14.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥رمزگشايي جعبه سياه دشمن از زبان خودش
@Farsna
10.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥نماهنگ|اربعین، بینظیر دورانها
@Farsna
✅بیماری حضرت رسول اکرم(ص) که منجر به شهادت آن حضرت(ص) شد از نیمه ی ماه صفر آغاز شد و سیزده روز ادامه یافت.
در منابع آمده است که حضرت رسول اکرم(ص) در روزهای آخر عمر شریفشان هنگام بیماری فرمودند :
《حبیبم را نزد من حاضر کنید!》
عایشه و حفصه پدران خود را نزد آن حضرت حاضر نمودند.
پیامبر(ص) تا آنان را دید، رویِ مبارک خویش را بر گردانیدند و فرمودند :
《حبیبم را نزد من حاضر کنید.》
سپس دنبال حضرت علی(ع) فرستادند. چون نظر مبارک به آن حضرت(ص) افتاد ایشان را نزد خود خواندند و کلماتی به حضرت(ع) فرمودند.
که امام صادق(ع) در طی روایتی می فرماید :
《وقتی امر رسالت بر رسول خدا(ص) نازل شد، وصیّت نیز به صورت کتابِ نوشته شده، فرود آمد و جبرئیل(ع) آن را همراه دیگر امناء خدای متعال از فرشتگان، فرود آوردند و جبرئیل امین عرض کرد :
ای محمّد(ص)! دستور فرما همه از نزد تو بیرون روند، مگر وصیّ تو، تا آن را از تو بگیرد و ما، شاهد باشیم که آن را به علی(ع) دادی و ضامن آن گردیم.
پس پیامبر اکرم(ص) دستور داد به جز علی(ع) همه از خانه خارج شوند و فاطمه(س) نیز ما بین پرده و در، قرار داشت.
🔸در این هنگام جبرئیل امین عرض کرد :
ای محمّد(ص)! پروردگارت تو را سلام میدهد و میفرماید :
این، کتابی است که با تو پیمان بسته و شرط کرده بودم و خود، بر تو شاهد بودم و فرشتگان من نیز گواهان تو بر آن، بودند.
و گواهی خودم به تنهایی کافی است.
پس جبرئیل کتاب را به پیامبر اکرم(ص) داد و سفارش کرد که این را به امیرالمؤمنین(ع) بدهد.
پس جبرائیل خطاب به پیامبراکرم(ص) گفت :
آن را بخوان!
و حضرت(ص) آن را حرف به حرف، خواند و سپس خطاب به امام علی(ع) فرمود :
📜《یَا عَلِیُّ! أَخَذْتَ وَصِیَّتِی وَ عَرَفْتَهَا وَ ضَمِنْتَ لِلَّهِ وَ لِیَ الْوَفَاءَ بِمَا فِیهَا؟》
ای علی(ع)! آیا وصیّت مرا گرفتی و آن را شناختی و وفا به آنچه در آن است را، در پیشگاه خدای متعال و من، ضامن شدی؟
امام علی(ع) فرمود :
📜《نَعَمْ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی عَلَیَّ ضَمَانُهَا وَ عَلَى اللَّهِ عَوْنِی وَ تَوْفِیقِی عَلَى أَدَائِهَا》
آری، پدر و مادرم فدای تو باد.
بر من باد ضمانت آن و خدای متعال توفیق به وفای به آن را عنایت کند و مرا نسبت به انجام آن، یاری فرماید.
سپس حضرت رسول اکرم(ص) در ادامه فرمود :
📜《یَا عَلِیُّ(ع)! تَفِی بِمَا فِیهَا مِنْ مُوَالاهِ مَنْ وَالَى اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الْبَرَاءَهِ وَ الْعَدَاوَهِ لِمَنْ عَادَى اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الْبَرَاءَهِ مِنْهُمْ عَلَى الصَّبْرِ مِنْکَ وَ عَلَى کَظْمِ الْغَیْظِ وَ عَلَى ذَهَابِ حَقِّی وَ غَصْبِ خُمُسِکَ وَ انْتِهَاکِ حُرْمَتِکَ؟》
ای علی(ع)! وفا کن به آنچه در آن است از دوستی با دوستان خدا و دشمنی با دشمنان خدا و رسول خدا(ص) و دوری گزیدن از آنان با صبر و پایداری و فرو نشاندن غیظ خود در برابر پایمان شدن حقّت و غصبِ خُمست و هتک حرمتت!
امام علی(ع) در جواب فرمودند :
📜《نَعَمْ یَا رَسُولَ الله(ص)!》
آری، ای رسول خدا(ص)!
امیرالمومنین(ع) می فرماید :
همانا شنیدم که جبرئیل امین به پیامبر اکرم(ص) میگفت :
📜《یَا مُحَمَّدُ(ص)! عَرِّفْهُ أَنَّهُ یُنْتَهَکُ الْحُرْمَهُ وَ هِیَ حُرْمَهُ اللَّهِ وَ حُرْمَهُ رَسُولِ الله(ص) وَ عَلَى أَنْ تُخْضَبَ لِحْیَتُهُ مِنْ رَأْسِهِ بِدَمٍ عَبِیطٍ》
ای محمّد(ص)! به علی(ع) بیان کن که حُرمت او، هتک خواهد شد در حالی که حرمت وی، حرمت خدا و رسول خدا(ص) است و اینکه محاسنش به خون تازه سرش خضاب می شود.
که امیرالمومنین(ع) در ادامه می فرماید :
📜《فَصَعِقْتُ حِینَ فَهِمْتُ الْکَلِمَهَ مِنَ الْأَمِینِ جَبْرَئِیلَ سَقَطْتُ عَلَى وَجْهِی》
وقتی این سخن را از جبرئیل امین شنیدم، فریادی زدم و به صورت افتادم.
و گفتم :
📜《نَعَمْ قَبِلْتُ وَ رَضِیتُ وَ إِنِ انْتَهَکَتِ الْحُرْمَهُ وَ عُطِّلَتِ السُّنَنُ وَ مُزِّقَ الْکِتَابُ وَ هُدِّمَتِ الْکَعْبَهُ وَ خُضِبَتْ لِحْیَتِی مِنْ رَأْسِی بِدَمٍ عَبِیطٍ صَابِراً مُحْتَسِباً أَبَداً حَتَّى أَقْدَمَ عَلَیْکَ》
آری، قبول کردم و راضی هستم، اگر چه هتک حرمتم شود و سنّتها، تعطیل گردد و کتاب خدا، پاره پاره شود و کعبه، ویران گردد و محاسنم از خون تازه سرم، خضاب شود و برای خدا، صبر خواهم نمود تا بر شما، وارد شوم.
سپس آن وصیّت با چند مُهر از طلا که آتش به آن نرسیده بود (و ساخته ی دست بشر نبود) مُهر شد و به امیرالمؤمنین(ع) تحویل داده شد.
هنگامی که امام علی(ع) از نزد آن حضرت(ص) خارج شدند، عمر و ابوبکر به ایشان گفتند :
خلیلت به تو چه گفت؟
و حضرت(ع) فرمود :
《هزار باب علم به من حدیث کرد که از هر باب هزار باب دیگر باز می شود.》
📚 منابع :
۱)الکافی شیخ کلینی، ج۱،ص۲۸۱، ح۴
۲)بحارالانوار مجلسی، ج۲۲، صص۴۶۵-۴۶۱
۳)تفسیر قمّی، ج۱، ص۱۱۷
۴)بحار الأنوار مجلسی، ج۳۷، ص۱۱۶
@Tarikhislam
پاسخ :
یکی از درد آورترین حادثه اسلام داستان حدیث قرطاس است، که به نقلی ۲۵ صفر یا ۲۸ صفر اتفاق افتاده است.
اما قبل از ورود به اصل بحث، جریان از اینجا شروع می شود که از واقعه ی غدیر تا رحلت رسول اکرم(ص) هفتاد روز طول کشیده است.
حضرت(ص) در این هفتاد روز دو ماموریت مهم دارد.
1⃣ابتدا خطر یهودیان را از سر مسلمانان دفع کند:
حضرت رسول اکرم(ص) وقتی وارد مدینه شدند، با یهودیان مدینه قرارداد صلح و دوستی امضاء کردند، و این قرار داد تا بعد از جنگ بدر ،پا برجا بود، ولی بعد از این جنگ، یهودیان که گویا انتظار داشتند که به زودی اسلام توسّط کافران نابود می شود، پیمان شکنی کردند.
پس حضرت(ع) در طی جنگهایی از قبیل بنی قینقاع، بنی النضیر، بنی قریظه، خیبر، تبوک و موته آنها را شکست داد و آنها تا حدودی عقب رانده شدند.
پس یهودیان که در اکثر جنگها شکست و یاعقب نشینی کرده بودند، اکنون دارای قوای منظّم و خطری برای اسلام محسوب می شدند.
2⃣یک بار دیگر جانشینی امام علی(ع) را، این بار به صورت مکتوب تصریح کند، تا در کنار ادله ی شفاهی یعنی غدیر، دلیلی محکم بر جانشینی مولا امیرالمومنین(ع) باشد.
🔷تحلیل این دو ماموریت:
🔸ماموریت اول فعلا برای پیامبر(ص) مقدور نبود، چون حضرت(ص) در ماههای حرام که نیمه دوم ماه ذی الحجه و محرم می باشد، قرار دارد!
پس حضرت(ع) باید تا اتمام ماه محرم صبر کند.
🔸ماموریت دوم حضرت(ص) نیز در سایه ماموریت اول مقدور نیست.
چون با وجود منافقین در مدینه، این امکان از حضرت(ص) سلب شده است، چون اینان درصدد مخالفت بر خواهند آمد و مانع کار خواهند شد.
پس حضرت(ص) باید ابتدا منافقین را به بهانه ی جنگ، از مدینه خارج کند.
پس حضرت(ص) تا پایان ماه محرم صبر کرد. تا اینکه ماه صفر فرا رسید.
اکنون از عمر حضرت(ص) ۲۸ روز باقی مانده است، چون حضرت(ص) به نقل مشهور در ۲۸ صفر از دنیا رفت.
پس حضرت(ص) به محض ورود ماه صفر دستور جهاد داد.
وفرماندهی سپاه را به اسامه بن زید بن حارثه که جوانی ۱۹ ساله بود، سپرد.
اما منافقین مدینه از رفتن با سپاه، خودداری کردند.
و دلیل نرفتن آنها در مرحله اول اعتراض به جوان بودن فرمانده بود.
پیامبر(ص) هنگامی که از سر باز زدن منافقین از رفتن به جهاد مطلع شدند، با همان حالت کسالتی که داشتند به مسجد آمدند و در طی خطبه ای کسانی را که از رفتن با سپاه اسامه خود داری می کنند، را لعن کرد وفرمودند:
《..جَهِّزُوا جَيشَ أُسامَة! لَعَنَ اللهُ مَن تَخَلَّفَ عَنه》
سپاه اسامه را مجهّز کنيد، خدا لعنت کند هر کس را که از سپاه اسامه تخلف کند.
پس آنان به اجبار پیامبر(ع) تا منطقه جُرف در نزدیکی مدینه پیش رفتند، و در آنجا اردو زدند.
به ظاهر تا حدودی این ماموریت انجام شد و سپاه مخصوصا منافقین از مدینه خارج شدند.
حضرت(ص) افراد را در منزل خود فرا خواند و فرمود:
《..إعطُونی بِکِتف و دَواة ،اکْتُبْ لَکُمْ کِتَابًا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدَهُ أَبَدًا》
قلم و دواتی بیاورید تا چیزی بنویسم که بعد از من هرگز گمراه نشوید.
از درخواست پیامبر اکرم(ص) مشخص بود که ایشان قصد داشتند مطلب بسیار مهمی را مطرح کنند.
واز طرفی طبق نقلی عُمر برای کسب خبر از سپاه جدا شد و خود را به نزد پیامبر(ص) رساند.
در آنحال عمر سراسیمه جلو آمد و با گفتن کلمات معناداری مانع آوردن آوردن قلم و دوات برای پیامبر اکرم(ص) شد!
و گفت:
(إِنَّ النَبیَّ(ص) قَد غَلَبَ عَلیه الْوَجَعُ وَ عِنْدَنَا کِتَابُ اللهِ حَسْبُنَا فَاخْتَلَفُوا وَ کَثُرَ اللَّغَطُ)
بیماری بر پیامبر(ع) غلبه کرده است. کتاب خدا در میان ما است و همان کافی است .
و در ادامه گفت:
(إنَّ الرَّجُل لَیَهجُر..)
این مرد هذیان می گوید!
طبق نقل تاریخ؛
《و مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ قَرِّبُوا یَکْتُبْ لَکُمُ النَّبِیّ(ص) کِتَابًا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدَهُ، وَمِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ مَا قَالَ عُمَر!》
تعدادی از آنان می گفتند که کاغذ و قلم بیاورید تا نبی مکرم(ص) کتابت کنند و بعضی از آنان نیز گفتار عمر را تکرار کردند.
سپس پیامبر(ص) فرمود:
《..قُومُوا عَنّی..》
در این هنگام رسول خدا(ع) صورت مبارک از آنها برگرداندند و فرمودند :
برخیزید!
نزاع و سروصدا نزد من جایز نیست.
سپس همگی رفتند!
بعدها همواره ابن عباس از آن روز به روز مصیبت یاد می کرد.
از طرفی در این هنگام سپاه به مدینه بازگشت.
دلیل بر این مطلب اینکه یکی از کسانی که در غسل ودفن حضرت(ص) به امام علی(ع) کمک کرد، أسامة بن زید بود که فرماندهی سپاه را بر عهده داشت.
پس این ماموریت دوم که در سایه ماموریت اول صورت می گرفت، نا تمام ماند.
و این مهم به سرانجام نرسید، وپیامبر گرامی(ص) از دنیا رفت و نه سپاه به جنگ با یهود رفت ونه حدیث قرطاس عملی شد.
و این شرایط و وضع ناگوار، به امام علی(ع) واگذار شد.
📚منابع:
۱)ملل ونحل شهرستانی، ج۱،ص۱۲۹
۲)کتاب سُلیم بن قیس هلالی، ج۲،ص۷۹۴
۳)مکاتیب الرسول(ص) میانجی، ج۳،ص۷۱۳
@Tarikhislam
🔹از تاریخ تولد زید خبر دقیقی در دست نیست.
🔹نام پدرش حارثه بن شراحیل از قبیله بنی کلب و نام مادرش، سعدی بن ثعلبه بن عامر از قبیله بنی معن و طی بود.
🔹کنیه او ابواسامه و او را زید الحُبّ میگفتند، چون رسول خدا(ص) او را دوست میداشت.
🔹در ایام جاهلیت قبیله ی مادرش مورد هجوم دشمن قرار گرفت و زید اسیر شد. و حدود هشت سال داشت که حکیم بن حزام او را در بازاری از نواحی مکه برای حضرت خدیجه(س) خرید.
خدیجه(س) پس از ازدواج، او را به رسول خدا(ص) هدیه کرد.
حضرت(ص) نیز زید را آزاد کرد.
🔹زید آزاد شده ی رسول خدا(ص) بود و به همین سبب، زید و فرزندش اسامه را از موالی پیامبر(ص) میخواندند.
🔹پیامبر اکرم(ص) او را بعد از آزادی مخیّر کرد که بماند یا به نزد خانواده خویش برگردد.
اما زید ترجیح داد که همواره پیش رسول خدا(ص) بماند و به دیگران گفت :
من از آن وقتی که پیامبر(ص) را دیدهام دیگر هرگز کسی را بر آن حضرت(ص) اختیار نخواهم کرد.
🔹حضرت محمد(ص) چون این سخن از زید شنید او را به حجر مکه آورد و فرمود :
زید فرزند من است، از من ارث میبرد و من نیز از او ارث میبرم.
از آن زمان او را زید بن محمد(ص) میخواندند.
🔹در منابع تاریخی، زید بن حارثه را در زمره نخستین گروندگان به اسلام نام بردهاند.
🔹نوشته اند هنگامی که پیامبر اکرم(ص) به رسالت برگزیده شد و به خانه برگشت، خدیجه(س)، علی بن ابیطالب(ع) و زید بن حارثه در خانه ایشان به سر میبردند.
و او پس از حضرت علی(ع) مسلمان شد.
🔹به نقلی زید از حضرت رسول اکرم(ص) پانزده سال کوچکتر بود.
🔹حمزه بن عبدالمطلب در پیمان برادری مسلمانان در مکه، با زید بن حارثه عقد اخوت بسته بود.
🔹زید در روز اُحُد وصی حمزه نیز بوده است.
🔹ام ایمن کنیز و آزاد شدۀ پیامبر(ص) پس از درگذشت شوهرش عبید بن زید خزرجی، با زید بن حارثه، ازدواج کرد و اسامه بن زید از او متولد شد.
و اسامه همان فرمانده نوزده ساله سپاهیست که حضرت(ص) در اواخر عمر شریفشان، برای مقابله با رومیان فرستاد.
🔹زید تنها صحابی است که نامش در قرآن آمده است.
🔹زید پس از مهاجرت زینب بنت جحش به مدینه، پیامبر(ص) از او برای زید خواستگاری نمود.
و زینب قبول کرد، اما همواره میان زینب و زید کشاکش وجود داشت.
که پیامبر(ص) آنان را به صبر و تحمل دعوت میکرد.
تا آنکه سرانجام پیامبر در سال ۵۵ قمری به فرمان خدا به جدایی آن دو حکم داد.
و خود حضرت(ص) با زینب ازدواج نمود.
🔹قرآن در این رابطه می فرماید :
《وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّـهُ عَلَيْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَاتَّقِ اللَّـهَ وَتُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّـهُ مُبْدِيهِ وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّـهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَاهُ فَلَمَّا قَضَىٰ زَيْدٌ مِّنْهَا وَطَرًا زَوَّجْنَاكَهَا لِكَيْ لَا يَكُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ حَرَجٌ فِي أَزْوَاجِ أَدْعِيَائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَرًا وَكَانَ أَمْرُ اللَّـهِ مَفْعُولًا》
(به خاطر بیاور زمانى را که به آن کس که خداوند به او نعمت داده بود و تو نیز به او نعمت داده بودى!
به فرزند خوانده ات «زید» مى گفتى : همسرت را براى خود نگاه دار و از خدا بپرهیز!
و در دل خود چیزى را پنهان مى داشتى که خداوند آن را آشکار مى کند، و از مردم مى ترسیدى در حالى که خداوند سزاوارتر است که از او بترسى.
هنگامى که زید نیازش را از آن زن به سر آورد و از او جدا شد، ما او را به همسرى تو درآوردیم تا مشکلى براى مؤمنان در ازدواج با همسران پسرخوانده هایشان هنگامى که از آنها بى نیاز شدند (و آنها را طلاق دادند، نباشد و فرمان خدا انجام شدنى است.)
🔹به واسطه ی این حکم ازدواج، سنّت غلط تحریم ازدواج با پسر خوانده شکسته شد.
🔹زید فرماندهی برخی از سریّهها و از جمله جنگ موته را بر عهده داشته است.
🔹پیامبر اکرم(ص) در برخی سفرها زید را جانشین خود معرفی میکرد.
🔹زید در جنگ بدر حضور داشت، و به نقلی حنظلة بن ابی سفیان را کشت.
🔹زید در سال هشتم قمری از سوی پیامبر اکرم فرماندهی سپاه سه هزار نفری اسلام را در جنگ موته برعهده داشت.
🔹پیامبر(ص) فرموده بود اگر زید کشته شد، جعفر بن ابی طالب(ع) پرچم را در دست گیرد و و اگر او نیز کشته شد عبدالله بن رواحه فرمانده باشد.
🔹زید در سال هشتم هجری در جنگ موته، همراه با جعفر بن ابی طالب و عبدالله بن رواحه شهید شد.
🔹پیامبر با شنیدن خبر مرگ او متأثر شد و برایش طلب مغفرت کرد.
🔹سن او را هنگام درگذشت ۵۵ و ۵۰ سال ذکر کردهاند.
🔹به گفته برخی منابع، جعفر بن ابی طالب، عبدالله بن رواحه و زید بن حارثه در یک قبر دفن شدهاند.
🔹قبور شهدای موته در کشور اردن فعلی واقع شده است.
📚منابع :
۱)احزاب، آیه ۳۷
۲)انساب الاشراف بلاذری، ج۱، ص۴۶۷
۳)اسدالغابه ابن اثیر، ج۲، صص۱۲۹-۱۲۳
۴)تاریخ طبری، ج۳، صص۱۶۹-۴۲۳
۵)سیره ابن هشام، ج۱، صص۲۴۸
۶)الاستیعاب ابن عبدالبر، ج۱، ص۹۳
@Tarikhislam
8.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ببینید
⭕️ نظر دکتر "حسن عباسی" درباره مستند "ناتمام"
💢 این مستند در معرفی "شهید هادی باغبانی" به عنوان چهرهای که در میدان جنگ با آرامش قلبی عمل میکند، موفق بود.
✅ @AmmarFest
6.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥بزودى برائت دكتر حسن عباسى با شكستن حلقه آمدنيوز و خائنين داخلى اثبات خواهد شد
#اندیشکده_یاسین
T.me/swo313
www.swo313.com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیلی ها از بین میروند
سخنان مسئول فنی پروژه آمدنیوز در مورد دستگیری روح الله زم ادمین آمد نیوز و از بین رفتن نفوذی های داخلی زم
آه مجری هم جالبه!
پ؛ ن؛ قبلا گفتیم مهم تر از زم نفوذی داخلی از سیاست مداران تا هنرامندن ...که با او در ارتباط بودن هستن
@AntiBBC
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اقای روحانی!یعنی مردم اینقدر بیشعور و نفهم هستن؟!از نظر شما؟
روحانی یجوری حرف از تعامل با جهان میزنه و میگه اگر در مسائل استراتژیک به نتیجه نرسیدیم باید از مردم همهپرسی کنیم. اینگار که این دولت فریبکار تو این شش سال هیج وقت پای میز مذاکره با اروپایی ها و امریکا ننشسته و برجامو تصویب نکرد!اینگار که همین دولت نبود با این شعار رای جمع کرد!
اقای روحانی! ولله مردم دیگه اینقدر نفهم نیستن! توهین به شعور مردم نکنید!شما در این شش سال همیشه با اروپایی ها و امریکا لبخند میزدید!چه کردید؟ هسته ای ما را بتن ریختید برای رفاه پس کو رفاه؟ برجام لعنتی چه شد؟ که باز میخواهید فریب بدید مردمو
اقای روحانی! در این 40 سال این شما بودید دعوا داشتید و به هر در میزدید شعارهای انقلاب را عوض کنید وگرنه انقلاب داشت مسیر خودشو میرفت با کسی هم دعوا نداشت راه همان راهیست که بخاطرش انقلاب شد...یعنی چه که راهمان را انتخاب کنیم؟!!!
پ؛ ن؛ هدف اصلی روحانی ازین حرفا درواقع مذاکره باز با امریکاست سر موشک! وگرنه روحانی با بقیه کشورا مذاکره داره پس چرا تعاملی در کار نیست؟!
@AntiBBC
▪️شوی مضحک ترکیه و آمریکا در مجادله شمال سوریه. آمریکا خارج میشود، ترکیه حمله میکند، آمریکا وارد میشود و توافق میکنند که حمله نظامی برای خروج غیرنظامیان از مناطق مرزی تعلیق شود. آمریکا و ترکیه جشن صلح برگزار میکنند. به همین سادگی احمقهای جهان خوشحال از این صلح و صفا میشوند!
💬 حسین کازرونی
@Fars_Plus