️ #کلام_شهید
سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی:
🔹انسان یکی از سه زوایای غیرت را باید داشته باشد؛ یا غیرت دینی، یا غیرت انسانی، یا غیرت ملی. نمیشود کسی نام انسان برخود بگذارد فاقد این سه عنصر باشد.
⚘یاد شهدا را زنده نگه داریم با ذکر جمیل #صلوات
@valiyeasreejvarkola
💬سوال:
حکم #بازاریابی شبکه ای
✅ پاسخ:
🔹 آیت الله خامنه ای:
بازاريابى شبكهاى صورت شرعی ندارد و اين قبيل موارد بايد بر اساس قوانين مصوّب مجلس شورای اسلامی و مورد تأييد شورای محترم نگهبان باشد و در صورت نبود قانون هم لازم است از طريق مجاری قانونی اقدام شود.
🔹 آیت الله مکارم شیرازی:
تنها در صورتي که بازاريابي به صورت شبکه اي و زير مجموعه اي نباشد و سود حاصله فقط به بازارياب اول تعلق گيرد اشکالي ندارد و غير آن، اشکال دارد. البته ممکن است در طرح هاي جديد، بعضي از اشکالات اين کار برطرف شده باشد ولي هنوز اشکال اصلي که استفاده بازارياب هاي بالواسطه مي باشد و نوعي اکل مال به باطل است وجود دارد.
🔹 آیت الله سیستانی:
جایز نیست.
🔹 آیت الله فاضل:
اگر شرکت های هرمی باشد و به صورت زیر شاخه فعالیت کنند؛ واز افراد برای عضو شدن پول بگیرند فعالیت دراین شرکت ها حرام است.
@valiyeasreejvarkola
#کلام_معصوم
امام صادق علیه السلام:
هر کس از شما که در حال انتظار ظهور حضرت مهدی(ع) از دنیا برود همچون کسی است که در خیمه و معیت آن حضرت در حال جهاد به سر میبرد .
📙بحارالانوار ، جلد ٥٢ ، صفحه ١٢٦
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@valiyeasreejvarkola
#هر_شب_یک_داستان_آموزنده
** تــرس از خـــدا **
مردى با خانواده خود سوار كشتى شد و در دریا به حركت درآمد، كشتى شكست و از سرنشینان آن جز همسر آن مرد كسى نجات نیافت.
زن بر تخته پارهاى قرار گرفت و موج دریا
او را به یكى از جزیرههاى میان آب برد.
در آن جزیره مرد راهزنى زندگى مىكرد كه هر عمل حرامى را مرتكب شده بود و به هر فعل قبیحى دامن آلوده داشت
ناگهان آن زن را بالاى سر خود دید
به او گفت: آدمیزادى یا پرى؟
زن گفت: آدمم
دیگر سخنى نگفت برخاست و قصد كرد
ڪه عمل حرامے را با زن انجام دهد!
زن به خود لرزید
راهزن سبب را پرسید
زن با دست اشاره كرد از خدا مىترسم
راهزن گفت:
تاكنون چنین عملى مرتكب شدهاى؟
زن پاسخ داد به عزّتش سوگند نه
مرد راهزن گفت:
با اینكه تو مرتكب چنین خلافى نشدهاى
از خدا مىترسى! درحالیكه من این كار را
به زور به تو تحمیل مىكنم
به خدا قسم من براى ترس از حق
سزاوارتر از توام!
راهزن پس از این جرقه بیدار كننده برخاست و در حالیكه همتى به جز توبه نداشت به نزد خاندان خود روان شد.
در راه به عابدے برخورد و به عنوان رفیق راه با او همراه گشت، آفتاب هر دوى آنان را آزار داد
عابد به راهزن جوان گفت:
دعا كن تا خدا به وسیله ابرى بر ما سایه افكند، وگرنه آفتاب هر دوى ما را از پاى خواهد انداخت!
جوان گفت: من در پیشگاه خدا براى خود حسنهاى نمىبینم تا جرأت كرده از حضرتش طلب عنایت كنیم.
عابد گفت:
پس من دعا مىكنم تو آمین بگو
جوان پذیرفت
عابد دعا كرد جوان آمین گفت
ابرى بر آنان سایه انداخت در سایه آن بسیارى از راه را رفتند تا به جایى رسیدند كه باید از هم جدا مىشدند به ناگاه ابر بالاى سر جوان به حركت آمد
عابد گفت: تو از من بهترى
زیرا دعا به خاطر تو به اجابت رسید
داستانت را به من بگو
جوان برخورد خود را با آن زن تعریف ڪرد
عابد به او گفت:
بخاطر ترسى كه از خدا به دل راه دادى
تمام گناهانت بخشیده شد، باید بنگرى كه
در آینده نسبت به خداوند چگونه خواهى بود
📚عرفان اسلامے، شرح جامع
مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه، جلد۱
شیخ حسین انصاریان
@valiyeasreejvarkola
💬 سوال:
🔰فلسفه آب ريختن روي قبر صحت داره؟ آیا عذاب قبر تا زماني که قبر خيسه از ميت برداشته ميشود؟
✍️پاسخ:
✅ درباره آب ریختن بر قبر میت باید گفت: یکی از #مستحبات پس از دفن میّت، آب ریختن روی قبر است، بدین ترتیب که رو به #قبله بایستی و از طرف سر میت دور تا دور قبر را آب بریزی و بقیة آب را به وسط قبر بریزی.(1)
💠 در مورد کم شدن عذاب میت روایاتی وارد شده است. #امام_صادق(ع) فرمود: تا وقتی که خاک های قبر بر اثر پاشیدن آب نم داشته باشد، عذاب از میّت برداشته می شود.(2) البته نمی توان چنین روایتی را قطعی و یقینی دانست و شاید این روایت ناظر به شخص خاصی باشد ، اما استحباب این عمل به جای خود باقی است.
در وسائل الشیعه در مورد آب پاشیدن روی قبر روایاتی نقل شده است که دلالت بر استحباب آن دارد.
✨ از ظاهر روایات استفاده می شود که استحباب مربوط به موقعی است که میت را دفن کرده و پس از آن که قبر را از خاک پر کردند، روی آن آب بریزند. فقط از یک روایت استفاده می شود که امام رضا(ع) دستور داد روی قبر یونس بن یعقوب تا #چهل_ماه یا چهل روز آب بریزند.(3) ریختن آب بر قبر به هنگام دفن میت از سنت رسول خدا و مستحبات است و بنا بر روایت تا زمانی که خیسی آب باشد، عذاب از میت دفع می گردد.(4)
✅ با توجه به این روایات نمی توان استحباب آن را بعد از گذشت مدت استفاده کرد.
👈 اما برخی از فقها آب پاشیدن روی قبر را مختصّ به بعد از دفن نکرده اند، بلکه گفته اند که هر موقع انسان موفق به زیارت اهل قبور شد، #مستحب است روی قبر آب بپاشد.(5)
💠 در روایات برای این کار علت خاصی ذکر نشده است، اما شاید حد اقل علّت آن این باشد که خاک قبر در اثر پاشیدن آب سفت و محکم شود تا بدن میّت از دستبرد حیوانات مانند گورکن مصون بماند. کشتن مورچه هم به واسطه ریختن آب اشکال ندارد .
✅ با توجه به این #استحباب و روایات مربوط به آن، در بین عوام مردم شستن قبرها مرسوم شده و این کار حرام یا بدعت نیست که از آن منع شود در عین این که با این شستن سنگ قبر هم تمیز می شود و نوشته های بر قبر، واضح می گردد. و ممکن است احترام به میت هم باشد.
_________
📚 منابع:
1. امام خمینی، تحریرالوسیله، نشر موسسه آثار امام خمینی، ج 1، ص 91.
2. شیخ عباس قمی سفینه البحار، نشر موسسه انتشارات معصومه قم ج 2، ص 396، مادة قبر.
3. حرعاملی، وسائل الشیعه، نشر دار احجه بیروت 1412 ق، ج 2، ص 860؛ و نیز: سید کاضم یزدی عروه الوثقی، نشر دار الکتبالاسلامیه تهران بی تا ج 1، ص 442.
4. امام خمینی(ره)، تحریرالوسیله، نشر پیشیین، ج 1، ص 91؛ و نیز : شیخ عباس قمی، سفینه البحار، نشر پیشیین، ج 2، مادة قبر.396،
5. کلینی، کافی، تهران، اسلامیه، 1367 ش، ج 3، ص 200.
@valiyeasreejvarkola
🌺 سلام.صبح روز آدینه شما بخیر
🌴امام محمدباقر علیه السلام:
با هوای #نفس_خویش مبارزه کن؛ همانطور که با #دشمنت مبارزه می کنی.
📚من لایحضره الفقیه، جلد ۴، صفحه ۴۱۰
@valiyeasreejvarkola
#در_محضر_بزرگان
آیت الله بهجت رحمت الله علیه:
آن چیزی که می تواند همه هوا و هوس هارا یکجا ریشه کن کند و انسان را به تزکیه وتهذیب نفس برساند ، #یادمرگ است.
@valiyeasreejvarkola
#کلام_معصوم
امامزمانعلیهالسلام:
درحقیکدیگراستغفارکنید،
اگرطلبمغفرتوآمرزشِبرخىازشما
براىیكديگرنبود، تماماهلزمينهلاكمیگشتند.
📚 دلائلالامامة،صفحه ۲۹۷
@valiyeasreejvarkola
#هر_شب_یک_داستان_آموزنده
**بهترین قلب دنیا**
روزی مرد جوانی وسط شهری ایستاده بود و ادعا می کرد که بهترین قلب دنیا را در تمام آن منطقه دارد.
جمعیت زیادی جمع شدند. قلب او کاملا سالم بود و هیچ خدشه ای بر آن وارد نشده بود. پس همه تصدیق کردند که قلب او به راستی زیباترین قلبی است که تاکنون دیده اند.
مرد جوان در کمال افتخار و با صدایی بلندتر به تعریف از قلب خود می پرداخت.
ناگهان پیرمردی جلو جمعیت آمد و گفت: اما قلب تو به زیبایی قلب من نیست.
مرد جوان و بقیه جمعیت به قلب پیرمرد نگاه کردند. قلب او با قدرت تمام می تپید. اما پر از زخم بود. قسمت هایی از قلب او برداشته شده و تکه هایی جایگزین آنها شده بود، اما آنها به درستی جاهای خالی را پرنکرده بودند و گوشه هایی دندانه دندانه در قلب او دیده می شد. در بعضی نقاط شیارهای عمیقی وجود داشت که هیچ تکه ای آنها را پرنکرده بود.
مردم با نگاهی خیره به او می نگریستند و با خود فکر می کردند که این پیرمرد چطور ادعا می کند که قلب زیباتری دارد.
مرد جوان به قلب پیرمرد اشاره کرد و خندید و گفت: تو حتما شوخی می کنی! قلبت را با قلب من مقایسه کن، قلب تو تنها مشتی زخم و خراش و بریدگی است.
پیرمرد گفت درست است. قلب تو سالم به نظر می رسد اما من هرگز قلبم را با قلب تو عوض نمی کنم. می دانی هر زخمی نشانگر انسانی است که من عشقم را به او داده ام؟ من بخشی از قلبم را جدا کرده ام و به او بخشیده ام. گاهی او هم بخشی از قلب خود را به من داده است که به جای آن تکه بخشیده شده قرار داده ام، اما این دو عین هم نبوده اند.
گوشه هایی دندانه دندانه بر قلبم دارم که برایم عزیزند، چرا که یادآور عشق میان دو انسان هستند.
بعضی وقتی ها بخشی از قلبم را به کسانی بخشیده ام اما آنها چیزی از قلب خود را به من نداده اند این ها همین شیارهای عمیق هستند گرچه درد آورند، اما یادآورعشقی هستند که داشته ام.
امیدوارم که آنها هم روزی بازگردند و این شیارهای عمیق را با قطعه ای که من در انتظارش بوده ام پر کنند پس حالا می بینی که زیبای واقعی چیست؟
مرد جوان بی هیچ سخنی ایستاد. در حالی که اشک از گونه هایش سرازیر می شد به سمت پیرمرد رفت. از قلب جوان و سالم خود قطعه ای بیرون آورد و با دست های لرزان به پیرمرد تقدیم کرد.
پیرمرد آن را گرفت و در قلبش جای داد و بخشی از قلب پیر و زخمی خود را در جای زخم قلب مرد جوان گذاشت. مرد جوان به قلبش نگاه کرد، سالم نبود ولی از همیشه زیباتر بود ...
@valiyeasreejvarkola
✅ پرسش:
داستان حضرت حبیب بن مظاهر چیست؟ و چه شدکه به اومقام ثبت زیارت زائران امام حسین علیه السلام دادند؟
✨ پاسخ:
زمانی که امام حسین علیه السلام کودکی خردسال بود ؛؛حبیب جوانی بیست ساله بود
اوعلاقه شدیدی به امام حسین علیه السلام داشت به طوری که هرجا امام حسین علیه السلام میرفت این عشق وعلاقه او را به دنبال محبوب خود میکشید
پدر حبیب که متوجه حال پسر شد از او پرسید: چه شده که لحظهای از حسین(علیه السلام) جدا نمیشوی ؟حبیب گفت: پدرجان من شدیداً به حسین علاقه دارم واین عشق وعلاقه مرا تاجایی میکشاند که در عشق خودفنا میشوم.
مظاهر پدر حبیب رو به پسرکرد و گفت: حبیب جان آیا آرزویی داری؟ حبیب :بله پدرجان
چیست؟
حبیب عرض کرد اینکه حسین مهمان ماشود.
پدر موضوع علاقه حبیب به امام حسین علیه السلام را با مولای خود علی علیه السلام در میان گذاشت و از ایشان دعوت کرد که روزی مهمان آنها شوند، امیرالمومنین مهمانی حبیب را با جان و دل قبول کرد.
روزمهمانی فرا رسید حال و روز حبیب وصف نشدنی بود و برای دیدن حسین(علیه السلام) آرام و قرار نداشت بربالای بام خانه رفت واز دور آمدن حسین را به نظاره نشست سرانجام لحظه دیدار سر رسید.
از دور حسین (علیه السلام) را به همراه پدر دید.
درحالی که سراسیمه ازبالای پشت بام پایین میآمد پای حبیب منحرف شد و از پشت بام به پایین افتاد
پدر خود را به او رساند ولی حبیب جان دربدن نداشت پدرحبیب که نمیخواست مولایش را ناراحت ببیند بدن حبیب را در گوشهای ازمنزل مخفی کرد و آرامش خود را نگه داشت .
امام علی علیه السلام از اینکه حبیب به استقبال آنها نیامده بود تعجب کرد
فرمود: مظاهر، با علاقهای که ازحبیب نسبت به حسین دیدم در تعجبم که چرا او را نمیبینم ؟!
پدر عذرخواهی نمود، گفت: او مشغول کاری است.
امام دوباره سراغ حبیب را گرفت وحال او را جویا شد.
اما این بارهم پدرحبیب همان جواب را داد.
امام (علیه السلام) اصرار کردند که حبیب را صدا بزنند در این هنگام مظاهر از آنچه برای حبیب اتفاق افتاده را شرح داد
امام (علیه السلام) فرمودند: بدن حبیب رابرای من بیاورید .بدن بی جان حبیب را مقابل امام گذاشتند تا چشم امام (علیه السلام) به بدن حبیب افتاد اشکهایش سرازیر شد رو به حسین(علیه السلام) کرد و فرمودند: پسرم این جوان به خاطرعشقی که به شما داشت جان داد، حال خود چه کاری در مقابل این عشق انجام میدهی؟
اشکهای نازنین حسین(علیه السلام ) جاری شد دست های مبارکش را بالا برد و از خدا خواست به احترام حسین(علیه السلام ) و محبت حسین(علیه السلام ) حبیب را بار دیگر زنده کند. در این هنگام دعای حسین مستجاب شد و حبیب دوباره زنده شد.
امام علی علیه السلام رو به حبیب کرد و فرمودند: ای حبیب به خاطرعشقی که به حسین(علیه السلام ) داری خداوندبه شما کرامت نمود واین مقام رفیع را به شما داد که هرکس پسرم حسین(علیه السلام ) را زیارت کند نام او را در دفتر زائران حسین(علیه السلام ) ثبت خواهد کرد.
به همین جهت در زیارت حبیب این چنین گفته شده:
سلام برکسی که دو بار زنده شد ودو بار از دنیا رفت.
📚منابع:
دانشنامه امام حسین(ع) نوشته آیت الله محمدی ری شهری
منتخب طریحی
مقتل خوارزمی
منتهی الامال
@valiyeasreejvarkola
🌺 سلام.صبح اولین روز هفته شما بخیر
🌴امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام فرمودند:
با #تنهایی دمخور تر باش تا با #همنشینان_بد.
📚غررالحکم، حدیث ۷۱۵۲
@valiyeasreejvarkola
#در_محضر_بزرگان
علامه آیت الله جوادی آملی حفظهالله:
هيچ وقت عالِم حوزوی و يا دانشگاهی مجاز نيست كه بگويد من خودم زحمت كشيدم عالِم شدم
اگر ـ خدای ناكرده ـ چنين حرفی زد بايد استغفار كند، زيرا اين همان حرف قارون است، بسياری از ماها ممكن است ـ خدای ناكرده ـ اسلامی حرف بزنيم، ولی قارونی فكر بكنيم.
👈 وقتی به او(قارون) گفتند: از مالت در راه صحيح بهره برداری كن!
گفت: من خودم زحمت كشيدم به فنّ اقتصاد آگاه بودم و مالك شدم ﴿إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَي عِلْمٍ عِندِی﴾[۱]
همين حرفِ #ناصوابی كه احياناً از خيلی از ماها شنيده مي شود مي گوييم چهل سال زحمت كشيديم به اينجا رسيديم، در حالی كه چهل سال فيض خدا ما را به اينجا رساند، نه ما زحمت كشيديم.»
✅ [۱].سورهٴ قصص, آيهٴ ۷۸
@valiyeasreejvarkola