eitaa logo
واجب فراموش شده 🇵🇸
1.1هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
3.8هزار ویدیو
122 فایل
💕 #خُداونـدا #بی_نگــاهِ لُطفــــِ #تــــُ هیچ ڪاری #بـــــِ سامان نمیرِسَــد 😍 نگــاهَـــت را از مــا نَــگـــیـر 🌸 ارتباط با مدیر کانال ↶ ↶ @man_yek_basiji_hastam 🌸 تبادلات ↶ ↶ @Sarbazeemam110
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
انتقام سخت یعنی: نمی گذارم قاتلان سردار تعیین کنند چه بپوشم و چطور بپوشم... آنگونه رفتار میکنم که مرا به او نزدیکتر کند❗ قول میدهم سنگرم را رها نکنم✋💔 @Vajebefaramushshode
واجب فراموش شده 🇵🇸
#پرسش_پاسخ #حجاب_و_افسردگی ♻️قسمت اول ❓آیا داشتن حجاب و پوشش مناسب باعث افسردگی میشه؟ 💯کسانی که
♻️قسمت دوم ❓آیا افراد بد حجاب کمتر در معرض افسردگی هستن؟ ❌در هیچ یک از منابع علمی ثابت نشده که پوشیدن چادر یا استفاده از رنگ مشکی باعث افسردگی بشه.بلکه رنگ مشکی به لحاظ اینکه رنگ صامتی هست و مانع جلب توجه می شود به عنوان رنگ پوشش برتر انتخاب شده. در کتاب روان‌شناسی رنگ‌ها دربارهٔ رنگ سیاه گفته شده :«سیاه نمایانگر مرز مطلق است»؛[۱] بنابراین، فردی که در مقابل نامحرم و در بیرون منزل، از حجاب مشکی استفاده می‌کند با این کار، مرز مطلق و کاملی بین خود و افراد نامحرم ایجاد می‌نماید 🔰افراد کم حجاب فکر می کنند اعتماد به نفس بیشتری دارن و با نشاط تر هستن اونها که افراد بدحجاب و به ظاهر موفق رو الگوی خودشون قرار دادن،سعی می کنن با جملاتی مانند "خودت باش" و ... خودشون رو قوی و موفق نشون بدن ❎اما حقیقت ماجرا این نیست و اینها همه نمایشی بیش نیست و از درون مضطرب و افسرده هستن چرا که اونها از ذکر و یاد خداوند خودشون رو محروم کردن و خداوند خودش گفته دلها با یاد خدا اطمینان می یابند[۲] ⚠️اتفاقا اینجور افراد بیشتر در معرض نا امیدی و افسردگی هستن.اونها کسانی رو الگوی خودشون قرار دادن که بیش از بیش به زیبایی ظاهری و جلوه گری می پردازن و همین جلوه گری هست که باعث میشه با حجاب مشکل داشته باشن.اونها وقتی خودشون رو مقایسه می کنن با مدل هایی که با چندین عمل زیبایی خودشون رو زیبا کردن نسبت به قیافه و اندام خودشون احساس نارضایتی پیدا می کنند و اگر هزینه عمل زیبایی نداشته باشن در حسرت باقی می مونن ➕یا اینکه به دلیل پوشش نامناسبشون در جامعه و محل کار مورد سو استفاده قرار می گیرن که باعث میشه احساس نا امنی داشته باشن و تحقیر بشن 📌پس حجاب و پوشش کامل نه نتها منجر به افسردگی نمی شه بلکه باعث می شه زنان بتونن در جامعه حضور داشته باشند و به دنبال اهدافشون برن 📚[۱] دکتر ماکس لوشر، «روان‌شناسی رنگ‌ها»، ترجمهٔ ویدا ابی‌زاده، ص۹۷ [۲]سوره رعد،آیه۲۸ @Vajebefaramushshode
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
واجب فراموش شده 🇵🇸
❣﷽❣ 📚 #رمــان •← #من_با_تو ... 6⃣5⃣ #قسمت_پنجاه_وششم سهیلے ڪمے اون طرف تر داشت با چندتا از دانش
❣﷽❣ 📚 •← ... 7⃣5⃣ لبم رو بہ دندون گرفتم، رو بہ روے سهیلے ایستادہ بود و تند تند چیزهایے میگفت سهیلے 😠هم با اخم زل زدہ بود بہ زمین. همونطور ڪہ با سهیلے صحبت مے ڪرد نگاهے😒 بہ من انداخت و با چشم و ابرو بهم اشارہ ڪرد! نفسم رو بیرون دادم و یڪ قدم برداشتم اما نتونستم جلوتر برم!😕 ایستادم، بهار 😬با حرص دندون هاش روے هم فشار داد، سهیلے ڪمے بہ سمت من برگشت چند لحظہ تو همون حالت بود دستے بہ ریشش ڪشید و بہ سمت در 🏢دانشگاہ رفت! بهار با عجلہ اومد سمتم: _هانے بدو الان میرہ ها!😬 ڪلافہ گفتم: _نمیتونم!😣 با اخم زل زد بهم و لب هاش رو جمع ڪرد. آروم قدم برداشتم، چند قدم ازش دور شدہ بودم ڪہ گفت:😟😬 _مسابقہ ے لاڪ پشت ها نیستا هرڪے دیرتر برسہ! بجنب دختر! پوفے ڪردم و سرعتم رو بیشتر ڪردم، از دانشگاہ خارج شدم،سهیلے آروم راہ مے رفت. مردد صداش ڪردم:😔 _استاد! ایستاد اما بہ سمتم برنگشت، نباید مڪث مے ڪرد وقتے من صداش ڪردم فقط منظورم خودش بودہ! رفتم بہ سمتش، چهار پنج قدم باهاش فاصلہ داشتم. صورتش جدے بود آروم گفت: _امرتون؟ چیزے نگفتم،بند ڪیفش رو روے دوشش جا بہ جا ڪرد: _مثل اینڪہ ڪارے ندارید!😐 خواست قدم بردارہ اما برگشت سمتم: _ڪار دیشبتون اصلا جالب نبود بدترین توهینو بہ من و خانوادم ڪردید!😒 خجالت زدہ زل زدم بہ زمین. با صدایے ڪہ انگار از تہ چاہ مے اومد گفتم: _قصدم بے احترامے نبود! اصلا توقع نداشتم شما بیاید خواستگارے فڪر مے ڪردم آقاے حمیدے....😞 ادامہ ندادم،گریہ م گرفتہ بود! سهیلے هم ساڪت بود،دوبارہ شروع ڪردم: _دیروز ڪہ اون حرف ها رو زدم شوخے مے ڪردم اصلا فڪر نمے ڪردم مادر شما باشن😞 شبم ڪہ شما رو دیدم مغزم قفل ڪرد،ڪارم خیلے بد بود میدونم حاضرم بیام از پدر و مادرتونم عذرخواهے ڪنم،توضیح میدم!😥 بغضم داشت سر باز مے ڪرد، با تمام وجود معنے ضرب المثل چرا عاقل ڪند ڪارے ڪہ باز آرد پشیمانے رو فهمیدم! _حلال ڪنید.😞✋ .... 🌹🍃🌹🍃 @Vajebefaramushshode
❣﷽❣ 📚 •← ... 8⃣5⃣ همونطور که لبم رو به دندون گرفته بودم به کمد لباس هام 👚👖زل زدم، نگاهی به لباس ها انداختم در کمد رو بستم و از اتاق خارج شدم. مادر و پدرم 💑😠با اخم روی مبل نشسته بودن، لبم رو کج کردم و آروم گفتم:🙁 _مامان چی بپوشم؟ مادرم سرش رو به سمتم برگردوند، نگاهی بهم انداخت 👀😠 همونطور که سرش رو به سمت دیگه می چرخوند گفت: _منو بپوش! مثل دفعه ی اول استرس نداشت! جدی و ناراضی نشسته بود کنار پدرم. اخم های😠 پدرم توی هم بود،ساکت زل زده بود به تلویزیون!📺 هشت روز از ماجرای اون شب میگذشت، خانواده ها به زور برای خواستگاری دوباره رضایت دادن! پدر و مادر من ناراضی تر بودن، چون احساس میکردن هنوز همون هانیه ی سابقم!😒 نفس بلندی کشیدم و دوباره برگشتم توی اتاقم،در رو بستم. دوباره در کمد رو باز کردم، 😕نگاهم رو به ساعت 🕰کوچیک کنار تخت انداختم،هفت و نیم!🕢 نیم ساعت 🕗دیگه می اومدن! نگاهم رو از ساعت گرفتم، با استرس لبم رو می جویدم. پیراهن بلند سفید رنگی با زمینه ی گل های ریز آبی کم رنگ برداشتم، گرفتمش جلوی بدنم و مشغول تماشا توی آینه شدم.🙁 سری تکون دادم و پیراهن رو گذاشتم روی تخت، روسری نیلی رنگی برداشتم و گذاشتم کنارش. نگاهی به پیراهن و روسری کنار هم انداختم.👀 پیراهن رو برداشتم😊 و سریع تن کردم،دوباره نگاهم رو به ساعت دوختم،هفت و چهل دقیقه! چرا احساس میکردم زمان دیر میگذره؟😥 چرا دلشوره داشتم؟ زیر لب صلواتی✨ فرستادم و روسریم رو برداشتم. روسریم رو مدل لبنانی سر کردم و چادر نمازم رو از روی ریخت آویز پشت در برداشتم. باز نگاهم👀🕰 رفت سمت ساعت،هفت و چهل و پنج دقیقه! همونطور که چادرم رو روی شونه هام مینداختم در رو باز کردم و وارد پذیرایی شدم. رو به مادرم گفتم: _مامان اینا خوبه؟😟🙁 چادرم رو کنار زدم تا لباسم رو ببینه، مادرم نگاهی سرسری به پیراهنم انداخت و گفت: _آره! پدرم آروم گفت:😒 _چطور تو روشون نگاه کنیم؟ حرف هاشون بیشتر شرمنده م میکرد!😞😓 .... 🌹🍃?🍃 @Vajebefaramushshode
🌷🐚🌷🐚🌷🐚🌷 نجواهای ما را اشک هایی😭 که در خلوت به میریزیم را میبینند👀 چنان سريع می کنند که مبهوت می مانی☺️ اگرواقعا به آنها دل بسپاری💞 با ، عناياتشان را می بينی 🌹🍃🌹🍃 @Vajebefaramushshode
Garsha Rezaei - Delam Gerefte Ey Rafigh - Garsha Rezaei WwW.Pop-Music.Ir.mp3
8.67M
🎧🎧 دلم گرفته ای رفیق💔😭 🎤🎤 تقدیم به همه عزیزانی که دارن💐💐 👌👌 🌹🍃🌹🍃 @Vajebefaramushshode
🌸💗 🌺بابک در بوکمال به شهادت رسید؛ در خط پایان گروهک تکفیری داعش...✌️ 🌺 در همان دقایق نخست آشنایی فهمیدیم که مرد روایت ما، با اینکه سن و سال زیادی نداشت، دفاع از اعتقادات و باورهایش را به خیلی چیزها ترجیح داده است...☝️ به زندگی در اروپا؛ به خوشی‌های دنیا؛ به دغدغه‌های شخصی و هزار چیز دیگر... هم بسیجی بود،😍 هم هیئتی هم مسجدی،📿 هم دانشجو🎓 هم ورزشکار،💪 هم اهل تفریح🤠 و هم جوان و خوشدل و خوشحال...😇😍 گفتن از همه ویژگی‌های او در یک صفحه روزنامه هیچ‌گاه ممکن نبوده و نیست....👌 ما به قدر ماندن در تاریخ‌، شهیدمان را معرفی می‌کنیم... 🌹 @Vajebefaramushshode
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 من چہ کارے بہ خوشےهاے بقیہ دارم چشم بارانےو پراشک خودم راعِشْق اسٺ هرکَسے فکرِ کسے باشد و من فکر زهرا مجلسِ روضہ‌ے مادرِ خودم را عِشق اسٺ 🥀 🥀 @Vajebefaramushshode
واجب فراموش شده 🇵🇸
🌸🌺 🦋غَمَش را غیر دل سر منزلے نیست.. ولے آن هم نصیبِ هر نیست💔 دلتنگ تو هستیم کاری کن برای دل ما ... ❤️ @Vajebefaramushshode
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم 🔰 همـــایـــش مجازی و بزرگ ❓چگونه با امر به معروف و نهی از منکر ، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را یاری کنیم؟؟ سخنران: استاد ارجمند کشوری آقای علی تقوی مدرس حوزه و دانشگاه زمان: شنبه ششم دیماه ساعت ۱۹ - ۱۸ جهت ثبت نام مشخصات زیر را فقط به یکی از آی دی ها در پیام‌رسان‌های ایتا، سروش و بله بفرستید. ✅نام و نام خانوادگی ✅شماره تماس ثبت نام برادران: @Man_yek_Basiji_hastam ثبت نام خواهران: eitaa.com/Narges312 🌺 eitaa.com/Rihanee 🌺 ble.ir/Narges312 🌺 sapp.ir/Narges312 🌺 ble.ir/Rihanee 🌺 sapp.ir/rihanee1361 عزیزان این جلسه مختص کسانی است که هنوز وارد کانال های آموزش مجازی استاد تقوی نشده اند. به دلیل ظرفیت محدود جلسه، از پذیرفتن افراد آموزش دیده، معذوریم. 😊 لطفا تا میتوانید این پیام را نشر دهید تا همگان با ظرافتهای امر به معروف ونهی از منکر آشنا شوند. 🌹 ❌❌ثبت نام اعضاء کانال های آموزش، به دلیل اتلاف وقت مدیران ثبت نام، اشکال شرعی دارد. ❌❌ # بی_تفاوت_نباشیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢"ما مأمور به تکلیفیم نه ضامن نتیجه" ! @Vajebefaramushshode
واجب فراموش شده 🇵🇸
❇️ #برکات_انجام امر به معروف و نهی از منکر 9⃣ #امر_به_معروف ما رو به مقام خلیفه اللّهی می رسونه عزی
❇️ امر به معروف و نهی از منکر 0⃣1⃣ اطاعت از مقام معظم رهبری، اطاعت از ولی فقیه، پاسداری از خون شهدا 💢چیکار کنیم پایمال نشه؟ 💢چیکار کنیم رو زمین نَمونه؟ 👇 ✅ «امر به معروف و نهی از منکر» یعنی؛ شهدا، امام راحل، این که شما کاشتید... ما از این داریم می کنیم و پاسداری می کنیم ✍ برگرفته از سلسله مباحث استاد علی تقوی با موضوع انسان مصلح @Vajebefaramushshode
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﴿وَانْقَطَعَ‌الرَّجَاءُ...﴾ ای‌کاش‌کسے‌مےآمدوغم‌هارا ازقلب‌اهالے‌زمین‌،برمیداشت...! -یا‌صاحب‌الزمان...- 🥀 ؟! ؟! 💔 @Vajebefaramushshode
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
واجب فراموش شده 🇵🇸
❣﷽❣ 📚 #رمــان •← #من_با_تو ... 8⃣5⃣ #قسمت_پنجاه_وهشتم همونطور که لبم رو به دندون گرفته بودم به ک
❣﷽❣ 📚 •← ... 9⃣5⃣ خواستم لب باز ڪنم براے معذرت خواهے ڪہ پدر سهیلے گفت: _جیران جان ایشون عروسمون هستن؟😇 با شنیدن این حرف،گونہ هام 😊🙈سرخ شد،سرم رو بیشتر پایین انداختم! مادر سهیلے جواب داد: _بلہ هانیہ جون ایشون هستن. پدر سهیلے گفت: _عروس خانم،ما داماد و سر پا نگہ داشتیم تا گُلا رو ازش بگیرے اون دفعہ ڪہ با مادرتون سر جنگ داشت گُلا رو نمیداد!😄 همہ شروع ڪردن بہ خندیدن!😄😃😀😁 ڪمے سرم رو بلند ڪردم، سهیلے مثل همون شب ڪت و شلوار مشڪے تن ڪردہ بود، دستہ گل رز💐 قرمز بہ دست ڪنار مبل ایستادہ بود! مادرم آروم گفت:😊 _هانیہ جان سر پا ایستادہ دادن! و با چشم هاش بہ سهیلے اشارہ ڪرد! آروم بہ سمتش قدم برداشتم، نگاهش رو دوختہ بود بہ گل ها سریع گفت: _سلام!☺️ آروم و خجول جواب دادم: _سلام!😊🙈 دستہ گل رو ازش گرفتم،ڪمے ڪہ ازش دور شدم رو بہ جمع گفتم:😔 _من یہ عذرخواهے بہ همہ بدهڪارم! نفس ڪم آوردہ بودم،دستہ گل رو ڪمے بہ خودم فشار دادم! _اون شب....ڪارهام واقعا ناخواستہ بود!😒 .... 🌹🍃🌹🍃 @Vajebefaramushshode
❣﷽❣ 📚 •← ... 0⃣6⃣ آب دهنم رو قورت دادم و ادامہ دادم:😒 _اتفاقاتے افتادہ بودڪہ هول شدم!نمیدونستم آقاے سهیلے میخوان بیان خواستگارے....😞 مڪث ڪردم، سهیلے نشست روے مبل، لبخند ڪم رنگے روے لب هاش بود آروم ڪنار گوش پدرش چیزے زمزمہ ڪرد. پدرش سریع گفت:😊 _عروس خانم نمیخواے چاے بیارے؟ نگاهے بہ جمع انداختم،خانوادہ ش هم مثل خودش متشخص بودن! لبخند نشست روے لب هام:☺️ _چشم! وارد آشپزخونہ شدم و با احتیاط گل ها رو گذاشتم روے میز. نگاهم رو دوختم بہ گل ها،دفعہ ے اول گل سفید حالا قرمز!😍 بہ سمت ڪترے و قورے رفتم، با وسواس مشغول چاے ریختن شدم. چند دقیقہ بعد بہ رنگ چاے ها ☕️نگاہ ڪردم و با رضایت سینے رو برداشتم. از آشپزخونہ خارج شدم، یڪ قدم بیشتر برنداشتہ بودم ڪہ صداے زنگ آیفون🔔 بلند شد. با تعجب بہ سمت جمع رفتم،مادر و پدرم نگاهے بهم انداختن. پدرم گفت: _ڪیہ؟😟 مادرم شونہ ش رو بالا انداخت و گفت: _نمیدونم!😕 با گفتن این حرف از روے مبل بلند شد و بہ سمت آیفون رفت. پدرم سرش رو بہ سمت من برگردوند.😊 _بیا بابا جان! با اجازہ ے پدرم، بہ سمت پدر سهیلے رفتم و سینے رو گرفتم جلوش،☕️تشڪر ڪرد و فنجون چاے رو برداشت. بہ سمت مادر سهیلے،جیران خانم رفتم،نگاهے بهم ڪرد و با لبخند گفت:☕️😊 _خوبے خانم؟ خجول تشڪر ڪردم ☺️ و رفتم سمت سهیلے! دست هام مے لرزید،سرش پایین بود. .... 🌹🍃🌹🍃 @Vajebefaramushshode
🌸🌺 عیارِ ...❤️ زمانے مشخص مےشود، ڪہ ببینـے تا ڪجـا پاے مےمـاند !؟ یعنـے انتهاے عشــق یعنـے ایستادن تا پاے جــان ...💔 @Vajebefaramushshode
🦋♥️🦋♥️🦋 شَب🌙 . . . همین ساعت⏰ یک شب🌟 بِخیر و عُمرِ بیدآرم.. شب ✨بخير اى نفست قصه ى من ... 🌷 🌙 🍃🌹🍃🌹 @Vajebefaramushshode