#پندانـه
✍سه چیز در زندگی یکبار به تو داده میشود
والدین ، جوانی ، شانس
سه چیز را هرگز نخور
حق ، مال حرام ، غصه
با سه چیز همیشه دوستی کن
عشق ، عدالت ، عبادت
سه چیز را از دست نده
برادر ، رفیق ، امید
سه چيز باعث سقوط انسان است
غرور ، دشمنی ، جهل
سه چیز باعث خوشنامی انسان است
درستکاری ، محبت ، دوستی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
#انتخابات_رئیسی
#من_رای_میدهم
🌺
نشردهنده پست های#ارزشی باشیم🙏
🌍کانون بسیج فرهنگیان چالدران🌎
🌸 http://eitaa.com/ur_sep_farhanghian_bsij
🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌷
⬅️ #پندانه ⬇️
🔵 دلی را شاد کن
وآسوده بخند💝
🔹استادی با شاگردش از باغى میگذشت، چشمشان به کفش کهنهای افتاد.
🔸شاگرد گفت: گمان میکنم اين کفشهای کارگرى است که در اين باغ کار ميکند . بيا با پنهان کردن کفشها عکسالعمل کارگر را ببينيم و بعد کفشها را پس بدهيم و کمى شاد شويم!
🔹استاد پاسخ داد: چرا براى خنده خود او را ناراحت کنيم؛ بيا کارى که میگويم انجام بده و عکسالعملش را ببين! مقدارى پول درون آن قرار بده.
🔸شاگرد هم پذيرفت و بعد از قرار دادن پول، مخفى شدند.
🔹کارگر براى تعويض لباس به وسائل خود مراجعه کرد و همينکه پا درون کفش گذاشت، متوجه شيئى درون کفش شد و بعد از وارسى، پولها را ديد.
🔸با گريه فرياد زد: خدايا شکرت! خدايی که هيچوقت بندگانت را فراموش نمیکنى.
میدانى که همسر مريض و فرزندان گرسنه دارم و در این فکر بودم که امروز با دست خالى و با چه رويی به نزد آنها باز گردم و همينطور اشک میريخت.
✅🔹استاد به شاگردش گفت: هميشه سعى کن براى خوشحالىات ببخشى نه بستانی.
🍃
💐🍃
🍃💐🍃
🌺 🍃💐🍃
🌴💎🌹💎🌴
ستاد ملت امام حسین(ع) کانون بسیج فرهنگیان سپاه چالدران http://eitaa.com/ur_sep_farhanghian_bsij
🔆#پندانه
✍ سلطان به وزیر گفت: سه سوال میکنم اگر فردا جواب دادی، هستی وگرنه عزل میشوی.
▫️سوال اول: خدا چه میخورد؟
▫️سوال دوم: خدا چه میپوشد؟
▫️سوال سوم: خدا چه کار میکند؟
🔹وزیر از اینکه جواب سوالها را نمیدانست، ناراحت بود. غلامی فهمیده و زیرک داشت.
🔸وزیر به غلام گفت: سلطان سه سوال کرده اگر جواب ندهم برکنار میشوم اینکه خدا چه میخورد، چه میپوشد و چه کار میکند؟
🔹غلام گفت: هر سه را میدانم اما دو جواب را الان میگویم و سومی را فردا! اما خدا چه میخورد؟ خدا غم بندههایش را میخورد.
🔸اینکه چه میپوشد؟ خدا عیبهای بندههای خود را میپوشد.
و پاسخ سوم را اجازه بدهید، فردا بگویم.
🔹فردا، وزیر و غلام نزد سلطان رفتند. وزیر به دو سوال جواب داد.
🔸سلطان گفت: درست است ولی بگو جوابها را خودت گفتی یا از کسی پرسیدی؟
🔹وزیر گفت: این غلامِ من انسان فهمیدهایست، جوابها را او داد.
🔸سلطان گفت: پس لباس وزارت را دربیاور و به این غلام بده.
🔹غلام هم لباس نوکری را درآورد و به وزیر داد.
🔸بعد وزیر به غلام گفت: جواب سوال سوم چه شد؟
🔹غلام گفت: آیا هنوز نفهمیدی خدا چه کار میکند؟! خدا در یک لحظه غلام را وزیر میکند و وزیر را غلام میکند.
🌴💎🌹💎🌴
ستاد ملت امام حسین(ع) کانون بسیج فرهنگیان سپاه چالدران http://eitaa.com/ur_sep_farhanghian_bsij
🔆 #پندانه
💠 این متن را باید طلا گرفت
🔹هیچوقت با کسی بیشتر از جنبهاش؛
رفاقت نکن
درد دل نکن
شوخی نکن
چراکه حرمتهایت شکسته میشود.
🔸هیچوقت با کسی بیشتر از جنبهاش؛
خوبی نکن
محبت نکن
لطف نکن
چراکه تبدیل به وظیفه میشود.
🔹هیچوقت از کسی بیشتر از جنبهاش؛
خوبی نخواه
کمک نگیر
انتظار نداشته باش
چراکه تبدیل به منت میشود.
🌴💎🌹💎🌴
ستاد ملت امام حسین(ع) کانون بسیج فرهنگیان سپاه چالدران http://eitaa.com/ur_sep_farhanghian_bsij
🔆 #پندانه
🔻يوسف میدانست که تمام درها بستهاند
🔸اما بهخاطر خدا و تنها به اميد او
🔹به سوی درهای بسته دويد و درهای بسته 🔸برايش باز شد ...
🔸اگر تمام درهای دنيا هم به رويت بسته شدند،
🔹تو هم بهخاطر خدا و با اعتماد به او، به سوی درهای بسته بدو
🔻چون
🔸خدای تو و يوسف يکيست
ستاد ملت امام حسین(ع) کانون بسیج فرهنگیان سپاه چالدران http://eitaa.com/ur_sep_farhanghian_bsij
✨﷽✨
#پندانه
🔰بخونیدش خیلی قشنگه ...
✍️پسره به مادرش گفت: با اين قيافه ترسناكت چرا اومدی مدرسه؟
🔸مادر گفت: غذاتو نبرده بودی، نمیخواستم گرسنه بمونی.
🔹پسر که همیشه از چهره مادرش با یک چشم خجالت میکشید گفت: ای كاش نمیومدی تا باعث خجالت و شرمندگی من نشی ...
🔸چند سال بعد پسر در شهر ديگهای دانشگاه قبول شد و همون جا کار پیدا کرد، ازدواج كرد و بچهدار شد. خبر به گوش مادر رسيد و گفت: بیا تا عروس و نوههامو ببینم اما پسر میترسید که زن و بچش از ديدن پیرزن یه چشم بترسن ...
🔹چند سال بعد به پسره خبر دادن مادرت مرده ... وقتی رسید مادر رو دفن کرده بودن و فقط یک يادداشت از طرف مادرش واسش مونده بود:
پسر عزيزم! وقتی ۶ سالت بود تو یک تصادف یک چشمت رو از دست دادی، اون موقع من ۲۶ سالم بود و در اوج زیبایی بودم و به عنوان مادر نمیتونستم ببينم پسرم چشمش رو از دست داده واسه همين چشمم رو به پاره تنم دادم تا مبادا بعدا با ناراحتی زندگی كنی. پسرم! مواظب چشم مادرت باش ...
🔸اشک در چشمهای پسر جمع شد ... ولی چه دیر ...
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
╭━═━⊰❀ 🌺❀⊱━═━╮
🕊 الّلهُمَّـ عَجِّللِوَلیِّڪَ الفَرج 🕊
ستاد ملت امام حسین(ع)
کانون بسیج فرهنگیان سپاه چالدران http://eitaa.com/ur_sep_farhanghian_bsij
╰━═━⊰❀ 🌺❀⊱━═━╯۰