📍چرا سازمان سیا از یک ساواکی تاریخ مصرف گذشته رونمایی کرده است؟ /شکنجهگر مخوف دموکراسیخواه شد! + تصاویر
🔺نزدیک به دو ماه پس از شکست پروژه براندازی سایبری توسط شبکه محفلی سازمان سیا در چند محله اختلافات میان عناصر ضدانقلاب به بالاترین سطح خود رسیده است.
🔺در شرایطی که منافقین برای نشان دادن دست برتری خود بر سایر گروهکها برای لابی ضد ایرانی در آمریکا پولشویی میکند؛ سلطنتطلبان نیز برای انداختن سایه هژمونی خود طرح عجیب وکالت برای شاهزاده فراری را راه انداخته و شکاف میان ضدانقلاب را بهاندازه یک گسل فعال افزایش دادند، سطح درگیریها به حدی افزایش پیداکرده است که یکی از کارتلهای گانگستری منافقین در فرانسه برای عناصر سلطنتطلب اسلحه کشیده است!
💢ادامه #گزارش_مشرق را بخوانید:
👉 mshrgh.ir/1464315
6.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥آیا تا به حال دیدهاید آمریکاییها بابت اقدامات ضد ایرانیشان از ما عذرخواهی کنند؟
دکتر حمیدرضا مقصودی، اقتصاددان و تحلیلگر و مسائل اقتصادی:
🔹کسانی که به رابطه ایران و چین حمله میکنند، بدعهدیهای اروپا و آمریکا را با چین مقایسه کنند.
🔹چینیها بلافاصله بابت اظهاراتی که درباره جزایر سه گانه داشتند عذرخواهی کردند.
🔴 مقامهای اطلاعاتی آمریکا: ایران به رهبر دنیا در تولید پهپادهای ارزان و موثر تبدیل شده است
🔸 از زمانی که مقامهای آمریکایی ادعا میکردند پهپادهای ایران فوتوشاپ هستند زمان زیادی نمیگذرد، اما مقامهای اطلاعاتی آمریکا امروز سهشنبه در اظهارنظری متناقض گفتهاند ایران به رهبر دنیا در تولید پهپادهای ارزانقیمت و موثر تبدیل شده است.
سود ۱ میلیاردی وام مسکن ۴۸۰ میلیون تومانی
🔹هزینه دریافت وام مسکن ۴۸۰ میلیونی اوراق حق تقدم بانک مسکن به ۱۲۳ میلیون تومان و کل سود آن در بازپرداخت ۱۲ ساله به حدود یک میلیارد تومان افزایش یافته است.
🔹در واقع خروجی وام ۴۸۰ میلیون تومانی برای متقاضیان ۳۵۷ میلیون تومان است که باید به هزینه سرسامآور خرید این وام نرخ سود ۲۲.۵ درصدی را نیز اضافه کرد.
🔹کل بازپرداخت این وام ۴۸۰ میلیون تومانی حدود یک میلیارد و ۳۹۲ میلیون تومان است. میزان اقساط ماهانه این وام حدود ۹ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان است.
🔹با توجه به اینکه متوسط قیمت مسکن به ۵۵ میلیون تومان افزایش یافته، با وام ۴۸۰ میلیون تومانی مسکن با کسر هزینه خرید اوراق حق تقدم میتوان حدود ۶.۵ مترمربع مسکن خریداری کرد.
22.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اثرات سدسازی ترکیه بر زلزله بزرگ اخیر
تقریباً کارشناسان همگی به صورت مقدماتی بر این باور هستند که سدسازیهای دو دهه اخیر ترکیه در گستردگی و قدرت زلزله اخیر نقشآفرین بوده اما برای رسیدن به نتایج نهایی، نیاز به تحقیق بیشتر هست. رئیس مرکز پیشبینی زلزله کشور هم بر این نکته تاکید دارد که ساخت سد آتاتورک در حریم گسل بزرگ آناتولی نمیتواند بدون تاثیر باشد و حتماً اثراتی بر گسل داشته است.
در حالی که آقای زارع تاکید بر سد آتاتورک میکند و فاصله 50 کیلومتری آن را مورد اشاره قرار میدهد باید دو نکته مهم را که او نیز به آن پرداخت بیان کنیم: نخست آنکه در منطقهای که زلزله زد دستکم 15 سد بزرگ وجود دارند و نکته بعد هم اینکه در زمینشناسی 50 کیلومتر عددی به شمار نمیرود. سه دهه پس از آبگیری سد آتاتورک در حالی 48 میلیارد متر مکعب آب فعلا ذخیره دارد، میلیاردها متر مکعب آب را هم به لایههای مختلف زمین تزریق کرده که کسی آنها را به حساب نمیآورد.
@syriankhabar
8.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸برپایی بیمارستان سیار ارتش ایران در مناطق زلزله زده ترکیه
🔹بیمارستان سیار ۵۰ تختخوابی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در شهر زلزله زده آدیامان ترکیه راه اندازی شد.
انالله و انا الیه راجعون
متن این یادداشت را با آیه استرجاع شروع کردم چون امروز که مصوبه مولد سازی داراییهای دولت را بررسی کردم متوجه شدم که طبق ماده ۳ این مصوبه (که به شرح زیر است) در کمال تاسف بایستی فاتحه شهر و شهرسازی در این مملکت را بخوانیم:
۳- کمیسیون ماده ۵ قانون تاسیس شورای عالی شهرسازی و معماری ایران و شورای عالی شهرسازی و معماری ایران هریک مکلف هستند ظرف مدت حداکثر یک ماه نسبت به درخواست تغییر کاربری اموال (املاک) مازاد ارسالی توسط وزارت امور اقتصادی و دارایی اعلام نظر قطعی نمایند. در صورت مخالفت یا عدم اظهارنظر شورای عالی، مرجع صدور پروانه ساخت، مکلف است با درخواست وزارت امور اقتصادی و دارایی، نسبت به صدور پروانه احداث بنا، مطابق با ضابطه عام ساخت (سطح اشتغال، تراکم، تعداد طبقات و کاربرد بنا) پهنه وقوع، با حفظ کاربری زمین اقدام نماید.
عجیب آنکه شورای عالی شهرسازی که در این بند مسئول اظهار نظر معرفی شده، رئیسش وزیر راه و شهرسازی است که خودش یکی از اعضای کمیته هفت نفره مولدسازی است و با این حساب، مرجع پیشنهاد مولدسازی و مرجع تصویب، هر دو یکی است! احیانا عزیزانی که این مصوبه را تصویب کردند احساس نکردهاند که چنین مصوبهای، مصداق بارز تعارض منافع است؟!
با این بند، باید منتظر هر نوع فاجعهای از تراکم فروشی، کاربری فروشی و شهر فروشی در شهرها و کلانشهرهایمان باشیم. جالب آن است که برای محکم کاری، بند ششم این مصوبه را هم به شرح زیر تصویب کرده اند:
۶- قوانین و مقررات مغایر با این مصوبه به مدت دو سال موقوف الاجرا خواهد بود!
تاریخ در مورد ما با چنین مصوبات مشعشعی چه قضاوتی خواهد کرد؟!
از همه دلسوزان، علما، اساتید، نمایندگان مجلس و هر عزیزی که دلش برای ایران اسلامی میتپد استدعا دارم با روشنگری در این خصوص جلوی تحقق این فاجعه را بگیرند.
@baladetayyeb
🔺زیباکلام گفته: شرعا حاضر نیستم عوارضی که به عنوان شهروند میدهم خرجِ تبلیغات حکومتی شود
فارغ از پاسخِ این رفیقمان ، اول "شرعا حاضر نیستم" نه ! شرعا راضی نیستم !
دوما: من به عنوان یک ایرانی شرعا راضی نیستم پول حکومتی که تو راضی نیستی با عوارضت تبلیغاتش را در شهر بکنند در قالب استاد دانشگاه به تویی داده بشود که شرعا تمام وجودت را وقفِ تبلیغ بریتانیای صغیر کرده ای ...
پرچم بالاست🇮🇷✌️
@mrtahlilgar
🔺یادمان نمیرود این چین بود که بر خلاف تحریم های آمریکا با ما معامله کرد، واکسن داد، تجهیزات پزشکیِ ساخت واکسن داد، هزاران سال بدون تخاصم با ایران تجارت و دوست است.
🔹چین در تاریخ هزاران ساله خود هیچگاه کشور استعمارگری نبوده بلکه سالها مورد حمله مغولها و ژاپنیها قرار گرفته.
🔸ترس مخالفان رابطه دوکشور استعمار شدن توسط چین نیست بلکه علاقه وافر به برده چشم رنگیهای مو بور شدن است.
✍مکشوفات
🔴 تکرار تاریخ #ارز_پاشی، از آن دولت تا این دولت!
🔻اگر مباحث مباحث ایام #حذف_ارز_ترجیحی را به یاد بیارید، یکی از ادلهای که ارائه میشد که ارز ترجیحی باید حذف شود، مسئله رانت حاصل از توزیع ۲۰۰ هزار میلیارد تومان ارز طی یک هفته یا یک ماه، توسط دولت روحانی بود. مسئولین کشور مدعی اند قریب ۲۰۰ همت از ذخایر ارزی کشور بدستور روحانی و اسحاق جهانگیری، طی یک هفته یا یک ماه در بازار توزیع شد و رانت بزرگی برای سرمایهداران ایجاد کرد.
🔹اگرچه این قضیه را برخی مسئولین و نمایندگان مجلس مطرح کردند و همه ما فعالان رسانهای کشور هم نسبت به آن انتقاد کردیم و دوستان اصولگرای ما هم دولت سابق را بسیار نواختند، هیچوقت در دادگاه اثبات نشد. اگر هم اثبات شد عاملین آن دستور(روحانی، جهانگیری و شمخانی) محاکمه نشدند و حکم محکومیت ولیالله سیف رئیس بانک مرکزی وقت و احمد عراقچی معاون ارزی بانک مرکزی با درخواست داود دانش جعفری عضو مجمع تشخیص مصلحت از رهبر انقلاب و پاراف رهبری، نقض شد و قرار شد پرونده آنها از اول مجدد بررسی شود و تا این لحظه هیچ خبری نیست، که نیست!
🔸سوال و ابهامی که برای ما مردم پیش میآید؛ آیا ۲۰۰ همت ارزپاشی چیز کمی است؟ آیا بخشی از این مبلغ، قاچاق شد و رانت ایجاد کرد یا نه؟ اگر رانت توزیع شده چرا دستور دهندگان محاکمه نشدند و مجریان هم حکمشان نقض شد؟! مردم باید به چه کسی اطمینان کنند؟
بگذریم...
🔻حالا، جناب فرزین رئیس کل بانک مرکزی گفتهاند در ۴۰ روز اخیر ۶.۵ میلیارد دلار ارز ۲۸.۵۰۰ تومانی به بازار عرضه شده است.
🔹به عبارتی: طی ۴۰ روز بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان و یا روزانه بیش از ۲.۵ همت رانت به #بازار عرضه شده است. این در حالی است که مردم تاثیری از این مبلغ کلان نمیبینند و همه کالاهای اساسی را با نرخ ارز آزاد دارند تهیه میکنند!
🔸تفاوت این رانت با آن رانت در چیست؟! آنان بد بودند و ما خوبیم؟!
🔻از اول هم گفتیم: تنها راه مدیریت صحیح و نظارت دقیق و شفاف بر توزیع ارز ترجیحی بود که تخلف و فسادی صورت نگیرد. حذف آن فقط به مردم آسیب رسانده.
✅ #داود_مدرسی_یان
+۱۸
آنقدر مرا با شلاق زدند که ناخنهای پایم از جا پریدند و افتادند و ناخنهای دستم نیز کنده شدند. در همان حال که خونین و مالین روی زمین افتاده بودم، به زور آب به دهانم ریختند؛ من هم تف کردم توی صورتشان. دست بردار که نبودند. جریتر شدند و به زور کمی دانه برنج به دهانم ریختند تا به خیال خودشان روزه مرا باطل کنند. برای اینکه خوشحال نشوند گفتم؛ باز من روزهام، هرکاری کنید، حتی اگر در دهانم ادرار کنید، بازهم روزهام باطل نمیشود، چون به زور است.
...مرا بردند و بعد از کتک مفصلی از مچ، پاهایم را بستند و وارونه آویزان کردند. بعد از دقایقی آمدند و مرا به روی زمین انداختند. بعد مجبورم کردند که روی چهارپایهای بایستم و دستهایم را از طرفین به میخ طویلهای بر دیوار بستند و بعد چهارپایه را از زیر پاهایم کشیدند و مصلوبم کردند. تمام وزنم را کتف و مچ دستهایم تحمل میکرد. دستبند لحظه به لحظه بیشتر در مچ دستم فرو میرفت. خون به دستم نمیرسید. پنجههایم بیحس شده بودند. به همین اکتفا نکردند و شروع کردند به شلاق زدن به کف پا و روی پایم...
آن شب من لخت و عور بودم. شمعی روشن کردند. پارافین ذوب شده چکه چکه روی بدنم میریخت و میسوزاند و پوست را سوراخ میکرد. گاهی هم شعله آن را بین بیضهها میگرفتند و موها را آتش میزدند. با فندک روشن هم موهای بدنم و ریشم را میسوزاندند. از سوزش درد به خود میپیچیدم. با ناخن گیر یکی یکی موها را میکندند و هی تکرار میکردند: امشب، شب آخر است. یک کمدی تراژیک تمام به اجرا گذاشته بودند. پنبه آغشته به الکل را به دور انگشت شست پا میبستند و بعد آن را آتش میزدند. این پنبه شاید دو دقیقه دور انگشتم میسوخت. یا پنبه فتیله شده را درون نافم میگذاشتند و آتش میزدند. گاهی خاکستر سیگار را روی بدنم میریختند.
کاری از دستم برنمیآمد جز داد زدن. از اعماق وجود فریاد میزدم... مرا لخت آویزان میکردند و گاهی بر آلت تناسلیام شلاق میزدند که بر اثر همین ضربات باد کرده بود...
تا ساعت دو نیمه شب مرا به هرشکلی که میتوانستند اذیت و شکنجه کردند. وقتی دیدند جواب نمیگیرند به زیر آپولو بردند. همه بازجویان از اتاق خارج شدند. آپولو صندلی دسته داری بود که کف آن بیش از حد پهن بود. وقتی روی آن نشستم، پاهایم از ساق بیرون از صندلی میماند. دستها را از مچ با مچبند قالبی به روی دسته صندلی پیچ و مهره و سفت کردند. وقتی که پیچها را سفت میکردند قالبها بر مچ و ساق پاهایم فرو میرفت و به اعصاب فشار میآورد. فشار بر دست چنان بود که هر لحظه فکر میکردم خون از محل ناخنهای دستم بیرون خواهد جهید. درد این لحظات به واقع خیلی بدتر و شدیدتر از درد شلاق بود. دست بیشتر و بیشتر پرس میشد و تمام اعصابم از توک پا تا فرق سرم تیر میکشید. به دست راست کمتر فشار میآوردند، زیرا بعد از پرس دست باد میکرد و دیگر نمیشد با آن اعتراف نوشت.
بعد از مهار شدن دستها و پاها، کلاه کاسکت مخروطی شکل را که از بالا آویزان بود بر سرم گذاشتند که تا زیر گلو میآمد. آن گاه به کف پاهایم شلاق زدند. وقتی از شدت درد فریاد میکشیدم، صدا در کلاه کاسکت میپیچید و گوشم را کر میکرد، نه میشد فریاد کشید و نعره زد و نه میشد درد ناشی از شلاق را تحمل کرد. هیچ منفذ و راه در رویی برای خروج صدا از کلاه کاسکت نبود و صدا در همان کلاه دفن میشد. گاهی شلاق را به کلاه میزدند، دنگ و دنگ صدا میکرد و سرم دوران مییافت و دچار گیجی و سردرد میشدم. عذاب آپولو واقعی و خرد کننده بود. پیچها را دائم شل و سفت میکردند...
کار آن شب بازجویان خیلی طولانی شد. بعد از شلاق و آپولو مرا از اتاق حسینی بیرون بردند و دور دایره گرداندند تا پاهایم تاول نزند و باد نکند. بعد آویزانم کردند… مرا به اتاق شماره ۲۲ بردند. این اتاق شیب کمی داشت و کف آن خیس بود. مرا که لخت مادرزاد بودم کف اتاق نشاندند و گفتند بنویس. من دو زانو نشستم و با یک دستم ستر عورت میکردم و با دست دیگرم خودکار را گرفته بودم. از زور سرما دندانهایم به هم میسایید. از دماغ و دهانم بخار بلند میشد. دست و بدنم میلرزید. نمیتوانستم چیزی بنویسم. سرما در بدنم رسوخ کرده و به مغز استخوانم رسیده بود...
بخشی از کتاب خاطرات عزت شاهی (فصل شبهای کمیته مشترک یا همان موزه عبرت)
#پرویز_ثابتی
#زن_زندگی_آزادی