والعادیات
🔹 برخی فوتبالیستها و جامعه فوتبالی ما هم که تکلیفشان مشخص است. حالا هی به آنها پروبال دهیم و صبح
با این قرعهکشی جام جهانی،
و این بازیکنان هنجارشکن و خودباخته،
باید نگران باشیم، که بعضی بازیکنان تیم ملی ما، در بازی مقابل تیمهای ملی دشمنان ایران،
آبروریزی به بار نیاورند،
و مثلا با ژست صلحدوستی، به دشمنان ایران ابراز ارادت نکنند،
یا با پرچمی که مردم ایران آن را آتش میزنند، عشقبازی نکنند.
غلامرضا گلصفتان
@valaadiyat
🔸 حتی شوخیاش هم غیرقابلتحمل است
🔹 شوخی تکراری مقایسه فوتبالیستهای معلومالحال، و کسانی که برای پول و شهرت، با توپ بازی میکنند!
با سردارانی که همه وجودشان وقف خدا و مردم است،
و در این راه با جانشان بازی میکنند،
نهتنها لوس و تکراری، بلکه ضدفرهنگی، و مشمئزکننده است.
حالا گیرم که اسم فلانی «سردار» باشد.
🔹 قبلاً هم برخی این شوخی مبتذل را با «سردار دلها» مرتکب شدند.
🔹 قبل از گفتن یا نوشتن حرفهایتان، لطفاً تا ده بشمرید!
و اندکی بیندیشید!
غلامرضا گلصفتان
@valaadiyat
🔸 بازگشایی مشکوک
🔹 در حالی که فقط یک ماه مانده به پایان سال تحصیلی، مدارس بازگشایی میشود.
آن هم به صورت ضربتی و با ظرفیت کامل، و پیگیری جدی دولتی.
🔹 بعد از دو سال تعطیلی تقریبی، و عادت کردن بچهها به استراحت مطلق! در منزل، و رخوت و تنبلی،
آیا بازگشایی همزمان با شروع ماه مبارک رمضان و سختیهای روزه، کمی مشکوک نیست؟
آن هم با پروتکلهای کرونایی، که سختیهای مدرسه را دوچندان میکند؟
🔹 آیا برای نامطلوب کردن روزه و ماه مبارک در نظر بچهها (خصوصاً روزهاولیها)، راهی بهتر از این پیدا میشد؟
غلامرضا گلصفتان
@valaadiyat
چرا ستاد کرونا بر خلاف رویه سابق خود، تصمیم به بازگشایی جدی مدارس و دانشگاهها گرفت؟
🔹 مدرسه بهترین مکان، برای اقناع بچهها، در جهت دریافت واکسن کرونا است.
طفلهای معصومی که بنا به گفتههای خود مسئولان وزارت بهداشت، تا پیش از واکسیناسیون تقریبا هیچ فوتی (بدون بیماری زمینهای) نداشتند،
اما متأسفانه بعد از واکسیناسیون، گزارش فوتیها در ایشان زیاد شدهاست.
🔹 دانشگاه هم ابزار خوبی برای فشار واکسنی است.
خوابگاهها، سهدوز،
و دانشگاهها هم دو یا سهدوز واکسن را شرط ورود گذاشتهاند.
🔹 این یعنی سیاست اقناع،
یعنی تصمیم کاملاً علمی ستاد کرونا،
یعنی عزم جزم و هماهنگی فوقالعاده عجیب و باورنکردنی مسئولان، برای اجرای یک برنامه در سطح ملی،
که در طول تاریخ جمهوری اسلامی، فقط در مسئله تحدید نسل سابقه دارد!
غلامرضا گلصفتان
@valaadiyat
برای پاشیدن اسپری فلفل، به صورت چند خانم، دستور ویژه پیگیری از سوی شخص رییسجمهور صادر میشود.
اما برای قتلعام میلیونها جوان و نوجوان ایرانی، در «قتلگاه» فضای مجازی،
و با وجود دستور مستقیم امام خامنهای به رییسجمهور، برای پیگیری قضیه،
هیچ تحرکی از سوی رییسجمهور اتفاق نمیافتد.
چون در هر دوی این قضایا، تصمیمسازی برای دولت، در رسانههایی اتفاق میافتد، که از «رها» بودن فضای مجازی ارتزاق میکنند.
غلامرضا گلصفتان
@valaadiyat
🔸 به افتخار قاری محترم، کف بزنید!
🔹 «کفزدن» برای تشویق، از جمله رفتارهای وارداتی، و بیمعنی غربی،
و از سنخ «یک دقیقه سکوت» برای اموات است.
با کفزدن، چه نوع تشویقی انجام میشود و چه چیزی عاید تشویقشونده میشود؟
🔹 حالا اگر در اسلام گفتهبودند برای تشویق، کف بزنید،
همه روشنفکرنماها فریاد سر دادهبودند، که این چه رفتار مسخرهای است؟!
دستها را مداوم به هم بکوبیم که چه بشود؟!
🔹 مثل یک دقیقه سکوت، به جای یک فاتحه
حتی یک دعای دوکلمهای «خدا بیامرزد» هم یک آوردهای برای میت دارد،
اما از یک دقیقه سکوت، چه چیزی نصیب آن بنده محتاج میشود؟!
🔹 این شبها یک جشن قرآنی از شبکه قرآن پخش میشود
و البته به صورت زنده از برج میلاد تهران!
در فواصل برنامه، و برای تشویق و مشایعت قاریان و اجراکنندههای برنامههای مختلف (مثل گروه تواشیح)،
مجری برنامه، (که از مجریان معروف شبکه قرآن است)،
چپ و راست، حضار را به دستزدن دعوت میکند،
و برای تشویق، «اصلا» از صلوات خبری نیست!
🔹 این در حالی است که در برنامههای قرآنی و مذهبی، استفاده از صلوات، برای تشویق شرکتکنندگان، یک امر کاملاً عرفی و رایج است،
و استفاده از کف زدن، برای تشویقِ (مثلا) گروه تواشیح یا گروه همخوانی، که آیاتی از قرآن را تلاوت کردهاست،
یک خلاف عرف واضح، و یک خطشکنی عجیب و غریب است.
🔹 کفزدن، صرفاً یک رفتار قراردادی و فاقد خروجی حقیقی است، اما صلوات یک تشویق و جایزه پربرکت و حقیقی است.
🔹 یکی از کارکردهای چنین برنامههایی میتواند فرهنگسازی در جهت الگوهای رفتاری (مانند جایگزینی صلوات به جای کفزدن) باشد،
نهاینکه حتی همان فرهنگ صحیح رایج را هم خراب کند.
🔹 شاید هم مجری محترم، شأن مکان (برج میلاد) را رعایت میکند!
البته گفتهاند «شرف المکان بالمکین»
ولی ظاهراً اینجا شأن مکان بر شرف مکین چربیدهاست.
غلامرضا گلصفتان
@valaadiyat
🔹 در ایام نوجوانی، پایگاه مسجد محلهمان، برای ما که تازه عضو بسیج شدهبودیم، یک دوره کلاسهای مختلف نظامی و عقیدتی دائر کردهبود.
خدا بیامرزد روحانی جوانی که آن روزها به ما درس عقیدتی میگفت،
یکی از مباحثی که مطرح میکرد، درباره سلوک و رفتار اجتماعی بسیجی بود،
و نام آن را «زیّ بسیجی» گذاشتهبود.
🔹 یک مثالی که میزد این بود که شما فرض کنید یک جوان بسیجی، مقداری تخمه دستش بگیرد، سر کوچه بایستد، و با دوستانش صحبت کند و تخمه بشکند.
آیا این رفتار در شأن یک بسیجی است؟
یادم هست که پاسخ این سؤال، برای همه ما، روشن،
و منفی بود.
اما به نظر میرسد اگر امروز این سوال در جمع بسیجیان مطرح شود، بعید است که پاسخش روشن باشد
🔹 در سالهای گذشته، جریان فعال مذهبی، بعضاً برای نزدیک شدن به توده مردم، و بعضاً تحت فشار عرفهای جامعه،
نوع خاصی از سلوک اجتماعی را در پیش گرفته، که خط قرمز و خلاف شأنی برای رفتارهای او باقی نگذاشتهاست.
از نوع تفریحات،
و مواجهه با فیلم و سریال و سینما، و پارک و فضاهای عمومی، و موسیقیهای محیطی و تلویزیونی،
تا وقتتلفکردنهای مختلف، مثل تماشای فوتبال، و بازیهای رایانهای،
یا توجیه حضور در شبکههای فاسد و غیراخلاقی مجازی مثل اینستاگرام، و..
عملاً چیزی برای سبک رفتار اجتماعی بسیجی باقی نگذاشته،
و بسیجی در میان سیل عرفهای وارداتی و تحمیلی، غرق شدهاست.
🔹 در این فضا، آیا اصلا میشود گفت «کف زدن» در شأن بسیجی نیست؟!
و آیا اصلا نوبت به طرح چنین مباحثی میرسد؟
و الّا شما تصور کنید فلان عالم سنگین و رنگین مذهبی را
که با نیممتر ریش و نیممتر عمامه (همراه با حرکات ریتمیک خفیف)، کف میزند!
ولو در مجلس مولودیخوانی اهلبیت علیهمالسلام باشد!
اصلاً شدنی است؟ آیا در شأن اوست؟
اگر در شأنش نیست، چرا نیست؟
و اگر در شأن او نیست، آیا در شأن بسیجی هست؟
🔹 البته در پاسخ به این سوالات، مهم این است که شأن بسیجی را از کجا بگیریم،
و اصلا بسیجی را چگونه تعریف کنیم،
خطشکن و پیشرو
یا طفیلی و دنبالهرو
غلامرضا گلصفتان
@valaadiyat