ز او دفع گردیده زیباست که سجده شکر بر درگاه خداوند به جای آورد ...
خواه این فرد با وضو باشد یا نباشد و خواه به سوی قبله بوده باشد و یا خیر .
💥سجده شکر را پس از هر نماز به جای آورید ...
به این شکل👇 :
بعد نماز سجده کنید ، سپس
*۳مرتبه بگویید ؛*
*شُکْراً لِلّهِ*
*۴مرتبه بگویید ؛*
*حَمْداً لِلّهِ*
عددها اهمیت دارد
باشد که این فرصت طلایی را از دست ندهید ...
این را برای تمام دوستانت بفرست که هر گاه سجده شکری به جای آوردند تو نیز در اجر و ثواب آنان سهیم خواهی بود ، حتی اگر بمیری نیز این ثواب نصیب تو خواهد بود .
*خداوندا به نیابت از من و والدینم و خانواده ام این پست را صدقه جاریه قرار بده .
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🏴السَّلامُ عَلَیکَ یَا أبا عَبدالله الحُسَین🏴
#شهدای_کربلا
🔺قسمت سوم : عبدالله بن علی(علیهالسلام)
عبدالله ، برادر حضرت عباس و از جمله چهار فرزند امّ البنین است.
ایشان شش سال با امام علی(ع) و ۲۵ سال باقیِ عمرش را نزد امام حسین (ع) زندگی کرد. او هم مانند برادرش عباس(ع) از کسانی بود که شمر برایشان امان نامه گرفت و جواب رد داد.
روز عاشورا ، هنگامی که حضرت اباالفضل شهادت خاندانش را دید به برادرانش فرمود : ای برادرانم جانم به فدای شما ، پیش بروید و جان خود را سپر آقایمان کنید ، حامی او باشید و ثابت قدم بمانید تا در کنار او به شهادت برسید.
عبدالله نخستین کسی بود که پیکار کرد.در ریاض الشهادة ج۲ این گزارش آمده : عبد الله رو به امام(ع) گفت : ای برادر ، از غم دوری برادران طاقتم تمام گشته و از تشنگی جانم به لب رسیده. اذن میدان بده تا به آنان ملحق شوم.
حضرت با چشمانی اشکبار اجازه دادند.
عبدالله جنگ سختی نمود و صد و بیست تن را هلاک کرد تا دست آخر بدست هانی بن ثُبیت حضرمی به شهادت رسید.
در زیارت ناحیه مقدسه از ایشان چنین یاد میشود :
«السّلام علی عبدالله بن امیرالمؤمنین(ع) مبلی البلاء و المنادی بالولاء فی عرصة کربلاء المضروب مقبلاً و مدبرا؛ لعن الله قاتله هانی بن ثبیت الحضرمی.»
《اللهم العَن اَوَّلَ ظالمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ و آل مُحَمَّدٍ و آخَرَ تابِعٍ له عَلَی ذالك》
#محرم
ⓙⓞⓘⓝ↯
🕊|→❁⎨@najvaye_noorr ⃟🖤
سلام
شما به زیارت مجازی دعوت شده اید
ابتکار بسیار زیبا از تولیت حرم اباعبدالله روی لینک زیر بزنید
التماس دعا
http://app.imamhussain.org/tour/
وارد حرم شدید توجه کنید روی هر فلشی که کلیک میکنید يه مقدار صبر کنید تصویر شفاف ميشه. ودر هر صحن باچرخش و عقب جلو کردن میتوان کاملا زیارت کرده هر جای حرم که دوست داريد زیارت کنید. بنده رو هم دعا کنید. زیارتتون قبول باشه
التماس دعا
شب هشتم: حضرت علی اکبر(ع)
علی اکبر(ع) نخستین فردی بود که از بنی هاشم به میدان رفت.
او فرزند بزرگ امام است و نزدیک ترین فرد به ایشان.
چون غربت پدر را در میان خیل گرگ های خون آشام کوفه و شام می بیند، از همه یاران و افراد خاندان پیشی می گیرد و خود را در راه آرمانی فدا می کند.
او گام به میدان می نهد تا حجت را تمام کند و شوق رسیدن به فیض شهادت را در دل یاران حسین(ع) قوت بخشد.
علی اکبر(ع) الگوی سبقت گرفتن در شهادت است.
تفاوت اربا اربا و فقطّعوا چیه؟
چرا به بدن علی اکبر میگن ارباً اربا، اما به بدن ابی عبدالله میگن فقطعوا؟
هر دو عبارت به معنی پاره پاره، جداجدا، تکه تکه است...
اما یه فرقهایی هم داره،عرب تو معنا به بریده شدن منظم میگه فقطعوا
به بریده شدن نامنظم میگه ارباً اربا
یعنی چه؟
یعنی بالای سر علی اکبر وقت نداشتند ، هر لحظه ممکن بود ابی عبدالله برسه ،
با عجله ضربه می زدند اینو میگن اربا اربا
اما بالای سر غریب همه عالم امام حسین وقت داشتند دیگه کسی مزاحمشون نبود، باصبر آقارو کشتند،
قتلا صبرا... اینو میگن فقطعوا....
🔴 این روزهای #افغانستان:
1️⃣ اول؛ نگران افغانستان هستیم وهمدردی میکنیم.
2️⃣ دوم؛ اما نمیتوانیم مثل سوریه یا عراق ورود نظامی و مستشاری کنیم. چرا؟ چون دولت افغانستان هیچ دعوتی از ما نکرده؛ چون ارتش افغانستان خود حاضر به مقاومت نیست؛ چون عموم مردم افغانستان خود حاضر به دفاع از این دولت نیستند!
🔹پس وقتی نه دولتشان از ما خواسته، نه ارتش و مردمشان خود حاضر به مقاومت در برابر #طالبان هستند ما دنبال چه برویم؟
3️⃣ سوم؛ گروههای اصیل شیعه افغانستان مثل #فاطمیون ترجیح دادند در دو قطبی طالبان و دولت آمریکاییِ #اشرف_غنی و عبدالله عبدالله سکوت اختیار کنند.
🔹طالبان هم میداند که جان و مال و ناموس شیعه افغانستان خط قرمز جمهوری اسلامی است و دست درازی نمیکند کما اینکه اخبار موثق این را تایید میکند؛ لذا هیچ نیازی به ورود ایران نیست.
4️⃣ چهارم؛ منافع ملی و بین المللی ایران در ورود به جنگ داخلی افغانستان نه تنها تامین نمیشود بلکه ذبح میشود. آمریکاییها و غربگراها سعی کردهاند به طُرق مختلف پای ایران یاحداقل #شیعیان_افغانستان را به این جنگ باز کنند اما هوشیاری جمهوری اسلامی بعلاوه هوشیاری شیعیان افغانستان جلوی این توطئه خطرناک را گرفت. نه دولت کرزای و اشرف غنی برای ما سودی داشت نه طالبان خطری همچون #داعش!
🔹ما هم نگران این روزهای افغانستانیم و امیدواریم همه طرفهای افغانی هرچه سریعتر به راهحل سیاسی دست پیدا کنند اما دخالت قدرتهای خارجی، کار را سختتر میکند و شعله جنگ را بیشتر و بیشتر. اگر ایران دخالت کند پاکستان و ترکیه و عربستان هم دخالت میکنند و اوضاع پیچیدهتر میشود.
🔸نباید اسیر فضای مجازی و پروپاگاندای برخی جریانات سیاسی شد که نه عرضه جنگیدن دارند و نه اهل ایثار وجان دادن و خون دادن هستند. مدعیان پوچ اندیشی که شعارشان نه غزه نه لبنان بود! حالا برای #هرات و #کابل دل میسوزانند! باور نکنید اینها عمری مردم مظلوم #فلسطین رامسخره کردند!
✅ #داود_مدرسی_یان
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🏴السَّلامُ عَلَیکَ یَا أبا عَبدالله الحُسَین🏴
🔺قسمت چهارم : حضرت علی اکبر(علیهالسلام)
بنابه قول مشهور ایشان بزرگترین فرزند امام حسین بودند. مادرش لیلی ، دختر مُرّة بن عُروة بن مسعود ثقفی است.
در مورد سن ایشان به هنگام شهادت بین ۱۸ سال ، ۱۹ سال ، ۲۵ سال و نیز حدود ۲۷ سال اختلاف است. مشهور است که ایشان از امام سجاد(ع) بزرگتر بوده اند.
و به نوشته محدث قمی از برخی زیارتنامه ها و احادیث چنین برداشت میشود که ازدواج کرده بودند و فرزندانی هم داشته اند.
ایشان بسیار به پیامبر شباهت داشتند ؛ همانگونه که امام(ع) به وقت روانه کردن علی اکبر به لشکریان گفت : «یا قوم، هولاءِ قد برز علیهم غلام، اَشبهُ الناس خَلقاً و خُلقاً و منطقاً برسول الله…ای قوم، شما شاهد باشید، پسری را به میدان می فرستم، که شبیه ترین مردم از نظر خلق و خوی و منطق به رسول الله (صلی الله و علیه وآله) است.
مشهور است که از بنی هاشم نخستین کسی که به میدان رفت علی اکبر(ع) بود.با وجود اینکه رفتن ایشان برای امام و بنی هاشم سخت بود امّا روحیه شهامت و ایثار علی اکبر(ع) کار خود را کرد.
جوان بنی هاشم اذن میدان گرفت و با خاندان وداع کرد.
در اولین نبرد او چنان با دشمن نانجیب پیکار کرد که یکصد و بیست تن از آنان را به درک رساند باقی افراد به ناله افتادند و روحیه باختند.
علی اکبر پس از مدتی به نزد پدر برگشت. فرمود : ای پدر ! تشنگی کشت مرا و سنگینی سلاح به زحمتم انداخت. آیا جرعه ای آب پیدا میشود تا نیرو بگیرم و بجنگم؟ اشک از چشمان مبارک امام (ع) جاری گشت. فرمود : فرزندم زبانت را نزدیک بیاور. سپس آن را مکید و انگشترش را به او داد. فرمود : این را در دهانت بگوار و بدان بزودی نیای بزرگوارت(رسول خدا(ص) ) تو را با جامی پُر سیراب خواهد کرد.
علی اکبر دو مرتبه به میدان بازگشت و این بار ۸۰ نفر را به هلاکت رساند و آخر سر با ضربه منقذ بن مرّه عبدی به زمین افتاد...
آنگاه بود که نفرات ایشان را با شمشیر تکه تکه کردند. برخی هم آورده اند که پس از ضربه ، دست به گردن اسب انداخت و اسب با حالتی سردرگم به سپاه دشمن رفت و سپاهیان او را با شمشیر پاره پاره کردند.
علی در واپسین لحظه ها ندا داد : ای پدر ، اکنون جدم پیامبر خدا با کاسه لبریز از نوشینی سیرابم کرد. به گونه ای که هرگز تشنگی بر من نباشد.
امام با شتاب خود را بر بالین فرزند رساند. صورت بر صورت گذاشت. فرمود : خداوند بکشد جماعتی را که تو را کشتند. چگونه جرأت کردند حرمت خدا و پیامبر را بشکنند؟ ای پسر پس از تو اُف بر این دنیا.
امام سرانجام به جوانان بنی هاشم خطاب کردند که بدن علی اکبر را به خیمه ها ببرند.
بنابه روایت امام صادق(علیهالسلام) مزار حضرت علی اکبر در پایین پای امام حسین (ع) قرار دارد.
در زیارت ناحیه از آن بزرگوار چنین یاد میکنیم :
[ السَّلامُ عَلَیکَ یا أوَّلَ قَتیلٍ مِن نَسلِ خَیرِ سَلیلٍ مِن سُلالَةِ إبراهیمَ الخَلیلِ ]
سلام بر تو، اى نخستین کُشته از تبار بهترین بازمانده از نسلِ ابراهیم خلیل؛
《اللهم العَن اَوَّلَ ظالمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ و آل مُحَمَّدٍ و آخَرَ تابِعٍ له عَلَی ذالك》
#محرم
ⓙⓞⓘⓝ↯
🕊→❁@najvaye_noorr ⃟🖤
*💎فضایل کمتر شنیده شده از قمر منیر بنی هاشم*
1⃣ امام صادق (علیه السلام) در توصیف منزلت ولایی حضرت عباس (ع) فرمودند:
🔰كانَ عَمُّنَا العَبّاسُ بنُ عَلِيٍّ نافِذَ البَصيرَةِ صُلبَ الإيمانِ جاهَدَ مَعَ أبي عَبدِاللَّهِ و أبلي بَلاءً حَسَناً و مَضي شَهيدَاً
💠عموي ما؛ عبّاس بن علی، داراي بصیرتی نافذ و ايماني راسخ بود ؛ همراه با امام حسين عليه السلام جهاد كرد و نيك آزمايش داد و به شهادت رسيد.
📖عمدة الطّالب، ص ۳۵۶
2⃣ در معالی السّبطین آمده است که امام علی(ع) در بستر شهادت به حضرت عباس فرمودند:
🔰وَلَدی وَ سَتَقرّ ُبک فی یوم القیامة
💠فرزندم؛ بزودی چشمم در قیامت به وسیله ی تو روشن خواهد شد.
👌صد البته؛ فضیلت حضرت اباالفضل نه به قامت رعنایش بود و نه جمال دلربایش، بلکه ایشان را ادب و معرفت و ایمان استوار و اطاعت محض از اوامر الهی، به این مقام عظمی رساند. لذا آنچه که از حضرت عباس برای اهل البیت مایه ی زینت و مباهات؛ و برای امیرالمومنین موجب روشنی چشم شد، قامت نیکو و چهره ی زیبای قمر بنی هاشم نبود بلکه سنگینی ایمان و وزانت تقوایی ایشان بود.
❤️در همین ارتباط، اميرالمؤمنين(ع) میفرمایند:
🔰وَ اللَّهِ مَا سَأَلْتُ رَبِّي وَلَداً نَضِيرَ الْوَجْهِ وَ لَا سَأَلْتُهُ وَلَداً حَسَنَ الْقَامَةِ وَ لَكِنْ سَأَلْتُ رَبِّي وُلْداً مُطِيعِينَ لِلَّهِ خَائِفِينَ وَجِلِينَ مِنْهُ حَتَّى إِذَا نَظَرْتُ إِلَيْهِ وَ هُوَ مُطِيعٌ لِلَّهِ قَرَّتْ بِهِ عَيْنِي
💠به خدا قسم، من از پرودگارم نه فرزند زيبا رو خواسته ام و نه فرزندی نيكو قامت، بلکه از خدايم فرزندانی خواستم که مطيع فرمان خداوند باشند، خداترس باشند، تا هروقت ديدگانم به آنها افتاد که در حال اطاعت خداوند هستند، چشمم روشن شود.
📖بحار، ج ۴۳، ص۲۷۹
✅پس مداحان مستحضر باشند که قسم جلاله امامشان این بوده که هرگز برای جمال زیبای فرزندان خود دغدغه و مسالت نداشته اند(هر چند جمال نیکو یک فضیلت و نعمت خدادادی است که کسی حتی امام نمیخواهد از آن برای فرزندانش بی بهره باشد لکن منظور این است که برای امام آن چیزی که دغدغه و تمنای اصلی او از رب العالمین است؛ داشتن فرزند صالح میباشد) لذا شایسته نیست در مقام مدح اباالفضل العباس؛ بیشتر شعر و مناقب خوانی در مرثیه یا مولودی را به قامت زیبا و جمال نیکوی ایشان معطوف کنند و از آن شاکله ی ایمانی و تقوایی ایشان خود و دیگران را مغفول نمایند.
3⃣ روایت شده که: «وقتی روز قیامت بر پا می شود ، پیامبر صلوات الله علیه و آله به مولا علی می فرمایند که به زهرا بگو ، برای شفاعت و نجات امت چه داری؟ ایشان در پاسخ می فرمایند:
🔰یا امیر المؤمنین ! کفانا لاجل ِ هذا المقام ِ الیدان ِ المَقطوعتان ِ مـِـن ابنی العباس “
💠 یا امیر المؤمنین ! در این جایگاه شفاعت، دو دست بریده پسرم عباس برایمان کفایت میکند.
📖معالی السبطین ، ج۱، صفحه۴۵۲
4⃣ امام سجاد(ع) عموی خود عباس را چنین توصیف میفرماید:
🔰رَحِمَ اللَّهُ عَمِیَّ الْعَبَّاسَ فَلَقَدْ آثَرَ وأَبْلی وفَدی أَخاهُ بِنَفْسِهِ حَتَّی قُطِعَتْ یَداهُ فَأَبْدَلَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مِنْهُما جِناحَیْن یَطیرُ بِهِما مَعَ الْمَلائِکَةِ فی الْجَنَّةِ کَما جُعِلَ لِجَعْفَرِ بْنِ أَبی طالِبْ علیه السلام؛ وَإنَّ لِلْعَبّاسِ عِنْدَ اللَّهِ تَبارَکَ وَتَعالی مَنْزِلَةٌ یَغبِطَهُ بِها جَمیعَ الشُّهدَاءِ یَوْمَ القِیامَة.
💠خدا عمویم عباس را رحمت کند که ایثار کرد و خود را به سختی افکند و در راه برادرش جانبازی کرد، تا آنکه دستهایش از پیکر جدا گردید. آنگاه خداوند به جای آنها دو بال به وی عنایت فرمود که در بهشت همراه فرشتگان پرواز کند؛ همانسان که برای جعفر طیار قرار داد.(کنایه از عروج گرفتن ایشان در فضای عالم قدس است)عباس نزد خداوند مقامی دارد که همه شهدا در قیامت بدان غبطه میخورند.
📖بحار الانوار ,ج۴۴ص۲۹۸
5⃣ همچنین در فرازی از زیارت نامه ایشان از لسان مبارک امام صادق چنین آمده است:
💠گواهی میدهم که تو در خیر خواهی امّت، نهایت سعی و تلاش را کردی و تا آخرین توان خود برای پیروزی دین اهتمام ورزیدی تا اینکه خداوند تو را در مقام رفیع شهیدان برانگیخت و روح تو را با ارواح سعادتمندان پیشگاه خدا محشور کرد و خداوند از بهشتش عالیترین وشکوهمندترین جایگاهش را به تو عنایت فرمود و نام تو را در بلندترین و باشکوه ترین جایگاههای عالم بلند کرد و تو را با پیامبران، صادقان و صالحان که برترین رفیقان هستند، محشور فرمود.
📖بطل العلقمی، ج ٢، ص ٣١١
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥اظهارات شهید سرفراز قاسم سلیمانی از ناکامی آمریکا در مقابل طالبان و فرار آمریکا از افغانستان
@Farsna
🏴 مقتل شهادت حضرت عباس علیهالسلام
درباره شهادت حضرت ابالفضلالعباس علیهالسلام دو نقل در مقاتل آمده است.
نقل اول👇👇👇
پس از شهادت اصحاب و بنیهاشم و زمانی كه اهل حرم به آب نياز شديد داشتند و تشنگی بر امام حسین علیهالسلام غلبه کرده بود، حضرت همراه برادرش، حضرت عباس علیهالسلام برای تهيه آب بالای تپهای که مشرف بر رود فرات بود، آمدند؛ در حالي كه عباس علیهالسلام پيشاپيش امام حركت ميكرد و میجنگيد. وقتی آن دو میخواستند وارد شریعه شوند، لشکریان ابن سعد ملعون مانع شدند. در این وقت، مردی از قبیله «بنیدارم»، تیری به سوی امام حسین علیهالسلام پرتاب کرد. تیر به چانه شریف امام علیهالسلام برخورد کرد، اما ایشان با دست تیر را بیرون کشید، سپس دستهایش را در زیر گلو گرفت، آنها را پر از خون کرده، آن خون را به سوی آسمان پاشید و فرمود: «خداوندا! من از جنایتی که اینان نسبت به فرزند دختر پیامبر تو مرتکب میشوند، به تو شکایت میکنم.»
سپس لشکر ابن سعد ملعون، بین آن حضرت و برادرش حضرت عباس علیهالسلام فاصله انداخته و از همه طرف قمر بنیهاشم را محاصره كردند. ابالفضل به آنان حمله میكرد و چنين رجز میخواند: «به خدای بزرگ و عزيز قسم و سوگندی راستين به حجون و زمزم و قسم به خدای صاحب حطيم و آستانه در كعبه، امروز پيكرم به خون رنگين خواهد شد؛ در محضر امامی بافضيلت و كرامت كه صاحب افتخاراتی قديمي است.»
آنگاه در حالي كه به سمت آب میرفت، اين رجز را میخواند: «وقتی پرنده مرگ صدا كند، باكی از مردن ندارم؛ تا در دريايی از مردان شتابنده فرو روم و ناپديد شوم. جان من، امام حسين است كه برگزيده و پاك است. «انی انالعباس اغدو بالسقا» من عباسم كه هر صبح، كارم سقايی است و آن روز كه با شر روبرو گردم از آن نمیترسم.»
بر اثر حمله حضرت عباس، لشكر متفرق شد. حكيم بن طفيل، پشت نخلی كمين كرد و ضربه شمشيری به دست راست حضرت وارد كرد.
حضرت شمشير را به دست چپ گرفت و حمله كرد و فرمود:
«والله ان قطعتموا يمينی
انی احامی ابداً عن دينی
و عن امام الصادق اليقين
نجلالنبی الطاهر الامينی»
سپس دست چپش را قطع كردند و فرمود:
«يا نفس لاتخشی من الكفار
و ابشری برحمةالجبار
مع النبی السيد المختار
قد قطعوا ببغيهم يساری
فاصلهم يارب حر النار»
ناگهان ملعونی عمود آهن بر سر عباس زد و اين زمان بود كه بر اثر تيرها و جراحات بسيار، توان نداشت و بر زمين افتاد.
چون امام حسين، عباس را در كنار فرات بر زمين ديد به شدت گريه كرد و فرمود: «الان انكسر ظهری و قلت حيلتی: اكنون كمرم شكست و رشته تدبيرم گسست.»
نقل دوم👇👇👇
زمانی كه حضرت عباس علیهالسلام تنهايی برادرش را مشاهده كرد، نزد امام رفت و اجازه ميدان گرفت. امام حسين علیهالسلام به شدت گريه کرد و فرمود: «برادرم! تو پرچمدار منی و بعد از تو، سپاه من پراكنده میشود.»
عباس گفت: «سينهام تنگ است و از زندگی سيرم. میخواهم انتقام خون شهدا را از اين منافقين بگيرم.»
امام حسين علیهالسلام فرمود: «پس برو و برای اين كودكان كمی آب بياور.»
عباس رفت و اندكی لشكريان دشمن را موعظه كرد. از ايشان آب خواست كه ممانعت كردند و سودی نبخشيد. سپس به سوی برادر برگشت؛ در حالي كه صدای ناله العطش العطش كودكان را میشنيد. مشك و نيزهای برداشت و سوار اسب شد و به شريعه فرات تاخت؛ در حالي كه چهار هزار نفر نگهبان آن بودند و به سمتش تيراندازی میكردند. حضرت عباس علیهالسلام لشكر را متفرق ساخت، جمع كثيری از آنان را كشت و به آب رسيد. كفی از آب، مقابل صورت آورد و ياد تشنگی برادرش حسين و اهل بيتش افتاد.
مشك را پر كرد و بر كتف راست انداخت و به سمت خيمهها حركت كرد. پس راه را بر او بستند و از هر طرف احاطهاش كردند. نوفل ملعون دست راستش را قطع كرد. مشك را به كتف چپ انداخت. حكيم بن طفيل، دست چپش را قطع كرد. پس مشك را به دندان گرفت. در این زمان، تيری به مشك خورد و آب بر زمين ريخت. تير ديگری هم بر چشم و تيری بر سينه عباس نشست. آنگاه ملعونی عمود آهن بر فرق مباركش زد و از اسب به زير افتاد و فرياد زد: «برادر! مرا درياب.»
مقتل مینویسد: فوقف عليه منحنيا و جلس عند راسه. امام حسين علیهالسلام با قامتی خمیده آمد و بر بالين برادر نشست. گريه كرد تا عباس جان داد و فرمود: «الان انكسر ظهری و قلت حيلتی.»
وقتی اهل حرم از شهادت حضرت عباس علیهالسلام مطلع شدند، زينب سلامالله عليها ناله سر داد: «وا اخاه وا عباساه وا ضيعتاه بعدك يا عباس!: آه برادرم، آه عباسم، وای از فقدان تو عباس كه بعد از تو با ما چه میشود.»