#در_محضر_بزرگان
آیتالله بهجت رحمت الله علیه:
شُکر، معنای وسیعی دارد و منظور از آن طاعت خداست. فقط «اَلْحَمْدُلله» زبانی نیست؛ هرچند آن هم یکی از مراتب شکر است...
سپاسگزاری از نعمت بهمعنای #طاعت خداست که موجب افزایش نعمت میشود. کفران نعمت هم بهمعنای عصیان الهی و موجب عذاب از ناحیه اوست.
📚 در محضر بهجت، جلد ۱، صفحه ۳۵۸
@valiyeasreejvarkola
💠گزارشی کاملا واقعی و مستند از لحظات مرگ
🌷این گزارش رو حضرت علی علیه السلام از لحظاتی که جان انسان می خواهد از بدنش جدا شود ارائه کرده،
👈اگه می خواهید بدونید آخرین لحظات چه اتفاقاتی براتون میافته این گزارش رو بخونید:
🔻با ورود مرگ، اعضاء و جوارح شان سست شده و رنگ صورت و بدن آنها تغيير می کند.
🔻آنگاه مرگ لحظه به لحظه شروع می کند به زياد شدن و پيكر آنها را فرا می گیرد،
🔻تا اینکه زبان از كار می افتد ولی هنوز چشم و گوش از كار نيفتاده است،
🔻با ديدگانش می بيند و با گوش هايش می شنود، عقلش نيز تمام و صحيح است و ادراكاتش بجا و به موقع است.
🔻مرگ كمكم پيشتر می آيد تا جایی كه بر گوش او هم غلبه مي كند و گوشش به پيروی از زبانش كه قدرت خود را از دست داده بود، از قدرت می افتد و شنوائی خود را از دست مي دهد.
🔻و در اينحال در ميان اهل خود كه اطراف او گرد آمدهاند، بطوری است كه نه با زبان می تواند سخنی بگويد و نه با گوش سخنی بشنود؛
🔻ولی با چشمش كه هنوز از كار نيفتاده است دائماً در چهرۀ اطرافيان خود نگاه مي كند و پيوسته ديدگان خود را به اينطرف و آنطرف مي گرداند؛
🔻و آنچه را كه آنها می گويند، حركت زبان های آنها را با چشم می بيند ولی برگشت صدای آنها را با گوش نمی شنود.
🔻و مرگ پيوسته قدم جلوتر می گذارد و با او چسبندگی بيشتری پيدا می كند،
🔻تا آنكه چشم او نيز بدنبال گوشش بسته می شود،
🔻و جانش از كالبدش بيرون مي رود،
🔻و بصورت مرداری در بين اهل خود در می آيد.
📛بطوريكه تمام اهل و نزديكان او از او به وحشت می افتند و از كنار او دور می شوند؛ و آن مردۀ مسكين نيز نمی تواند با گريۀ خود به گريۀ آنان كمك دهد، و سخن آنان را كه در سوگ او به ناله و فغان سخنانی را به او خطاب می نمايد پاسخ گويد.
🔘سپس جنازۀ او را بر مي دارند بسوی گوری كه برای او کندهاند، و او را در ميان زمين به عملش می سپارند و از او دور می شوند و از زيارت و ديدار او منقطع مي گردند،
📕نهج البلاغه خطبه ۱۰۷
@valiyeasreejvarkola
#هر_روز_یک_احکام_شرعی
💬پرسش :
لمس اسم حضرت زهرا(عليهاالسلام) بدون وضو، چه حکمی داره؟
✳پاسخ :
🔹مقام معظم رهبری:
تنها چیزی که بدون وضو نباید لمس کرد، آیات قرآنه. پس لمس اسم خدا و اهلبیت(علیهمالسلام) بدون وضو، اشکال نداره.
🔹 آيات عظام امام، بهجت، صافى و مکارم:
بنابر احتياط واجب، حرامه که اسم چهارده معصوم(علیهمالسلام) رو بدون وضو لمس كنیم.
🔹 آيات عظام نوری، تبريزى، سيستانى، زنجانی، فاضل و وحيد:
مستحبه که اسم این حضرت والامقام رو بدون وضو لمس نكنیم؛ اما حرام نیست.
⭕️ نکته:
لمس اسم حضرت زهرا(علیهاالسلام) در ایام عادت ماهیانه هم دقیقاً همین حکم رو داره.
📚توضيحالمسائل مراجع، م۳۱۹؛ بخش وضو.
@valiyeasreejvarkola
#کلام_معصوم
امام هادی علی النقی علیه السلام :
به جای حسرت و اندوه برای عدم موفقیتهای گذشته، با گرفتن تصمیم و اراده قوی جبران کن.
📚 میزان الحکمة، جلد.7، صفحه 454
@valiyeasreejvarkola
#هر_شب_یک_داستان_آموزنده
** نجات عشق **
روزی خبر رسید که به زودی جزیره به زیر آب خواهد رفت. همه ساکنین جزیره قایق های شان را آماده و جزیره را ترک کردند. اما #عشـــق می خواست تا آخرین لحظه بماند، چون او عاشق جزیره بود.
وقتی جزیره به زیر آب فرو می رفت، عشق از #ثروت که با قایقی باشکوه جزیره را ترک می کرد کمک خواست و به او گفت:« آیا می توانم با تو همسفر شوم؟»
ثروت گفت:« نه، من مقدار زیادی طلا و نقره داخل قایقم هست و دیگر جایی برای تو وجود ندارد.»
پس عشق از #غرور که با یک کرجی زیبا راهی مکان امنی بود، کمک خواست.
غرور گفت:« نه، نمی توانم تو را با خود ببرم چون تمام بدنت خیس و کثیف شده و قایق زیبای مرا کثیف خواهی کرد.»
#غم در نزدیکی عشق بود. پس عشق به او گفت:« اجازه بده تا من باتو بیایم.»
غم با صدای حزن آلود گفت:« آه، عشق، من خیلی ناراحتم و احتیاج دارم تا تنها باشم.»
عشق این بار سراغ #شادی رفت و او را صدا زد. اما او آنقدر غرق شادی و هیجان بود که حتی صدای عشق را هم نشنید.
آب هر لحظه بالا و بالاتر می آمد و عشق دیگر ناامید شده بود که ناگهان صدایی سالخورده گفت:« بیا عشق، من تو را خواهم برد.»
عشق آن قدر خوشحال شده بود که حتی فراموش کرد نام پیرمرد را بپرسد و سریع خود را داخل قایق انداخت و جزیره را ترک کرد. وقتی به خشکی رسیدند، پیرمرد به راه خود رفت و عشق تازه متوجه شد کسی که جانش را نجات داده بود، چقدر بر گردنش حق دارد.
عشق نزد #علم که مشغول حل مساله ای روی شن های ساحل بود، رفت و از او پرسید: « آن پیرمرد که بود؟»
علم پاسخ داد: « #زمان»
عشق با تعجب گفت:« زمان؟! اما او چرا به من کمک کرد؟»
علم لبخندی خردمندانه زد و گفت:
« زیرا تنها زمان قادر به درک عظمت عشق است.»
@valiyeasreejvarkola
🌺 سلام.صبح یکشنبه شما بخیر
🌴پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم :
زمانی بر مردم می آید که #ماندن بر #دین مانند نگه داشتن #گلوله_آتش در دست است.
📚مستدرک الوسائل، جلد ۱۲، صفحه ۳۳۰، حدیث ۱۴۲۱۵
@valiyeasreejvarkola
7.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#در_محضر_بزرگان
شهید محراب آیتالله دستغیب رضوانالله تعالی علیه:
✅ شرح موضوع در کلیپ 👆
@valiyeasreejvarkola
🇮🇷🌹 سی و ششمین #سالروز_شهادت پاسدار رشید اسلام، #بسیجی_شهید_رجب_حسنی_اندواری گرامی باد.
✅ تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۴
🌴محل شهادت: شلمچه
🌹یاد شهدا را زنده نگه داریم با ذکر جمیل #صلوات
@valiyeasreejvarkola
#سخن_نیکو
کشنده ترین نیش، مال مار و عقرب نیست
بلکه نیش زبانی هست که مستقیم قلب را می زنـد, و اعصاب و سرنوشت انسان را دگرگون مےکند..
«مواظب گفته های مان
در زندگے باشیم»
@valiyeasreejvarkola
#هر_روز_یک_احکام_شرعی
💬پرسش :
اگر فردی هیچ نوع آهنگی برای او ایجاد تحریک نکند، حکم گوش دادن او به این آهنگ ها چیست؟
✅پاسخ:
🔹ملاک در حرمت موسیقی مطرب بودن یا نبودن آن است عرفاً، خواه شخص تحریک بشود یا نشود.
📚امام خامنهای/احکام روابط/سوال ٣٠٣
@valiyeasreejvarkola
#کلام_معصوم
امام هادی علی النقی علیه السلام :
جدال و نزاع، دوستان قدیمی را از یکدیگر جدا نموده و اعتماد و اطمینان را از بین میبرد تنها چیزی که در آن است غلبه بر دیگری است و آن هم سبب جدایی است .
📚 میزان الحکمة ، ج 5، صفحه 308
@valiyeasreejvarkola
#هر_شب_یک_داستان_آموزنده
**مردم هر چه می خواهند، بگویند**
در يكى از روزها، عدّهاى از دوستان امام رضا عليهالسلام در منزل آن حضرت گرد يكديگر جمع شده بودند و يونس بن عبدالرّحمن نيز كه از افراد مورد اعتماد حضرت و از شخصيّتهاى ارزنده بود، در جمع آنان حضور داشت .
هنگامى كه آنان مشغول صحبت و مذاكره بودند، ناگهان گروهى از اهالى بصره اجازه ورود خواستند.
امام به يونس فرمود: داخل فلان اتاق برو و مواظب باش هيچگونه عكسالعملى از خود نشان ندهى؛ مگر آن كه به تو اجازه داده شود.
آنگاه اجازه فرمود و اهالى بصره وارد شدند و بر عليه يونس، به سخن چينى و ناسزاگویى آغاز كردند.
و در اين بين امام رضا عليهالسلام سر مبارک خود را پایين انداخته و هيچ سخنى نمىفرمودند؛ تا آنها بلند شدند و از نزد حضرت خداحافظی کردند و رفتند.
بعد از آن، حضرت اجازه فرمود تا يونس از اتاق بيرون آيد.
يونس با حالتى غمگين و چشمى گريان وارد شد و حضرت را مخاطب قرار داد و اظهار داشت :
ياابن رسول اللّه ! من فدايت گردم، با چنين افرادى من معاشرت دارم! در حالى كه نمی دانستم درباره من چنين خواهند گفت؛ و چنين نسبت هایی را به من مىدهند.
امام رضا عليه السلام با ملاطفت، يونس بن عبدالرّحمان را مورد خطاب قرار داد و فرمود:
اى يونس! غمگين مباش، مردم هر چه مىخواهند بگويند، اينگونه مسائل و صحبت ها اهميّتى ندارد، زمانى كه امام تو، از تو راضى و خشنود باشد هيچ جاى نگرانى و ناراحتى وجود ندارد.
اى يونس! سعى كن، هميشه با مردم به مقدار كمال و معرفت آنها سخن بگویى و معارف الهى را براى آنها بيان نمایی. و از طرح و بيان آن مطالب و مسائلى كه نمیفهمند و درك نمىكنند، خوددارى كنی.
اى يونس! هنگامى كه تو دُرّ گرانبهایی را در دست خويش دارى و مردم بگويند كه سنگ يا كلوخى در دست تو است؛ و يا آن كه سنگى در دست تو باشد و مردم بگويند كه درّ گرانبهایی در دست دارى، چنين گفتارى چه تاثيرى در اعتقادات و افكار تو خواهد داشت ؟ ( آیا آن سنگ و دُر تغییر ماهیت میدهند؟)
و آيا از چنين افكار و گفتار مردم ، سود و يا زيانى بر تو وارد مى شود؟!
يونس با فرمايشات حضرت آرامش يافت و اظهار داشت : خير، سخنان ايشان هيچ اهميّتى برايم ندارد.
امام رضا عليه السلام مجدّداً او را مخاطب قرار داد و فرمود:
اى يونس، بنابراين چنانچه راه صحيح را شناخته ، همچنين حقيقت را درک كرده باشى و امامت از تو راضى باشد، نبايد افكار و گفتار مردم در روحيّه ، اعتقادات و افكار تو كمترين تاثيرى داشته باشد؛ مردم هر چه مىخواهند، بگويند.
.
📚(بحارالا نوار: ج۲ص۶۵ح۵، به نقل از كتاب رجال كشّى شیخ طوسی).
@valiyeasreejvarkola