eitaa logo
کانال رسمی امامزادگان وادقان
2هزار دنبال‌کننده
215 عکس
819 ویدیو
6 فایل
کانال رسمی وادقان ارسال و اطلاع رسانی آخـرین اخبار و فـعالیت های فرهنگی امامزادگان وادقان و تولید محتواهای مذهبی روستا به بهترین شکل و هنرمندانه ارتباط با ادمین @javadahmadi313 09132610563
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم. السلام علیک یا امامزاده احمد (ع) ابن موسی ابن جعفر (ع) 🙏🙏🙏 السلام علیک یا امامزاده طهماسب (ع) ابن موسی ابن جعفر علیه السلام 🙏🙏🙏 معرفی امامزادگان احمد و طهماسب وادقان. نحوه ی ورودشان به وادقان تا شهادت آن بزرگواران معرفی امامزادگان احمد و طهماسب فرزندان موسی بن جعفر (ع) روستای وادقان قبل از اینکه وارد داستان ورود امامزادگان احمد و   تهماسب(ع) به وادقان شوم باید به اطلاع هموطنان عزیر برسانم که پس از فوت مرحوم مهدی حاجی زاده (که در زمان حیات خویش، مفتخر به خدمتگزاری در زیات امامزاده احمد(ع) بود)، در منزل ایشان شجره نامه مربوط به این بزگواران یافت شد و چون متن  و نوع خط کتابت قدیمی نوشته شده آن در سال 1231 هجری قمری(دقیقاً 200 سال پیش)به راحتی قابل خواندن نبود، به همت روحانی بزرگوار روستا آقای رضا ملکی این مرقومه، توسط چند تن از مورخین و خط خوانان خارج از روستا خوانده و توسط آقای ملکی به صورت خوانا و به همان سبک  و سیاق ادبیات قدیم، مجدداً تحریر، چاپ و در اختیار برخی اهالی قرار گرفت. که در آن تمام داستانی که در ادامه  این مرقومه به صورت مفصل وطبق نصّ صریح شجرنامه ذیل به استحضار هموطنان عزیر میرسد
مختصری از نسب نامه امامزادگان احمد و تهماسب (ع)وادقان در سال 1231 هجری قمری.. مسطور است در زمانی که مأمون ملعون، جناب امام رضا علیه السلام را به شهر طوس خواند و آن حضرت را از راه مکر و تدبیر، ولیعهد نمود و این خبر منتشر گردید، سادات، در هر شهر و دیاری که بودند روی امیدواری به جانب شهر طوس نمودند تا اینکه خبر وحشت اثر منتشر گردید که مأمون ملعون، آن حضرت را در شهر طوس، بی یاروبی مونس از سودۀ الماس جفا و به روایتی اززهرهلاهل مسموم و شهید نمود. این خبر که به سمع سادات رسید درهرمنزلی که بودند،مایوس وحیران وبا دیده گریان وسینه بریان،توطن نمودند.بعد ازآن که برادران کرام آن حضرت و دوستان با رفعت آن امام بر حق و شهید زمره ناحق ، از پی خوانخواهی و تقاص خون آن بزرگوار با جمعیت بسیار خروج نمودند و از مدینه منوره، عنان عزیمت به شهر طوس کشیدند، منافقین دین مبین، این خبر را به سمع مامون ملعون رسانیدند. آن حرام زاده بی عاقبت، لشگری به سوی عراق فرستاد که در هر کجا که سادات را به چنگ می آورند، ایشان را از زیر تیغ، بی دریغ بگذارنند.  ساز قضای سپهر دو رنگ و شعبده بازی فلک مینارنگ، سر کار قبض آثار، شاهزاده تهماسب و شاهزاده احمد(ع) و سکینه خاتون و رقیه بانو(س)  (که همشیره های آن بزرگواران بودند با سیصد و شصت نفر سادات عالیدرجات بنی هاشمی و بنی حسینی و بنی عقیلی در رکاب ظفر انتساب آن حضرات همراه بودند و اسم مبارک شاهزاده تهماسب(ع) معلوم است. کنیه آن حضرت ابوجعفر بود و لقب یا نسب آن حضرت نورالدین بود و اسم بارفعت شاهزاده احمد(ع) معلوم است کنیه آن حضرت ابوحمزه بود و لقب بارفعت آن بزگوار قاسم بود. و اسم رقیه خاتون، ام الکرام بود و  لقب مبارک آن حضرت، رقیه بود و کنیه آن حضرت ام معبد بود)،راچنین رقم زد که با دستگاه سلطنت و علمات، وارد اول مملک ری گردیدند.   از آن سمت، لشگر مامون ملعون در رسیدند و خیمه وخرگاه میشوم خود را برپا نمودند و در سایه ی خمیه های خود قرار گرفتندودرقلعه نرمیان که ازجمله حصارات سردسیرچهل حصاران محسوب می شود نزول اجلال فرمودند. بعد از آنکه لشگر آرام گرفت، از احوال آن اردوی گردون شکوه جویا شدند تا حقیقت احوال را اطلاع به هم رسانیدند.  سرکرده آن سپاه بی عاقبت "علی بن سفیامی" بود. آن حرام زاده، خودش یک تنه در برابر سراپرده عصمت شاهزادگان آمده فریاد برآورد که :« ای جماعت هاشمیان با این لشگر عظیم، عزم کجا دارید و از برای چه مطلب بدین مکان آمده اید؟!»  شاهزاده احمد (ع) در جواب فرمودند که :« ای مرد! ما فرزندان امام الهمام،امام موسی الکاظم(ع) می باشیم. واین جماعت سادات،عزم شرفیابی برادر با جان برابرم جناب امام رضا (علیه الجنه) را دارند و ما نیز به بعقه بوسی آستان ملک دربان آن سرور شرفیات می شویم. سپس آن حرام زاده در جواب شاهزاده سخن به درشتی آغاز وبنای پرخاش نمود.  جماعت سادات که آن احوال را مشاهده نمودند غیرت سیادت ایشان به جوش آمده، خودداری نتوانستند نمود،بانگ برآن ملعون زدندوبایکدیگربنای طرید ونبردنهادند.
نحوه ی شهادت امامزاده احمد(ع) به مانند شهادت عموی بزرگوارش حضرت ابالفضل العباس(ع) مولف گوید درکتاب بحارالانواردرجلدهجدهم در فصل سیزدهم و در باب دوم مسطور است که آن روز جماعت سادات چنان دعوایی نمودند که چشم روزگار، خیره ماند. لشگر کفار زورآور شده، آن لشگر سادات را شکست دادند و یکصد و هفده نفر سادات رابه درجۀ رفیع شهادت فائز گردانیدند که شاهزاده احمد مثال شیر خشمگین، مسلح به سلاح حرب گردیده، برخانه زین مرکب قرار گرفته، غیرت اسداللهی  آن حضرت به جوش آمده، با تیغ آتشبار، روانه میدان کارزارگردیدند ودرآن روزچنان دعوایی فرمودند که غزوات بدروحنین ازخواطرمسلمین و منافقین محو گردید.  تا صلات ظهر با یکدیگر جدال می نمودند. چون صلات ظهر رسیده، دست از دعوا کشیده به منزل خود معاودت فرمودند و آبی طلبیدند و خونهای نحس و نجس آن ملعونان را ازرخت و بدن مبارک خود دور نموده، تجدید وضو فرمودند و روی نیاز به درگاه بی نیاز آورده، مشغول عبادت خالق یکتا گردیدند.  روز دویّم دو شیرشرزه، روی به میدان حرب نهاده و لشگر منافقین را به مثل برگ در ختان که بادی بر آنها ورزیده باشد از تند باد تیغ آبدار برزمین می ریختند که معلونی از قفای سرشاهزاده احمد(ع) درآمد و ضربتی برشانه راست آن حضرت زد که دست مبارک آن حضرت ازجسد مطهرش جدا شده برخاک افتاد. آن حضرت، تیغ به دست چپ گرفته، با آن جماعت، محاربه می نمود.  ملعونی دیگر از کمین گاه درآمده، ضربتی به دوش چپ آن حضرت زد که دست چپ آن بزرگوار از بدن انورش جدا گردیده بر روی خاک هلاک افتادند و آهی از جگرگاه دل برآوردند و به آواز بلند فرمودند که: « صدق جدی یا رسول ا...» و به آواز حزین فرمودند:« انالله و انا الیه راجعون» و پای مبارک را از رکاب سعادت خالی نمودند و بر روی خاک، منزل نمودند.  جماعت کفار، آن شیر بچه را تنها و بی دست ملاحظه نموده، دور آن بزرگوار را احاطه نمودند و هر یک با تیغ بی دریغ، آن جسد مطهر را به مثل پنجره، سوراخ سوراخ نمودند و روح پاک آن حضرت، از جسد مطهر  به شاخسارجنان، طیران نمود.
نحوه و چگونگی غایب شدن امامزاده تهماسب(ع)  چون خبر وحشت اثر آن حضرت به سمع مبارک شاهزاده تهماسب (ع) رسید. آن سرور، مسلح به سلاح گردیده، خواهران خود را وداع فرموده، به میدان حرب درآمد وآن سگان رابه جهنم واصل نمود تا آن که ملعونی برفرق مبارک آن سرور زد که تا محل سجده گاه آن حضرت را شکافت و از اسب در غلطید. کفارشقاوت شعار، دور آن سرور را گرفته، هر یک جداگانه ، نیزه، و شمشیر و خنجر بر بدن آن حضرت می زدند. آن حضرت، مغاری( غار کوچک) رابه نظردرآورده،خودرابه آن مغار رسانیدند وازچشمان لشگرناپدید گردیدند.اهل آن بلد،  آن مُغار را، داهولکی ساختند و مردم از اطراف و اکناف به حاجت به در آن مغار می آمدند و حاجتروا و کامیاب می شدند و آن غار واقع است در دامنه جبل در سرچشمه حصارات نرمیان. پس جماعت جدید الاسلام که در آن بلد بودند از ترس و خوف آن لشگر به جبران آن مشهد نپرداختند.
داستان خداپسندانه و خیرخواهانه خانم ساره  ضعیفه ای (پیرزنی) در آن حصار بود که «ساره» نام داشت که از کنیزان  جناب فاطمه ... بود، سکینه خاتون را در میان صحن خانه خود دفن و آن خانه را وقف بر آن مرقد مطهر نمود و آن خانه واقع است در وسط قلعه نرمیان. چون آن مومنه چنان عملی را مرتکب گردید، مردمان آن قلعه، جسد مطهر شاهزاده احمد(ع) و رقیه بانو را در پهلوی آن معصومه دفن نمودند. 
وجه تسمیه وادقان بعدازسالیان مدید،جناب امام حسن عسکری  به قصد زیارت جدبزرگوارخویش،ازمدینه عزم طوس نمودند چون وارد قلعه نرمیان گردیدند، هوا بسیار گرم بود. آن حضرت، رخت مبارک را از تن شریف، بیرون آوردند و به لفظ گوهر بار فرمودند:« عجب شمال روح افروزی می وزد»و به روایت دیگر در کتاب زینت الواعظین مسطور است که آن حضرت فرمودند:« باد جان پرور می وزد» صحابه آن منزل را بادجان نامیدند. و از آن روز تاحال بادجان مشهور است و از کثرت استعمال آن قلعه را بادقان می گویند و جماعت عوام،وادقان می نامند.
ماجرای چهل دخترون و اقامت امام حسن عسگری(ع)  مولف گوید آن حضرت مدت یک اربعین در هر منزلی توقف می فرمودند. در آن منزل  هم یک اربعین توقف فرمودند. صبیه(دختر) ارشد آن حضرت که اسم مبارک آن معصومه، خیر النساء می بود و کنیه آن حضرت ام البنین بود و لقب با نسب آن حضرت آسیه خاتون بود. تن شریف آن حضرت را تب فرا گرفته در بستر بیماری استراحت فرمود.  ساکنین بادجان، چهل نفر دختر تعیین نمودند که به خدمتگزاری آن مخدره مشغول بودند و شب و روز به خدمتگزاری آن معصوم اشتغال می نمودند. مولف گوید در کتاب بحر المناقب مسطور است که روزانه چهلم، آن معصومه را وفات در رسید و داعی حق را لبیک اجابت، مقرون گردید. آن چهل نفر دختر که متوجه خدمت آن معصومه بودند جبین  های خود را بر کف پاهای آن معصومه می سودند و سرهای خود رابر روی سینه آن حضرت می گذاردند و جان خود را نثار خاتون خود می نمودند.  مولف گوید در کتاب زبده المصائب مسطور است که جسم آن حضرت را در تحت قبّه شاهزاده احمد(ع) و رقیه بانو و سکینه خاتون(ع) دفن فرمودند و آن چهل نفر دختر را در چهار اطراف تربت آن معصومه دفن نمودند و علامتی بر سر تربت آن معصومه بنا فرموده و آن بقعه را مسمی نمودند به چهل دختران و خود آن حضرت روانه طوس گردیدند. 
شرح و چگونگی سه طاق آب  وقفی بعد از مدتها ی مدیدی که آن حضرت از طوس مراجعت فرمودند، به قصد زیارت آن معصومه تشریف فرمای قلعه نرمیان مشهور به بادجان گردیدند. آن علامت  را ویران به نظر امامت، منظر در آوردند[لذا] از عین اموال خود سه طاق از اصل قنوات نرمیان را مع اراضی و صحاری و باغات به قیمت، از متوطّنین آن بلد ابتیاع نموده، وقف بر آن بقعه ها فرمودند و قرار وقف را چنین می دهند:  که یک طاق آن، وقف بر مناره شاهزاده تهماسب(ع) باشد که علامتی بر سر آن غار بسازند که اسم مبارک آن حضرت، پایمال نشود و یک روز و شبان آن را وقف بر بقعه شاهزاده احمد(ع) و رقیه بانو(س) و سکینه خاتون(س) می نمایم و یک طاق آن را وقف بر قبرنوردیده وسرور سینه ام،خیرالنساء می نمایم. وقف نامچه ایی را به خط شریف، قلمی فرموده، به خاتم شریف مختوم نموده وفرمودند آن وقف نامچه را به دست متولی سپرده، املاک را به تصرف متولی در آورده از آن منزل روانه شهر قم گردیدند  مولف گوید در کتاب بحر المناقب مسطور است که بعد از فوت آن حضرت، خلیفه رشید بنی عباسی بقعه های عالم را خراب و ویران نمود و متولیان آن بقعه ها را به قتل رسانید و اموال  ایشان را به غارت برده و املاک ایشان رابه غصب، متصرف گردید. از آن پس، ظلم، عالم را فرا گرفت و کسی از ترس و بیم به ساختن عمارت بقعه ها متوجه نگردید و آن بقعه ها منهدم و ویران شد و آن املاک، هنوز به طریق خالصه در ید غاصبین است و آن مکان چهل دختران به روایتی چاهی است عمیق که آن حضرت، نعش شریف خیره النساء را با نعش آن چهل دختر از ترس معاندین در آن چاه مخفی نمودند و  حال آن مکان، مکانی است بسیار شریف و هر گاه کسی از راه جهل و نادانی در آن مکان، قسم یاد نماید، بلا شک و شبهه از جای خود برنخیزد؛ پس به جماعت مسلمین سکنه  آن قلعه لازم، بل واجب است که حرمت آن مکان را بدانند و بی ادبانه، گستاخی ننماید و آن مکان صاحب کشف و کرامات  و برآورنده حاجات است. پس خوش به احوال ساکنین آن قلعه که در جوار  همچنین بزگوارانی متوطن می باشند. امور فرهنگی آستانه مبارکه امامزاده احمد (ع) ✦ڪانال رسمی امامزادگان وادقــان✦ ═ ✿☟ عضویت ☟✿ ═ 🆔 eitaa.com/vadeghan
32.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 به وقت گل چینی،دیارمان وادقــان آدینه ایی با مردم با صفای روستای وادقان(این کلیپ برای پارساله) مورخه: ۱۴۰۲/۲/۲۲ 🔹روستای مان سراسر در شور و تکاپوی چیدن گل مـحـمـدی... سازنده:امور فرهنگی امامزادگان وادقان ✦ڪانال رسمی امامزادگان وادقــان✦ ═✿☟عضویت☟✿═ 🆔 eitaa.com/vadeghan
▪️وَبَشِّرِ الصَّابرِینَ الَّذینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَهٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُون 🔘با نهایت تاسف و تاثر در گذشت برادر عزیز و بزرگوار ماشااله کریمی اخوی شهید والامقام عبداله کریمی و همچنین خانم ربابه رضایی را خدمت خانوادهای محترمشان تسلیت عرض نموده از درگاه خداوند منان برای آن بزرگواران رحمت و غفران الهی و برای شما و سایر بازماندگان صبر و سلامتی آرزومندیم ☑️هئیت امناء و مرکز فرهنگی قرآنی امامزاده احمدبن موسی الکاظم(ع) ☑️هئیت مبارکه حضرت ابوالفضل(ع) ☑️موسسه خیریه مهرورزان امید وادقان ✦ڪانال رسمی امامزادگان وادقــان✦ ═✿☟ عضویت ☟✿═ 🆔 eitaa.com/vadeghan
سلام من به بقیع و به تربت صادق سلام من به مدینه به غربت صادق 🔘شهادت جانسوز رئیس مذهب شیعه امام جعفرصادق(ع) تسلیت باد بهمین مناسبت مراسم سینه زنی و عزاداری سه شنبه در روز شهادت آنحضرت ساعت 11 از صحن زیارت بطرف مصلای روستا و بالعکس... ادامه مراسم همراه با اقامه نماز و ناهار در حسینیه شهدا و زیارت وادقان ✦ڪانال رسمی امامزادگان وادقــان✦ ═ ✿☟ عضویت ☟✿ ═ 🆔 eitaa.com/vadeghan