌ اسلام‌ تأمین‌ شود.
این دیدگاه‌ نظریه‌ی‌ ماورایی‌ را تحت‌ تأثیر روح‌ صوفیانه‌ و بینش‌ مسیحی‌ می داند و با نظریه‌ی‌ سیاسی‌ ـ انقلابی‌ نیز موافق‌ نیست‌؛ چون‌ به نظر آنان، این نظریه‌، نهضت‌ کربلا را یک‌ نهضت‌ شکست‌ خورده‌ چون‌ نبرد احُد می‌داند. با اینکه‌ نظریه‌ سیاسی‌ – انقلابی‌ یک‌ایده‌آل‌ است‌، ولی‌ واقعیت‌ خارجی‌ با آن‌ سازگار نیست‌. [۶۵] مگر ممکن‌ است‌ شخصی‌ در قلب‌ حکومت‌ بنی‌ امیه‌ زندگی‌ کند و علناً با خانواده‌ و کاروان‌، رسمی‌ و آشکار در مقابل‌ حکومت‌ بایستد. امام اگر می‌خواست‌ قیام‌ کند، باید اعلام ‌نمی‌کرد و مخفیانه‌ چنین‌ اقدامی‌ می‌کرد. [۶۶]
این نظریه که در سالهای اخیر با نظریه های قبلی، در تعارض قرار گرفته است، در ضمن پاسخ به منتقد خود، می گوید: ما در اسلام هدفی به معنای شهادت و کشته شدن نداریم، بلکه آنچه هدف است، امر به معروف و نهی از منکر و قیام و مبارزه با ظلم است و اگر در این راه به شهادت رسیدیم، خود یک پیروزی است.
در هرحال‌ این دیدگاه معتقد است که ‌نظریه‌ی‌ «حماسه» و «شهادت‌»، نظریه‌ای‌ است‌ برتر و موجه‌تر، که‌ تازه‌ بعد از شکست ‌مجاهد، جلوه‌ می‌کند و کارساز می‌شود. [۶۷] حسین‌ (ع‌) برای‌ شهادت قیام‌ کرد، نه ‌برای‌ مبارزه‌ با حکومت‌. او می‌خواست‌ خود را فدای‌ امت‌ و محبّان‌ اهل‌ بیت‌ کند. ماهرانه‌ترین‌ حیله‌ را به‌ کار گرفته‌اند، که‌ با حفظ عظمت‌ و جلالت‌ حسین‌(ع)، شهادت ‌او را پوچ‌ کنند و آن‌ را خالی‌ و بی‌ محتوا سازد و…هیچ‼️ آنان‌ در عین‌ اینکه ‌جلادان‌ حسین‌(ع) را مطابق‌ مشیت‌ الهی‌ تبرئه‌ می‌کردند، همه‌ی‌ جباران‌ یزیدی‌ و بیعت‌ گیرهای‌ معاویه‌ای‌ را برای‌ همیشه‌ از خطر عاشورا و خاطره‌ی‌ امام ‌مصون‌ می‌سازند، تا جهت‌ شهادت‌ را نه‌ برای‌ مقابله‌ با قدرت‌های‌ جور و غاصب‌، بلکه‌ به‌ سوی‌ هیچ‌ و علیه‌ هیچ‌ منحرف‌ سازند. [۶۸]
هنگامی‌که‌ امام‌ در مقابل‌ دو نتوانستن‌ گرفتار شده‌ است‌ و همه‌ چیز دارد ریشه‌ کن‌ می‌شود، نه‌ می‌تواند قیام‌ کند و نه‌ می‌تواند سکوت‌ کند و خاموش‌بنشیند [۶۹] ، پس‌ چه‌ باید کرد⁉️ و اما حسین‌(ع) در تنهایی‌ و عجز، بی‌ سلاح‌ و بی‌ همراه‌ نیز «حسین‌(ع)» است‌. با این حال آیا باز هم‌ وظیفه‌ دارد که‌ بجنگد⁉️ «حسین‌ بودن‌» او را به‌ نبرد با «یزید بودن‌» می‌خواند. همه‌ی‌ متولیان‌ عقل‌ و دین‌، نصیحتگران‌ شرع‌ و عرف‌ و مصلحت‌ پرستان‌ صلاح‌ و منطق‌ همه‌ یک‌ صدا می‌گویند: نه❗️ و حسین‌(ع) می‌گوید: آری❗️[۷۰]
حسین‌ بن‌ علی‌(ع‌) یک‌ پارچه‌ حماسه‌، و پرخاشگری‌ و اعتراض‌ و انتقاد است‌. گویی‌ از دهانش‌ آتش‌ می‌بارد و بهیچ‌ وجه‌ حاضر به‌ زیر بار زور رفتن‌ نیست‌. [۷۱] حسین‌(ع) آموخت‌ که‌ «مرگ‌ سیاه‌» سرنوشت‌ شوم‌ مردم‌ِ زبونی‌ است‌، که‌ به‌ هر ننگی‌ تن‌ می‌دهند تا «زنده‌» بمانند؛ کسانیکه‌ گستاخی‌ آن‌ را ندارند که‌«شهادت‌» را انتخاب‌ کنند، «مرگ‌» آنان‌ را انتخاب‌ خواهد کرد. [۷۲]
شهادت‌ در فرهنگ‌ ما یک‌ درجه‌ است‌، وسیله‌ نیست‌، خود، هدف‌ است‌، اصالت‌ است‌، در همه‌ی‌ قرن‌ها و عصرها. هنگامیکه‌ پیروان‌ یک‌ ایمانی‌، یک ‌اعتقادی‌ قدرت‌ دارند، با جهاد، عزتشان‌ و حیاتشان‌ را تضمین‌ می‌کنند، ولی‌ وقتیکه‌ به‌ ضعف‌ دچار شدند و همه‌ امکانات‌ مبارزه‌ را از آنان‌ گرفتند، با شهادت‌، حیات‌ و حرکت‌ و زندگی‌ و ایمان‌ و عزت‌ و آینده‌ و تاریخ‌ خودشان‌ را تضمین‌می‌کنند؛ که‌ شهادت‌ دعوتی‌ است‌، به‌ همه‌ی‌ عصرها و به‌ همه‌ی‌ نسل‌ها، که‌: 👈 اگر می‌توانی‌ بمیران‌❗️و اگر نمی‌توانی‌ بمیر❗️ [۷۳]
🔷👈 تحلیل فقهی_کلامی
تفسیر فقهی‌ – کلامی‌ : این‌ نگرش‌ به شدت تحت تاثیر اندیشه فقهی و کلامیِ شیعه انقلابی است. بنابر تفسیر فقهی‌ِ فقهاء گذشته‌ چون‌ علامه‌ حلی‌، محقق‌ کرکی‌ و صاحب‌ جواهر، حرکت‌ امام‌ حسین‌(ع‌) یک استثناء در فرهنگ تقیه ای شیعه است، اما در نگرش معاصر فقهی کلامی، حرکت ابی عبدالله الحسین نه‌ یک‌ استثنا، بلکه‌ قاعده‌ و نه‌ یک‌ دستور خصوصی‌ و سری‌ بلکه‌ دستوری‌ مبنایی‌ و درس ‌آموز برای‌ همه نسلهاست. به‌ همین‌ جهت‌، این‌ دیدگاه،‌ نهضت‌ عاشورا را به‌ علل‌ و عوامل‌ مختلفی‌نسبت‌ می‌دهد و وظیفه‌ی‌ شرعی‌ امام‌ را متناسب‌ با آن‌ عوامل‌ مورد بحث‌ و تحلیل‌ قرار می‌دهد و معتقد است‌ که‌ امام‌ در شرایط متفاوت‌، بر اساس‌ تکلیف ‌مناسب‌ با آن‌ شرایط عمل‌ می‌کرده است. [۷۴]
این‌ نگرش‌، بر نگرش‌ اسطوره‌ای‌ و ماورایی‌ خرده‌ می‌گیرد و آن را تحریفی بر حرکت اصیل شیعه دانسته، می‌گوید: دشمن‌ نتوانست‌ در حادثه‌ی‌ کربلا تحریف‌ ایجاد کند؛ هر چه‌ تحریف‌ شده‌ است‌، از ناحیه‌ی‌ دوستان‌ بوده‌ است‌. [۷۵] به‌ عبارتی‌، امام‌ را سه‌ گونه‌ به‌ شهادت‌ رسانیدند: شهادت‌ تن‌ که‌ به‌ دست‌ دشمن‌ انجام‌ شد، شهادت‌ نام‌ و شهادت‌ هدف‌ ؛ که‌ توسط دوستان‌ تحقق‌ یافت‌. [۷۶] آنان تحریف فرهنگ عاشورا یکی‌ از جهت‌ لفظ و قالب‌، و دیگری از جهت‌ معنا و محتوا مورد ارزیابی قرار داده اند. [۷۷] تحریف‌ لفظی‌، نسبت‌ دادن‌ حوادثی‌ به‌ امام ‌است‌، که‌ سندیت‌ تاریخی‌ ندارد و تحریف‌ معنوی‌ِ عاشورا، خود از چندین‌ زاویه انجام شده است‌ : یکی‌ تحریف‌ درهدف‌ امام‌؛ می‌گویند امام‌ شهید شد، تا کفاره‌ی‌ گناه‌ امت‌ باشد. آنان‌ امام‌ را سنگر گنهکاران‌ کرده اند و شرکت‌ بیمه‌ی‌ گناه‌ تأسیس‌ نموده اند. [۷۸]
تحریف‌ دیگر، قائل‌ شدن‌ به‌ این‌ بود که‌ حرکت‌ سید الشهدا(ع‌)، معلول‌ یک‌ دستور خصوصی‌ و محرمانه‌ به‌ نحو قضیه‌ی‌ شخصیه‌ بوده‌ است‌. به‌ امام‌ در خواب‌ یا بیداری‌، دستور خاصی‌ داده‌ می‌شود و او موظف‌ است‌ بر طبق‌ آن ‌دستور العمل‌ رفتار کند. این‌ تحریف‌، انحراف‌ فلسفه‌ عزاداری‌ است‌ و مانع‌ سرمشق‌ گرفتن و الگوبرداری‌ از نهضت‌ کربلا است‌، و بزرگترین‌ خیانت‌ قابل‌تصور به فرهنگ شیعه است‌. [۷۹] اصولا هر اندازه‌ در این‌ زمینه‌ خیالبافی‌ بیشتر بشود (از جن‌ و مَلَک‌ و خواب‌ و بیداری‌ و دستورهای‌ خصوصی‌ زیاد گفته‌ شود) این‌ نهضت ‌بی‌مصرف‌تر می‌شود، چون‌ قیام‌ امام‌ حسین(ع)‌ را از حوزه‌ قابل‌ اقتدا و پیروی‌ خارج‌ می‌کند و به‌ اصطلاح‌ از زمین‌ به‌ آسمان‌ می‌برد. [۸۰] این‌ دوستان‌ به‌ دلیل‌ تمایل‌ به ‌اسطوره‌ سازی‌ یا زنده‌ نگه‌ داشتن‌ یاد امام‌ و گریه‌ بر امام‌؛ بدون‌ توجه‌ به‌ فلسفه‌ و هدف‌ مقدس‌ آن‌، از ابزار نامقدس‌ استفاده‌ کردند. [۸۱]
تحریف‌ دیگر در عزاداری‌ امام‌ است‌. می‌گویند : گریه‌ و عزاداری‌ کنیم‌ تا حضرت‌ زهرا(س‌) تسلی‌ خاطر پیدا کند، یا چون‌ امام‌ بیگناه‌ کشته‌ شده‌ و این‌ حادثه‌ تأثر آور است‌، باید برای‌ آن‌ متأثر بود. در حالیکه‌ اول‌ باید مصلحت‌ ذاتی‌ِ حکم‌ را تشخیص‌ داد، تا آنگاه‌ نوبت‌ به‌ ثواب‌ حکم‌ برسد. [۸۲] از نظر این افراد، فلسفه‌ی‌ عزاداری‌ این‌ است‌ که‌ پرتویی‌ از روح‌ حسین(ع)‌، غیرت‌، ایمان‌، حریت‌، تقوا و توحید او در روح‌ ما بتابد. خنده‌ و گریه‌، شدیدترین‌ حالات‌ احساسی‌ انسان‌است‌، اگر اشکی‌ می‌ریزیم‌ باید در مسیر هماهنگی‌ با روح‌ و شخصیت‌ حسین‌ بن‌علی‌(ع‌) و در جهت‌ پیروی‌ از راه‌ او باشد. [۸۳]
گریه‌ بر مظلوم‌، فریاد در مقابل‌ ظالم‌ است‌. [۸۴] عزاداری‌، اشک‌ شوق‌ ریختن‌ برای‌ خوبان‌ و سرمشق‌های‌ عالی‌ انسانیت ‌است‌. انسان‌ باید با اشک‌، احساس‌ کند که‌ در صف‌ مقابل‌ دشمن‌ قرار دارد و آتش‌خشمش‌ علیه‌ ظلم‌ و کفر زبانه‌ کشد و از پیشرفت‌ آنها و عملی‌ شدن‌ نقشه‌های ‌آنان‌ در اجتماع‌ متأثر گردد. [۸۵] در هر صورت‌، این‌ دیدگاه‌ سعی‌ دارد تا ماهیت‌ علل‌ و عوامل‌ نهضت‌ عاشورا را بدون‌ توابع‌ منفی‌ یاد شده‌ ارائه‌ کند، بطوریکه‌ این‌ نهضت‌ با دستورات‌ کلی‌ و قاعده‌مندِ فقهی‌ و کلامی‌ تشیع انقلابی قابل‌ تطبیق‌ باشد و امکان‌ الگوبرداری‌ از آن ‌وجود داشته‌ باشد. [۸۶]
در این‌ نگرش‌، سه‌ عامل‌ِ «بیعت‌»، «دعوت‌ مردم‌» و «امر به‌ معروف‌ و نهی‌ ازمنکر»، مبنای اصلی‌ نهضت‌ کربلا است‌. [۸۷ به‌ نظر این‌ گروه‌، بین‌ معاویه‌ و یزید تفاوت‌ وجود داشته است‌. معاویه‌ حفظ ظاهر می‌کرد و در لفافه‌ دین‌ عمل‌ می‌کرد، ولی‌ یزید این‌ چنین‌ نبود و به‌ پایمال‌ کردن ‌مقدسات‌ و قوانین‌ اسلام،‌ بی باکانه‌ تظاهر می‌کرد. [۸۸] بنابراین‌، امام‌ نمی‌توانست‌ با یزید بیعت‌ کند، چون‌ در بیعت‌ با یزید دو مفسده‌ اساسی‌ وجود داشت‌: یکی‌ تثبیت‌ خلافت‌ موروثی‌ و دیگری‌ تأیید شخصیت‌ فاسد او. [۸۹] به‌ همین‌ جهت‌ ، سید الشهدا با درخواست‌ بیعت‌ یزید مخالف‌ بود. امام‌ به‌ دنبال‌ امتناع‌ از بیعت‌، وارد مکه‌ می‌شود و با درخواست‌ مردم‌ کوفه، ‌جهت‌ قیام‌ روبرو می‌گردد. این‌ رویکرد و درخواست‌ مردمی مسئولیت‌ می‌آورد. [۹۰] بنابراین‌، امام‌ خود را برای‌ قیام‌ آماده‌ می‌سازد؛ اما خواست‌ مردم‌ پایدار نمی‌ماند و مسلم‌ بن‌ عقیل، ‌تنها مانده‌ و مردم،‌ تحت‌ فشار ابن‌ زیاد، از یاری‌ امام‌ منصرف‌ می‌شوند.
تشخیص‌ اولیه‌ مردم‌ کوفه‌ در بیعت‌ با امام،‌ مطابق‌ فطرت‌ و قاعده‌ بود. آنان ‌خواستار حکومت‌ حق‌ بودند، ولی‌ هنگامیکه‌ همین‌ مردم‌ در نشیب‌ و فراز امتحان‌ و خوف‌ و طمع‌ قرار گرفتند، راه‌ دین‌ و مصلحت،‌ از یکدیگر جدا شد. این‌ رفتار از مردم‌ عادی‌ تحت فشار، عجیب‌ نبود، بلکه‌ طبق‌ قاعده‌ روانیِ انسان، طبیعی بود. آنان از اهل‌ حق‌ فاصله‌ گرفتند. در این‌ شرایط،‌ به‌جای‌ واژه‌های‌ جهاد و فداکاری‌ و قیام‌ و اصلاح‌ و جانبازی‌ و سربازی‌، واژه‌هایی‌ از قبیل‌ حزم‌ و عقل‌ و احتیاط و دوراندیشی‌ به‌ میان‌ آمد. عجب‌ از آن‌ کسانی‌ است‌ که‌ با همه‌ گرفتاری‌ها جان‌ بر سر این‌ کار نهادند و دست‌ از مبارزه‌ با بیداد نکشیدند، مبادا روز قیامت‌ در برابر خداوند شرمنده‌ و سرافکنده‌ باشند. [۹۱]
بهرحال‌ حضرت‌ تا قبل‌ از شنیدن‌ خبر شهادت‌ مسلم‌ و روی‌ برتافتن ‌مردم‌ از ایشان‌، در صدد به‌ دست‌ گرفتن‌ حکومت‌ بود [۹۲] ، اما از آن‌ به‌ بعد تصمیم ‌گرفت‌ امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منکر خود را با شهادتی‌ پر حماسه‌ و خونین‌ انجام ‌دهد و این‌ تنها راهی‌ بود که‌ از طریق‌ آن‌ می‌شد چهره‌ی‌ کریه‌ خاندان‌ اموی‌ را برملا ساخت‌. [۹۳] انحراف‌ شدیدی‌ که‌ در اثر غصب‌ خلافت‌، تغییر در دستگاه‌ خلافت ‌و تمام‌ شئون‌ و نواحی‌ اجتماعی‌ مردم‌ مسلمان‌ رخنه‌ کرده‌ بود [۹۴] ، جز با شهادت‌ و جانبازی‌ و قیام‌ جدی‌ قابل‌ علاج‌ نبود[۹۵] شاهد این‌ مطلب‌ اینکه‌، از آن ‌به‌ بعد، حسین‌ بن‌ علی‌(ع‌) مرتب‌ دم‌ از مرگ‌ می‌زند و سخن‌ از شهادت‌ می‌گوید. او می‌خواهد بگوید تشخیص‌ من‌ این‌ است‌ که‌ جز با شهادت‌ من‌ و یارانم ‌نمی‌توان‌ به‌ نتیجه‌ رسید. [۹۶]
موضوع‌ تبلیغ‌، یکی‌ از عناصر مهم‌ نهضت‌ سید الشهدا(ع‌) بود. بهمین‌جهت‌ هم‌، داستان‌ کربلا به‌ صورت‌ یک‌ مکتب‌ تعلیمی‌ و تربیتی‌ همیشه‌ زنده‌ است‌. [۹۷] اهل‌ بیت‌ به‌ دنبال‌ امام‌ تکمیل‌ کننده‌ جنبه‌ی‌ تبلیغی‌ نهضت‌کربلا بودند. [۹۸] عامل‌ تبلیغ‌ جنبه‌ی‌ آگاهی‌ بخشی‌ دارد، ولی‌ امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منکر جنبه‌ی‌ عملی‌ و اجرایی‌ دارد. کربلا یک‌ مکتب‌ است‌، که‌ بعد از مرگ‌ صاحبش‌ زنده‌تر می‌شود. حادثه‌ی‌کربلا دارای‌ دو صفحه‌ است‌: صفحه‌ی‌ سیاه‌ و صفحه‌ی‌ سفید. ورق‌ سیاه‌ یک ‌داستان‌ جنایی‌، تاریک‌ و وحشتناک‌ و مظهر بیرحمی‌ و قساوت‌ و دنائت‌ و نامردمی‌ و سِبُعیت‌ِ انسان‌ است‌. ورق‌ سفید اما، یک‌ داستان‌ ملکوتی‌ است‌، یک‌ حماسه‌ی‌ انسانی‌ و مظهر آدمیت‌ و عظمت‌ و صفا و بزرگی‌ و فداکاری‌ است‌. [۹۹] حادثه‌ی‌ کربلا صحنه‌ی‌ نمایش‌ توحید، مروت‌، شجاعت‌، صبر، ایثار و فداکاری‌، رضا و تسلیم‌ و قداست‌ بود. [۱۰۰] فلسفه‌ی‌ عزاداری‌، مطالعه‌ این‌ دو صفحه‌ و حُب‌ّ و بغض‌ نسبت‌ به‌ این‌ دو صفحه‌ است‌، تا روح‌ مبارزه‌ با مظاهر ظلم‌ و کفر احیا شود.
پس‌ منطق‌ امام‌ در مقابل‌ عامل‌ «بیعت‌» منطق‌ یک‌ انسان‌ با شرف‌ بود. در مقابل‌، عامل‌ «دعوت‌ مردم‌» ، منطق‌ یک‌ مصلح‌ و سیاستمدار ورزیده‌ است و در مقابل ‌عامل‌ سوم‌ منطق‌ شهید بود. [۱۰۱] از نظر امام‌، اهمیت‌ عامل‌ «دعوت‌» از همه‌ کمتر و اهمیت‌ عامل‌ سوم‌، یعنی‌ «امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منکر» از همه‌ بیشتر بود. [۱۰۲]
مفسر این دیدگاه، در پاسخ‌ به‌ این‌ پرسش‌ که‌ امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منکر، بر حسب قواعد فقها، هنگامی‌ واجب‌ است‌ که‌، انجام‌ این‌ تکلیف‌ برای‌ مکلف،‌ ضرر جانی‌ یا مالی‌ نداشته ‌باشد و احتمال‌ اثر نیز داده‌ شود و این‌ شرایط برای‌ امام‌ وجود نداشت‌، می‌گوید: وجوب‌ امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منکر، ‌بستگی‌ به‌ موضوع‌ دارد... فرق‌ است‌ بین‌ ترتُّب‌ مفسده‌ برای‌ اسلام‌ و ضرر شخصی‌. امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منکر برای‌ شخص‌ امام‌ ضرر داشت‌، ولی‌ برای‌ اسلام‌ ضرورت‌ داشت‌. امام‌ ولو بر حسب‌ محاسبات عقلی یا روایات‌، می‌دانست‌ که‌ موفق‌ نخواهد شد تا یزید را از سلطنت‌ خلع‌ کند، ولی‌ تکلیف‌ الهی‌ داشت‌ که‌ برای‌«اصلاح‌ جامعه‌» «ریشه‌ کن‌ کردن‌ حکومت‌ ظلم‌» و «تشکیل‌ حکومت‌ عدل‌» قیام‌ کند [۱۰۳] امام‌ بیش‌ از هر چیز فکر اسلام و آینده‌ اسلام‌ و مسلمین‌ بود؛ به همین جهت قیام کرد تا آن را احیاء کند. [۱۰۴]
پی نوشت ها : [۶۵] حسین‌ وارث‌ آدم‌، ص‌۱۵۰ [۶۶] همان‌، ص‌۱۵۳-۱۵۲٫ آقای‌ صالحی‌ نجف‌ آبادی‌ در کتابچه‌ نظر دکتر شریعتی‌ در باره‌ کتاب‌«شهید جاوید» به‌ لحاظ تاریخی‌ از نظر خود دفاع‌ کرده‌ است‌. [۶۷] حسین‌ وارث‌ آدم‌، ص‌۱۸۹ [۶۸] علی‌ شریعتی‌، حسین‌ وارث‌ آدم‌، مجموعه‌ آثار۱۹، ص‌۱۸۹-۱۸۸ [۶۹] حسین‌ وارث‌ آدم‌، ص‌۱۵۴ [۷۰] حسین‌ وارث‌ آدم‌، ص‌۱۵۶ [۷۱] حماسه‌ حسینی‌، ص‌۳۸۵ [۷۲] حسین‌ وارث‌ آدم‌، ص‌۱۷۱ [۷۳] حسین‌ وارث‌ آدم‌، ص‌۱۹۵ [۷۴] قیام‌ عاشورا در کلام‌ و پیام‌ امام‌ خمینی‌(س‌)، تبیان‌، دفتر سوم‌، مؤسسه‌ تنظیم‌ و نشر آثار امام‌خمینی‌، چاپ‌ دوم‌۱۳۷۳، ص‌۳۲، صحیفه‌ نور، ج‌۵، ص‌۱۸۸، صحیفه‌ نور، ج‌۱۲، ص‌۴۱۲ [۷۵] حماسه‌ حسینی‌، ص‌۸۵٫ [۷۶] حماسه‌ حسینی‌، ص‌۵۸۷ [۷۷] حماسه‌ حسینی‌، ص‌۱۰۲ [۷۸] حماسه‌ حسینی‌، ص‌۱۰۲ [۷۹] حماسه‌ حسینی‌، ج‌۱، ص‌۶۶ و ج‌۳، ص‌۸۶-۸۴ [۸۰] حماسه‌ حسینی‌، ص‌۸۶-۸۵ [۸۱] حماسه‌ حسینی‌، ص‌۸۵ – ۹۱ [۸۲] حماسه‌ حسینی‌، ص‌۴۷۷ [۸۳] حماسه‌ حسینی‌، ص‌۱۱۲-۱۱۱ [۸۴] صحیفه‌ نور، ج‌۱۰، ص‌۳۱۵-۳۱۴ [۸۵] حماسه‌ حسینی‌، ص‌۵۶۸ [۸۶] صحیفه‌ نور، ج‌۱، ص‌۱۶۶ و ۲۴۰ [۸۷] حماسه‌ حسینی‌، ص‌۱۹۸ [۸۸] محمد حسین‌ طباطبایی‌ ، شیعه‌ در اسلام‌، دارالکتب‌ اسلامیه‌، بی‌تا، ص‌۱۳۷ [۸۹] حماسه‌ حسینی‌، ص‌۱۹۹ـ۲۰۳ [۹۰] حماسه‌ حسینی‌، ص‌۱۹۶ [۹۱] ابراهیم‌ آیتی‌، بررسی‌ تاریخ‌ عاشورا، کتابخانه‌ صدوق‌، چاپ‌ ششم‌، ۱۳۶۶، ص‌۶۲ [۹۲] حماسه‌ حسینی‌، ص‌۵۳۹ [۹۳] شیعه‌ در اسلام‌، ص‌۱۳۴ [۹۴] قیام‌ عاشورا در کلام‌ و پیام‌ امام‌ خمینی‌(س‌)، ص‌۳۲ [۹۵] بررسی‌ تاریخ‌ عاشورا، ص‌۷۹ [۹۶] بررسی‌ تاریخ‌ عاشورا، ص‌۸۵ [۹۷] حماسه‌ حسینی‌، ص‌۴۷۶ [۹۸] حماسه‌ حسینی‌، ص‌۳۹۵-۳۸۳ [۹۹] حماسه‌ حسینی‌، ص‌۴۸۱ [۱۰۰] حماسه‌ حسینی‌، ص‌۵۱۷ [۱۰۱] حماسه‌ حسینی‌، ص‌۵۲۶ [۱۰۲] حماسه‌ حسینی‌، ص‌۲۱۲ـ۲۱۴ [۱۰۳] قیام‌ عاشورا در کلام‌ و پیام‌ امام‌ خمینی‌(س‌)، ص‌۳۹-۴۱، صحیفه‌ نور، ج‌۱۷ ص‌۱۸۴ [۱۰۴] قیام‌ عاشورا در کلام‌ و پیام‌ امام‌ خمینی‌(س‌)، ص‌۴۰
animation.gif
1.1M
🕋🏴🕋🏴🕋🏴🕋🏴🕋🏴🕋🏴 جنـــــاب "استــادسیــد" بسیـــــار عــــــالی اجــرتــون بـــا سالار شهیدان حسین مظلوم(علیه السلام)
animation.gif
124.5K
🕋🏴🕋🏴🕋🕋 از همـراهی همـه کاربران وادمین ها ومدیران گروه هـــای ولایــی که در هماهنگی واجرای کنفـــرانس ما را همراهی نمودند بسیار سپاسگزاریم ..
🕋🕋🏴🕋🕋🏴🕋🕋🏴🕋 التماس دعای فرج یا علی پایان کنفرانس 🕋 🕋🏴🕋🕋
هدایت شده از 
شب نهم: شب تاسوعا عظم الله لکم الاجر✔️ ستاره 34 ساله آسمان کربلا و بزرگ ترین یار و یاور حسین(علیه السلام) . عباس یعنی چهره درهم کشیده و این نام نشان از صلابت و توانمندی سقای کربلا دارد. او فرزند علی(علیه السلام) و برادر حسین(علیه السلام) بود، با این حال هرگز برادر خود را به نام صدا نزد. عباس(علیه السلام) این ادب و فروتنی را تا لحظه آخر بر خود واجب می دانست. او بهترین الگوی رشادت بود. زیرا پرچم دار سپاه بود و پرچم را به دست رشیدترین و شجاع ترین افراد لشگر می سپارند. او به اندازه ای محو یار شده بود که بر امواج دل انگیز آب روان، لب های خشکیده محبوب خود را در نظر آورد و داغ تشنگی را از یاد برد. رشادت، وفاداری و فروتنی عباس(علیه السلام) یکی دیگر از برگ های زرین عاشورا است که همه را به شگفتی واداشته است.
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️ 🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸 🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸