حتما بخوانید 👌👌 داستان مسئولیت یک پزشک پس از رسیدن یک تماس تلفنی برای یک عمل جراحی اورژانسی، پزشک با عجله راهی بیمارستان شد ،او پس از اینکه جواب تلفن را داد، بلافاصله لباسهایش را عوض کرد و مستقیم وارد بخش جراحی شد . او پدر پسر را دید که در راهرو می رفت و می آمد و منتظر دکتر بود. به محض دیدن دکتر، پدر داد زد: چرا اینقدر طول کشید تا بیایی؟ مگر نمی دانی زندگی پسر من در خطر است؟ مگر تو احساس مسئولیت نداری؟ پزشک لبخندی زد و گفت: متأسفم، من در بیمارستان نبودم و پس از دریافت تماس تلفنی، هرچه سریعتر خودم را رساندم و اکنون، امیدوارم شما آرام باشید تا من بتوانم کارم را انجام دهم . پدر با عصبانیت گفت:آرام باشم؟! اگر پسر خودت همین حالا توی همین اتاق بود آیا تو میتوانستی آرام بگیری؟ اگر پسر خودت همین حالا می مرد چکار می کردی؟ پزشک دوباره لبخندی زد و پاسخ داد: من جوابی را که در کتاب مقدس انجیل گفته شده میگویم از خاک آمده ایم و به خاک باز می گردیم، شفادهنده یکی از اسمهای خداوند است ، پزشک نمیتواند عمر را افزایش دهد ، برو و برای پسرت از خدا شفاعت بخواه ، ما بهترین کارمان را انجام می دهیم به لطف و منت خدا . پدر زمزمه کرد: (نصیحت کردن دیگران وقتی خودمان در شرایط آنان نیستیم آسان است ) عمل جراحی چند ساعت طول کشید و بعد پزشک از اتاق عمل با خوشحالی بیرون آمد خدا را شکر! پسر شما نجات پیدا کرد و بدون اینکه منتظر جواب پدر شود، با عجله و در حالیکه بیمارستان را ترک می کرد گفت : اگر شما سؤالی دارید، از پرستار بپرسید پدر با دیدن پرستاری که چند لحظه پس از ترک پزشک دید گفت: چرا او اینقدر متکبر است؟ نمی توانست چند دقیقه صبر کند تا من در مورد وضعیت پسرم ازش سوال کنم؟ پرستار درحالیکه اشک از چشمانش جاری بود پاسخ داد : پسرش دیروز در یک حادثه ی رانندگی مرد ،وقتی ما با او برای عمل جراحی پسر تو تماس گرفتیم، او در مراسم تدفین بود و اکنون که او جان پسر تو را نجات داد با عجله اینجا را ترک کرد تا مراسم خاکسپاری پسرش را به اتمام برساند. هرگز کسی را قضاوت نکنید چون شما هرگز نمیدانید زندگی آنان چگونه است و چه بر آنان میگذرد یا آنان در چه شرایطی هستند. https://eitaa.com/vardanjanfory

سلام خیلی تشکر میکنم از هیات یاس کبود برنامه این سه شب فوق العاده عالی بود یک کلیپی پخش میشد با عنوان یاس کبود خیلی زیبا بود اگر امکانش هست در کانال بارگزاریش کنید و برای بنده هم دعا کنید 🌺 👌پیشنهاد دانلود فوق زیبا 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 من لم یشکر لمخلوق لم یشکر الخالق تقدیر و تشکر میکنیم از تمامی هیئات مذهبی شهر موکب های عزاداری پایگاه های بسیج کانون های مساجدشورا و شهرداری و همه اقشار مردم فهیم وولایتمدار شهر وردنجان که با تلاش بی وقفه و شبانه روزی خود در برگزاری مراسم شهادت بی بی دو عالم حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها دراین شرایط خاص سنگ تمام گذاشتند ان شاء الله خداوند متعال به خودشون و خانواده هایشان صحت و سلامتی و توفیقات روز افزون عنایت بفرمائید اجر همه ی آنها با صاحب عزای اصلی مجلس حضرت ولیعصر(عج) جمعی از اهالی شهر شهید پرور وردنجان https://eitaa.com/vardanjanfory

🌸🍃امروزچهارشنبه 1بهمن1399 6جمادی الثانی1442 20ژانویه2021🌸🍃 اللهم صل علی محمدوال محمدوعجل فرجهم سروش🌸🍃 sapp.ir/foryezangekhabar اینستا🌸🍃 https://instagram.com/sapp.irforyezangekhabar ایتا🍃🌸 https://eitaa.com/vardanjanfory 🌐 #زنگ_خبر_وردنجان_رسانه_مردم

#پیام_سلامتے فواید #امگا3 برای #پوست و #بدن 🍃جلوگیری از آلزایمر 🍃کاهش استرس 🍃درمان سرطان 🍃کاهش بیماری قلبی 🍃بهبود دیابت 🍃کاهش وزن 🍃حفاظت ازپوست https://eitaa.com/vardanjanfory

🔴 پاداش حل اختلاف زن وشوهر 💠 رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌وآله: ✍ هر کس برای سازش دادن ميان زن و شوهر قدم بردارد خداوند ثواب هزار شهيدی که به حقيقت در راه خدا به شهادت رسيده‌اند به او عطا خواهد فرمود. 📙 ثواب‌ الاعمال https://eitaa.com/vardanjanfory

❗️ وزیر بهداشت: یک مورد دیگر مبتلا به ویروس جهش یافته انگلیسی شناسایی شد آمار به ۶نفر رسید https://eitaa.com/vardanjanfory

مسابقه محراب انقلاب ویژه دهه فجر https://eitaa.com/vardanjanfory

تصویر روز ارسالی از اسماعیلی https://eitaa.com/vardanjanfory

✳️آمار جدید مبتلایان به کرونا در استان چ و ب #موردجدید1 #فوتی1 ⭕️آمار فوتی های کل کشور84 99/11/1 #زنگ_خبر_وردنجان_رسانه_مردم https://eitaa.com/vardanjanfory

نمایی از هوای وردنجان در پایان اولین روز از بهمن ماه https://eitaa.com/vardanjanfory

🔅عرضه انواع پــتو، روفــرشی، گــلیم فرش و... 🔅عرضه انواع کفـش باقیمت مـناسـب. 🔅آدرس؛ وردنجان، روبــروی گلزارشهدا، ارزانســـرای سیـــد. https://eitaa.com/vardanjanfory

روزی مجنون از روی سجاده شخصی که در حال نماز خواندن بود عبور كرد، آن شخص نمازش را شكست و گفت: مردک در حال راز و نياز با خدا بودم، بنگر چگونه اين رشته را بريدی. مجنون لبخندی زد و گفت: من عاشق فلانی هستم و تو را نديدم، تو عاشق خدايی و مرا ديدی؟ https://eitaa.com/vardanjanfory