eitaa logo
والعادیات
143 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
102 ویدیو
3 فایل
حرف‌هایی هست که گفته نمی‌شود و کم‌کم حرف‌های دیگرانی جایگزین می‌شود که صدای بلندتری دارند، رسانه دارند، پول، قدرت، و البته وقاحت وآنقدر می‌گویند که جای خوب و بد برای‌مان عوض می‌شود و ما میلیمتربه‌میلیمتر، کیلومترها عوض می‌شویم، بی‌آنکه بفهمیم @salam3one3
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 مسابقه هنجارشکنی 🔹 مسابقات تلویزیونی، جزء ناهنجارترین و خط شکن ترین برنامه‌های تلویزیونی هستند. برنامه‌هایی که در آنها بسیاری از خطوط قرمز جابجا می‌شود، و هنجارها به بازی گرفته می‌شود. 🔹 سرفصل این برنامه‌ها، و پیشروی آنها، برنامه «خندوانه» بود. تقریبا برای اولین بار، در میان برنامه‌های پربیننده تلویزیونی بود که خندوانه مسابقات استندآپ کمدی‌اش را با حضور شرکت‌کننده خانم و آقا در یک مسابقه برگزار کرد. و شرکت‌کنندگان اعم از خانم‌ و آقا با هم مسابقه می‌دادند و داور (یا نظرسنجی مردمی) از بین آنها یکی را برنده اعلام می‌کرد. 🔹 بعد از آن، این خط به طور کاملا پررنگ در بعضی برنامه‌های دیگر تلویزیونی دنبال شد، که مشهورترین آن «عصرجدید» است. در عمده این برنامه‌ها، شرکت‌کنندگان به صورت جداگانه (و نه در تقابل مستقیم با دیگر گروه‌ها)، در مورد موضوع مسابقه، فعالیت خود را انجام می‌دادند، و داوران بعد از اتمام کار تمام گروه‌ها، بین آنها قضاوت می‌کردند. 🔹 بعد از آن یک نوع دیگر از برنامه‌ها رونق یافت، که شرکت‌کنندگان به صورت خانوادگی و زن و شوهری در آن شرکت می‌کردند، و مثلا با یک زن و شوهر و خانواده دیگر مسابقه می‌دادند. در این میان، مجری اغلب به عنوان محرم تمام گروه‌ها!، در مسابقه حضور دارد و هرطور دوست داشته‌باشد، در روابط خانوادگی شرکت‌کنندگان ورود می‌کند. واضح‌ترین مثال برای این نوع، مسابقه «خانه ما»ی شبکه افق است، و یا مسابقه «زوجی نو». شبکه افق همواره در شکستن بسیاری از هنجارها موفق عمل کرده‌است. مثال دیگر از شبکه افق، برنامه «رخداد» است، که علیرغم وجهه و محتوای کاملاً متفاوت و ارزشی، به لحاظ قالب همان خط را دنبال می‌کند. و شاید جزء معدود مسابقاتی باشد که گاهی در یک برنامه، و در یک کادر تلویزیونی، یک گروه با جنسیت خانم، و یک گروه با جنسیت آقا با هم رقابت می‌کنند. 🔹 این رفتارها در شبکه افق، که با حس ضمنی و توجیه ناگفته تهیه‌کنندگان، مبنی بر رعایت ضوابط ظاهری، و محتوای مناسب، اجرا می‌شود، اغلب به عنوان جاده صاف کن، برای برنامه‌های غیرارزشی عمل می‌کنند. 🔹 بعد از هنجارشکنی خندوانه، این خط آنقدر در همه مسابقات تلویزیونی تکرار شد که برای بینندگان کاملاً طبیعی و عادی شده، و امروز خانواده‌های مذهبی هیچ حساسیتی نسبت به تماشای خانوادگی این برنامه‌ها ندارند. 🔹 اما اخیراً در یک خط شکنی جدید، مسابقه «قرون به قرون»، در مجموعه فعلی خود، آقایان و خانم‌ها را طرف یک مسابقه تعاملی با یکدیگر قرار داده. یعنی قالب مسابقه به گونه‌ای است که گروه‌های شرکت کننده می‌بایست در راستای مسابقه، با دیگر گروه‌ها تعامل کنند و عملاً با آنها سر و کله بزنند، متاسفانه امروز به سادگی این هنجار شکسته شده و در صدا و سیمای جمهوری اسلامی، تعدادی زن و مرد نامحرم همبازی! شده‌اند، و با یکدیگر به بازی و سرگرمی مشغولند. و مشخص نیست که این خط جدید تا کجا قرار است ادامه پیدا کند، و به کجا ختم شود. 🔹 گاهی با خود فکر می‌کنم، با این درجه روشنفکری و غربزدگی که در برخی مدیران، و آقایان و خانم‌های دوربینی! و رسانه‌ای ما هست، اگر قالب مسابقات ورزشی هم در اختیار و حوزه تصمیم ما بود، بسیاری از آنها را مختلط برگزار می‌کردیم. باز خدا پدر آن غربی‌ها را بیامرزد!! که حداقل این یک مورد را به ما رحم کردند و (به عنوان نقطه پررنگی برای نشان دادن غیرفطری و نشدنی بودن دروغ های فمنیستی و شعارهای آزادی و برابری شان)، این مسابقات را به صورت جداگانه برگزار می‌کنند، تا غرب‌زده ها و مذهبی‌های بی‌هویت داخلی هم به تقلید از آنها، همان سبک و سیاق را برای مسابقات ورزشی برگزینند. 🔹 و آنها که از یک عکس روی جلد کتاب، تا حضور تماشاگران در ورزشگاه، و تمام جاهای ریز و درشتی که احکام شرعی مشخصی برای زن و مرد وجود دارد، دنبال برابری‌های ظاهری برای زن و مرد هستند، به علت همین خودباختگی، اصلا حتی یک بار هم متعرض این مسئله نشده‌اند و حتی به ذهن‌شان هم خطور نکرده‌است که چرا مسابقات ورزشی زنانه و مردانه جداگانه برگزار می‌شود! @valaadiyat
🔸 جهت استحضار اعضای محترم 🔹 ۱. امروز در فضای مجازی و حقیقی و رسانه‌های مختلف، مطالب مفید سیاسی و فرهنگی کم نیستند. ما نمی‌خواهیم همان حرف‌ها را تکرار کنیم، هرچند با زبانی دیگر. هدف در «والعادیات»، گفتن حرف‌ها و ورود در حوزه‌هایی است که با وجود اهمیت و تأثیرگذاری، معمولا در هیاهوی مسائل سطحی و روزمره سیاسی و فرهنگی، از آن‌ها غفلت می‌شود، و یا توسط عرف های غلط سرکوب می‌شوند. 🔹 ۲. با توجه به هدف گفته‌شده، مطالب کانال الزاما نشان دهنده مسائل اولویت‌دار از منظر نگارنده نیست. هرچند اهمیت این مسائل به گونه‌ای است که در میان‌مدت و درازمدت جهت‌گیری‌های اصلی در مسائل اولویت‌دار کشور را تحت تأثیر قرار خواهد داد. 🔹 ۳. بیشتر این حرف‌های نگفته، صبغه فرهنگی دارند. این یک واقعیت است که ما امروز با فقر شدید تحلیل‌ها و نگاه‌های متقن، جامع، و خصوصاً «اصیل» فرهنگی مواجهیم. 🔹 ۴. «والعادیات»، در حقیقت یک کانال به سبک رایج نیست. و به جای بمب باران مطالب کوتاه و مخاطب پسند، به دنبال تبیین مسائل است. هرچند این رویکرد به طولانی شدن مطالب و کمتر خوانده شدن از سوی مخاطبان منجر شود. 🔹 ۵. تمامی مطالب (غیر از مواردی که به صورت نقل قول است)، توسط مدیر کانال نوشته می‌شود، بنابراین، از هرگونه نقد و نظری درباره آن‌ها استقبال می‌شود، و «والعادیات» در حد توان و امکان، خود را موظف به انعکاس نظر اعضا می‌داند. @valaadiyat
«اگر بخواهید بی‌خوف و هراس در مقابل باطل بایستید، و از حق دفاع کنید، و ابرقدرتان و سلاح‌های پیشرفته آنان، و شیاطین و توطئه‌های آنان در روح شما اثر نگذارد، و شما را از میدان به در نکند، خود را به ساده زیستن عادت دهید، و از تعلق قلب به مال و منال، و جاه و مقام بپرهیزید.» امام خمینی رحمت الله علیه
🔸 ساده‌زیستی 🔹 حضرت امام خمینی رحمت الله علیه، نماد عظمت و نفوذناپذیری روحی، و هیبت و ابهت در نگاه و رفتار بودند. به نحوی که دشمنان از نگاه کردن به چشمان ایشان هراس داشتند، و ایشان نیز هیچ‌گاه سر سوزنی از دشمن نترسیدند. 🔹 به نظر می‌رسد این عظمت دست‌نیافتنی، فرمول پیچیده‌ای داشته‌باشد، اما امام خمینی آن را در چند کلمه خلاصه کرده‌اند: ساده‌زیستی، و وارستگی نسبت به دنیا 🔹 متأسفانه در سال‌های گذشته، طیف جدیدی به طور گسترده در خانواده‌های مذهبی، (خصوصاً از نوع جوان و تازه تأسیس!)، ظهور کرده که سطح زندگی ایشان با سطح متوسط جامعه دارای یک شکاف و فاصله‌ جدی است. در حالی که از یک شخصیت انقلابی انتظار می‌رود که ظواهر مادی زندگی خود را با توجه به واقعیات عمومی جامعه بنا نهد، نه زندگی سطوح بالاتر از متوسط، و یا اقلیت قشر مرفه! 🔹 جالب اینجاست که اغلب زوج‌های جوان مذهبی این طیف، بعد از آنکه تمام لوازم زندگی خود را به سبک کاملا دلخواه تهیه کردند، و وسایل منزل، از سرویس چوب و مبل و فرش و تلویزیون و یخچال و ماشین لباسشویی و وسایل آشپزخانه و.. را بدون کم و کسری از تعداد و اندازه و متراژ و اینچ!، و با رعایت استانداردهای روز دنیا! و بدون ذره‌ای محدودیت (غیر از برخی محدودیت‌های تحمیلی مادی)، تمام و کمال خریداری نمودند، اقلام معدود تجملی باقیمانده را به حساب اعتقادات فاکتور می‌کنند و سر دین و جامعه منت هم می‌گذارند که: «من ساده گرفتم»! و مثلا می‌توانستم فلان مدل یخچال یا ماشین ظرفشویی، یا مبل سری دوم و سوم، یا فلان جور فرش دستبافت را هم بخرم، ولی نخریدم! در حالی که یک نگاه ساده به شکل و شمایل و کمیت و کیفیت و ترکیب وسایل خانه‌های مذهبی امروزی، نشان می‌دهد مسئله‌ای که کمتر از هر چیز دیگری در خرید آنها لحاظ شده، ساده‌زیستی است. و مسائلی چون دلبخواه زوج و خانواده‌هایشان، و محدودیت‌هایی مانند ظرفیت و متراژ خانه، و سقف توان مالی، حرف اصلی را در انتخاب، و کیفیت و کمیت وسایل زده‌اند. 🔹 در واقع عمده خانواده‌های جوان مذهبی، سطح زندگی خود را با سطح زندگی امروز خانواده و فامیل خود (که در حالت عمومی، از سطح متوسط جامعه بالاتر است)، و حتی بالاتر از آن تنظیم می‌کنند، نه سطح متوسط جامعه. 🔹 البته انتظاری نیست که جوانی که در یک خانواده نسبتاً مرفه زندگی و رشد کرده‌است، حتما زندگی خود را با اقشار ضعیف و کم بضاعت، و زیر خط فقر جامعه تطبیق دهد، اما به نظر می‌رسد برای یک زندگی قابل قبول از دیدگاه انقلابی، باید لااقل «ضعیف ترین اقشار طبقه متوسط جامعه» را در نظر گرفت. به نحوی که اگر پایین‌ترین اقشار طبقه متوسط جامعه (به لحاظ درآمدی)، زندگی ما را دیدند، حسرت داشته‌های مادی ما را نخورند، و تهیه جزئیات مادی این زندگی، در حالت عادی، و با کار و تلاش متعارف، برای «تمام» طبقه متوسط جامعه قابل دسترسی باشد، این حداقل زندگی ساده است. 🔹 وگرنه زوجی که همان ابتدای تشکیل خانواده، از حیث ظواهر مادی، مانند یک خانواده کاملا جاافتاده در قشر متوسط زندگی می‌کند، نمی‌تواند اسم ساده‌زیستی یا زندگی انقلابی بر رفتار خود بگذارد. درست است که مفهوم ساده‌زیستی در طبقات مختلف جامعه، و توانایی مالی افراد می‌تواند تا حدودی تعاریف متفاوتی داشته باشد، اما این نسبیت باعث شده که هر کسی بر اساس خواسته‌های خود از زندگی، تعریف خود را بر ساده‌زیستی تحمیل کند، 🔹 در حالی که به نظر می‌رسد در شرایط امروز جامعه ما و با توجه به فشارهای اقتصادی، و علاوه بر آن در هم تنیدگی روابط فقیر و غنی در تعاملات مختلف، و در معرض دید بودن مظاهر مادی زندگی افراد در سطح جامعه، هر تعریفی از ساده‌زیستی، باید «حداقل» دو جزء اساسی زیر را داشته‌باشد: ▪️ ۱. مظاهر مختلف مادی در یک زندگی ساده، باید برای ضعیف ترین اقشار طبقه متوسط هم قابل دسترسی باشد. ▪️ ۲. هیچ‌گونه قصد نمایش و تفاخری، چه در مرحله تهیه، و چه در مرحله استفاده هر نوع وسیله یا چیز دیگری، نباید وجود داشته‌باشد. 🔹 البته مسئله زهد و دلبستگی نداشتن به دنیا و مظاهر مادی زندگی، باید به عنوان روح حاکم بر ساده‌زیستی جریان داشته‌باشد، اما نمی‌توان سرتاپای زندگی را در تجمل و مظاهر دنیوی غرق کرد، و ادعای زهد و وارستگی از تمام آن تجملات داشت. 🔹 اصلا نکته کار همینجاست که تجمل، روحیات تجملی را با خود خواهدآورد، و به مرور باعث دلبستگی به دنیا، و عادت کردن به یک زندگی متعارف و بی‌دغدغه و بی‌دردسر، و در نتیجه آسیب‌پذیری روحی در مقابل فشارهای دنیایی خواهدشد. و اگر چنین شد، از آن روحیات انقلابی و تحول آفرین، و صلابت و عظمت روحی حضرت امام و یاران ایشان، در روح و روان ما اثری نخواهد بود. و همین یک قلم، برای سقوط ما و کوتاه آمدن از آرمان‌های انقلابی کفایت می‌کند. @valaadiyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیش‌بینی حضرت امام خمینی از آینده انقلاب، از زبان استاد جواد منصوری @valaadiyat