eitaa logo
واجب فراموش شده 🇵🇸
1.1هزار دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
3.6هزار ویدیو
118 فایل
💕 #خُداونـدا #بی_نگــاهِ لُطفــــِ #تــــُ هیچ ڪاری #بـــــِ سامان نمیرِسَــد 😍 نگــاهَـــت را از مــا نَــگـــیـر 🌸 ارتباط با مدیر کانال ↶ ↶ @man_yek_basiji_hastam 🌸 تبادلات ↶ ↶ @Sarbazeemam110
مشاهده در ایتا
دانلود
🦋 ♨️علنی کردن معروف و تعظیم شعائر دینی 🔻انجام دادن کارهای عبادی و معروف، هرچه مخفی‌تر باشد، امکان قصد قربت و خلوص نیّت در آن‌ها بیش‌تر است؛ 🔹اما برای تشویق مردم به انجام لازم است برخی معروف‌ها را انجام داد. خدا در قرآن می فرماید: {وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ} و هر که شعائر الهی را بزرگ دارد این کار نشانۀ تقوای الهی دل‌هاست. حج، آیه 32. 🔸بزرگداشت و تلاش برای برگزاری نماز جمعه، نماز جماعت، و اهل‌بیت(ع)، یادواره شهیدان، مراسم اعتکاف و دعا، ایّام ماه رمضان و شب‌های قدر، و ، مراسم و ...فضای جامعه را معطر به رایحۀ خوش معنوی و روحانی می‌کند، روح را صیقل و نورانیت می‌بخشد، خرد‌ورزی را تقویت می‌کند و تقوای الهی را فزونی می‌بخشد، ریشه بسیاری از لغزش‌ها را می‌خشکاند و را می‌کند. ⚜از جمله شیوه های زیربنایی در اقامه امر به معروف و نهی از منکر 📚فعل خوبان، ص ۱۶۶ @Vajebefaramushshode
واجب فراموش شده 🇵🇸
💥 #روشهای امر به معروف و نهی از منكر 8⃣2⃣ روش #درخواست_عمومی هست ✅ مردم، مومنین باید بفهمانند #مط
💥 امر به معروف و نهی از منكر 9⃣2⃣ روش هست ⭕️ این از نوع مرحله سوم هست عزیزان؛ (مرحله فیزیکی/عملی/اقدام یدی به قول خودمون) ⚠️ که ما، حق ورود بهش رو نداریم!! ❌ حق درگیری و دستگیری و کتک کاری و اینها رو نداریم!! 👌اما میتونیم در این عرصه، به مسئولین، به نیروی انتظامی، به قوه قضاییه و امثالهم کمک کنیم و بعضی جاها باید کمک کنیم. 👈 کمکمون هم چیه؟ 🍃گزارش دادن هست. 🍃تماس میگیریم گزارش میدیم آقا فلان جا همچین مطلبی رؤیت شده! 📌خب اطلاع ندارند بعضی مسئولین یا بعضی وقتا اطلاع دارند ولی فکر نمیکنند خیلی قضیه جدی باشه...! ♨️مثلاً میگن حالا یه مورد جزئیست! ⏪ وقتی مردم مکرر تماس بگیرند، اطلاع بدن، بگن پلیس، قوه قضاییه، بازرسی اداره ،حراست فلان ساختمان؛ اینجا همچین موردی هست گزارش بدهند مردم... ✅ این گزارش، یه بخش اعظمی از امر به معروف و نهی از منکر رو پیش میبره 👈 و بعد اینکه حالا اون مسئول، بعضیا میگن آقا شاید پیگیری نکنه؛ 🔹چه پیگیری بکنه، چه نکنه شما وظیفه ات رو انجام دادی 🔸اگر دیدی پیگیری نشد، دوباره گزارش.... 👌گزارش از کانال ها و طرق مختلف، به افراد و مسئولین مختلف تا در واقع اِزاله منکر. ✍ دوره آموزش عمومی امر به معروف و نهی از منکر (انسان مصلح) /استاد علی تقوی @Vajebefaramushshode
هفتاد و دو 72پیشنهاد محرمی به هیئتها در بحران کرونا.pdf
672.9K
🔹 ۷۲ پیشنهاد محرّمی برای استفاده هیئت‌های مردمی در بحران کرونا 🔺 اشاره: بحران کرونا و لزوم جلوگیری از شیوع این ویروس در سطح جامعه موجب شده در محرم امسال، هیئت‌های مردمی با محدودیت‌های فراوانی برای برپایی عزای حسینی مواجه باشند. 👈 در این نوشتار سعی کرده‌ایم برخی راهکارها و ابتکارها را برای برپایی عزای حسینی با توجه به لزوم رعایت پروتکل‌های بهداشتی مرور کنیم. @Vajebefaramushshode
⭕️ کارتان را برای خدا نکنید؛ تفاوتش زیاد نیست! فقط همین اندازه است که ممکن است امام حسین علیه السلام در کربلا و من در حال کسب علم برای رضای خدا...! (شهید آوینی) ❗️ در روز عاشورا، عده ای روزه مستحبی گرفته بودند و تنها به این دلیل به یاری امام حسین علیه السلام نیامدند که مبادا با آمدن به کربلا، حد ترخص را بشکنند!! ❗️ 🔻و این دقیقا حال این روزهای امام عصر عجل الله است! 🔺 ♨️ اگر اهل کوفه نیستیم، پس اهل کجاییم؟ وصیت نامه امام را بخوانیم تا بدانیم ⁉️ کدام واجب، فراموش شده!!! 😔 @Vajebefaramushshode
🖤🥀🖤🥀🖤🥀🖤🥀🖤🥀🖤 تا ابدیت✨ شب های اول؛ در های روضه ی آقا باز میشوند🚪🏴 چونان فرق مسلم که از هم پاشید و باز شد😔 و دری در کوفه به روی پسر عموی مسلم که باز نشد😭 السلام علیک یا مسلم🖤 السلام علیک یا سفیر الحسین🖤 مددی رسان که بگوییم «لبیک یا حسین»🏴 @Vajebefaramushshode
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
... تا یاد دارم، زخم های مانده بر دلم و های انبار شده یکسال را جمع می کردم و به آنها وعده ی می دادم تا بغض های به سکوت محکوم شده، فریاد بزنند و هایم کمی تسکین دهد این دل خسته از آدم ها را من بودم و هیئت و خوش آمدید محفل . عاشق نبودم اما ندیدم کسی را راه ندهند. گوشه ای می نشستم. روضه خوان، روضه می خواند و من برای درد هایم هق هق می کردم اما در ها دلم آرام شده بود... آقاجانم، داشتم راه و رسم عاشقی را یاد می گرفتم از ذکر های روضه خوان بغض می کردم و برای لالایی های دلم می شکست... از و خواهرت که می خواند دست و پایم می لرزید. از رقیه سه ساله و که می خواند، دل ویران شده ام باز هم ویران می شد. ارباب جانم دیری نپاید که هوای اتمسفر محرم درون ریه‌هایم جا بگیرند. دلم نگ شده برای لباس مشکی ام برای بوی روضه دلم تنگ شده تا دست هایم را روی های هیئت بکشم و دلم کمی آرام شود.. دلم برای ، برای سلام های پرشور برای زمزمه های تنگ شده. دلم برای و شمع های سوزان .... دلم برای نماز ظهر عاشورا ...آه.. اما امسال هیئت ها است. باید در خانه بمانم وبرای این روزهایم گریه کنم. دلم یک می خواهد تا فرو دهم این بغض پیچک شده در گلو را ارباب خوبم صدای پای محرمت به گوش می رسد. دل نگرانم تاب نیاورم غریبی محرمت را و شرمنده ام از روی خودت واسطه شو شاید این بار ما پای هایمان ماندیم.... 🌹🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
واجب فراموش شده 🇵🇸
❣﷽❣ 📚 #رمان 💥 #تنها_میان_داعش 1⃣3⃣#قسمت_سی_ویکم 💠 تمام تن و بدنم در هم شکست، وحشتزده چرخیدم و از آ
❣﷽❣ 📚 💥 2⃣3⃣ 💠 چشمانم را بستم و با همین چشم بسته، بریده حیدر را می‌دیدم که دستم روی ضامن لرزید و فریاد عدنان پلکم را پاره کرد. خودش را روی زمین می‌کشید و با چشمانی که از عصبانیت آتش گرفته بود، داد و بیداد می‌کرد :«برو اون پشت! زود باش!» 💢 دوباره اسلحه را به سمتم گرفته بود، فرصت انفجار از دستم رفته و نمی‌فهمیدم چه شده که اینهمه وحشت کرده است. از شدت خونریزی جانش تمام شده و حتی نمی‌توانست چند قدم مانده خودش را به سمتم بکشد که با تهدیدِ اسلحه سرم فریاد زد :«برو پشت اون بشکه‌ها! نمی‌خوام تو رو با این بی‌پدرها تقسیم کنم!» 💠 قدم‌هایم قوت نداشت، دیوارهای سیمانی خانه هر لحظه از موج انفجار می‌لرزید، همهمه‌ای را از بیرون خانه می‌شنیدم و از حرف تقسیم غنائم می‌فهمیدم به خانه نزدیک می‌شوند و عدنان این دختر زیبای را تنها برای خود می‌خواهد. 💢 نارنجک را با هر دو دستم پنهان کرده بودم و عدنان امانم نمی‌داد که گلنگدن را کشید و نعره زد :«میری یا بزنم؟» و دیوار کنار سرم را با گلوله‌ای کوبید که از ترس خودم را روی زمین انداختم و او همچنان وحشیانه می‌کرد تا پنهان شوم. 💠 کنج اتاق چند بشکه خالی آب بود و باید فرار می‌کردم که بدن لرزانم را روی زمین می‌کشیدم تا پشت بشکه‌ها رسیدم و هنوز کامل مخفی نشده، صدای باز شدن در را شنیدم. 💢 ساکم هنوز کنار دیوار مانده و می‌ترسیدم از همان ساک به حضورم پی ببرند و اگر چنین می‌شد، فقط این نارنجک می‌توانست نجاتم دهد. 💠 با یک دست نارنجک و با دست دیگر دهانم را محکم گرفته بودم تا صدای نفس‌های را نشنوند و شنیدم عدنان ناله زد :«از دیشب که زخمی شدم خودم رو کشوندم اینجا تا شماها بیاید کمکم!» و صدایی غریبه می‌آمد که با زبانی مضطرب خبر داد :«دارن می‌رسن، باید عقب بکشیم!» 💢 انگار از حمله نیروهای مردمی وحشت کرده بودند که از میان بشکه‌ها نگاه کردم و دیدم دو نفر بالای سر عدنان ایستاده و یکی دستش بود. عدنان اسلحه‌اش را زمین گذاشته، به شلوار رفیقش چنگ انداخته و التماسش می‌کرد تا او را هم با خود ببرند. 💠 یعنی ارتش و نیروهای مردمی به‌قدری نزدیک بودند که دیگر عدنان از خیال من گذشته و فقط می‌خواست جان را نجات دهد؟ هنوز هول بریدن سر حیدر به حنجرم مانده و دیگر از این زندگی بریده بودم که تنها به بهای از خدا می‌خواستم نجاتم دهد. 💢در دلم دامن (سلام‌الله‌علیها) را گرفته و با رؤیای رسیدن نیروهای مردمی همچنان از ترس می‌لرزیدم که دیدم یکی عدنان را با صورت به زمین کوبید و دیگری روی کمرش چمباته زد. 💠 عدنان مثل حیوانی زوزه می‌کشید، دست و پا می‌زد و من از ترس در حال جان کندن بودم که دیدم در یک لحظه سر عدنان را با خنجرش برید و از حجم خونی که پاشید، حالم زیر و رو شد. تمام تنم از ترس می‌تپید و بدنم طوری یخ کرده بود که انگار دیگر خونی در رگ‌هایم نبود. 💢 موی عدنان در چنگ هم‌پیاله‌اش مانده و نعش نحسش نقش زمین بود و دیگر کاری در این خانه نداشتند که رفتند و سر عدنان را هم با خودشان بردند. 💠 حالا در این اتاق سیمانی من با جنازه بی‌سر عدنان تنها بودم که چشمانم از وحشت خشک‌شان زده و حس می‌کردم بشکه‌ها از تکان‌های بدنم به لرزه افتاده‌اند. 💢 رگبار گلوله همچنان در گوشم بود و چشمم به عدنانی که دیگر به رفته و هنوز بوی تعفنش مشامم را می‌زد. جرأت نمی‌کردم از پشت این بشکه‌ها بیرون بیایم و دیگر وحشت عدنان به دلم نبود که از تصور بریدن سر حیدرم آتش گرفتم و ضجه‌ام سقف این سیاهچال را شکافت. 💠 دلم در آتش دلتنگی حیدر پَرپَر می‌زد و پس از هشتاد روز دیگر از چشمانم به جای اشک، خون می‌بارید. می‌دانستم این آتشِ نیروهای خودی بر سنگرهای داعش است و نمی‌ترسیدم این خانه را هم به نام داعش بکوبند و جانم را بگیرند که با داغ اینهمه عزیز دیگر برایم ارزش نداشت. 💢 موبایل خاموش شده، حساب ساعت و زمان از دستم رفته و تنها از گرمای هوا می‌فهمیدم نزدیک ظهر شده و می‌ترسیدم از جایم تکان بخورم مبادا دوباره اسیر داعشی شوم. 💠 پشت بشکه‌ها سرم را روی زانو گذاشته، خاطرات حیدر از خیالم رد می‌شد و عطش با اشکم فروکش نمی‌کرد که هر لحظه تشنه‌تر می‌شدم. 💢 شیشه آب و نان خشک در ساکم بود و این‌ها باید قسمت حیدرم می‌شد که در این تنگنای تشنگی و گرسنگی چیزی از گلویم پایین نمی‌رفت و فقط از درد دلتنگی زار می‌زدم... @Vajebefaramushshode
Reza Narimani-Golchin Shab 01 Ta Shab 06 Ramzan1395-002.mp3
7.16M
🍁ابر بهارم پیچیده💫 تو دیارم آرزومه رو قربونی کنم پای نگارم و امام حسیـ♥️ــن و و مدافعان حرم🌷 🎤 🌹🍃🌹🍃 @Vajebefaramushshode
می گفت، شبـ🌙ـی به خانه با نشانـه برمیگردد می گفت، ولی دلــ💓ـم گواهی می داد یک روز به روی بر می گردد😔 🌷 🌙 🍃🌹🍃🌹 @Vajebefaramushshode
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 🌸جمعہ‌ بے ت✨و بےمعناسٺ، جان بیا 💖دل درون ام تنهاسٺ، جان بیا 🌼گر چہ میسر نیسٺ بر من😔 🌸این دل اما با 💔 شیداسٺ، مهدے جان 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @Vajebefaramushshode
🌤قسم بہ معنے الفرار از عشق💘 ڪه پر شده اسٺ جهان از سرتاسر 🌤نگاه ڪن بہ ! ما رأیٺ إلا تن بہ آسمان بنگر! ما إلا سر 🌷 🌺 🌹🍃🌹🍃 @Vajebefaramushshode
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دیالوگ ماندگارِ مُسلم در وفای به عهد كوفيان، امروز مزحجيان ثابت كردند كه كوفی جماعت در حرف چونان طبل، بانگ رسايي دارد اما در عمل ميان تهی است و به وقت ضرورت پا پس می كشد و بيعتش را انكار می كند. وقتی عشيره ی بزرگ و با نفوذی مثل مزحج فريب موعظه های قاضی شريح را می خورد و هانی را كه با او پيمان خونی و قومی دارند در ميان خوف و خطر رها می كنند، پس با پسر عَمم چه می كنند كه نه قومی دارد و نه قبيله ای...😭 @Vajebefaramushshode
🍃🌸 ◼️ماه محرم یک فرصت استثنائی است. ☑️ در ماه محرم، دو رزق اصلی تقسيم می‌شود: رزق بُكاء و رزق زيارت. ✍ استاد میرباقری: «يكی از فرصت‌های استثنایی كه خدای متعال در طول سال قرار داده و رزق‌های خاصی در آن تقسيم می‌شود، دهه محرم است. اين ایام، ایام معلومه‌ای است كه رزق‌هايی در آن تقسيم می شود و انسان بايد خودش را برای برخورداری از اين رزق‌ها مهیا کند. در ماه محرم دو رزق اصلی تقسيم می‌شود: یکی رزق بكاء و دیگری رزق زيارت. در این ایام، انسان باید به نقطه‌ای برسد كه اهل بكاء و اهل حزن بشود و واقعاً بتواند برای اهل بيت(ع) گریه کند و مصداق «يَحزَنون لِحُزنِنا» شود. اگر اين رزق را به انسان دادند خيلی بركات دارد، ازجمله اینکه انسان را به معيت و همراهی معصوم می‌رساند. رزق دیگر، رزق زيارت است، چه از راه نزديک، چه از راه دور. لذا باید خودمان را مهيا و تنظيم كنيم و توسل پیدا كنيم كه ان‌شاءالله به ما اجازه ورود به محرم را بدهند. فضای محرم فضایی است که يك عده‌أی اصلا واردش نمی‌شوند! مثل نماز می‌ماند. يك عده‌ای أصلا نمازنميخوانند و يك عده‌أی نماز می خوانند ولی وارد نماز نمی‌شوند؛ یعنی از اول تا آخر نمازشان در مدرسه و بازار هستند! محرم هم همین‌طور است، يك عده‌ای أصلا وارد محرم نمی شوند و يك عده‌ای وارد فضای محرم می‌شوند. يك اجازه می خواهد. ان‌شاء‌الله حضرت زهرا(س) به ما اجازه دهند وارد شويم و اين دو تا رزق را كه يكی رزق بكاء و دیگری رزق زيارت است درك کنیم. بعضی‌ها در این ایام، رزق بكائشان را می‌گيرند و اهل حزن می‌شوند و حزن عاشورايی در وجودشان می آيد.» 🍃🌸 @Vajebefaramushshode
◾️از جمله عواملی که در پیدایش قیام امام حسین(ع) در کنار عامل «دعوت مردم کوفه» و «عدم بیعت با یزید» نقش محوری دارد؛ است که خود حضرت نیز در اعلام مواضع صریح خود در وصیت‌نامه به برادرشان محمد بن حنفیه، این حقیقت را بیان کردند: «اُرید أن آمُرَ بالمَعروفِ و أنهی عَن المُنکَرِ» **می‌خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم** 🏴 استاد مطهری در کتاب «حماسه حسینی» این عامل را مهم‌ترین عامل قیام حسینی برمی‌شمارند و معتقدند که این عامل، ارزش نهضت اباعبدالله(ع) را دهها برابر بالا می‌برد. ☑️ به عبارت دیگر، اگر مردم کوفه از امام دعوت نمی‌کردند و یا حتی یزید درصدد آن نبود که از امام بیعت بگیرد، چنین نبود که ایشان ساکت بنشینند و دست از قیام و مبارزه بر ضد دستگاه ظلم و جور یزیدی بردارند! ☑️ از دیدگاه استاد شهید، شیوع بدیها و منکرات و به تعبیر خود امام «حلال شدن حرامها و حرام شدن حلالها» و بالاخره مشاهده وضع نابسامان و فاسد اجتماع، حضرت را در برابر دشمن قرار می‌دهد و وادار به قیام می‌کند! و عامل عمده‌ای که به نهضت کربلا این شایستگی را داده است که برای همیشه در پیشانی تاریخ بدرخشد و یک درس جاویدان در دنیا باشد همین جهت است. (حماسه حسینی، ج 1، ص 213-214). @Vajebefaramushshode
😷🏴😷🏴 🏴😷🏴 😷🏴 🏴 اشک برای تو شوری است که عاشقی ما را دوباره تازه می کند؛ در عزایت و این بار ، آهی که از دل ریشه به جانم می زند، با هر بازدم به پشت دیوار فاصله من تا روضه هایت می خورد... اما ما امسال هم در هوای محرمت نفس می کشیم❗️ چه قدر سخت به محرمت رسیدیم...😔 و چه شیرین که رسیدیم❤️ اما این عشق به سختی اش می ارزد...👌 و ماسک‼️ بهانه ای برای شماست که دلهایشان بهانه گرفته اما نفس هایشان را پشت ماسک نگه می دارند تا با عزاداری برایتان نوکری شان را کامل کنند💔 امسال... 😷 ❤️ @Vajebefaramushshode
📜 ۱۲ هزار نفر از سرشناسان کوفه امضایم کرده بودند و من محکم‌ترین قطع‌نامه‌ی تاریخ بودم... قطع‌نامه‌ای که را به عنوان نماینده امام زمان راهی کوفه می‌کرد... ▪️ اما تهدید ابن زیاد کافی بود تا شاکله‌ام نابود شود و مسلم، تنهاترین نماینده‌ی تاریخ، در غیاب امام زمان شود. 🏴 اولِ @Vajebefaramushshode
🔥 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: در طول آن پنجاه-شصت سال پس از رحلت پیغمبر، اسلام طوری تغییر یافته بود که در دنیای اسلام، جگرگوشگان پیغمبر را علناً کشتند و اسیر کردند. امام حسین مانند آن میخ عظیمی شد که این خیمه‌ی طوفان‌زده را با خون خود نگهداشت. ۱۳۸۰/۱۲/۲۱ @Vajebefaramushshode
▪️واسه ما محرم امسال با سالهای پیش فرقی نمیکنه، فقط امسال وقتی مداح تو روضه بگه "ای کشته‌ی دور از وطن" به یاد یه شهید دیگه هم گریه می‌کنیم @Vajebefaramushshode
🌼🥀💚🌼🥀💚🥀🌼 🌸🍃 🏜شده ام در ت✨و در بہ درٺ ڪے رسد بر من نظرٺ مهدےجان 🏜ڪے شود تا ڪہ بر سر راهم گذرےبر ڪہ بیفتد نظرٺ مهدےجان 💔 🌷 🍃🌹🍃🌹 @Vajebefaramushshode
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا