eitaa logo
احمدیاسر وافی یزدی
1.2هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
3هزار ویدیو
53 فایل
@ahmadyaservafiyazdi شماره ایتا و واتساپ: ۰۹۱۲۷۴۶۳۱۴۴
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از AiBh
از آقای میرسراجی بعید بود که صرفا به خاطر ۲ تا عکس که هر بی سوادی هم میتونه ۱۰ تا از اون عکسا رو براتون طراحی کنه، اینجور ناجوانمردانه زمین تخت گرایان رو بکوبن
هدایت شده از سلمان
سلام علیکم به نظر من کانالتون کلا بره روی سکوت چرا یه هفته
هدایت شده از Qoraba
ب سلمان بفرمایین ناراحته جمع کنه از اینجا بره😜😅😅
هدایت شده از سلمان
من خودم به امامت شما قائلم
هدایت شده از آرزومند دیدار
سلام حاج آقا لطفا مقدور بود داخل کانال بگذارید فروش منزل ویلایی 4طبقه مجزا زنبیل آباد 20متری امام حسین علیه السلام تجاری دارد یک قواره به خیابان اصلی قیمت هست 8/200میلیارد تومان مقداری نقد و مقداری ملک هم قبول است.
هدایت شده از یاعلی
سلام میگم برای ماه رمضان یه اتاق مناسب هست شبی ۷۰ تومن اگه طلبه ای اتاق میخواست شمارمو بهش بده لطفا تا هماهنگی کنم
هدایت شده از احمدرضا اخوان
🍀باسلام محضر آدمیان 🔸دی شیخ با چراغ همی‌گشت گرد شهر 🔸کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست 🔹گفتند یافت می‌نشود جسته‌ایم ما 🔹گفت آنک یافت می‌نشود آنم آرزوست 🔸گوشم شنید قصه ایمان و مست شد 🔸کو قسم چشم صورت ایمانم آرزوست 💠دو کلام حرف حساب باآدمیان 🔹هفت یا هشت سالم بودم، با سفارش مادرم برای خرید میوه و سبزی به مغازه محل رفتم. اون موقع مثل حالا نبود که بچه رو تا دانشگاه هم همراهی کنن! 🔹پنج تومن پول داخل یه زنبیل پلاستیکی قرمز رنگ که تقریباً هم قد خودم بود با یه تکه کاغذ از لیست سفارش... میوه و سبزی رو خریدم کل مبلغ شد 35 زار. دور از چشم مادرم مابقی پول رو دادم یه کیک پنج زاری و یه نوشابه زرد کانادا از بقالی جنب میوه فروشی خریدم و روبروی میوه فروشی روی جدول نشستم و جای شما خالی نوش جان کردم. 🔹خونه که برگشتم مادر گفت مابقی پولو چکار کردی؟ راستش ترسیدم بگم چکار کردم، گفتم بقیه پولی نبود... مادر چیزی نگفت و زیر لب غرولندی کرد منم متوجه اعتراض او نشدم. داشتم از کاری که کرده بودم و کسی متوجه نشده بود احساس غرور می‌کردم اما اضطراب نهفته ای آزارم می‌ داد. 🔹پس فردا به اتفاق مادر به سبزی فروشی رفتم اضطرابم بیشتر شده بود. که یهو مادر پرسید آقای صبوری میوه و سبزی گران شده؟ گفت نه همشیره. گفت پس بقیه پول رو چرا به بچه پس ندادی؟ آقای صبوری که ظاهراً فیلم خوردن کیک و نوشابه از جلو چشمش مرور میشد با لبخندی زیبا روبه من کرد گفت : آبجی فراموش کردم ولی چشم طلبتون باشه. 🔹دنیا رو سرم چرخ می‌خورد اگه حاجی لب باز میکرد و واقعیت رو می گفت به خاطر دو گناه مجازات می شدم، یکی دروغ به مادرم یکی هم تهمت به حاج صبوری! 🔹مادر بیرون مغازه رفت. اما من داخل بودم. حاجی روبه من کرد و گفت: این دفعه مهمان من! ولی نمی دونم اگه تکرار بشه کسی مهمونت میکنه یا نه؟! بخدا هنوزم بعد 44 سال لبخندش و پندش یادم هست! بارها باخودم می گم این آدما کجان و چرا نیستن؟ چرا تعدادشون کم شده آدمهایی از جنس بلور که نه كتاب های روان‌شناسی خوندن و نه مال زیادی داشتن که ببخشند؟ ولی تهمت رو به جان خریدن تا دلی پریشون نشه...! آدمیت مرده بود ! گرچه آدم زنده بود!
نه جدّی کانالی به این با نمکی در ایتا و حتی تلگرام سراغ دارید؟!؟ عُمراً 💪💪💪💪
هدایت شده از علی قربانی
چی میشه یه بارم تبلیغ کانال من رو تو کانالتون بکنید تا کمی هم افاضات من دیده بشه؟!! 😂😂
8.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
متواضع و خوش صحبت و پر اطلاعات بود خدا رحمتش کند