🌺 سلام.صبح روز پنجشنبه شما بخیر
🌴امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام:
#آفت سخاوت، #منت_گذاری است.
📚غررالحکم، صفحه ۲۷۸
@valiyeasreejvarkola
#در_محضر_بزرگان
علامه محمد تقی جعفری رحمت الله علیه:
می خواهید بدانید انسان چقدر #ارزش دارد ببینیدبه چه چیزی علاقه دارد وعشق می ورزد،کسی که عشقش ماشینش است،ارزشش به همان میزان است اما کسی که عشقش خداست،ارزشش اندازه خداست.
@valiyeasreejvarkola
🌺 آمد به جهان فخرِبشر،احمدِمُختار
🌺 هم جعفرصادق که امام دل و جان است
💐 میــــــلاد با سعادت دو نـور الهــی، پیامبر رحمت و خاتمـ الانبیا حضـــرت محمـد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم و رئیس مـذهب شیعـه امامـ جعفرصادق علیه السلامـ بر همه محبان آن بزرگواران مبارکبــــاد
@valiyeasreejvarkola
🌺 سلام.صبح روز آدینه شما بخیر
🌴امام جعفر صادق علیه السلام:
سنگ های زیربنای #اسلام سه چیز است:
#نماز #زکات و #ولایت که هیچ یک از آنها بدون دیگری درست نمی شود.
📚کافی، جلد ۲، صفحه ۱۸
@valiyeasreejvarkola
🌺 سلام.صبح اولین روز هفته شما بخیر
🌴امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام:
در #نعمتی که برای تو پدید آورده، یا #گناهی که از تو فرو پوشانده ، یا #بلایی که از تو دور ساخته، چشم بر هم زدنی از #لطف او بی بهره نبوده ای!
📚نهجالبلاغه، فرازی از خطبه ۲۲۳
@valiyeasreejvarkola
#حکایت_قابل_تامل
🔴بزرگ باش و بزرگی کن
✍پسربچه فقیری وارد کافیشاپ شد و پشت میز نشست. خدمتکار برای سفارشگرفتن به سراغش رفت.
پسر پرسید:
بستنی شکلاتی چند است؟
خدمتکار گفت:50 سنت.
پسرک پول خردهایش را شمرد. بعد پرسید:
بستنی معمولی چند است؟
خدمتکار با توجه به اینکه تمام میزها پر شده بود و عدهای نیز بیرون کافیشاپ منتظر بودند با بیحوصلگی گفت: 35 سنت.
پسر گفت:
برای من بستنی معمولی بیاورید.
خدمتکار بیحوصله یک بستنی از تهماندههای بستنیهای دیگران آورد و صورتحساب را به پسرک داد و رفت.
پسر بستنی را تمام کرد. صورتحساب را برداشت و پولش را به صندوق پرداخت کرد و رفت.
هنگامی که خدمتکار برای تمیزکردن میز رفت، گریهاش گرفت. پسربچه روی میز کنار بشقاب خالی 15 سنت انعام گذاشته بود. در صورتی که میتوانست بستنی شکلاتی بخرد.
بعضی بزرگ زاده میشوند،
برخی بزرگی را بهدست میآورند،
و بعضی بزرگی را بدون اینکه بخواهند با خود دارند.
@valiyeasreejvarkola
#کلام_معصوم
امام صادق عليه السّلام :
كسي كه دوست دارد خداي متعال سختي هاي مرگ را بر او آسان سازد، نسبت به خويشان (و نزديكان) و پدر و مادرش نيكوكار باشد؛ اگر چنين بود، خداي متعال سختي هاي مرگ را بر او آسان مي كند و فقر (نيز) هرگز او را گرفتار نخواهد كرد.
📚سفينة البحار، جلد ۲، صفحه ۵۵۳
@valiyeasreejvarkola
#هر_شب_یک_داستان_آموزنده
**دو برادر و مرد نجار**
سالها دو برادر با هم در مزرعه ای که از پدرشان به ارث رسیده بود زندگی می کردند. یک روز به خاطر سوء تفاهمی کوچک ، با هم جرو بحث کردند . پس از چند هفته سکوت ،اختلاف آنها زیاد شد و از هم جدا شدند .
یک روز صبح ، درِِ خانۀ برادر بزرگتر به صدا در آمد . وقتی در را باز کرد ، مرد نجاری را دید .نجار گفت : من چند روزی است که دنبال کار می گردم . فکر کردم شاید شما کمی خرده کاری در خانه یا مزرعه داشته باشید . آیا امکان دارد که کمک تان کنم ؟
برادر بزرگتر جواب داد :بله ، اتفاقاً من یک مقدار کار دارم . به آن نهر ، در وسط مزرعه نگاه کن ؛ آن همسایه در حقیقت برادر کوچکتر من است . او هفتۀ گذشته چند نفر را استخدام کرد تا وسط مزرعه را کندند و این نهر آب ، بین مزرعۀ ما افتاد . او حتماً این کار را به خاطر کینه ای که از من به دل دارد ،انجام داد ؛ سپس به انبار مزرعه اشاره کرد و گفت : در انبار مقداری الوار دارم . از تو می خواهم تا بین مزرعۀ من و برادرم حصار بکشی تا دیگر او را نبینم .
نجار پذیرفت و شروع کرد به اندازه گیری و ارّه کردن الوارها . برادر بزرگتر به نجار گفت : من برای خرید به شهر می روم ؛ اگر وسیله ای نیاز داری ، بگو تا برایت بخرم .
نجار در حالی که به شدت مشغول کار بود ، جواب داد : نه ، چیزی لازم ندارم .
هنگام غروب ، وقتی کشاورز به مزرعه بر گشت ، چشمانش از تعجب گرد شد ! نه تنها حصاری در کار نبود ، بلکه نجار پلی روی نهر ساخته بود.
کشاورز با عصبانیت رو به نجار کرد و گفت: مگر من به تو نگفته بودم برایم حصار بسازی ؟
در همین لحظه ، برادر کوچکتر از راه رسید و با دیدن پل فکر کرد که برادرش دستور ساخت آن را داده . از روی پل عبور کرد و برادر بزرگترش را در آغوش گرفت و از او برای کندن نهر معذرت خواست .
وقتی برادر بزرگتر برگشت ، نجار را دید که جعبۀ ابزارش را روی دوشش گذاشته و در حال رفتن است.
کشاورز نزد او رفت و بعد از تشکر ، از او خواست تا چند روزی مهمان او و برادرش باشد .
نجار گفت : دوست دارم بمانم ، ولی پل های زیادی هست که باید بسازم …
نتیجه:
بیایید تلاش کنیم تا ما هم ، پلی میان انسانها بسازیم .
دنیا افراد موفق را تحسین می کند ،
@valiyeasreejvarkola
✅پرسش:
در بیان قرآن چند نوع حجاب داریم ؟
✍️پاسخ : قرآن سه نوع حجاب را برای انسان لازم می داند:
1️⃣حجاب پوششی
تأکید قرآن برای این نوع از حجاب پوشش بلند است. به طوری که کاملا بدن را بپوشاند.
2️⃣حجاب گفتاری
حجاب گفتاری نوعی از حجاب است که انسان در برخورد با نامحرمان باید رعایت کند. این نوع از حجاب در بیان و ادای کلام است .
3️⃣ حجاب رفتاری
به بیان شهید مطهری رفتارهای انسان زبان دارند و انسان باید به شکلی رفتار کند که گویای عمل بد نباشد. گاهی انجام رفتاری محرک تبعاتی به دنبال دارد که از نگاه خداوند حکم گناه و اشتباه را دارد. خودنمایی کردن نوعی از رفتار است که خوشایند نیست و نباید وجود داشته باشد. نماز یکی از جلوه های رفتار نیک در انسان است که خضوع و خشوع او را می رساند. نماز ارزش است و نمازگزار در نزد خداوند محترم است.
🌐مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
@valiyeasreejvarkola
🌺 سلام.صبح روز یکشنبه شما بخیر
🌴 امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام:
راه #حق و #درست با هیچ چیز مثل #مشورت کردن به دست نمیآید.
@valiyeasreejvarkola
🌺 سلام.صبح روز دوشنبه شما بخیر
🌴امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام:
#زبان تو، از تو همان می خواهد که بدان #عادتش داده ای و #نفست ازتو همان تقاضا می کند که بدان #خو گرفته ای.
📚غررالحکم، حدیث ۷۶۳۴
@valiyeasreejvarkola